آیفک از تعریف مدیریت مالی سازمانی از سه حوزه گسترده استقبال میکند: حسابداری بها، تجزیه و تحلیل و ارزیابی عملکرد، برنامهریزی و پشتیبانی از تصمیمگیری.به گفته انجمن حسابداران خبره مدیریت (CIMA)، "حسابداری مدیریت فرآیند تعریف، اندازهگیری، تجمیع، تجزیه و تحلیل، مهیاسازی، تفسیر و تبادل اطلاعات مورد استفاده مدیریت جهت برنامهریزی، ارزیابی و کنترل یک واحد تجاری و جهت اطمینان از استفاده مناسب و پاسخگویی به منابعشان میباشد. حسابداری مدیریت همچنین تهیه گزارشهای مالی را نیز برای گروههای غیرمدیریتی مانند ذینفعان، بستانکاران، سازمانهای قانونگذار و مراجع مالیاتی را شامل میشود.مؤسسه حسابداران رسمی امریکا (AICPA) بیان داشته است که حسابداری مدیریت در عمل به گسترش در سه حوزه زیر میانجامد:مؤسسه حسابداری خبره مدیریت (ICMA) بیان میدارد "یک حسابدار مدیریت دانش و مهارت حرفهای خود را درتهیه و ارائه اطلاعات مالی و سایر تصمیمها به روشی بکار میگیرد که برای مدیریت در تدوین سیاستها و در برنامهریزی و کنترل عملیات مورد تعهدش یاریرسان باشد". بنابراین به حسابداران مدیریت در بین حسابداران به عنوان ارزش آفرینان نگاه میشود. آنها بیشتر علاقه دارند به جلو نگاه کنند و تصمیماتی بگیرند که آینده سازمان را تحت تأثیر قرار خواهد داد تا به ثبت تاریخی و رعایت (حفظ امتیاز) جنبههای حرفهای. بنابراین دانش و تجزیه حسابداری مدیریت میتواند از زمینهها و کارکردهای درون یک سازمان به دست بیاید، مانند مدیریت اطلاعات، خزانهداری، حسابرسی کارایی، بازاریابی، ارزشیابی، قیمتگذاری، تدارکات و غیره. سیر تحول در حسابداری مدیریت:رانبر در سال 1995 روشهای مختلفی را درخصوص تجزیه و تحلیل مسیر تکامل حسابداری مدیریت مطرح نمود که مهمترین آنها را به 5 روش مختلف تحت عنوان تئوریها و دیدگاههای نظری در حسابداری مدیریت تعریف نمود:براساس این طبقهبندی و طرفداران دیدگاه سنتی استدلال میکنند که توسعه پایدار یکی از ویژگیهای اصلی حسابداری در بهبود روشهای مورد عمل سازمانها میباشد که میتواند بمنظور توسعه و بقای همواره مورد استفاده قرار گیرد و این یک واقعیت است که وضعیت فعلی حسابداری مدیریت که مربوط به سنوات 1949 تا 1977 میباشد ناشی از دیدگاه نئوکلاسیکها میباشد که رویکرد آنها بصورت اساسی موافق با اصول اساسی دیدگاه سنتی است اما آنها در بررسی و بهبود پذیری مسیر تاریخی تجزیه و تحلیل حسابداری مدیریت توسط آقای انبر در سال 1995 این رویکرد را به عنوان یک روش مستقل شناسایی کردهاند و مطابق با آن حسابداری به عنوان رشتهای تعریف میگردد که بدنبال کمک به شرکتها در مسیر رسیدن به اهداف سازمانی میباشد. با توجه به موارد فوق جانسون و کاپلان دیدگاه خود را با توجه به وجود ارتباط گریزناپذیر فیمابین حسابداری و مدیریت تئوری خود را در این ارتباط در سال 1980 مطرح و مورد استفاده قرار دادهاند.
آیفک از تعریف مدیریت مالی سازمانی از سه حوزه گسترده استقبال میکند: حسابداری بها، تجزیه و تحلیل و ارزیابی عملکرد، برنامهریزی و پشتیبانی از تصمیمگیری.به گفته انجمن حسابداران خبره مدیریت (CIMA)، "حسابداری مدیریت فرآیند تعریف، اندازهگیری، تجمیع، تجزیه و تحلیل، مهیاسازی، تفسیر و تبادل اطلاعات مورد استفاده مدیریت جهت برنامهریزی، ارزیابی و کنترل یک واحد تجاری و جهت اطمینان از استفاده مناسب و پاسخگویی به منابعشان میباشد. حسابداری مدیریت همچنین تهیه گزارشهای مالی را نیز برای گروههای غیرمدیریتی مانند ذینفعان، بستانکاران، سازمانهای قانونگذار و مراجع مالیاتی را شامل میشود.مؤسسه حسابداران رسمی امریکا (AICPA) بیان داشته است که حسابداری مدیریت در عمل به گسترش در سه حوزه زیر میانجامد:مؤسسه حسابداری خبره مدیریت (ICMA) بیان میدارد "یک حسابدار مدیریت دانش و مهارت حرفهای خود را درتهیه و ارائه اطلاعات مالی و سایر تصمیمها به روشی بکار میگیرد که برای مدیریت در تدوین سیاستها و در برنامهریزی و کنترل عملیات مورد تعهدش یاریرسان باشد". بنابراین به حسابداران مدیریت در بین حسابداران به عنوان ارزش آفرینان نگاه میشود. آنها بیشتر علاقه دارند به جلو نگاه کنند و تصمیماتی بگیرند که آینده سازمان را تحت تأثیر قرار خواهد داد تا به ثبت تاریخی و رعایت (حفظ امتیاز) جنبههای حرفهای. بنابراین دانش و تجزیه حسابداری مدیریت میتواند از زمینهها و کارکردهای درون یک سازمان به دست بیاید، مانند مدیریت اطلاعات، خزانهداری، حسابرسی کارایی، بازاریابی، ارزشیابی، قیمتگذاری، تدارکات و غیره. سیر تحول در حسابداری مدیریت:رانبر در سال 1995 روشهای مختلفی را درخصوص تجزیه و تحلیل مسیر تکامل حسابداری مدیریت مطرح نمود که مهمترین آنها را به 5 روش مختلف تحت عنوان تئوریها و دیدگاههای نظری در حسابداری مدیریت تعریف نمود:براساس این طبقهبندی و طرفداران دیدگاه سنتی استدلال میکنند که توسعه پایدار یکی از ویژگیهای اصلی حسابداری در بهبود روشهای مورد عمل سازمانها میباشد که میتواند بمنظور توسعه و بقای همواره مورد استفاده قرار گیرد و این یک واقعیت است که وضعیت فعلی حسابداری مدیریت که مربوط به سنوات 1949 تا 1977 میباشد ناشی از دیدگاه نئوکلاسیکها میباشد که رویکرد آنها بصورت اساسی موافق با اصول اساسی دیدگاه سنتی است اما آنها در بررسی و بهبود پذیری مسیر تاریخی تجزیه و تحلیل حسابداری مدیریت توسط آقای انبر در سال 1995 این رویکرد را به عنوان یک روش مستقل شناسایی کردهاند و مطابق با آن حسابداری به عنوان رشتهای تعریف میگردد که بدنبال کمک به شرکتها در مسیر رسیدن به اهداف سازمانی میباشد. با توجه به موارد فوق جانسون و کاپلان دیدگاه خود را با توجه به وجود ارتباط گریزناپذیر فیمابین حسابداری و مدیریت تئوری خود را در این ارتباط در سال 1980 مطرح و مورد استفاده قرار دادهاند.