تعريف دولت و عناصر آنمفهوم دولت تا سدهي شانزدهم رواج سياسي نیافت. نخستين كاربرد آن در بحث عملي به نيكولو ماكياولي (1527-1469) نسبت داده ميشود. مفهوم دولت نو در بخش عمدهي اروپاي سدههاي ميانه، به تدريج پديدار شد، در آن زمان دولت را با اقتدار عالي برابر ميدانستند. متفكّران و پژوهشگران سياسي در مورد تعريف دولت توافق نظر ندارند و اين اختلاف نظر بیش از هر چيز به گوناگوني انديشهها در مورد سرشت دولت كه بر تعريفها اثر ميگذارد، مربوط است. بايد گفت كه روي هم رفته سه گونه تعريف از دولت وجود دارد: تعريف فلسفي، تعريف سياسي و تعريف حقوقي.1-1 تعريف فلسفي: داراي يك هدف اصلي است: كه ويژگيهاي ضروري و بسندهي دولت كمال مطلوب، دولت خوب، يا دولت كامل را توصيف ميكند از لحاظ فلسفي سه مكتب وجود دارد:الف- دولت براي ايجاد هماهنگي ميان اجزاي گوناگون و ضروري جامعه وجود دارد. اين نظريه به فيلسوفاني مانند افلاطون، ارسطو، آباء كليسا- از جمله آكوئيناس- و همچنین سيسرون تعلق دارد.پ- دولت در نتيجه مبارزه ميان نيروهاي متضّاد اجتماعي پديدار شده است. ماركس و پيروان او اين نظر را ارائه كردهاند.1-2 تعريف سياسي: در اين نظر گفته ميشود كه جامعه از صورت بنديهاي بسيار ساده تا بسيار پيچيده، بر پايهي تغييرات در نظام توليد، رشد مييابد؛ زيرا انسان نيازهاي اساسي دارد كه بدون توليد كردن تأمين نميشود. در جريان اين توليد، گروهها و طبقات اجتماعي و اقتصادي پديدار شدند. ماركس و انگلس عقيده داشتند كه در روند پيدايش طبقات، كار انسان از او بيگانه شد و انسان پيوسته ميكوشد تا بر خودبيگانگي مادي و معنوي فائق آيد.تعداد صفحات 167 word فهرست مطالب:فصل اول ۱ناســیونالیسـم ۱۱- تعریف دولت و عناصر آن ۱۲- تعریف ملّت و عناصر آن ۳۳- ناسیونالیسم ۴۳-۱ تاریخچهی ناسیونالیسم ۵الف- ناسیونالیسم و روند دولت- ملّتسازی (دولت مطلقه) ۵ب- ناسیونالیسم و جامعه مدنی ۸پ- ناسیونالیسم و انقلاب کبیر فرانسه ۹ت- تأثیر آمریکا و آلمان در روند ملّیگرایی و ناسیونالیسم ۱۱ث- ناسیونالیسم و دولت مدرن ۱۱ج- ناسیونالیسم و استعمار ۱۲۳-۲ انواع ناسیونالیسم ۱۴الف- ناسیونالیسم لیبرال ۱۴ب- ناسیونالیسم محافظهکار ۱۵پ- ناسیونالیسم توسعهطلب ۱۵ت- ناسیونالیسم ضداستعماری ۱۶ث- ناسیونالیسم باستانگرا ۱۶ج- ناسیونالیسم افراطی(ناسیونالیسم اَبَر افراطی) ۱۷۳-۳ ناسیونالیسم در عصر جهانی شدن ۲۱فصل دوم ۲۴ناسیونالیسـم