عنوان پایان نامه: تدريس در مقطع ابتدائي كودكان عقب مانده ذهنيفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 90شرح مختصر:در مورد كودكان استثنايي بايد گفت كه به طور كلي دستگاه عصبي كودك به درجه رشد و كمال بزرگسالان نرسيده و چون رشد ادامه دارد و به عبارت در حال تغيير و تحول است لذا رفتار نيز به همان منوال در تحول و تغيير خواهد بود. در كودكان استثنايي واكنشها ويژگي هاي خاص دارند، چون كودك رشد فكري كامل ندارد لذا نمي تواند بر رفتارهاي خود مانند بزرگسالان كنترل داشته باشد يا اگر عمل خلافي از او سر زند احساس گناه و تقصير كند.اين كودكان در مقابل فشارهاي زندگي واكنشهاي نسبتاً سريع و شديد نشان مي دهند و به همان سرعت هم وقتي نشانه هاي زندگي از بين رفت بهبود مي يابند. از آنجا كه وابسته و متكي به ديگران هستند و در واقع از نظر شخصيتي نارس و نابالغند لذا در مقابل فشار و ناراحتي تنها كاري كه خواهند كرد اختلالات رفتاري است كه وسيلة بيان كودك است.اگر كودك سن كمتري داشته باشد در ارتباط با ديگران بيشتر در زحمت بوده و حتي وقتي قادر به تكلم است چون دايره اطلاع بر لغات محدود است و اصولاً قادر به درك و بيان مفاهيم كلي نيست و در بيان احساسات خود دچار مشكل است لذا اختلالات رفتاري و رواني شديدتري از خود نشان مي دهد.زبان كودك را نه ديگران مي فهمند و نه پزشك معالج. كودك نمي تواند از احساسات خود مانند ترس و اضطراب، احساس محروميت و شكست صحبت كند ولي مي تواند آنها را به زبان علائم جسماني مانند بيقراري، امتناع از رفتن به مدرسه بهانه گيري و نظاير آن بيان كند.پس پررفتار غير عادي كودك يا علائم جسماني را به خصوص اگر علت بخصوص نداشته باشد بايد به عنوان واكنش نسبت به شرايطي كه در اطراف اوست در نظر گرفت.كودك بايد از مراحل مختلف رشد عبور كند، توقف يا عدم رشد كافي و به اصطلاح تثبيت كه در كودك خيلي شايع است موجب اختلال به درجات مختلف مي شود و كودك در مقابله با مرحله بعدي رشد دچار مشكل مي شود، كه بررسي و كشف اختلالات رفتاري كودكان و تغيير علائم رواني آنان يكي از مشكلات مهم روان شناسي و روان پزشكي كودك است.لغت استثنايي اصولاً يك اصطلاح آموزشي است و مربيان آموزش و پرورش و مشاوران راهنمايي در زمرة اولين كساني هستند كه به محدوديتهاي يادگيري، عاطفي، شخصيتي، اجتماعي و مشكلات اين افراد پي مي برند و بايد نسبت به رفع آنها با روشهاي موجود و همچنين پيشگيري از اقدامات آتي اقدام نمايند.در اينكه تمام كودكان افراد استثنايي هستند شكي نيست. هيچ كودكي عيناً شبيه كودك ديگر نيست و هر كودكي خصوصيات منحصر به فرد خود را دارد، اگرچه اين وضع تنها در كودكان صدق نمي كند ولي عده اي از كودكان به اندازه اي با كودكان ديگر فرق دارند كه بايد توجه مخصوص به آنها مبذول داشت. اين انحراف به طور كلي در تمام خصوصيات جسماني، عاطفي، عقلاني و اجتماعي آنها ديده مي شود كه باعث اشكال و مانعي بزرگ در سازگاري آنها با محيط اجتماع مي گردد و به همين منظور به اين دسته از افراد اجتماع استثنايي مي گويند.