عنوان پروژه: دختران فراریقالب بندی: wordتعداد صفحات: 138شرح مختصر:فرار از خانه از جمله رفتارهاي ناسازگارانه اي است که از کودکان و نوجوانان سر مي زند. گر چه در نگاه اول فرار پديده اي فردي به نظر مي رسد ولي با توجه به پيامدهاي سوء آن براي جامعه بايد آن را از جمله آسيب هاي اجتماعي به حساب آورد. فرار از منزل به عنوان يکي از معضلات خانوادگي و اجتماعي فراگير در سطح جهان مطرح است. در ايران نيز در سالهاي اخير کارشناسان و رسانه ها نسبت به بحراني شدن اين مسئله هشدار داده اند.يکي از دغدغه ها و نگراني هايي که نه تنها خانواده ها بلکه کارشناسان اجتماعي را به خود معطوف ساخته, روند رو به رشد فرار دختران از کانون خانواده است. ارائه آمارهاي روبه افزايش در رسانه ها و رويت به وضوح اين دختران در معابر عمومي،برنگراني ها بيش از پيش دامن مي زند و تبعات منفي آن به عنوان يک عارضه و آسيب اجتماعي، تاثير بسيار نامطلوبي بر جامعه مي گذارد.سرقت, اغفال, تکدي گري, اعتياد و قاچاق مواد مخدر, سوء استفاده هاي کاري و جنسي, روابط نامشروع, روسپيگري و خودکشي از آسيب هايي است که دختران فراري دچار آن مي شوند.کارشناسان معتقدند اختلاف بين والدين، طلاق و جدايي آنها، وجود ناپدري و نامادري، ناآگاهي, بيسوادي و فقر فرهنگي والدين, بي مهري, بي توجهي و تبعيض ميان فرزندان, سختگيري و خشونت در خانواده,اعتياد و فساد خانوادگي، اختلافات خانوادگي,توقع بيش از حد از نوجوانان، ترس از تنبيه و توبيخ شدن، سرزنش و شماتتهاي مستمر، تحميل ازدواج زود هنگام، ازدواج ناموفق، خيال پردازي و کسب شهرت، فقر مادي و فرهنگي، کمبود عواطف، عدم وجود محيط امن در خانواده، سوء ظن، شک و بدخلقي والدين، ناخواسته بودن کودک, کنجکاوي دوران نوجواني نسبت به کشف مناسبات دنياي بيرون از خانه, داشتن دوستان ناباب و بسياري عوامل ديگر از جمله دلايل فرار دختران از خانه محسوب مي شود.شرايط گذار جامعه از نظام سنتي به مدرن نيز تسريع کننده ايجاد اين آسيب هاي اجتماعي در جامعه است، در جامعه سنتي نظارت شبکه خويشاوندي بر روي فرزندان زياد بوده و نه تنها والدين بلکه منسوبان ديگر هم بر تربيت بچه ها نظارت داشتند اما در شرايط فعلي اين نظارت داخلي به دلايل مختلف سست شده است. مطالعات متعدد نشان داده اند که شرايط نامساعد خانوادگي مهمترين عامل تاثير گذار در فرار دختران از کانون خانواده است. در اين سنين احساسات و هيجانات شديد و بحران بلوغ که همزمان با اين دوره شروع مي شود، نوجوانان را وا مي دارد که به دنبال هويت خود باشد و اغلب آن را در گروه همسالان خويش مي يابد. افسردگي و خمودگي دختران نيز محرکي براي برقراري ارتباط غير متعارف با جنس مخالف و پيدا کردن جايگزيني براي پدر است. برخورد نامناسب والدين سبب تشويق و ترغيب آنان به تشديد ارتباط بيرون از خانه مي شود که خود مي تواند نهايتا به يکي از علل فرار تبديل شود.