ویژگیهاي استان گیلان گیلان , سرزمین جنگل و باران , برنج و نوغان , بستر رودهاي خروشان و پهنه رویش بنفشه ها , پامچالها ,نیلوفرهاي آبی و زیستگاه قوها و مرغابی ها و هزاران گیاه چشم نواز و زیبایی هاي بیشمار دیگر . جایی که جلگه و دریا و کوهستان روي در هم می سایند و شب و روز امواج خروشان دریا بر ساحل و ماسه زارهايآن بوسه می زنند. سرزمینی سرشار از حیات و مملو از نشاط که طبیعت سحرانگیز آن به همان نسبت که مایهپویش است و سختکوشی , الهام بخش آرامش است و نیروبخش اندیشه و خلاقیت .گیلان , منطقه سرسبز و دل انگیز شمال ایران که تکیه به کوههاي البرز زده و آبهاي خزر به پایش میریزد در دوران زندگی خود همواره بدین شکل که امروز می بینیم نبوده و حتی طبیعتش هم نتوانسته است شکل نخستین خود را حفظ کند . سرزمین سبز شمال در طول تاریخ کهن خویش که گاه و بیگاه بسانکانونی از آتش به پیکر سرد و بیروح ایران گرمی بخشیده و نام آوران آن در سایه شوریدگی و عشقی که بهسرزمین خود می ورزیده اند بپا می خاستند و داغ بد نامی از چهره اش می زدودند .در این تحقیق سعی شده است از دریچه اي دیگر به بطن این دیار دیر باران نگریسته شود و با ذکرآنچه که کمتر بدان پرداخته شده تا آنجا که از عهده نگارنده برآید بتوان شکل واقعی آن را در آیینه زماننشان داد ونقاب از چهره این عروس سبزپوش برگرفت و غبار فراموشی از روي زیبایش زدود . دیاري که مردمان سبزاندیشش دلتنگی هاي تاریخ خود را در لذت فریاد هاي شادي و شعارهاي میهن پرستانه از یاد میبرند .
ویژگیهاي استان گیلان گیلان , سرزمین جنگل و باران , برنج و نوغان , بستر رودهاي خروشان و پهنه رویش بنفشه ها , پامچالها ,نیلوفرهاي آبی و زیستگاه قوها و مرغابی ها و هزاران گیاه چشم نواز و زیبایی هاي بیشمار دیگر . جایی که جلگه و دریا و کوهستان روي در هم می سایند و شب و روز امواج خروشان دریا بر ساحل و ماسه زارهايآن بوسه می زنند. سرزمینی سرشار از حیات و مملو از نشاط که طبیعت سحرانگیز آن به همان نسبت که مایهپویش است و سختکوشی , الهام بخش آرامش است و نیروبخش اندیشه و خلاقیت .گیلان , منطقه سرسبز و دل انگیز شمال ایران که تکیه به کوههاي البرز زده و آبهاي خزر به پایش میریزد در دوران زندگی خود همواره بدین شکل که امروز می بینیم نبوده و حتی طبیعتش هم نتوانسته است شکل نخستین خود را حفظ کند . سرزمین سبز شمال در طول تاریخ کهن خویش که گاه و بیگاه بسانکانونی از آتش به پیکر سرد و بیروح ایران گرمی بخشیده و نام آوران آن در سایه شوریدگی و عشقی که بهسرزمین خود می ورزیده اند بپا می خاستند و داغ بد نامی از چهره اش می زدودند .در این تحقیق سعی شده است از دریچه اي دیگر به بطن این دیار دیر باران نگریسته شود و با ذکرآنچه که کمتر بدان پرداخته شده تا آنجا که از عهده نگارنده برآید بتوان شکل واقعی آن را در آیینه زماننشان داد ونقاب از چهره این عروس سبزپوش برگرفت و غبار فراموشی از روي زیبایش زدود . دیاري که مردمان سبزاندیشش دلتنگی هاي تاریخ خود را در لذت فریاد هاي شادي و شعارهاي میهن پرستانه از یاد میبرند .