مقدمه:موفقيت كودكان در مدرسه تا حدودي به رويدادهايي بستگي دارد كه آنها قبل از ورود به مدرسه تجربه كردهاند. آمادگي كودكان براي ورد به مدرسه و موفقيت بعدي آنها در تحصيل، با جنبههاي مختلف رشد آنها مرتبط است. عواملي از قبيل رشد جسمي، اجتماعي، شناختي، دانشي و چگونگي يادگيري در تعيين موفقيت آنها در مدرسه نقش دارند.در گذشته، عقيده بسياري بر اين بود كه ورود كودكان به دبستان، آغاز يادگيري و شكوفايي آنها در همه ابعاد رشد است. اما امروزه در پرتو تلاش صاحبنظران مختلف، مسير تفكر و برنامهريزي به سمت بارور كردن آموزشهاي پيش از دبستان، به عنوان پيشنياز ورود كودكان به مدرسه، تغيير كرده است. بيشك پيشرفت در ابعاد گوناگون رشد در سنين بالاتر و حتي مرحله زمينهسازي براي اصلاح اعمال و حركات مختلف كودكان با توجه به پژوهشهاي اخير (براي مثال ويليامز، 1983؛ به نقل از مفيدي، 1375)، نوعي دگرگوني انديشه را در زمينه رشد جسمي و حركتي كودكان در سالهاي اوليه كودكي به وجود آورده است. در دو سه دهه اخير نيز در بسياري از موسسههاي آموزشي و تربيتي (به ويژه در جامعه ما) تمايل و گرايش زيادي در چرخش تاكيد از مهارتهاي حركتي و جسمي به سمت زمينههاي رشد شناختي و ذهني كودكان حس شده است (مفيدي، 1375). هر چند مهارتهاي حركتي و شناختي لازم و ملزوم يكديگرند و در برخي از ديدگاههاي رشد مثل تئوري پياژه (1374)، مهارتهاي حركتي زيربناء و لازمة مهارتهاي شناختي هستند.اهداف پژوهش: اهداف اصلي پژوهش عبارتند از: فرضيه هاي پژوهش1- بين دانشآموزاني كه تجربه آموزشهاي پيش از دبستان داشتهاند با دانشآموزاني كه چنين تجربهاي نداشتهاند، در مهارتهاي رواني ـ حركتي تفاوت معني داري وجود دارد.2- دانشآموزاني كه تجربه آموزش هاي پيش از دبستان دارند نسبت به دانشآموزاني كه اين تجربه را ندارند، سازگاري اجتماعي بيشتري دارند.5- بين مهارتهاي رواني ـ حركتي دختران و پسران كه آموزش پيش دبستاني را گذرانده اند تفاوت معنيداري وجود دارد.6- بين سازگاري اجتماعي دختران و پسراني كه آموزش پيشدبستاني را گذراندهاند تفاوت معنيداري وجود دارد. تعداد صفحات 150 word
پایان نامه بررسي تأثير آموزش پيش دبستاني بر يادگيري مهارتهاي رواني ـ حركتي و سازگاري اجتماعي دانش آموزان
مقدمه:موفقيت كودكان در مدرسه تا حدودي به رويدادهايي بستگي دارد كه آنها قبل از ورود به مدرسه تجربه كردهاند. آمادگي كودكان براي ورد به مدرسه و موفقيت بعدي آنها در تحصيل، با جنبههاي مختلف رشد آنها مرتبط است. عواملي از قبيل رشد جسمي، اجتماعي، شناختي، دانشي و چگونگي يادگيري در تعيين موفقيت آنها در مدرسه نقش دارند.در گذشته، عقيده بسياري بر اين بود كه ورود كودكان به دبستان، آغاز يادگيري و شكوفايي آنها در همه ابعاد رشد است. اما امروزه در پرتو تلاش صاحبنظران مختلف، مسير تفكر و برنامهريزي به سمت بارور كردن آموزشهاي پيش از دبستان، به عنوان پيشنياز ورود كودكان به مدرسه، تغيير كرده است. بيشك پيشرفت در ابعاد گوناگون رشد در سنين بالاتر و حتي مرحله زمينهسازي براي اصلاح اعمال و حركات مختلف كودكان با توجه به پژوهشهاي اخير (براي مثال ويليامز، 1983؛ به نقل از مفيدي، 1375)، نوعي دگرگوني انديشه را در زمينه رشد جسمي و حركتي كودكان در سالهاي اوليه كودكي به وجود آورده است. در دو سه دهه اخير نيز در بسياري از موسسههاي آموزشي و تربيتي (به ويژه در جامعه ما) تمايل و گرايش زيادي در چرخش تاكيد از مهارتهاي حركتي و جسمي به سمت زمينههاي رشد شناختي و ذهني كودكان حس شده است (مفيدي، 1375). هر چند مهارتهاي حركتي و شناختي لازم و ملزوم يكديگرند و در برخي از ديدگاههاي رشد مثل تئوري پياژه (1374)، مهارتهاي حركتي زيربناء و لازمة مهارتهاي شناختي هستند.اهداف پژوهش: اهداف اصلي پژوهش عبارتند از: فرضيه هاي پژوهش1- بين دانشآموزاني كه تجربه آموزشهاي پيش از دبستان داشتهاند با دانشآموزاني كه چنين تجربهاي نداشتهاند، در مهارتهاي رواني ـ حركتي تفاوت معني داري وجود دارد.2- دانشآموزاني كه تجربه آموزش هاي پيش از دبستان دارند نسبت به دانشآموزاني كه اين تجربه را ندارند، سازگاري اجتماعي بيشتري دارند.5- بين مهارتهاي رواني ـ حركتي دختران و پسران كه آموزش پيش دبستاني را گذرانده اند تفاوت معنيداري وجود دارد.6- بين سازگاري اجتماعي دختران و پسراني كه آموزش پيشدبستاني را گذراندهاند تفاوت معنيداري وجود دارد. تعداد صفحات 150 word