اصطلاحات کارگاهی و کارگری عمراندر این مجموعه ، به اصطلاحات کارگاهی به همراه اصطلاح عملی اشاره شده است.بسیاری از این اصطلاعات در کارهای عمرانی و بین کارگران استفاده می شود.این مجموعه جهت آشنایی دوستان نه بجهت استفاده از آن می باشد، بلکه به عنوان یک کارشناس عمران بر خودم واجب می دانم که کلمات و اصطلاحاتی علمی دارای جایگاهی والای در کارهای عمرانی نسبت به این اصطلاحات دارند : اصطلاحات کارگاهیآب بندی : جلوگیری از نفوذ آب یا رطوبتآب بندی : دوغاب ریزی بر سطح رجهاآب بندی : عایق نفوذ نا پذیرآب چین : دوقاب ریزی اجرکارها با ملات ماسه و سیمان یا مانند انآجر چهارگوش : آجر مربع شکلآجر سه قدی : ۳/۴ آجر قزاقیآجر فارسی بُر : آجر لب پخآجر نبشی : اجر که در نبش دیوار به کار می رودآجر نره : آجرهایی که طول یا عرض عمودی و افقی پهلوی یکدیگر قرار گیرند.آچار f : وسیله ای به شکل f برای خم کردن میلگرد(آرماتوربنتدی)آسفالت : شن و ماسه و قیر پخته شدهآسفالت سوخته: آسفالت بدون چسبندگیآلو ئک : لب پر شدن آجر به وسیله آهکآویز :در سقف تیرچه بلوکآهن گُم : آهن سقف که روی آنها با آجر پوشانده اند.اسپر : جرزهای طرفین یک تاقی یا قوس بالای درالاستیسیته : کشسانی ، لماسکوپ : میخ سر کجاسکوپ: میخ دو سر یا سه سراشپیل : میله ای که از شکاف عبور می کندافت : نشستاکسپوزه : فرم ، نمایش ، حالتاورلپ : پوششایزولاسیون : عایق ، آب بندیایزوله : عایقبالشتک : آجر یا قطعه بتنی که زیر سر تیر آهن با مصالح پوششی دیگر قرار می دهند.بلوکاژ : مراحل کف سازیبند آجر : قطعه آجری که فاصله دو اجر را در سقف پُر می کند.بند کلوکی : قطعه اجری است به اندازه کلوکپاتاق : شروع تاق از روی پایه با دیوارپاره اجر : قطعات مختلف آجر یا آجرهای شکستهپاسنگ : پاخوری پای در یا دیوارپاکار : محل شروع قوسپالانه : آجر کاری که مانند فرش آجر بعد از ساختن سقف انجام می شود.پخ : گوشه از اخر را فارسی بُر کردن یا در زاویه دیوارها ماهیچه بکاربردنپشت بغل : لچکی بالای قوسپشت بند : قطعات که پشت تخته های قاب میخ می کنند.پکافته : دیوار تیغه ای که به دیوار اصلی چسبیده است.پلیت : ورقپمپ کردن : با فشار حرکت دادنپوتر : تیر بتنیپوست ساپ : سمبادهپوسته : روکشی است که روی آجر کاری ها یا در جاهای مختلف ساختمان بکار می رود.پیستوله : دستگاه پاشنده موادتاج قوس : بالای قوستاریک کردن : اجر کاری سقف را به اتمام رساندنتخته شدن : به انتها رساندن دیوار ، پایان دیوار چینیتخماق : کوبه سنگینتراورس : تخته های قطور و عریضتماسه :وسیله ااجرای دیوار کله راستهتنش : تنیدنتنگ افتادن : درگیر شدن ف مهار شدنتوپی : شی کروی پلاستیکتوری فنسی : کلاف بندی مشبک از مفتول های ۲ و ۳ میلیمتری نرم که در حصارکشی بین وادار پروفیل به کار می رود.