تمثيل در لغت به معناي « مثال آوردن، تشبيه كردن، مانند كردن، صورت چيزي را مصور كردن، داستاني يا حديثي را به عنوان مثال بيان كردن و داستان آوردن»(1) است. با توجه به ريشهي لغوي كلمهي تمثيل – كه شباهت و همانندي را ميرساند-و نيز با مروري مختصر بر معانياي كه ذكر شد، حوزهي كاربرد اين كلمه مشخص ميشود. كاربرد فراوان و بسامد زياد اين اصطلاح در حوزهي دانش بلاغت ما را بر آن ميدارد كه ابتدا در ميان تعدادي از آثار بلاغي به جستوجوي ردپاي اين اصطلاح بپردازيم و نظر چند تن از صاحب نظران علم بلاغت را در اين باره گرد آوريم.عدهاي تحت تأثير معناي لغوي اين اصطلاح، آن را از جنس تشبيه يا حتي برابر با آن ميدانند و عدهاي ديگر آن را از خانوادهي استعاره و هم نوع آن ميشناسند. سكاكي از جمله كساني است كه تمثيل را نوع خاصي از تشبيه ميدانند و براي آن ويژگيهايي را برميشمارند.
تمثيل در لغت به معناي « مثال آوردن، تشبيه كردن، مانند كردن، صورت چيزي را مصور كردن، داستاني يا حديثي را به عنوان مثال بيان كردن و داستان آوردن»(1) است. با توجه به ريشهي لغوي كلمهي تمثيل – كه شباهت و همانندي را ميرساند-و نيز با مروري مختصر بر معانياي كه ذكر شد، حوزهي كاربرد اين كلمه مشخص ميشود. كاربرد فراوان و بسامد زياد اين اصطلاح در حوزهي دانش بلاغت ما را بر آن ميدارد كه ابتدا در ميان تعدادي از آثار بلاغي به جستوجوي ردپاي اين اصطلاح بپردازيم و نظر چند تن از صاحب نظران علم بلاغت را در اين باره گرد آوريم.عدهاي تحت تأثير معناي لغوي اين اصطلاح، آن را از جنس تشبيه يا حتي برابر با آن ميدانند و عدهاي ديگر آن را از خانوادهي استعاره و هم نوع آن ميشناسند. سكاكي از جمله كساني است كه تمثيل را نوع خاصي از تشبيه ميدانند و براي آن ويژگيهايي را برميشمارند.