در ایران ۲۴۱- فرآیند دولت سازی در ایران ۲۴۱-۱ نظریات شکلگیری ساخت قدرت در ایران ۲۴۱-۲ ویژگیهای ساخت قدرت در ایران ۲۶۲- فرآیند ملّت سازی در ایران ۲۹۳- تاریخچه ناسیونالیسم در ایران ۳۲۳-۱ ناسیونالیسم در ایران پیش از اسلام ۳۲۳-۲ ناسیونالیسم در ایران پس از اسلام ۳۵الف- نهضت شعوبیه و تأثیر آن بر جنبش ناسیونالیستی در ایران پس از اسلام ۳۶۳-۳ ناسیونالیسم در دوران قاجار ۳۹۳-۴ ناسیونالیسم دوران پهلوی ۴۳فصل سوم ۴۹دوران رضاشــاه ۴۹۱- قدرت یابی رضاشاه ۵۰۱-۱ انقلاب مشروطه و مقدمات ظهور رضاخان ۵۰۱-۲ ناکامی انقلاب مشروطه و خطر تجزیهی ایران ۵۲۱-۳ پشتیبانی روشنفکران از رضاخان ۵۴۱-۴ حمایت سیاسیون و علما از رضاخان ۵۵۲- سیاستها ساختارهای حکومت رضاشاه ۵۸۲-۱ دولت مطلقه ۵۸الف- ارتش نیرومند ۵۸ب- دیوانسالاری نیرومند ۶۰۲-۲ ناسیونالیسم گذشتهگرا ۶۲الف- تأسیس فرهنگستان و تأکید بر فارسی سره ۶۲ب- تأسیس سازمان پرورش افکار ۶۴پ- جشن هزاره فردوسی ۶۶ت- باستانشناسی و تاریخنگاری: ۶۷ث- تغییر تقویم و اسامی شهرهای ایران ۶۹ج- اتّحاد رضاشاه با هیتلر ۷۰۲-۳ تجددگرایی اقتدارگرایانه ۷۳الف- آموزش و پرورش ۷۳ب- زنان ۷۶پ- ایلات و عشایر ۷۷ت- نوسازی اقتصادی و فرهنگی کشور ۷۹۲-۴ جدایی دین از سیاست و محدود کردن قدرت روحانیّت ۸۰۳- از اقتدارگرایی تا خودکامگی ۸۲فصل چهارم ۸۵دوران محمدرضاشاه ۸۵۱- آغاز حکومت و پیشروی به سوی قدرت (۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲) ۸۶۱-۱ سقوط رضاشاه و روی کارآمدن محمدرضاشاه ۸۶۱-۲ به سوی برقراری دیکتاتوری ۸۸۱-۳ مسئله نفت و ناسیونالیسم منفی مصدّق ۸۹۱-۴ کودتای ۲۸ مرداد و شکست نهضت ملّی ۹۲۱-۵ تثبیت قدرت شاه و تحکیم روابط با آمریکا ۹۳۲- ناسیونالیسم افراطی و انقلاب اسلامی ۹۵مرحله اوّل: ناسیونالیسم مثبت شاه (از ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۲) ۹۵۲-۱ سیاست ناسیونالیسم مثبت ۹۵۲-۲ ناسیونالیسم عظمتطلبانه و باستانگرایانه ۹۶۲-۳ اعتقاد به حمایت الهی (فرّه ایزدی) ۹۷۲-۴ اصلاحات شبه مدرنیستی (انقلاب سفید) ۹۸۲-۵ تضعیف روحانیت و قیام ۱۵ خرداد ۱۰۴مرحله دوّم: اوجگیری ناسیونالیسم افراطی و سیاستهای عظمتطلبانه (۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷) ۱۰۵۲-۶ ارتش، تکیهگاه قدرت شاه ۱۰۵۲-۷ سیاست مستقل ملی و عظمتطلبی در روابط خارجی ۱۰۹۲-۸ جشن تاجگذاری و جشنهای ۲۵۰۰ ساله ۱۱۳۲-۹ ناسیونالیسم افراطی، تشدید تفکر حمایت الهی و باستانگرایی ۱۱۴۲-۱۰ تملق و غرور ۱۱۸۲-۱۱ حزب رستاخیز ملّت ایران ۱۲۱۲-۱۲ ساواک و سرکوب سیاسی ۱۲۴۲-۱۳ ناسیونالیسم افراطی و تضعیف فرهنگ مذهبی جامعه ۱۲۷۳- به حاشیه راندن روحانیّت و تضعیف فرهنگ مذهبی ۱۲۸۳-۱ مداخله در بحث مرجعیّت ۱۲۹۳-۲ سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۲۹۳-۳ محدود کردن قدرت روحانیّت و تضعیف اقتصادی آن ۱۳۰۳-۴ تقویت فرهنگ شاهنشاهی در تقابل با فرهنگ اسلامی ۱۳۱۳-۵ مخالفت روحانیّون با سیاستهای مذهبی شاه ۱۳۳۴- بحرانهای اقتصادی- اجتماعی ناشی از سرمایهداری وابسته ۱۳۴۴-۱ درآمدهای نفتی و رشد سرمایهداری وابسته در ایران ۱۳۴۴-۲ توسعه صنعتی در جهت رشد سرمایهداری وابسته ۱۳۵۴-۳ بحرانهای اقتصادی- اجتماعی ۱۳۷۵٫ توسعهی ناموزون ۱۴۰۵-۱ توسعهیافتگی اقتصادی ۱۴۰۵-۲ توسعه نیافتگی سیاسی ۱۴۶۵-۳ توسعه ناموزون و شرایط شکننده ۱۵۰۶- انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی ۱۵۲۶-۱ تشدید وابستگی به آمریکا ۱۵۲۶-۲ وضعیت طبقات و گروههای اجتماعی در آستانه انقلاب اسلامی ۱۵۴۶-۳ بحران اقتصادی- اجتماعی ۱۵۸۶-۴ فرجام کار ۱۶۱نتیجهگیری ۱۶۵
پایان نامه ناســيوناليسـم
تعريف دولت و عناصر آنمفهوم دولت تا سدهي شانزدهم رواج سياسي نیافت. نخستين كاربرد آن در بحث عملي به نيكولو ماكياولي (1527-1469) نسبت داده ميشود. مفهوم دولت نو در بخش عمدهي اروپاي سدههاي ميانه، به تدريج پديدار شد، در آن زمان دولت را با اقتدار عالي برابر ميدانستند. متفكّران و پژوهشگران سياسي در مورد تعريف دولت توافق نظر ندارند و اين اختلاف نظر بیش از هر چيز به گوناگوني انديشهها در مورد سرشت دولت كه بر تعريفها اثر ميگذارد، مربوط است. بايد گفت كه روي هم رفته سه گونه تعريف از دولت وجود دارد: تعريف فلسفي، تعريف سياسي و تعريف حقوقي.1-1 تعريف فلسفي: داراي يك هدف اصلي است: كه ويژگيهاي ضروري و بسندهي دولت كمال مطلوب، دولت خوب، يا دولت كامل را توصيف ميكند از لحاظ فلسفي سه مكتب وجود دارد:الف- دولت براي ايجاد هماهنگي ميان اجزاي گوناگون و ضروري جامعه وجود دارد. اين نظريه به فيلسوفاني مانند افلاطون، ارسطو، آباء كليسا- از جمله آكوئيناس- و همچنین سيسرون تعلق دارد.