ترویج کشاورزي پس از جنگ جهانی دوم مورد توجه خاص دولت ها و سازمان ها وموسسات کمک دهنده بین المللی قرار گرفت وبه عنوان وسیله اي جهت نیل به اهداف خاص در عرصه هاي عمران روستایی وتوسعه کشاورزي به کار گرفته شد. به موازات تغییرات ودگرگونی هایی که در فلسفه واهداف و استراتژيهاي توسعه در اواخر دهه 1970 به عمل آمدترویج کشاورزي هم که درچهار چوب تئوري هاي رایج توسعه فعالیت می نمود دستخوش تحولات و تغییراتی شد و درابعاد مختلف آن بازنگري به عمل آمد واز جمله درباره این که آیا ترویج کشاورزي یک مکتب است ویا یک الگو ویا یک سیستم بحث هاي فراوانی بین علماي مربوطه درگرفت. برخی ترویج کشاورزي را الگو ویا مدل می دانند درحالیکه برخی دیگر از آن به عنوان یک سیستم نام می برندوسعی دارند که تفکر سیستمی را درخصوص مکتب ترویج به کار گیرند.به علاوه ترویج وآموزش کشاورزي اهرم عمران روستایی وبازوي قوي توسعه کشاورزیست ودر این راه نقش کلیدي راایفا می نماید واز طرفی عمران روستایی وتوسعه کشاورزي به نوبه خود بخشی از عمران ملی محسوب می شود. بدون توسعه کشاورزي توسعه ملی یا امکان پذیر نیست ویا لااقل انجام آن درکشورهايجهان سوم با دشواري مواجه می گردد.بنابراین می توان گفت که ترویج کشاورزي تابع الگوي توسعه کشاورزي و توسعه کلی است واز طرفی القاکننده تغییرات طراحی شده بوده و مشوق وپیشتاز توسعه نیز می باشد.توسعه کشاورزي درچهارچوب توسعه ملی یک کشور مورد بحث قرار می گیردوبه عنوان یک بخش اقتصاديمهم نقشی حیاتی درتوسعه ملی ایفا می نماید. بعد از جنگ دوم جهانی که تعریف توسعه عبارت از رشداقتصادي بود وآن هم ازطریق صنعتی شدن به سبک غربی، توسعه کشاورزي هم به معنی مدرنیزه کردن بخش کشاورزي ورسیدن به هدف رشد کشاورزي تلقی می شد.بخش کشاورزي درتلقی توسعه به معنی رشداقتصادي دو وظیفه اصلی به عهده داشتو... با تخفیف
ترویج کشاورزي پس از جنگ جهانی دوم مورد توجه خاص دولت ها و سازمان ها وموسسات کمک دهنده بین المللی قرار گرفت وبه عنوان وسیله اي جهت نیل به اهداف خاص در عرصه هاي عمران روستایی وتوسعه کشاورزي به کار گرفته شد. به موازات تغییرات ودگرگونی هایی که در فلسفه واهداف و استراتژيهاي توسعه در اواخر دهه 1970 به عمل آمدترویج کشاورزي هم که درچهار چوب تئوري هاي رایج توسعه فعالیت می نمود دستخوش تحولات و تغییراتی شد و درابعاد مختلف آن بازنگري به عمل آمد واز جمله درباره این که آیا ترویج کشاورزي یک مکتب است ویا یک الگو ویا یک سیستم بحث هاي فراوانی بین علماي مربوطه درگرفت. برخی ترویج کشاورزي را الگو ویا مدل می دانند درحالیکه برخی دیگر از آن به عنوان یک سیستم نام می برندوسعی دارند که تفکر سیستمی را درخصوص مکتب ترویج به کار گیرند.به علاوه ترویج وآموزش کشاورزي اهرم عمران روستایی وبازوي قوي توسعه کشاورزیست ودر این راه نقش کلیدي راایفا می نماید واز طرفی عمران روستایی وتوسعه کشاورزي به نوبه خود بخشی از عمران ملی محسوب می شود. بدون توسعه کشاورزي توسعه ملی یا امکان پذیر نیست ویا لااقل انجام آن درکشورهايجهان سوم با دشواري مواجه می گردد.بنابراین می توان گفت که ترویج کشاورزي تابع الگوي توسعه کشاورزي و توسعه کلی است واز طرفی القاکننده تغییرات طراحی شده بوده و مشوق وپیشتاز توسعه نیز می باشد.توسعه کشاورزي درچهارچوب توسعه ملی یک کشور مورد بحث قرار می گیردوبه عنوان یک بخش اقتصاديمهم نقشی حیاتی درتوسعه ملی ایفا می نماید. بعد از جنگ دوم جهانی که تعریف توسعه عبارت از رشداقتصادي بود وآن هم ازطریق صنعتی شدن به سبک غربی، توسعه کشاورزي هم به معنی مدرنیزه کردن بخش کشاورزي ورسیدن به هدف رشد کشاورزي تلقی می شد.بخش کشاورزي درتلقی توسعه به معنی رشداقتصادي دو وظیفه اصلی به عهده داشتو... با تخفیف