عنوان مقاله: امامت در قرانقالب بندی: wordتعداد صفحات: 67شرح مختصر:امام را در لغت این گونه تعریف كرده اند: الامام من یوتم به و یقتدی سیرته و یوتمر بامره و یتبع اثره، سواء كان حقاً ام باطلاً، یعنی امام كسی است كه او را پیشوا قرار دهند، از سیره او پیروی كنند، فرمان او ببرند و جا پای او بگذارند، چه حق باشد و چه باطل. این تعبیر، تعریف كاملی از امام نیست و حقیقت و ماهیت امام را بیان نمی كند، بلكه تعریف به اعتبار مأموم و مقتدی است، یعنی به اعتبار كسانی كه از امام تبعیت می كنند و پیرو فرمان های او هستند. طبق این تعریف، امام كسی است كه معیار و مقیاس برای دیگران است. عرب به این اعتبار كه انسان، راه رفتن خود را طبق اسلوب و روش خاصی انجام می دهد، به راه امام می گوید.در آیه هفتادوهشتم و هفتاد و نهم سوره حجر و ان كان اصحاب الایكه لظالمین، فانتقمنا منهم، و انهما لبأمام مبین نیز، لفظ امام بر راه و طریق اطلاق شده است.گاهی نیز یك شخص به اعتبار این كه معیار و مقیاس برای سایرین است و دیگران از او پیروی می كنند، امام نامیده می شود و از جهت این كه دیگران را رهبری می كند، قائد نامیده می شود. از همین رو در قرآن كریم (سوره احقاف، آیه ۱۲) به كتاب حضرت موسی(ع) امام اطلاق شده است: و من قبله كتاب موسی اماماً و رحمه .برای این كه جایگاه امام در دین روشن شود و معلوم گردد كه امامت از اصول دین است یا فروع آن، باید ابتدا فرق بین اصول و فروع دین مشخص گردد. فرق بین اصول و فروع دین از دو دیدگاه بررسی شده است: دیدگاه فقیهان و دیدگاه حكیمان. اگر موضوع حكم شرعی، امر اعتقادی بود، آن امر مربوط به اصول دین می شود و اگر مربوط به عمل مكلف بوده و مخصوص مجتهدان باشد، از مسائل اصول فقه است و اگر به عموم مكلفین تعلق گیرد، از فروع احكام فقهی محسوب می شود.اگر بر طبق نظر فقیه، امور اعتقادی و قلبی را جزء اصول دین بدانیم، در این صورت وجوب نیت در عبادات، جزء اصول دین به حساب می آید و حال این كه این گونه نیست. همچنین اگر طبق نظر فیلسوف، ملاك را عقل قرار دهیم و آنچه را كه عقل می تواند مستقلاً درك كند، اصول دین بنامیم و آنچه را كه عقل نمی تواند به طور مستقل درك كند، فروع دین نامگذاری كنیم، در این صورت نبوت پیامبر گرامی اسلام(ص) از فروع دین به حساب می آید و از اصول دین خارج می شود؛ چرا كه عقل نمی تواند مستقلاً حكم به نبوت آن حضرت بنماید. بنابر این بهتر است نظر سومی را اختیار كنیم و قائل شویم كه اركان دین و اصول اعتقادی را خود دین مشخص می كند و فقیه و حكیم نمی توانند آن را مشخص نمایند. از همین رو، اصول و اركان دین در آیات و اخبار و احادیث معصومین(ع) بیان شده است.بر طبق نظر سوم، به طور مسلم امامت از اصول و اركان دین محسوب می شود و خود دین آن را بیان كرده است. اما بنابر نظر فقیه و فیلسوف، امر مشكل است؛ زیرا آنان تعریفی از امامت دارند كه به دشواری می توان قاعده اصول و فروع را بر آن تعریف، تطبیق كرد.فهرست مطالب:مقدمه..................................................................2ویژگی های امام و امامت در قرآن.................................3ثقلین دو گوهر گرانبها...............................................6امامت در قرآن.......................................................8اهل بیت(علیهم السلام) در قرآن....................................10اهل بیت(ع) مفسران قرآن كریم..................................12قرآن و عترت دو محور وحدت و حركت........................14اطاعت از امام در قرآن...........................................15آیه تطهیر...........................................................16آیه اكمال دین و حدیث غدیر......................................18آیه مباهله...........................................................21امامت در قرآن و سنت............................................23علیبن ابیطالب (ع) معرّف قرآن حكیم.........................29پیروی از قرآن و اهل بیت (علیهم السلام).......................33جایگاه علی در قرآن در رابطه با پیامبر (ص).................38حقانیت مذهب شیعه در قرآن.....................................40منابع................................................................42
