عنوان مقاله: تحلیل رفتارشناسي سياسي محمدعلي شاه در به توپ بستن مجلسقالب بندی: wordشرح مختصر:محمدعلي شاه ساخت سرشتي خودكامانه‌اي در سلطه‌ي سياسي بر مردمش داشت. پس زمينه‌هاي تربيتي و آموزشي‌اش نيز او را در اين مسير هدايت كرده بود. رشد سياسي‌اش در بافت موقعيتي آن روز ايران و ساختار سياسي نسبتاً وابسته‌ي حكومت نيز چنين استعدادي را در وي شكوفا و محقق ساخته بود. از اين رو او مورد مناسبي در بطن اقبال انقلاب مشروطيت به ايران، نبود. ميراث پدرش را بر باد داد و زمينه‌ي نامساعدي براي فرزندش، برجاي گذاشت. تمكين به مشروطه در زمان ولايتعهدي بيشتر ايفاي نقش ماهرانه و هوشمندانه‌اي بود كه به كار زد و كارگر افتاد. اما در سلطنتش خود و مشروطه خواهان را وارد دور معيوبي كرد كه جز بر غلبه‌ي استبداد خواهي و برچيدن بساط مشروطيت، معطوف نبود. روندي كه او به اقتضاي شخصيش پيمود، جز آنچه شد يعني به توپ بستن مجلس و استقرار مجدد استبداد ـ استبداد صغير ـ سرانجامي نداشت. در اين سير ناگزيري تكويني اگر محافظه‌كاري و بلاتكليفي مجلسيان نمي‌بود، مهار و كنترل او زودتر صورت مي‌گرفت اما خود شاه دگرگونه نمي‌شد. محمدعلي شاه سلطان حكومت مشروطه نبود؛ استعدادي كه به واسطه‌ي خوي نرم و منعطف پدر و پسرش داشتند. در اين نوشتار سير وقايعي كه زمينه‌ي متعيّن بمباران مجلس را فراهم ساخت، بر مبناي ديدگاهي كه مذكور افتاد، كاويده شده است.