پ- دولت در نتيجه مبارزه ميان نيروهاي متضّاد اجتماعي پديدار شده است. ماركس و پيروان او اين نظر را ارائه كردهاند.1-2 تعريف سياسي: در اين نظر گفته ميشود كه جامعه از صورت بنديهاي بسيار ساده تا بسيار پيچيده، بر پايهي تغييرات در نظام توليد، رشد مييابد؛ زيرا انسان نيازهاي اساسي دارد كه بدون توليد كردن تأمين نميشود. در جريان اين توليد، گروهها و طبقات اجتماعي و اقتصادي پديدار شدند. ماركس و انگلس عقيده داشتند كه در روند پيدايش طبقات، كار انسان از او بيگانه شد و انسان پيوسته ميكوشد تا بر خودبيگانگي مادي و معنوي فائق آيد.تعداد صفحات 167 word فهرست مطالب:فصل اول ۱ناســیونالیسـم ۱۱- تعریف دولت و عناصر آن ۱۲- تعریف ملّت و عناصر آن ۳۳- ناسیونالیسم ۴۳-۱ تاریخچهی ناسیونالیسم ۵الف- ناسیونالیسم و روند دولت- ملّتسازی (دولت مطلقه) ۵ب- ناسیونالیسم و جامعه مدنی ۸پ- ناسیونالیسم و انقلاب کبیر فرانسه ۹ت- تأثیر آمریکا و آلمان در روند ملّیگرایی و ناسیونالیسم ۱۱ث- ناسیونالیسم و دولت مدرن ۱۱ج- ناسیونالیسم و استعمار ۱۲۳-۲ انواع ناسیونالیسم ۱۴الف- ناسیونالیسم لیبرال ۱۴ب- ناسیونالیسم محافظهکار ۱۵پ- ناسیونالیسم توسعهطلب ۱۵ت- ناسیونالیسم ضداستعماری ۱۶ث- ناسیونالیسم باستانگرا ۱۶ج- ناسیونالیسم افراطی(ناسیونالیسم اَبَر افراطی) ۱۷۳-۳ ناسیونالیسم در عصر جهانی شدن ۲۱فصل دوم ۲۴ناسیونالیسـم در ایران ۲۴۱- فرآیند دولت سازی در ایران ۲۴۱-۱ نظریات شکلگیری ساخت قدرت در ایران ۲۴۱-۲ ویژگیهای ساخت قدرت در ایران ۲۶۲- فرآیند ملّت سازی در ایران ۲۹۳- تاریخچه ناسیونالیسم در ایران ۳۲۳-۱ ناسیونالیسم در ایران پیش از اسلام ۳۲۳-۲ ناسیونالیسم در ایران پس از اسلام ۳۵الف- نهضت شعوبیه و تأثیر آن بر جنبش ناسیونالیستی در ایران پس از اسلام ۳۶۳-۳ ناسیونالیسم در دوران قاجار ۳۹۳-۴ ناسیونالیسم دوران پهلوی ۴۳فصل سوم ۴۹دوران رضاشــاه ۴۹۱- قدرت یابی رضاشاه ۵۰۱-۱ انقلاب مشروطه و مقدمات ظهور رضاخان ۵۰۱-۲ ناکامی انقلاب مشروطه و خطر تجزیهی ایران ۵۲۱-۳ پشتیبانی روشنفکران از رضاخان ۵۴۱-۴ حمایت سیاسیون و علما از رضاخان ۵۵۲- سیاستها ساختارهای حکومت رضاشاه ۵۸۲-۱ دولت مطلقه ۵۸الف- ارتش نیرومند ۵۸ب- دیوانسالاری نیرومند ۶۰۲-۲ ناسیونالیسم گذشتهگرا ۶۲الف- تأسیس فرهنگستان و تأکید بر فارسی سره ۶۲ب- تأسیس سازمان پرورش افکار ۶۴پ- جشن هزاره فردوسی ۶۶ت- باستانشناسی و تاریخنگاری: ۶۷ث- تغییر تقویم و اسامی شهرهای ایران ۶۹ج- اتّحاد رضاشاه با هیتلر ۷۰۲-۳ تجددگرایی اقتدارگرایانه ۷۳الف- آموزش و پرورش ۷۳ب- زنان ۷۶پ- ایلات و