عنوان مقاله: جهل به قانونقالب بندی: wordشرح مختصر:امروزه ، با گذشت زمان ها و اعصار از دنیای ساده دیروزی و دنیای سنتی و دنیایی که قانون وجه ای کلی جز سلایق شخصی در اذهان عموم نداشته آن هرج و مرج و بی قانونی جای خود را به قوانین مدوّن و اجتماعی داده و به گونه ای از استبداد شخصی جلوگیری نموده است . دنیایی که قبیله ها و دسته ها جزجنگ و ستیز چاره ای بر خود نمی دیدند جای خود را به دنیای قانونمند امروزی داده است.اما با این که ، امروزه شاهد گذشت زمان و تغییر و تحولات روز مره و سالانه زندگی بشر و جایگزین شدن ماشینیزم به جای آن هستیم و هر چند این اصول و قواعد جای خود را بسیط تر و گسترده تر نموده وتحت عنوان قانون بربشر حاکم بوده و به عنوان آرمان های اجتماعی و ارزش های گروهی نمودار شده ، جایگاه بشر اجتماعی پژوهشگر ، حقوقدان و صاحبنظر تا حدی تنزل یافته که محلی برای تبادل افکار وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد تا مقداری ضعیف است و می شود یک دلیل آن را همین دنیای مدون امروز دانست و شاید بتوان پا را فراتر نهاد که تبادل افکار و پژوهش و نظریات حقوقی رشد در اندیشه سیاسی ندارد و نخواهد داشت و اندیشه های عملی ای که امروزه به اصطلاح قربانی دنیای ماشینیزم شده دلیل دیگر آن را می توان دغدغه های سیاسی دانست که جلوی ابزار اندیشه های علمی را می گیرد و علوم در اذهان مستقر می ماند . در حالی که زمینه برای این گونه تبادل افکار نیاز به اندیشه های فرا جناحی دارد.
جهل به قانون
عنوان مقاله: جهل به قانونقالب بندی: wordشرح مختصر:امروزه ، با گذشت زمان ها و اعصار از دنیای ساده دیروزی و دنیای سنتی و دنیایی که قانون وجه ای کلی جز سلایق شخصی در اذهان عموم نداشته آن هرج و مرج و بی قانونی جای خود را به قوانین مدوّن و اجتماعی داده و به گونه ای از استبداد شخصی جلوگیری نموده است . دنیایی که قبیله ها و دسته ها جزجنگ و ستیز چاره ای بر خود نمی دیدند جای خود را به دنیای قانونمند امروزی داده است.اما با این که ، امروزه شاهد گذشت زمان و تغییر و تحولات روز مره و سالانه زندگی بشر و جایگزین شدن ماشینیزم به جای آن هستیم و هر چند این اصول و قواعد جای خود را بسیط تر و گسترده تر نموده وتحت عنوان قانون بربشر حاکم بوده و به عنوان آرمان های اجتماعی و ارزش های گروهی نمودار شده ، جایگاه بشر اجتماعی پژوهشگر ، حقوقدان و صاحبنظر تا حدی تنزل یافته که محلی برای تبادل افکار وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد تا مقداری ضعیف است و می شود یک دلیل آن را همین دنیای مدون امروز دانست و شاید بتوان پا را فراتر نهاد که تبادل افکار و پژوهش و نظریات حقوقی رشد در اندیشه سیاسی ندارد و نخواهد داشت و اندیشه های عملی ای که امروزه به اصطلاح قربانی دنیای ماشینیزم شده دلیل دیگر آن را می توان دغدغه های سیاسی دانست که جلوی ابزار اندیشه های علمی را می گیرد و علوم در اذهان مستقر می ماند . در حالی که زمینه برای این گونه تبادل افکار نیاز به اندیشه های فرا جناحی دارد.