فرایند حل مسائل در زندگیدر این فرآیند ما می خواهیم بیاموزیم که چگونه مسأله را حل کنیم و چگونه از پروسه ي حل آنلذت ببریم.در این فرآیند ما باید به 2 نکته اصلی توجه کنیم1 چگونه با یک مسأله مواجه شویمتمامی زندگی هاي امروزي با مسائل فراوانی دست به گریبان است عده اي از افراد این مسائل رافاجعه، بلا و مصیبت و … می پندارند ولی ما اصلا از این گونه الفاظ به کار نبرده و به جاي همه يآنها از واژه مسائل استفاده می کنیم.هر فردي یک دایره یا شعاع بزرگی متفاوت در اطراف خود دارد. که روانشناسان این دایره، دایرهرا حتی می گویند. اگر هر مشکلی در داخل این دایره اتفاق بیافتد هر فرد آن را به سادگی حلکرده و مشکلی از این بابت ندارد ولی اگر خارج از این دایره( این دایره در برگیرندهمجموعه تجارب، استعداد ها، سرمایه هاي مادي و … می باشد) اتفاق بیافتد الفاظی مانند بدبختشدم، بیچاره شدم و … به کار می برند. مثلا یک کودك یک عروسک چینی دارد این عروسکاز دستش می افتد و می شکند شروع به گریه می کند و حتی می گوئیم یکی دیگر می خرم بازهم بهاین صحبت توجه نمی کند که این نشان بر این است که دایره راحتی او خیلی کوچک است.به چند اصل در این باره توجه می کنیم.1) اصل تغییرواژگان: در فوق اشاره کامل به این مطلب شد.٤2) اصل اعتماد به نفس حفظ روحیه: بدون داشتن اعتماد به نفس نمی توان بر مشکل فائق آمدزیرا هنگامی که انسان خود را نسبت به یک ساله نا توان فرض کرده است چگونه می تواند از عهدهیک ساله به خوبی برآید.3) اصل اعتماد و اشکال به قدرت خداوند: زیرا انسان تا هنگامی که خود را همراه خدا ببیند بدانددستش در دست قدرت لایزال الهی است از هیچ مسأله اي نمی هراسد.4) اصل چگونگی به جاي چرا: به جاي آنکه بگوئیم این مسأله چرا براي من بوجود آمده بگوئیماین مسأله را چگونه حل کنم
فرایند حل مسائل در زندگیدر این فرآیند ما می خواهیم بیاموزیم که چگونه مسأله را حل کنیم و چگونه از پروسه ي حل آنلذت ببریم.در این فرآیند ما باید به 2 نکته اصلی توجه کنیم1 چگونه با یک مسأله مواجه شویمتمامی زندگی هاي امروزي با مسائل فراوانی دست به گریبان است عده اي از افراد این مسائل رافاجعه، بلا و مصیبت و … می پندارند ولی ما اصلا از این گونه الفاظ به کار نبرده و به جاي همه يآنها از واژه مسائل استفاده می کنیم.هر فردي یک دایره یا شعاع بزرگی متفاوت در اطراف خود دارد. که روانشناسان این دایره، دایرهرا حتی می گویند. اگر هر مشکلی در داخل این دایره اتفاق بیافتد هر فرد آن را به سادگی حلکرده و مشکلی از این بابت ندارد ولی اگر خارج از این دایره( این دایره در برگیرندهمجموعه تجارب، استعداد ها، سرمایه هاي مادي و … می باشد) اتفاق بیافتد الفاظی مانند بدبختشدم، بیچاره شدم و … به کار می برند. مثلا یک کودك یک عروسک چینی دارد این عروسکاز دستش می افتد و می شکند شروع به گریه می کند و حتی می گوئیم یکی دیگر می خرم بازهم بهاین صحبت توجه نمی کند که این نشان بر این است که دایره راحتی او خیلی کوچک است.به چند اصل در این باره توجه می کنیم.1) اصل تغییرواژگان: در فوق اشاره کامل به این مطلب شد.٤2) اصل اعتماد به نفس حفظ روحیه: بدون داشتن اعتماد به نفس نمی توان بر مشکل فائق آمدزیرا هنگامی که انسان خود را نسبت به یک ساله نا توان فرض کرده است چگونه می تواند از عهدهیک ساله به خوبی برآید.3) اصل اعتماد و اشکال به قدرت خداوند: زیرا انسان تا هنگامی که خود را همراه خدا ببیند بدانددستش در دست قدرت لایزال الهی است از هیچ مسأله اي نمی هراسد.4) اصل چگونگی به جاي چرا: به جاي آنکه بگوئیم این مسأله چرا براي من بوجود آمده بگوئیماین مسأله را چگونه حل کنم