عشایر ۷۷ت- نوسازی اقتصادی و فرهنگی کشور ۷۹۲-۴ جدایی دین از سیاست و محدود کردن قدرت روحانیّت ۸۰۳- از اقتدارگرایی تا خودکامگی ۸۲فصل چهارم ۸۵دوران محمدرضاشاه ۸۵۱- آغاز حکومت و پیشروی به سوی قدرت (۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲) ۸۶۱-۱ سقوط رضاشاه و روی کارآمدن محمدرضاشاه ۸۶۱-۲ به سوی برقراری دیکتاتوری ۸۸۱-۳ مسئله نفت و ناسیونالیسم منفی مصدّق ۸۹۱-۴ کودتای ۲۸ مرداد و شکست نهضت ملّی ۹۲۱-۵ تثبیت قدرت شاه و تحکیم روابط با آمریکا ۹۳۲- ناسیونالیسم افراطی و انقلاب اسلامی ۹۵مرحله اوّل: ناسیونالیسم مثبت شاه (از ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۲) ۹۵۲-۱ سیاست ناسیونالیسم مثبت ۹۵۲-۲ ناسیونالیسم عظمتطلبانه و باستانگرایانه ۹۶۲-۳ اعتقاد به حمایت الهی (فرّه ایزدی) ۹۷۲-۴ اصلاحات شبه مدرنیستی (انقلاب سفید) ۹۸۲-۵ تضعیف روحانیت و قیام ۱۵ خرداد ۱۰۴مرحله دوّم: اوجگیری ناسیونالیسم افراطی و سیاستهای عظمتطلبانه (۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷) ۱۰۵۲-۶ ارتش، تکیهگاه قدرت شاه ۱۰۵۲-۷ سیاست مستقل ملی و عظمتطلبی در روابط خارجی ۱۰۹۲-۸ جشن تاجگذاری و جشنهای ۲۵۰۰ ساله ۱۱۳۲-۹ ناسیونالیسم افراطی، تشدید تفکر حمایت الهی و باستانگرایی ۱۱۴۲-۱۰ تملق و غرور ۱۱۸۲-۱۱ حزب رستاخیز ملّت ایران ۱۲۱۲-۱۲ ساواک و سرکوب سیاسی ۱۲۴۲-۱۳ ناسیونالیسم افراطی و تضعیف فرهنگ مذهبی جامعه ۱۲۷۳- به حاشیه راندن روحانیّت و تضعیف فرهنگ مذهبی ۱۲۸۳-۱ مداخله در بحث مرجعیّت ۱۲۹۳-۲ سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۲۹۳-۳ محدود کردن قدرت روحانیّت و تضعیف اقتصادی آن ۱۳۰۳-۴ تقویت فرهنگ شاهنشاهی در تقابل با فرهنگ اسلامی ۱۳۱۳-۵ مخالفت روحانیّون با سیاستهای مذهبی شاه ۱۳۳۴- بحرانهای اقتصادی- اجتماعی ناشی از سرمایهداری وابسته ۱۳۴۴-۱ درآمدهای نفتی و رشد سرمایهداری وابسته در ایران ۱۳۴۴-۲ توسعه صنعتی در جهت رشد سرمایهداری وابسته ۱۳۵۴-۳ بحرانهای اقتصادی- اجتماعی ۱۳۷۵٫ توسعهی ناموزون ۱۴۰۵-۱ توسعهیافتگی اقتصادی ۱۴۰۵-۲ توسعه نیافتگی سیاسی ۱۴۶۵-۳ توسعه ناموزون و شرایط شکننده ۱۵۰۶- انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی ۱۵۲۶-۱ تشدید وابستگی به آمریکا ۱۵۲۶-۲ وضعیت طبقات و گروههای اجتماعی در آستانه انقلاب اسلامی ۱۵۴۶-۳ بحران اقتصادی- اجتماعی ۱۵۸۶-۴ فرجام کار ۱۶۱نتیجهگیری ۱۶۵