عنوان جزوه: تاریخ تفسیرقالب بندی: wordتعداد صفحات: 318شرح مختصر:بسم الله الرحمن الرحيمدرس تاريخ تفسير(1)جلسه دومدر جلسه گذشته ما راجع به متن بحثي داشتيم. گام بعدي، فرآيند تفسير است. وقتي كه ما با يك متن مواجهيم و قرار است اين متن در يك فرآيندي به تفسير تبديل شود، معني آن اين است كه ما يك متن به علاوه چيزي داريم. آن چيزي كه به متن اضافه ميشود از كجا ميآيد؟ در واقع اين مهمترين سوالي است كه در مورد چيستي تفسير مطرح است. دو احتمال وجود دارد. يك احتمال: فرض كنيد اين عبارت رياضي 2*2*7=28. اگر كسي بگويد اين 2*2*7 را از كجا آوردهايد، ميگوييم ما فقط اين عبارت(28) را آناليز كردهايم. مولفههاي درون 28 را بيرون آوردهايم و عدد ديگري را اضافه نكردهايم. گاهي اوقات وقتي با متن مواجه ميشويم، اطلاعاتي را كه به صورت بسته در متن وجود دارد ميشكافيم و بيرون ميريزيم. اين يك احتمال است. مثلا در برخورد با واژهاي كه مفهوم پيچيدهاي دارد مثلا "كأنّهم حُمُر مُستَنفره. فَرَّت مِن قَسْوَرَه." قسوره يعني شير نر دونده و مهاجم. اين معاني در اين عبارت وجود دارد و ما فقط آن را بيرون ريختهايم. مولفههاي معنا را از هم جدا كردهايم و بيرون آوردهايم. اين طور نيست كه در قسوره فقط معني شير وجود داشته باشد و ما مفهوم نر، دونده و مهاجم را خودمان اضافه كرده باشيم. اگر در فرآيند تفسير به اين شكل رفتار كنيم، تفسير ما از مقوله تحليل و تجزيه يك معنا به مولفههاي تشكيل دهنده خواهد بود و در اين فرآيند به تنها چيزي كه نياز داريم ابزارهاي تحليل است.ابزارهاي تحليل: 1- لغت، كه شما ميبينيد مفسرين به لغت روي ميآورند. مثلا تفسير مجمع البيان تك تك لغات را ميشكافد و ميگويد كه به چه معناست. يكي از بهترين آثار قديمي كه در حوزه تحليل واژگان مطرح است مفردات راغب است. كلمه را ميشكافد و تك تك مولفههاي آن را مطرح ميكند. البته اين به معناي تاييد كل مفردات راغب نيست.2- ابزار ديگر در حوزه تحليل، صرف و نحو است. مثلا ميبينيد كه چطور در يك كتاب تفسيري مثل مجمع البيان يك بحث مستقل تحت عنوان اعراب در نظر گرفته شده و با استفاده از ابزار صرف و نحو فقط آيه را ميشكافد. چيزي به آيه اضافه نميكند و حتي در كتابي مثل مجمع البيان بخش ويژهاي به نام الحُجّه است كه تعليل ميكند كه چرا اعراب آيه به اين صورت است. اينها فقط تحليل است(هر چند در قديم به اين واژه معروف نبوده).3- مثلا در كتاب كشّاف زمخشري از ابزار بلاغت براي فرآيند تحليل استفاده ميشود. مثلا كاربرد استعاره، مجاز، كنايه و حتي ابزارهايي چون منطق. اينها از بيرون تحليل نشده و اضافه نشده است. ما در اين فرآيندها با پديدهاي به عنوان "متن+x" مواجه نيستيم. هيچ چيزي به متن اضافه نشده است و فقط متن شكافته شده است.اما گاهي اوقات ما در فرآيند تفسير با اين پديده مواجهيم كه چيزي به متن اضافه شده است. مطالبي در مورد متن گفته ميشود كه در متن وجود ندارد. مثلا: "إذ قال موسي لفتاه ... " درمتن توضيحي داده نشده كه اسم اين فتاه چيست. اگر كسي بگويد اسم اين فتاه، يوشع بن نون است، اين تحليل نيست. چون با هر ابزاري فتاه را بشكافيد از درون آن اسم بيرون نميآيد!شايد شما اين مسئله معروف فيزيكي را شنيده باشيد. دوستان، ثابت G درباره نيروي جاذبه زمين را ميدانند كه در جاهاي مختلف كره زمين متفاوت است. معلمي اعلام كرد كه يك مسئله داريم. يك خرسي از ارتفاع 30 متري پرتاب ميشود و در مدت زمان يك ثانيه به زمين برخورد ميكند. رنگ خرس را محاسبه كنيد. فهرست مطالب:تاریخ تفسیر 1جلسه اول. 2جلسه دوم. 20جلسه چهارم. 34جلسه پنجم. 45جلسه ششم. 57جلسه نهم. 74جلسه دهم. 88جلسه يازدهم. 99تاریخ تفسیر 2جلسه اول. 111جلسه دوم. 124جلسهي سوم. 136جلسه چهارم. 145جلسه ششم. 162جلسه هفتم. 175جلسه: هشتم. 191جلسهي نهم. 204جلسه دهم. 220جلسهي يازدهم. 234جلسهي دوازدهم. 248جلسهي سيزدهم(آخر ). 261
