تأثیر خدمتگزاري روي خود فرد خدمت کردن و خدمت گزاري به مردم خدمت به خداست. اگر خدا را دوست داري بندگان خدا را خدمت گزار باش و بدان که اگر بنده اي را شاد کنی هزار بار بهتر از آن است که شب و روز به ورد و ذکر مشغول باشی.مومن در بینش و نگرش قرآنی کسی است که به همه آفریده ها به عنوان موجودات مستحقخدمت می نگرد و اگر دست به دعا و نیایش برداشت از خداوند می خواهد که هر گرسنه اي ازانسان و غیر انسان و یا کافر و مومن سیر کند و هر بی پوشاکی را بپوشاند و هر بینوایی را نوا و هربی پناهی را پناه و هر اسیري را آزاد سازد.خدمت به آفریده هاي الهی که آدمی را به بالاترین سطح کمال بشري می رساند و افزون برانجام تکلیف و ماموریت و وظیفه خلافت الهی شخص را به عالی ترین درجات بالا میبرد. یکی از عناصر قواعد اخلاقی مجموعه جهان خدمت است. که براي به نتیجه رسیدن تکاملبشریت وجود آن لازم خواهد بود ، در واقع آنچه در سطح رفتاري فرد لازم می آید خدمتکردن است نه به دلیل اینکه ما را آدمهاي خوبی بدانند بلکه براي اینکه بدون خدمت کردن هیچکس امکان رشد را نمی یابد .یکی از فاکتورهاي که باید همیشه در نظر داشت این است که بایدخدمت را از نیکوکاري جدا نمود ، در واقع خدمت عملی سخاوتمندانه و کمک از یک فرد بهفرد دیگر در موقعیتی برابر است در حالی که نیکوکاري بخشش از سوي کسی است که دارد بهکسی که ندارد.در یک زندگی معقول نیکوکاري جاي خود را به خدمت می دهد و در نتیجهیک رابطه دوجانبه ایجاد می شود و در این ارتباط ، هم دریافت و هم ایثار هر دو باهم صورتمی گیرد در واقع ما در حال خدمت خودخواهی را نابود می کنیم و تساوي خود را با دیگران برقرار می سازیم. برخی از لوازم خدمت براي یک شخص : 1- معرفت نفس: در مرحله اول ابتداباید شخص توانایی ها و استعدادهاي خود را بشناسد و قواي خود را در جهت خدمت به کارگیرد. 2- درك : شخص باید به این درك برسد که هیچ کس نمی تواند ضرورت اساس یخدمت را در زندگی بشر انکار کند . و خدمت را به عنوان یک اصل براي زندگی بهتربپذیرد. 3- عشق : بدون عشق انجام هیچ کاري نتیجه مطلوب را نمی دهد. شخص خادم میبایست عشق به همدوستی همنوعی و خدمت به دیگران را در خود پرورش دهد و حس
تأثیر خدمتگزاري روي خود فرد خدمت کردن و خدمت گزاري به مردم خدمت به خداست. اگر خدا را دوست داري بندگان خدا را خدمت گزار باش و بدان که اگر بنده اي را شاد کنی هزار بار بهتر از آن است که شب و روز به ورد و ذکر مشغول باشی.مومن در بینش و نگرش قرآنی کسی است که به همه آفریده ها به عنوان موجودات مستحقخدمت می نگرد و اگر دست به دعا و نیایش برداشت از خداوند می خواهد که هر گرسنه اي ازانسان و غیر انسان و یا کافر و مومن سیر کند و هر بی پوشاکی را بپوشاند و هر بینوایی را نوا و هربی پناهی را پناه و هر اسیري را آزاد سازد.خدمت به آفریده هاي الهی که آدمی را به بالاترین سطح کمال بشري می رساند و افزون برانجام تکلیف و ماموریت و وظیفه خلافت الهی شخص را به عالی ترین درجات بالا میبرد. یکی از عناصر قواعد اخلاقی مجموعه جهان خدمت است. که براي به نتیجه رسیدن تکاملبشریت وجود آن لازم خواهد بود ، در واقع آنچه در سطح رفتاري فرد لازم می آید خدمتکردن است نه به دلیل اینکه ما را آدمهاي خوبی بدانند بلکه براي اینکه بدون خدمت کردن هیچکس امکان رشد را نمی یابد .یکی از فاکتورهاي که باید همیشه در نظر داشت این است که بایدخدمت را از نیکوکاري جدا نمود ، در واقع خدمت عملی سخاوتمندانه و کمک از یک فرد بهفرد دیگر در موقعیتی برابر است در حالی که نیکوکاري بخشش از سوي کسی است که دارد بهکسی که ندارد.در یک زندگی معقول نیکوکاري جاي خود را به خدمت می دهد و در نتیجهیک رابطه دوجانبه ایجاد می شود و در این ارتباط ، هم دریافت و هم ایثار هر دو باهم صورتمی گیرد در واقع ما در حال خدمت خودخواهی را نابود می کنیم و تساوي خود را با دیگران برقرار می سازیم. برخی از لوازم خدمت براي یک شخص : 1- معرفت نفس: در مرحله اول ابتداباید شخص توانایی ها و استعدادهاي خود را بشناسد و قواي خود را در جهت خدمت به کارگیرد. 2- درك : شخص باید به این درك برسد که هیچ کس نمی تواند ضرورت اساس یخدمت را در زندگی بشر انکار کند . و خدمت را به عنوان یک اصل براي زندگی بهتربپذیرد. 3- عشق : بدون عشق انجام هیچ کاري نتیجه مطلوب را نمی دهد. شخص خادم میبایست عشق به همدوستی همنوعی و خدمت به دیگران را در خود پرورش دهد و حس