تحقيقات کارشناسان بر روي دختراني که از خانه فرار کرده اند، بيانگر اين امر است که اکثر قريب به اتفاق آنان از طرف سرپرست و يا ساير اعضاي خانواده حداقل يکي از رفتارهاي کتک زدن، توهين کردن، مراقبت شديد، زنداني کردن، مسخره کردن, سوء استفاده جنسيرا تجربه کرده اند. در صورت بازگرداندن دختران به خانواده به سبب عدم تغيير شريط قبلي و نيز عدم آموزشهاي لازم در برخورد اعضاي خانواده با آنان نه تنها کمکي به اين دختران نمي شود بلکه شرايط نامساعد قبلي بغرنجتر شده و امکان فرار مجدد را قويتر مي کند. بسياري از اين دختران ازبرگشت دوباره به خانه وحشت دارند.آنها کتک خوردن،فحاشي و تحقير شدن از جانب خانواده بخصوص پدران و برادران را علت آوارگي خود مي دانند.بسياري از والدين به دليل عدم آگاهي و آموزش لازم از طرف نهادهاي مسئول و رسانه هاي گروهي،برخورد مناسبي با اين دختران ندارند و به محض کوچکترين ناملايمتي مسئله فرارشان را مثل شمشير بالاي سرشان مي گيرند.بسياري نيز رضايت خانواده شان را در ازدواج با کسي که دوستش دارند شرطي براي برنگشتن به دنياي بيرون از خانه ذکر مي کنند.آنها دلشان مي خواهد مدام با کسي درددل کنند.شنيدن حرف هايشان از جانب هر کسي بخصوص والدين و برادر و خواهر بزرگتر لذت بخش است.اين دختران مي خواهند ديده شوند.چون نه تنها زندگي شان را سياه و بي اعتبار مي بينند بلکه به شدت نااميدند و در اين مرحله است که اقدام به خودکشي در آنها به مرحله عمل مي رسد.دختران نوجوان و جوان پس از گريز از خانه در معرض خطرات بسياري قرار مي گيرند و اولين احساسي که به آنان دست مي دهد, حس بي پناهي و احساس ترس از فقدان انساني امين و قابل اعتماد است.به واسطه جنسيت زنانه،اين افراد دائما در آستانه پيشنهاد برقراري رابطه جنسي هستند. اين افراد پس از چندي دچار احساس بيزاري از خود و سپس احساس گناه و آلودگي مي شوند, از اين رو اعتماد به نفس خود را به طور کامل از دست داده و توان بازگشت به زندگي سالم را ندارند. فهرست مطالب:مقدمهبيان مسالهآمار و اطلاعاتانگیزه های فرارانواع فرارمباحث نظريكج رويهاي اجتماعيخانواده هاي آسيب ديدهوضعيت رواني– اجتماعي افراد فراريتكانشوري و تامل (Impulsivity and reflection)هيجان خواهي (Sensation Seeking) اختلالات هنجاري (احساس بي هنجاري و تضاد هنجاري)تئوري رانده شدن (Pushout)تئوري عدم پيوستگي و پيوستگي مجدد(Disaffiliation and reaffiliation)تئوري بستگي اجتماعي (Social bond Theory)تئوري دلبستگي (Attachment theory)نظريه آيزنكنظريه مرتننظريه كونيگنظريه كلوآردنظريه دوركيمنظريه ساترلندنظريه لاكاساينسبب شناسيمقدمهخانوادهخانوادههاي نابسامان و پرستيزخانواده از هم گسيختهقاچاق مواد مخدر و اعتياد خانوادهزنداني بودن والدينتسليم به اميد ازدواجویژگی های فردیافسردگي و عزت نفس پائينمشکلات اقتصادي ( فقر )آزار و سوءاستفاده جنسیوسائل ارتباط جمعیدوستان و همسالاندوست داشتن و عشقشهرنشينيتغيير ارزشهاپيامدهاي فرار دخترانمقدمهپيامدهاي فرديپيامدهاي خانوادگيپيامدهاي اجتماعيقاچاق زنان و دخترانروسپیگریپيشگيريمقدمهانواع اقدامات پيشگيري پايهمداخلات مبتني برمدرسه (School-based interventions)بر قراري ارتباط با جامعه (Community linkage)تقسيم بندي مداخلات برمبناي مفاهيم پيشگيرياقدامات پيشگيري عموميآموزش عمومي والدينبحث و نتيجه گيريمنابع