تیر شاخص : تی عمودی وسط خرپاتیزون : پر گیر ف زودگیرتیغه : دیوارهای جدا کنندهجان پناه : دیوار جلوی بالکن یا دیوار اطراف بامجان گچ گرفته شده : عدم خوردگی گچجرز : دیوار یا پایه ضخیمی است که باربر باشدجُوَک : نوعی اجر کاری زیگزاگچارک : ۱/۴ آجر چهار گوش و ۱/۲ آجر قزاقیچاه کور : مشخص نبودن محل چاه در سطح زیر بنا و حوالی پی هاچاهک : چاهی به ارتفاع ۱٫۵ الی ۲٫۵ مترچرخ چاه : وسیله چوبی و یا فلزی که به چرخش درون خزانه در پایه چرخ چاه و یا بلبرینگ سبب جابجایی مصالح به درون چاه و یا خارج آن می شود.چهار دنگ : ۳/۴ آجر چهار گوشالحاق : وصلخاک شوره : خاکهای نمکیخرپشته : سر پناه پله روی بامخرک : برای نگه داشتن میلگردهای مش فوقانی فندسیون که خود با میلگرد درست می شودخط کردن : نشان کردنخمش : ممان ، سینه کردنخیز : ارتفاع قوسدج : زمین سختدرپوش : قسمتی از روی دیوار آجری با دیوارهای دیگر می سازند.دلیل گذاری : رج استاد ، رج اصولیدوپوش : گنبدی که با یک سقف اضافه پوشش شده باشد.دول:سطل بناییدیوار حائل : دیوار واسطه باربررایزر : کانال عمودیرج بنا : ردیف های آجر کاریروکار : نمای ساختمانرومی : قوس نیم نیم دایره بالای درگاهزمین زِِد : زمین سخت که مقاومت و فشردگی دانه ترکیبی آن در حد کمتر از مین دج استزنجاب : آبخورزنجاب : سیراب کردن آجرهازیره : دانه های خشنزیگزاگ : حرکت کنگره ای ( چپ و راست)زیگزال : میلگرد های خرپایی تیرچهسبدی : میلگرد بافته شده برای بالا و پایین شناژ فنداسیونسپتیک تانگ : مخزن بزرگ فاضلاب (منایع و فضولات )سر سفت : نسبت به خط قائم جلوتر باشدسرگرداندن : سرو ته کردنسروا افتاده : نسبت به خط قائم عقب تر باشدسِله : پیش آمدهسنجاقی : میلگرد های برش گیر فنداسیونسنگ دانه : سنگ های ریزسیسپول تانک : مخزن بزرگ فاضلاب ( مایع)سیلت : لایسیلر : رنگ ثابت کنندهسیم آرماتور بندی : سیم با قطر ۱٫۵سیمان سنگ شده : پودر سیمان فشردهشاقولی : قائم بودنشتر گلو : زانوی مارپیچشکر سنگ : سیلت ریزدانه ، نرمه سیمانشلاق زدن : با ضرب عمل کردنشلنگ تراز: وسیله ای جهت تراز کردت سطوحشمشمه ای : هم سصح کردن ، صاف کردنشمع بندی : مهار سقف و دیوار ( درهنگام استفاده از قالب )شوره شدن : فرسوده شدنغوطه ای : آغشته کامل ، شناورفتیله : گلوله گِلفلنج چدنی : مخزن مخروط ناقصفنجانی : پوشش کروی شیاردارقوز : برجستهکاربند کردن : بستن رج هاکر گیری یا مغزه گیری: برای تعیین مقاومت فشاری بتن اجرا شده استفاده می شود.کرم بندی : از جنس بتن است و برای هدایت آب استفاده می کنند.کرمو : سوراخ سوراخ شدنکش : تیر حمال زیر خرپاکف سوز : گچ را با کف دست روی کار کشیدنکف کش : با دست مالیدنکفراژ : قالب بتنکلاف مش : میلگرد مشبککلوک : ۱/۴ آجر قزاقیکله و راسته : نوعی آجر کاری که یک کله و راسته پهلوی هم بکار می روند.