تاریخ تفسیر
عنوان جزوه: تاریخ تفسیرقالب بندی: wordتعداد صفحات: 318شرح مختصر:بسم الله الرحمن الرحيمدرس تاريخ تفسير(1)جلسه دومدر جلسه گذشته ما راجع به متن بحثي داشتيم. گام بعدي، فرآيند تفسير است. وقتي كه ما با يك متن مواجهيم و قرار است اين متن در يك فرآيندي به تفسير تبديل شود، معني آن اين است كه ما يك متن به علاوه چيزي داريم. آن چيزي كه به متن اضافه ميشود از كجا ميآيد؟ در واقع اين مهمترين سوالي است كه در مورد چيستي تفسير مطرح است. دو احتمال وجود دارد. يك احتمال: فرض كنيد اين عبارت رياضي 2*2*7=28. اگر كسي بگويد اين 2*2*7 را از كجا آوردهايد، ميگوييم ما فقط اين عبارت(28) را آناليز كردهايم. مولفههاي درون 28 را بيرون آوردهايم و عدد ديگري را اضافه نكردهايم. گاهي اوقات وقتي با متن مواجه ميشويم، اطلاعاتي را كه به صورت بسته در متن وجود دارد ميشكافيم و بيرون ميريزيم. اين يك احتمال است. مثلا در برخورد با واژهاي كه مفهوم پيچيدهاي دارد مثلا "كأنّهم حُمُر مُستَنفره. فَرَّت مِن قَسْوَرَه." قسوره يعني شير نر دونده و مهاجم. اين معاني در اين عبارت وجود دارد و ما فقط آن را بيرون ريختهايم. مولفههاي معنا را از هم جدا كردهايم و بيرون آوردهايم. اين طور نيست كه در قسوره فقط معني شير وجود داشته باشد و ما مفهوم نر، دونده و مهاجم را خودمان اضافه كرده باشيم. اگر در فرآيند تفسير به اين شكل رفتار كنيم، تفسير ما از مقوله تحليل و تجزيه يك معنا به مولفههاي تشكيل دهنده خواهد بود و در اين فرآيند به تنها چيزي كه نياز داريم ابزارهاي تحليل است.ابزارهاي تحليل: 1- لغت، كه شما ميبينيد مفسرين به لغت روي ميآورند. مثلا تفسير مجمع البيان تك تك لغات را ميشكافد و ميگويد كه به چه معناست. يكي از بهترين آثار قديمي كه در حوزه تحليل واژگان مطرح است مفردات راغب است. كلمه را ميشكافد و تك تك مولفههاي آن را مطرح ميكند. البته اين به معناي تاييد كل مفردات راغب نيست.2- ابزار ديگر در حوزه تحليل، صرف و نحو است. مثلا ميبينيد كه چطور در يك كتاب تفسيري مثل مجمع البيان يك بحث مستقل تحت عنوان اعراب در نظر گرفته شده و با استفاده از ابزار صرف و نحو فقط آيه را ميشكافد. چيزي به آيه اضافه نميكند و حتي در كتابي مثل مجمع البيان بخش ويژهاي به نام الحُجّه است كه تعليل ميكند كه چرا اعراب آيه به اين صورت است. اينها فقط تحليل است(هر چند در قديم به اين واژه معروف نبوده).3- مثلا در كتاب كشّاف زمخشري از ابزار بلاغت براي فرآيند تحليل استفاده ميشود. مثلا كاربرد استعاره، مجاز، كنايه و حتي ابزارهايي چون منطق. اينها از بيرون تحليل نشده و اضافه نشده است. ما در اين فرآيندها با پديدهاي به عنوان "متن+x" مواجه نيستيم. هيچ چيزي به متن اضافه نشده است و فقط متن شكافته شده است.اما گاهي اوقات ما در فرآيند تفسير با اين پديده مواجهيم كه چيزي به متن اضافه شده است. مطالبي در مورد متن گفته ميشود كه در متن وجود ندارد. مثلا: "إذ قال موسي لفتاه ... " درمتن توضيحي داده نشده كه اسم اين فتاه چيست. اگر كسي بگويد اسم اين فتاه، يوشع بن نون است، اين تحليل نيست. چون با هر ابزاري فتاه را بشكافيد از درون آن اسم بيرون نميآيد!شايد شما اين مسئله معروف فيزيكي را شنيده باشيد. دوستان، ثابت G درباره نيروي جاذبه زمين را ميدانند كه در جاهاي مختلف كره زمين متفاوت است. معلمي اعلام كرد كه يك مسئله داريم. يك خرسي از ارتفاع 30 متري پرتاب ميشود و در مدت زمان يك ثانيه به زمين برخورد ميكند. رنگ خرس را محاسبه كنيد. فهرست مطالب:تاریخ تفسیر 1جلسه اول. 2جلسه دوم. 20جلسه چهارم. 34جلسه پنجم. 45جلسه ششم. 57جلسه نهم. 74جلسه دهم. 88جلسه يازدهم. 99تاریخ تفسیر 2جلسه اول. 111جلسه دوم. 124جلسهي سوم. 136جلسه چهارم. 145جلسه ششم. 162جلسه هفتم. 175جلسه: هشتم. 191جلسهي نهم. 204جلسه دهم. 220جلسهي يازدهم. 234جلسهي دوازدهم. 248جلسهي سيزدهم(آخر ). 261