عنوان مقاله: تئوري مالي مدرن و سودآوري راهبرد سرمايهگذاري مومنتوم در ميانمدتقالب بندی: wordتعداد صفحات: 15برخي انديشمندان مالي اعتقاد دارند كه تئوري مالي مدرن قادر به تبيين چرايي سودآوري راهبرد سرمايهگذاري مومنتوم نيست. به عبارت ديگر آنان معتقدند كه پرتفويهاي مومنتوم بدون داشتن ريسك بيشتر داراي بازده تحققيافته بيشتري هستند. بنابراين براي توجيه اين پديده، بايستي مفروضات تئوري مالي مدرن را كنار گذاشت و براي تفسير اين پديده از مالي رفتاري كمك گرفت كه مدعي است گاهي براي يافتن راهحلهايي در پاسخ به معماهاي تجربي، لازم است كه اين احتمال را بدهيم كه برخي از عوامل در اقتصاد، به طور كامل عقلايي رفتار نميكنند.مبناي مالي رفتاري اين است كه تئوري سنتي ماليف اين نكته را كه چطور افراد به طور واقعي تصميمگيري كرده و اين تصميمات هم با يكديگر متفاوت است، ناديده ميگيرد. تعداد زيادي از اقتصاددانان به توضيح موارد غيرعادي به عنوان عاملي سازگار با غيرعقلايي بودن افراد در هنگام اتخاذ تصميمات پيچيده پرداخته و ميپردازند. طرفداران مالي رفتاري در مقابل مدلهاي اساسي تصميمگيري تئوري مالي مدرن يعني تئوري مطلوبيت مورد انتظار و قانون بيز، «تئوري دورنما»[1] و «ابتكارات و اريبها»[2] را مطرح نمودهاند. در ادامه ابتدا به تشريح تئوري دورنما پرداخته و سپس دو مدل رفتاري ارايه شده براي توجيه تداوم بازده را اريه كرده و برخي از اريبهاي رفتاري مطرح در اين مدلها را توضيح ميدهيم.
تئوري مالي مدرن و سودآوري راهبرد سرمايهگذاري مومنتوم در ميانمدت
عنوان مقاله: تئوري مالي مدرن و سودآوري راهبرد سرمايهگذاري مومنتوم در ميانمدتقالب بندی: wordتعداد صفحات: 15برخي انديشمندان مالي اعتقاد دارند كه تئوري مالي مدرن قادر به تبيين چرايي سودآوري راهبرد سرمايهگذاري مومنتوم نيست. به عبارت ديگر آنان معتقدند كه پرتفويهاي مومنتوم بدون داشتن ريسك بيشتر داراي بازده تحققيافته بيشتري هستند. بنابراين براي توجيه اين پديده، بايستي مفروضات تئوري مالي مدرن را كنار گذاشت و براي تفسير اين پديده از مالي رفتاري كمك گرفت كه مدعي است گاهي براي يافتن راهحلهايي در پاسخ به معماهاي تجربي، لازم است كه اين احتمال را بدهيم كه برخي از عوامل در اقتصاد، به طور كامل عقلايي رفتار نميكنند.مبناي مالي رفتاري اين است كه تئوري سنتي ماليف اين نكته را كه چطور افراد به طور واقعي تصميمگيري كرده و اين تصميمات هم با يكديگر متفاوت است، ناديده ميگيرد. تعداد زيادي از اقتصاددانان به توضيح موارد غيرعادي به عنوان عاملي سازگار با غيرعقلايي بودن افراد در هنگام اتخاذ تصميمات پيچيده پرداخته و ميپردازند. طرفداران مالي رفتاري در مقابل مدلهاي اساسي تصميمگيري تئوري مالي مدرن يعني تئوري مطلوبيت مورد انتظار و قانون بيز، «تئوري دورنما»[1] و «ابتكارات و اريبها»[2] را مطرح نمودهاند. در ادامه ابتدا به تشريح تئوري دورنما پرداخته و سپس دو مدل رفتاري ارايه شده براي توجيه تداوم بازده را اريه كرده و برخي از اريبهاي رفتاري مطرح در اين مدلها را توضيح ميدهيم.