کمپرس هوا : ایجاد خلاءکمچه ماله تیشه :ابزار ادوات بناکنسول : پیش امدگیکونال : شانهکونال سازی : تخت کردن شانه های کارکیلر : رنگ براق کنندهگچ کشته : گچ بی جان (گچی که هیچ وقت سخت نمی شود و تا قبل از خشک شدن حالت پلاستیسیته خود را از دست نمی دهد.گمانه زنی : نمونه برداری از عمق زمینالگو : شابلن ، قالبلت دادن : هم زدن یکنواختلز : کش آوردن ، قوام داشتنلقمه : تکه ، قطعهلولخ خرطومی : لوله های پلاستیکی برای عبور کابل و سیملیسه ای کردن : سطح بتن را آنقدر با ماله می کشند که صاف و یک دست شود یا با استفاده از پاشیدن سیمان خشک بر سطح بتنلیکت کردن : چله کردن پی در پیمجوف : توخالیمشت بازو بسته: علامت شل و سفت کردن بتنمنهول : حوضچه بین دو لوله فاضلابمیل چاه : راسته چاه ، چاه عمودیمیلگرد انتظار : قطعات مهار کنندهناخشک : لبه آجر یا خشتنازل : کلاهک سوراخ داری که بر دستگاه پیستوله نصب می شود و مواد از آن عبور می کند و بر سطح کار می نشیند.نخاله آجر : خرده آجر ، زائده مصالحنعل درگاه : چوب یا تیر آهنی که بالای در یا پنجره برای پوشش قرار می گیرد.نفس کش : تهویهنیزه : محل اتصال دو کمان قوسنیمه،چارک،سه قدی : ابعاد مختلف آجروادار : تیرک عمودیورز دادن : مالش دادن ، پنجه کردنویبره : لرزش دادن
اصطلاحات کارگاهی و کارگری عمراندر این مجموعه ، به اصطلاحات کارگاهی به همراه اصطلاح عملی اشاره شده است.بسیاری از این اصطلاعات در کارهای عمرانی و بین کارگران استفاده می شود.این مجموعه جهت آشنایی دوستان نه بجهت استفاده از آن می باشد، بلکه به عنوان یک کارشناس عمران بر خودم واجب می دانم که کلمات و اصطلاحاتی علمی دارای جایگاهی والای در کارهای عمرانی نسبت به این اصطلاحات دارند : اصطلاحات کارگاهیآب بندی : جلوگیری از نفوذ آب یا رطوبتآب بندی : دوغاب ریزی بر سطح رجهاآب بندی : عایق نفوذ نا پذیرآب چین : دوقاب ریزی اجرکارها با ملات ماسه و سیمان یا مانند انآجر چهارگوش : آجر مربع شکلآجر سه قدی : ۳/۴ آجر قزاقیآجر فارسی بُر : آجر لب پخآجر نبشی : اجر که در نبش دیوار به کار می رودآجر نره : آجرهایی که طول یا عرض عمودی و افقی پهلوی یکدیگر قرار گیرند.آچار f : وسیله ای به شکل f برای خم کردن میلگرد(آرماتوربنتدی)آسفالت : شن و ماسه و قیر پخته شدهآسفالت سوخته: آسفالت بدون چسبندگیآلو ئک : لب پر شدن آجر به وسیله آهکآویز :در سقف تیرچه بلوکآهن گُم : آهن سقف که روی آنها با آجر پوشانده اند.اسپر : جرزهای طرفین یک تاقی یا قوس بالای درالاستیسیته : کشسانی ، لماسکوپ : میخ سر کجاسکوپ: میخ دو سر یا سه سراشپیل : میله ای که از شکاف عبور می کندافت : نشستاکسپوزه : فرم ، نمایش ، حالتاورلپ : پوششایزولاسیون : عایق ، آب بندیایزوله : عایقبالشتک : آجر یا قطعه بتنی که زیر سر تیر آهن با مصالح پوششی دیگر قرار می دهند.