سلسله ساسانیان این سلسله چهار صد سال بر سرزمین اهورایی پارس حکومت کرد و با یورش اعراب منقرض شد . بنیانگذاران حکومت دینی خاندان ساسانی از پارس برخاسته خودرا وارث هخامنشیان و از نسل آنها میداشتند. آنان بنا به نام جد خویش ساسان به افتخار نام سلسله خویش را ساسانی نهادند. ساسان ریاست معبد آناهیتاي شعر استخررا بر عهده داشت. بابک پسر ساسان بر شهر خیر در کنار دریاچه بختگان فرمانروایی میکرد. و پس از درگذشت پدر عهده دار مقام وي گردید. سپس با چیره شدن بر چند تناز شاهان پارس موفق به سلطه بر کل پارس گردید. ارتخشیر یا اردشیر پسر بابک پساز مرگ پدر و برادر خویش بر امور دست یافت. و در صدد برآمد تا قدرت خویش را براطراف پارس نیز انتشار دهد، اردشیر در جریان پیشروي هاي خود در دشت هرمزگان بااردوان پادشاه اشکانی رو در رو شد و در نهایت بر وي پیروز گردید. و اردوان در اینجنگ جان خود را از دست داد و با مرگ وي امپراطوري اشکانی که از مدتها پیش به انحطاط گراییده بود منقرض گشت. بدین صورت سلسله ساسانی که بوسیله اردشیر درپارس بناشد و جاي دودمان اشکان را که در پارت بوجود آمده بود گرفت. و حکومتی راکه اسکندر مقدونی از پارسی ها گرفته بود. ارتخشیر به آنها بازگرداند. سلسله جدید اگرهم بر خلاف ادعاي خویش با خاندان شاهان هخامنشی رشته پیوندي نداشت، ولی مثلآنها به پارس منسوب بود، و مثل آنها سازمان متمرکز و استواري که با نظام ملوك الطوایفی بعد از اسکندر تفاوت بسیار داشت بوجود آورد. حکومتی که بوسیله دودمانساسانی بر پا شد بر دو پایه دین و مرکزیت استوار بود. آنان بر خلاف اشکانیان وحدت٢سراسر کشور را تامین کردند، دولتی تشکیل دادند که قدرت کشور را در خود متمرکزساخته با اقتدار تمام بر همه مناطق کشور نظارت داشت. ساسانیان، عظمت و شکوه عصر هخامنشی را تجدید کردند، در دوره قدرت این سلسله عظمت و اقتدارشان وحیثیت سیاسی ایران تا آنجا اوج یافت که عملا دنیاي متمدن آن روز را به دو قطبقدرت یعنی ایران و روم تقسیم نمود. و این مساله خود سبب آغاز فصل جدیدي ازارتباط بین این دو امپراطوري بزرگ گردید.اردشیر بابکان
سلسله ساسانیان این سلسله چهار صد سال بر سرزمین اهورایی پارس حکومت کرد و با یورش اعراب منقرض شد . بنیانگذاران حکومت دینی خاندان ساسانی از پارس برخاسته خودرا وارث هخامنشیان و از نسل آنها میداشتند. آنان بنا به نام جد خویش ساسان به افتخار نام سلسله خویش را ساسانی نهادند. ساسان ریاست معبد آناهیتاي شعر استخررا بر عهده داشت. بابک پسر ساسان بر شهر خیر در کنار دریاچه بختگان فرمانروایی میکرد. و پس از درگذشت پدر عهده دار مقام وي گردید. سپس با چیره شدن بر چند تناز شاهان پارس موفق به سلطه بر کل پارس گردید. ارتخشیر یا اردشیر پسر بابک پساز مرگ پدر و برادر خویش بر امور دست یافت. و در صدد برآمد تا قدرت خویش را براطراف پارس نیز انتشار دهد، اردشیر در جریان پیشروي هاي خود در دشت هرمزگان بااردوان پادشاه اشکانی رو در رو شد و در نهایت بر وي پیروز گردید. و اردوان در اینجنگ جان خود را از دست داد و با مرگ وي امپراطوري اشکانی که از مدتها پیش به انحطاط گراییده بود منقرض گشت. بدین صورت سلسله ساسانی که بوسیله اردشیر درپارس بناشد و جاي دودمان اشکان را که در پارت بوجود آمده بود گرفت. و حکومتی راکه اسکندر مقدونی از پارسی ها گرفته بود. ارتخشیر به آنها بازگرداند. سلسله جدید اگرهم بر خلاف ادعاي خویش با خاندان شاهان هخامنشی رشته پیوندي نداشت، ولی مثلآنها به پارس منسوب بود، و مثل آنها سازمان متمرکز و استواري که با نظام ملوك الطوایفی بعد از اسکندر تفاوت بسیار داشت بوجود آورد. حکومتی که بوسیله دودمانساسانی بر پا شد بر دو پایه دین و مرکزیت استوار بود. آنان بر خلاف اشکانیان وحدت٢سراسر کشور را تامین کردند، دولتی تشکیل دادند که قدرت کشور را در خود متمرکزساخته با اقتدار تمام بر همه مناطق کشور نظارت داشت. ساسانیان، عظمت و شکوه عصر هخامنشی را تجدید کردند، در دوره قدرت این سلسله عظمت و اقتدارشان وحیثیت سیاسی ایران تا آنجا اوج یافت که عملا دنیاي متمدن آن روز را به دو قطبقدرت یعنی ایران و روم تقسیم نمود. و این مساله خود سبب آغاز فصل جدیدي ازارتباط بین این دو امپراطوري بزرگ گردید.اردشیر بابکان