نرم افزار ردیابی شماره موبایل افراد از طریق GPS_________________نرم افزار کاملا ایرانی و فارسی بدون نیاز به فعال بودن GPS گوشی شما و طرف مقابل ردیابی اسان و بی دردسر تمامی اشخاص نرم افزار دارای مجوز از وزارت ارشاد می باشد که نشان از صحت کار نرم افزار می باشد فقط با پرداخت 5 هزار تومن نرم افزار را دریافت کنیدتوضیحات بیشتر و دانلود ___________________________ مارکت مایکت__________خیلی وقتا دوس داریم قبل از دانلود یک اپلیکیشن یه نمای کلی ازش ببینیم ، بدونیم چه کاربردی داره و چطوری کار می کنه. مخصوصا اگه حجم اون اپلیکیشن خیلی زیاد باشه و دانلودش برامون هزینه زیادی داشته باشه. مایکت یک بازاراپلیکیشن های اندرویدی است که اپ های کاربردی و جذاب را همراه با ویدیو های آموزشی،و تریلر های جالب و هیجان انگیزش برای شما فراهم کرده. به مایکت بپیوندید و تریلرهای جذاب بازی هایی مثل clash و هشت خوان و ویدیوهای اپ های آموزشی مانند google keep و دکتر باتری را مشاهده کنید و از دانلود برنامه های به روز،کاربردی و بازی های جذابش لذت ببرید.کسب اطلاعات بیشتر____________________________دانلود موزیک های جدید و قدیمی ، دانلود ویدئوهای خنده دار ، چت روم ، اخبارهای جدید ، شبکه اجتماعی با یه عالمه دوستآهنگ های پیشواز ، فال حافظ ، گالری تصاویر، کلوپ 300 هزار اس ام اس همه و همه در برنامه آندرویدی زیب اینفودانلود نسخه آندروید_________________توضیحات : یکی از مشهورترین کتبی که در سده ی اخیر تالیف شده کتابی است که شادروان آقا نجفی قوچانی با نام سیاحت غرب یا سرنوشت ارواح بعد از مرگ نگاشته است. مرحوم قوچانی با اینکه یک روحانی بود اما همانند یک رمان نویس حرفه ای،به شرح داستان خویش پس از مرگ خود می پردازد،و خواننده را با ترس ها و حوادثی که پس از مرگ گریبانگیرش می شود آشنا می کند. نثر کتاب مانند دیگر کتاب نجفی قوچانی «سیاحت شرق» که خود زیست نامه ی اوست،پخته و مشحون از تعبیرات و اصطلاحات فقهی-فلسفی و حکمی است. قوچانی خود اهل ریاضت ها و سیر و سلوک بوده است،و بعضی از این کتاب به عنوان مکاشفه ی او نام برده اند.اما بعضی دیگر این ادعا را رد کرده و صرفا آن را داستانی تخیلی عنوان کرده اند که نویسنده با استفاده از آیات و روایات و مسائلی که حکما گفته اند به نگاشتن آن اقدام کرده است. کتاب قوچانی اینگونه آغاز می شود:و من مُردم . . . پس دیدم ایستاده ام،و بیماری بدنی که داشتم ندارم و تندرستم. خویشان من در اطرافم جنازه برایم گریه می کنند، و من از گریه ی آنها اندوهگینم و به آنها می گویم نمرده ام،بلکه بیماری ام رفع شده است! اما کسی به من گوش نمی کند… گویا مرا نمی بینند و صدای مرا نمی شنوند. جنازه را بعد از غسل به قبرستان بردند، و من نیز جز مشیعین رفتم و در میان آنها بعضی جانوران وحشی و درندگان از هر قبیل می دیدم،که از آنها وحشت داشتم،اما دیگران از آنها وحشت نداشتند. ناگهان…