بلوکاژ : مراحل کف سازیبند آجر : قطعه آجری که فاصله دو اجر را در سقف پُر می کند.بند کلوکی : قطعه اجری است به اندازه کلوکپاتاق : شروع تاق از روی پایه با دیوارپاره اجر : قطعات مختلف آجر یا آجرهای شکستهپاسنگ : پاخوری پای در یا دیوارپاکار : محل شروع قوسپالانه : آجر کاری که مانند فرش آجر بعد از ساختن سقف انجام می شود.پخ : گوشه از اخر را فارسی بُر کردن یا در زاویه دیوارها ماهیچه بکاربردنپشت بغل : لچکی بالای قوسپشت بند : قطعات که پشت تخته های قاب میخ می کنند.پکافته : دیوار تیغه ای که به دیوار اصلی چسبیده است.پلیت : ورقپمپ کردن : با فشار حرکت دادنپوتر : تیر بتنیپوست ساپ : سمبادهپوسته : روکشی است که روی آجر کاری ها یا در جاهای مختلف ساختمان بکار می رود.پیستوله : دستگاه پاشنده موادتاج قوس : بالای قوستاریک کردن : اجر کاری سقف را به اتمام رساندنتخته شدن : به انتها رساندن دیوار ، پایان دیوار چینیتخماق : کوبه سنگینتراورس : تخته های قطور و عریضتماسه :وسیله ااجرای دیوار کله راستهتنش : تنیدنتنگ افتادن : درگیر شدن ف مهار شدنتوپی : شی کروی پلاستیکتوری فنسی : کلاف بندی مشبک از مفتول های ۲ و ۳ میلیمتری نرم که در حصارکشی بین وادار پروفیل به کار می رود.تیر شاخص : تی عمودی وسط خرپاتیزون : پر گیر ف زودگیرتیغه : دیوارهای جدا کنندهجان پناه : دیوار جلوی بالکن یا دیوار اطراف بامجان گچ گرفته شده : عدم خوردگی گچجرز : دیوار یا پایه ضخیمی است که باربر باشدجُوَک : نوعی اجر کاری زیگزاگچارک : ۱/۴ آجر چهار گوش و ۱/۲ آجر قزاقیچاه کور : مشخص نبودن محل چاه در سطح زیر بنا و حوالی پی هاچاهک : چاهی به ارتفاع ۱٫۵ الی ۲٫۵ مترچرخ چاه : وسیله چوبی و یا فلزی که به چرخش درون خزانه در پایه چرخ چاه و یا بلبرینگ سبب جابجایی مصالح به درون چاه و یا خارج آن می شود.چهار دنگ : ۳/۴ آجر چهار گوشالحاق : وصلخاک شوره : خاکهای نمکیخرپشته : سر پناه پله روی بامخرک : برای نگه داشتن میلگردهای مش فوقانی فندسیون که خود با میلگرد درست می شودخط کردن : نشان کردنخمش : ممان ، سینه کردنخیز : ارتفاع قوسدج : زمین سختدرپوش : قسمتی از روی دیوار آجری با دیوارهای دیگر می سازند.دلیل گذاری : رج استاد ، رج اصولیدوپوش : گنبدی که با یک سقف اضافه پوشش شده باشد.