چکیده :یکی از پدیدههایی که انسان معاصر را در هزاره سوم تهدید میکند طلاق است. فروپاشی کانون خانواده در عصر حاضر به یک پدیده عادی مبدل شده و به اصطلاح قبح آن از میان رفته است. طلاق اثرات و عوارض بسیاری بر خانواده برجای میگذارد که بیشترین این اثرات و عوارض متوجه کودکان این خانوادهها میباشد. از میان عوارض موثر بر کودکان میتوان از عوارض عاطفی، اجتماعی سخن به میان آورد که دامنه این عوارض بسیار است و این آسیبها و عوارض به صورت ترس، اضطراب، انتقامجویی، افسردگی، انزوا و نیاز افراطی به محبت، اختلال در رفتار، آمادگی برای جرم و بزهکاری و حتی تن دادن به جرم و ارتکاب آن، اختلال در امر تحصیل و در روابط معاشرتی و رفتارهای ضد اجتماعی را نشان داد. متأسفانه افزایش نرخ طلاق در ایران آن قدر چشمگیر است که از مدتها پیش زنگ خطر را به صدا در آورده است، اما هنوز هیچ نهاد یا ارگان مشخص برای مهار فاجعه وارد میدان نشده است. این تحقیق به دنبال تبیین عوامل موثر بر گرایش به طلاق به صورت تطبیقی میپردازد.
چکیده :یکی از پدیدههایی که انسان معاصر را در هزاره سوم تهدید میکند طلاق است. فروپاشی کانون خانواده در عصر حاضر به یک پدیده عادی مبدل شده و به اصطلاح قبح آن از میان رفته است. طلاق اثرات و عوارض بسیاری بر خانواده برجای میگذارد که بیشترین این اثرات و عوارض متوجه کودکان این خانوادهها میباشد. از میان عوارض موثر بر کودکان میتوان از عوارض عاطفی، اجتماعی سخن به میان آورد که دامنه این عوارض بسیار است و این آسیبها و عوارض به صورت ترس، اضطراب، انتقامجویی، افسردگی، انزوا و نیاز افراطی به محبت، اختلال در رفتار، آمادگی برای جرم و بزهکاری و حتی تن دادن به جرم و ارتکاب آن، اختلال در امر تحصیل و در روابط معاشرتی و رفتارهای ضد اجتماعی را نشان داد. متأسفانه افزایش نرخ طلاق در ایران آن قدر چشمگیر است که از مدتها پیش زنگ خطر را به صدا در آورده است، اما هنوز هیچ نهاد یا ارگان مشخص برای مهار فاجعه وارد میدان نشده است. این تحقیق به دنبال تبیین عوامل موثر بر گرایش به طلاق به صورت تطبیقی میپردازد.