دختران فراری
عنوان پروژه: دختران فراریقالب بندی: wordتعداد صفحات: 138شرح مختصر:فرار از خانه از جمله رفتارهاي ناسازگارانه اي است که از کودکان و نوجوانان سر مي زند. گر چه در نگاه اول فرار پديده اي فردي به نظر مي رسد ولي با توجه به پيامدهاي سوء آن براي جامعه بايد آن را از جمله آسيب هاي اجتماعي به حساب آورد. فرار از منزل به عنوان يکي از معضلات خانوادگي و اجتماعي فراگير در سطح جهان مطرح است. در ايران نيز در سالهاي اخير کارشناسان و رسانه ها نسبت به بحراني شدن اين مسئله هشدار داده اند.يکي از دغدغه ها و نگراني هايي که نه تنها خانواده ها بلکه کارشناسان اجتماعي را به خود معطوف ساخته, روند رو به رشد فرار دختران از کانون خانواده است. ارائه آمارهاي روبه افزايش در رسانه ها و رويت به وضوح اين دختران در معابر عمومي،برنگراني ها بيش از پيش دامن مي زند و تبعات منفي آن به عنوان يک عارضه و آسيب اجتماعي، تاثير بسيار نامطلوبي بر جامعه مي گذارد.سرقت, اغفال, تکدي گري, اعتياد و قاچاق مواد مخدر, سوء استفاده هاي کاري و جنسي, روابط نامشروع, روسپيگري و خودکشي از آسيب هايي است که دختران فراري دچار آن مي شوند.کارشناسان معتقدند اختلاف بين والدين، طلاق و جدايي آنها، وجود ناپدري و نامادري، ناآگاهي, بيسوادي و فقر فرهنگي والدين, بي مهري, بي توجهي و تبعيض ميان فرزندان, سختگيري و خشونت در خانواده,اعتياد و فساد خانوادگي، اختلافات خانوادگي,توقع بيش از حد از نوجوانان، ترس از تنبيه و توبيخ شدن، سرزنش و شماتتهاي مستمر، تحميل ازدواج زود هنگام، ازدواج ناموفق، خيال پردازي و کسب شهرت، فقر مادي و فرهنگي، کمبود عواطف، عدم وجود محيط امن در خانواده، سوء ظن، شک و بدخلقي والدين، ناخواسته بودن کودک, کنجکاوي دوران نوجواني نسبت به کشف مناسبات دنياي بيرون از خانه, داشتن دوستان ناباب و بسياري عوامل ديگر از جمله دلايل فرار دختران از خانه محسوب مي شود.شرايط گذار جامعه از نظام سنتي به مدرن نيز تسريع کننده ايجاد اين آسيب هاي اجتماعي در جامعه است، در جامعه سنتي نظارت شبکه خويشاوندي بر روي فرزندان زياد بوده و نه تنها والدين بلکه منسوبان ديگر هم بر تربيت بچه ها نظارت داشتند اما در شرايط فعلي اين نظارت داخلي به دلايل مختلف سست شده است. مطالعات متعدد نشان داده اند که شرايط نامساعد خانوادگي مهمترين عامل تاثير گذار در فرار دختران از کانون خانواده است. در اين سنين احساسات و هيجانات شديد و بحران بلوغ که همزمان با اين دوره شروع مي شود، نوجوانان را وا مي دارد که به دنبال هويت خود باشد و اغلب آن را در گروه همسالان خويش مي يابد. افسردگي و خمودگي دختران نيز محرکي براي برقراري ارتباط غير متعارف با جنس مخالف و پيدا کردن جايگزيني براي پدر است. برخورد نامناسب والدين سبب تشويق و ترغيب آنان به تشديد ارتباط بيرون از خانه مي شود که خود مي تواند نهايتا به يکي از علل فرار تبديل شود.