امامت در قرآن
عنوان مقاله: امامت در قرانقالب بندی: wordتعداد صفحات: 67شرح مختصر:امام را در لغت این گونه تعریف كرده اند: الامام من یوتم به و یقتدی سیرته و یوتمر بامره و یتبع اثره، سواء كان حقاً ام باطلاً، یعنی امام كسی است كه او را پیشوا قرار دهند، از سیره او پیروی كنند، فرمان او ببرند و جا پای او بگذارند، چه حق باشد و چه باطل. این تعبیر، تعریف كاملی از امام نیست و حقیقت و ماهیت امام را بیان نمی كند، بلكه تعریف به اعتبار مأموم و مقتدی است، یعنی به اعتبار كسانی كه از امام تبعیت می كنند و پیرو فرمان های او هستند. طبق این تعریف، امام كسی است كه معیار و مقیاس برای دیگران است. عرب به این اعتبار كه انسان، راه رفتن خود را طبق اسلوب و روش خاصی انجام می دهد، به راه امام می گوید.در آیه هفتادوهشتم و هفتاد و نهم سوره حجر و ان كان اصحاب الایكه لظالمین، فانتقمنا منهم، و انهما لبأمام مبین نیز، لفظ امام بر راه و طریق اطلاق شده است.گاهی نیز یك شخص به اعتبار این كه معیار و مقیاس برای سایرین است و دیگران از او پیروی می كنند، امام نامیده می شود و از جهت این كه دیگران را رهبری می كند، قائد نامیده می شود. از همین رو در قرآن كریم (سوره احقاف، آیه ۱۲) به كتاب حضرت موسی(ع) امام اطلاق شده است: و من قبله كتاب موسی اماماً و رحمه .برای این كه جایگاه امام در دین روشن شود و معلوم گردد كه امامت از اصول دین است یا فروع آن، باید ابتدا فرق بین اصول و فروع دین مشخص گردد. فرق بین اصول و فروع دین از دو دیدگاه بررسی شده است: دیدگاه فقیهان و دیدگاه حكیمان. اگر موضوع حكم شرعی، امر اعتقادی بود، آن امر مربوط به اصول دین می شود و اگر مربوط به عمل مكلف بوده و مخصوص مجتهدان باشد، از مسائل اصول فقه است و اگر به عموم مكلفین تعلق گیرد، از فروع احكام فقهی محسوب می شود.اگر بر طبق نظر فقیه، امور اعتقادی و قلبی را جزء اصول دین بدانیم، در این صورت وجوب نیت در عبادات، جزء اصول دین به حساب می آید و حال این كه این گونه نیست. همچنین اگر طبق نظر فیلسوف، ملاك را عقل قرار دهیم و آنچه را كه عقل می تواند مستقلاً درك كند، اصول دین بنامیم و آنچه را كه عقل نمی تواند به طور مستقل درك كند، فروع دین نامگذاری كنیم، در این صورت نبوت پیامبر گرامی اسلام(ص) از فروع دین به حساب می آید و از اصول دین خارج می شود؛ چرا كه عقل نمی تواند مستقلاً حكم به نبوت آن حضرت بنماید. بنابر این بهتر است نظر سومی را اختیار كنیم و قائل شویم كه اركان دین و اصول اعتقادی را خود دین مشخص می كند و فقیه و حكیم نمی توانند آن را مشخص نمایند. از همین رو، اصول و اركان دین در آیات و اخبار و احادیث معصومین(ع) بیان شده است.بر طبق نظر سوم، به طور مسلم امامت از اصول و اركان دین محسوب می شود و خود دین آن را بیان كرده است. اما بنابر نظر فقیه و فیلسوف، امر مشكل است؛ زیرا آنان تعریفی از امامت دارند كه به دشواری می توان قاعده اصول و فروع را بر آن تعریف، تطبیق كرد.فهرست مطالب:مقدمه..................................................................2ویژگی های امام و امامت در قرآن.................................3ثقلین دو گوهر گرانبها...............................................6امامت در قرآن.......................................................8اهل بیت(علیهم السلام) در قرآن....................................10اهل بیت(ع) مفسران قرآن كریم..................................12قرآن و عترت دو محور وحدت و حركت........................14اطاعت از امام در قرآن...........................................15آیه تطهیر...........................................................16آیه اكمال دین و حدیث غدیر......................................18آیه مباهله...........................................................21امامت در قرآن و سنت............................................23علیبن ابیطالب (ع) معرّف قرآن حكیم.........................29پیروی از قرآن و اهل بیت (علیهم السلام).......................33جایگاه علی در قرآن در رابطه با پیامبر (ص).................38حقانیت مذهب شیعه در قرآن.....................................40منابع................................................................42