چکیده:نقد معماری گویی سایه به سایه معماران و دست اندرکاران حوزهی معماری در حرکت است، و جزئی جداییناپذیر از آن بهشمار میآید.بدین رو پیش از آن که چرایی آن را مورد سنجش قرار دهیم, ضرورت دارد چیستی آن را جستجو کنیم. با پذیرش این اصل کهغایت نهایی در بحث نقادی معماری راه یافتن به شیوهای از اندیشیدن دربارة معماری و از برای معماری است, پرسش اصلی که این پژوهش را هدایت کرده آن است که نقد معماری معاصر ایران نسبت به رویههای جهانی نقد از چه موقعیت و جایگاهی برخوردار است؟ این نوشتار با بررسی تاریخی- تحلیلی نقادی معماری در غرب و مقارنسازی آن با رویکردهای نقد معماری در ایران، به این نتیجه دست خواهد یافت که نقد معماری در ایران بهسبب نداشتن سبقهی تاریخی, تا حد زیادی به ضعف فلسفی دچار بوده، و وجود رویکردهای سنتگرا منجر به آن شده که نقد معماری در ایران در فضایی مابین نقد پوزیتیویستی و نقد تفسیری در رفت و آمد باشد. این پژوهش بهشیوهی پژوهشهای کیفی مدون شده و در واکاوی پرسش مطرح در آن, گردآوری دادهها به طریق کتابخانهای انجام پذیرفته و از روش تطبیقی برای تحلیل یافتههای آن بهره گرفته شده است.
مقاله جایگاه نقد در معماری ایران نسبت به توپوگرافی نقد در معماری غرب
چکیده:نقد معماری گویی سایه به سایه معماران و دست اندرکاران حوزهی معماری در حرکت است، و جزئی جداییناپذیر از آن بهشمار میآید.بدین رو پیش از آن که چرایی آن را مورد سنجش قرار دهیم, ضرورت دارد چیستی آن را جستجو کنیم. با پذیرش این اصل کهغایت نهایی در بحث نقادی معماری راه یافتن به شیوهای از اندیشیدن دربارة معماری و از برای معماری است, پرسش اصلی که این پژوهش را هدایت کرده آن است که نقد معماری معاصر ایران نسبت به رویههای جهانی نقد از چه موقعیت و جایگاهی برخوردار است؟ این نوشتار با بررسی تاریخی- تحلیلی نقادی معماری در غرب و مقارنسازی آن با رویکردهای نقد معماری در ایران، به این نتیجه دست خواهد یافت که نقد معماری در ایران بهسبب نداشتن سبقهی تاریخی, تا حد زیادی به ضعف فلسفی دچار بوده، و وجود رویکردهای سنتگرا منجر به آن شده که نقد معماری در ایران در فضایی مابین نقد پوزیتیویستی و نقد تفسیری در رفت و آمد باشد. این پژوهش بهشیوهی پژوهشهای کیفی مدون شده و در واکاوی پرسش مطرح در آن, گردآوری دادهها به طریق کتابخانهای انجام پذیرفته و از روش تطبیقی برای تحلیل یافتههای آن بهره گرفته شده است.