تحقيقات کارشناسان بر روي دختراني که از خانه فرار کرده اند، بيانگر اين امر است که اکثر قريب به اتفاق آنان از طرف سرپرست و يا ساير اعضاي خانواده حداقل يکي از رفتارهاي کتک زدن، توهين کردن، مراقبت شديد، زنداني کردن، مسخره کردن, سوء استفاده جنسيرا تجربه کرده اند. در صورت بازگرداندن دختران به خانواده به سبب عدم تغيير شريط قبلي و نيز عدم آموزشهاي لازم در برخورد اعضاي خانواده با آنان نه تنها کمکي به اين دختران نمي شود بلکه شرايط نامساعد قبلي بغرنجتر شده و امکان فرار مجدد را قويتر مي کند. بسياري از اين دختران ازبرگشت دوباره به خانه وحشت دارند.آنها کتک خوردن،فحاشي و تحقير شدن از جانب خانواده بخصوص پدران و برادران را علت آوارگي خود مي دانند.بسياري از والدين به دليل عدم آگاهي و آموزش لازم از طرف نهادهاي مسئول و رسانه هاي گروهي،برخورد مناسبي با اين دختران ندارند و به محض کوچکترين ناملايمتي مسئله فرارشان را مثل شمشير بالاي سرشان مي گيرند.بسياري نيز رضايت خانواده شان را در ازدواج با کسي که دوستش دارند شرطي براي برنگشتن به دنياي بيرون از خانه ذکر مي کنند.آنها دلشان مي خواهد مدام با کسي درددل کنند.شنيدن حرف هايشان از جانب هر کسي بخصوص والدين و برادر و خواهر بزرگتر لذت بخش است.اين دختران مي خواهند ديده شوند.چون نه تنها زندگي شان را سياه و بي اعتبار مي بينند بلکه به شدت نااميدند و در اين مرحله است که اقدام به خودکشي در آنها به مرحله عمل مي رسد.دختران نوجوان و جوان پس از گريز از خانه در معرض خطرات بسياري قرار مي گيرند و اولين احساسي که به آنان دست مي دهد, حس بي پناهي و احساس ترس از فقدان انساني امين و قابل اعتماد است.به واسطه جنسيت زنانه،اين افراد دائما در آستانه پيشنهاد برقراري رابطه جنسي هستند. اين افراد پس از چندي دچار احساس بيزاري از خود و سپس احساس گناه و آلودگي مي شوند, از اين رو اعتماد به نفس خود را به طور کامل از دست داده و توان بازگشت به زندگي سالم را ندارند. فهرست مطالب:مقدمهبيان مسالهآمار و اطلاعاتانگیزه های فرارانواع فرارمباحث نظريكج رويهاي اجتماعيخانواده هاي آسيب ديدهوضعيت رواني– اجتماعي افراد فراريتكانشوري و تامل (Impulsivity and reflection)هيجان خواهي (Sensation Seeking) اختلالات هنجاري (احساس بي هنجاري و تضاد هنجاري)تئوري رانده شدن (Pushout)تئوري عدم پيوستگي و پيوستگي مجدد(Disaffiliation and reaffiliation)تئوري بستگي اجتماعي (Social bond Theory)تئوري دلبستگي (Attachment theory)نظريه آيزنكنظريه مرتننظريه كونيگنظريه كلوآردنظريه دوركيمنظريه ساترلندنظريه لاكاساينسبب شناسيمقدمهخانوادهخانوادههاي نابسامان و پرستيزخانواده از هم گسيختهقاچاق مواد مخدر و اعتياد خانوادهزنداني بودن والدينتسليم به اميد ازدواجویژگی های فردیافسردگي و عزت نفس پائينمشکلات اقتصادي ( فقر )آزار و سوءاستفاده جنسیوسائل ارتباط جمعیدوستان و همسالاندوست داشتن و عشقشهرنشينيتغيير ارزشهاپيامدهاي فرار دخترانمقدمهپيامدهاي فرديپيامدهاي خانوادگيپيامدهاي اجتماعيقاچاق زنان و دخترانروسپیگریپيشگيريمقدمهانواع اقدامات پيشگيري پايهمداخلات مبتني برمدرسه (School-based interventions)بر قراري ارتباط با جامعه (Community linkage)تقسيم بندي مداخلات برمبناي مفاهيم پيشگيرياقدامات پيشگيري عموميآموزش عمومي والدينبحث و نتيجه گيريمنابع