دول:سطل بناییدیوار حائل : دیوار واسطه باربررایزر : کانال عمودیرج بنا : ردیف های آجر کاریروکار : نمای ساختمانرومی : قوس نیم نیم دایره بالای درگاهزمین زِِد : زمین سخت که مقاومت و فشردگی دانه ترکیبی آن در حد کمتر از مین دج استزنجاب : آبخورزنجاب : سیراب کردن آجرهازیره : دانه های خشنزیگزاگ : حرکت کنگره ای ( چپ و راست)زیگزال : میلگرد های خرپایی تیرچهسبدی : میلگرد بافته شده برای بالا و پایین شناژ فنداسیونسپتیک تانگ : مخزن بزرگ فاضلاب (منایع و فضولات )سر سفت : نسبت به خط قائم جلوتر باشدسرگرداندن : سرو ته کردنسروا افتاده : نسبت به خط قائم عقب تر باشدسِله : پیش آمدهسنجاقی : میلگرد های برش گیر فنداسیونسنگ دانه : سنگ های ریزسیسپول تانک : مخزن بزرگ فاضلاب ( مایع)سیلت : لایسیلر : رنگ ثابت کنندهسیم آرماتور بندی : سیم با قطر ۱٫۵سیمان سنگ شده : پودر سیمان فشردهشاقولی : قائم بودنشتر گلو : زانوی مارپیچشکر سنگ : سیلت ریزدانه ، نرمه سیمانشلاق زدن : با ضرب عمل کردنشلنگ تراز: وسیله ای جهت تراز کردت سطوحشمشمه ای : هم سصح کردن ، صاف کردنشمع بندی : مهار سقف و دیوار ( درهنگام استفاده از قالب )شوره شدن : فرسوده شدنغوطه ای : آغشته کامل ، شناورفتیله : گلوله گِلفلنج چدنی : مخزن مخروط ناقصفنجانی : پوشش کروی شیاردارقوز : برجستهکاربند کردن : بستن رج هاکر گیری یا مغزه گیری: برای تعیین مقاومت فشاری بتن اجرا شده استفاده می شود.کرم بندی : از جنس بتن است و برای هدایت آب استفاده می کنند.کرمو : سوراخ سوراخ شدنکش : تیر حمال زیر خرپاکف سوز : گچ را با کف دست روی کار کشیدنکف کش : با دست مالیدنکفراژ : قالب بتنکلاف مش : میلگرد مشبککلوک : ۱/۴ آجر قزاقیکله و راسته : نوعی آجر کاری که یک کله و راسته پهلوی هم بکار می روند.کمپرس هوا : ایجاد خلاءکمچه ماله تیشه :ابزار ادوات بناکنسول : پیش امدگیکونال : شانهکونال سازی : تخت کردن شانه های کارکیلر : رنگ براق کنندهگچ کشته : گچ بی جان (گچی که هیچ وقت سخت نمی شود و تا قبل از خشک شدن حالت پلاستیسیته خود را از دست نمی دهد.گمانه زنی : نمونه برداری از عمق زمینالگو : شابلن ، قالبلت دادن : هم زدن یکنواختلز : کش آوردن ، قوام داشتنلقمه : تکه ، قطعهلولخ خرطومی : لوله های پلاستیکی برای عبور کابل و سیملیسه ای کردن : سطح بتن را آنقدر با ماله می کشند که صاف و یک دست شود یا با استفاده از پاشیدن سیمان خشک بر سطح بتنلیکت کردن : چله کردن پی در پیمجوف : توخالیمشت بازو بسته: علامت شل و سفت کردن بتنمنهول : حوضچه بین دو لوله فاضلابمیل چاه : راسته چاه ، چاه عمودیمیلگرد انتظار : قطعات مهار کنندهناخشک : لبه آجر یا خشتنازل : کلاهک سوراخ داری که بر دستگاه پیستوله نصب می شود و مواد از آن عبور می کند و بر سطح کار می نشیند.نخاله آجر : خرده آجر ، زائده مصالحنعل درگاه : چوب یا تیر آهنی که بالای در یا پنجره برای پوشش قرار می گیرد.نفس کش : تهویهنیزه : محل اتصال دو کمان قوسنیمه،چارک،سه قدی : ابعاد مختلف آجروادار : تیرک عمودیورز دادن : مالش دادن ، پنجه کردنویبره : لرزش دادن