تربت پاك شهید محمد حسین فهمیده در گلزار شهداي بهشت زهرا (س)هفته بسیج دانش آموزي ، هفته اي که به مناسبت شهادت حسین فهمیده نامگذاري شده است ، کسی که حضرت امام خمینی (ره)راجع به وي فرمودند ؛رهبر ما آن طفل دوازده ساله اي است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است ، بانارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید هر انسانی داراي روحیات و خلق و خویی است که بیانگر بینش و گرایشات او میباشد و در واقع آنچه از او ظاهر می شود کاشف وضعیت روحی ، فکري و درونی او است، شهید فهمیده نیز از این کلیت مستثنی نبود . شهید فهمیده بسیار خوش برخورد و خندهرو بود و با همه با چهره اي گشاده و باز برخورد می کرد . خیلی زود با افراد می جوشید وصمیمی می شد . نسبت به همه به خصوص در برابر بزرگترها مودب بود و احترام میگذاشت . با برادر ( شهیدش) داود علاوه برروابط برادري متعارف ، رفیق نیز بود و به اواحترام خاصی می گذاشت . خیلی رك و صریح بود اگر نمی خواست کاري را انجام دهد صریحا می گفت : انجام نمی دهم . تظاهر و خودنمایی نمی کرد و به طور کلی بیغل و غش بود و آنچه بود خودش بود و در یک جمله یک رنگ و صادق بود . قولی راکه میداد عمل می کرد و نسبت به وفاي به عهد حساس بود و هرگز تخلف نمی کرد . درهفتمین روز رحلت مرحوم آیت الله طالقانی براي شرکت در مراسم هفت ایشان به تهران رفته بود و در بین مراسم به دلیل فشار جمعیت و گرسنگی حالش به هم خورده و حتی تلویزیون نیز یک لحظه تصویر او را که بر دوش مردم بوده و از داخل جمعیت خارج میکنند نشان داده بود ، ولی علیرغم بدحالی صرفا به دلیل قولی که به مادرش داده بود که تاشب حتما به خانه برمی گردد به هر شکل ممکن خود را همان شب به منزل می رساند .هنگامی که از چیزي ناراحت می شد در خود فرو می رفت و سرو صدا نمی کرد . وي بسیار رازدار و تودار بود
تربت پاك شهید محمد حسین فهمیده در گلزار شهداي بهشت زهرا (س)هفته بسیج دانش آموزي ، هفته اي که به مناسبت شهادت حسین فهمیده نامگذاري شده است ، کسی که حضرت امام خمینی (ره)راجع به وي فرمودند ؛رهبر ما آن طفل دوازده ساله اي است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است ، بانارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید هر انسانی داراي روحیات و خلق و خویی است که بیانگر بینش و گرایشات او میباشد و در واقع آنچه از او ظاهر می شود کاشف وضعیت روحی ، فکري و درونی او است، شهید فهمیده نیز از این کلیت مستثنی نبود . شهید فهمیده بسیار خوش برخورد و خندهرو بود و با همه با چهره اي گشاده و باز برخورد می کرد . خیلی زود با افراد می جوشید وصمیمی می شد . نسبت به همه به خصوص در برابر بزرگترها مودب بود و احترام میگذاشت . با برادر ( شهیدش) داود علاوه برروابط برادري متعارف ، رفیق نیز بود و به اواحترام خاصی می گذاشت . خیلی رك و صریح بود اگر نمی خواست کاري را انجام دهد صریحا می گفت : انجام نمی دهم . تظاهر و خودنمایی نمی کرد و به طور کلی بیغل و غش بود و آنچه بود خودش بود و در یک جمله یک رنگ و صادق بود . قولی راکه میداد عمل می کرد و نسبت به وفاي به عهد حساس بود و هرگز تخلف نمی کرد . درهفتمین روز رحلت مرحوم آیت الله طالقانی براي شرکت در مراسم هفت ایشان به تهران رفته بود و در بین مراسم به دلیل فشار جمعیت و گرسنگی حالش به هم خورده و حتی تلویزیون نیز یک لحظه تصویر او را که بر دوش مردم بوده و از داخل جمعیت خارج میکنند نشان داده بود ، ولی علیرغم بدحالی صرفا به دلیل قولی که به مادرش داده بود که تاشب حتما به خانه برمی گردد به هر شکل ممکن خود را همان شب به منزل می رساند .هنگامی که از چیزي ناراحت می شد در خود فرو می رفت و سرو صدا نمی کرد . وي بسیار رازدار و تودار بود