به طور كلي اين كودكان را از 3 نظر مورد مطالعه قرار مي دهند:1) آنهايي كه از بدو تولد به علت ناراحتي هاي ارثي واختلالات مادرزادي بيماري مشخصي دارند مانند سندرم دان، هيدروسفالي، ميكروسفالي و ...2) كساني كه از ابتدا با وسايل تشخيص مي توان به بيماري آنها پي برد مانند:دررفتگي مادرزادي لگن، اختلالات متابوليكي و اختلالات غدد مترشحه داخلي (هيپوتيروئيديسم)3) افرادي كه نقص عضو و بيماري آنها در طول رشد كودك مشخص مي شود مانند: فلج مغزي، عقب ماندگي ذهني، اختلالات شنوايي، بينايي و وجود ضايعات و آسيبهاي مغزي مختصر كه باعث اختلال در عملكرد مغز مانند اختلال Minimal brain dysfunction در خواندن، نوشتن، حافظه و سازگاري و ... كودك مي شود.نكتة مهم اين كه پيروزي و موفقيت بيمار فقط به ميزان معلوليت بستگي ندارد بلكه ميزان تواناييهاي بيمار در به حركت در آوردن اعضاي سالم براي جبران قسمتهاي ناتوان، ميزان فعاليت و پشتكار، محيط خانواده و كارداني مربيان نيز در اين امر دخالت دارند. در ميان كودكان استثنائي، يعني افرادي كه به لحاظ ويژگيهاي خاص جسماني، ذهني، عاطفي و رواني، در برخورداري مطلوب از تسهيلات و امكانات مختلف جامعه، بويژه آموزش و پرورش نيازمند توجه و حمايت فوق العاده مي باشند. كودكان و دانش آموزان عقب مانده ذهني به واسطه همان پيچيدگي خاص پديده هوش و عقب ماندگي هوشي جايگاه قابل ملاحظه اي دارند.تاريخ گذشته ما نشان مي دهد كه وظيفه كودكان عقب مانده ذهني به عهده خانواده او و مؤسسات خصوصي بوده است ولي امروزه عرفا به عنوان يك وظيفه مدرسه پذيرفته است.آموزش و پرورش كودكان عقب مانده ذهني با استفاده از روش هاي مناسب هم براي فرد و هم براي جامعه ارزشمند است.عقب مانده هاي ذهني در سايه يك برنامه آموزشي كه مطابق نيازها و استعدادهاي آنها تعيين شده باشد مي توانند: 1) زندگي كاملتر و از نظر شخصي رضايت بخشتري را بگذرانند.2) شناخت بهتري از مسائل خود به دست آورده و سازگاري بيشتري نسبت به آنها از خودشان نشان دهند.3) از نظر اجتماعي پيشرفت كنند.4) از نظر اقتصادي استقلال بيشتري كسب نمايند.آموزش دادن كودكان عقب مانده ذهني هم از نظر دولت و هم از نظر جامعه كاري است مقرون به صرفه هزينه هايي كه دولت براي تهيه برنامه هاي آموزشي اين كودكان متحمل مي شود تا بتواند در آينده به طور كامل يا به طور نسبي از خود مراقبت نمايد كمتر از مبالغي است كه براي نگهداري آنها در مؤسسات و انجمن هاي دولتي ويژه عقب مانده ها اختصاص داده مي شود.مطالب موجود درباره كودكان استثنايي از منابع گوناگون تهيه شده است زيرا اين كودكان مورد علاقه پزشكان روان شناسان و جامعه شناسان و ساير كساني مي باشند كه در زمينه هاي مربوط كار مي كنند.فهرست مطالبفصل اولمقدمه 3تاريخچه كودكان ع.ذ 10تعليم و تربيت چيست؟ 21مراحل هدف هاي آموزشي 22طبقه بندي هد فهاي تربيتي در حيطه يادگيري 24سطوح يادگيري در حيطه شناختي 26سطوح يادگيري در حيطه عاطفي 26سطوح يادگيري در حيطة رواني – حركتي 27تعريف آموزش 28تعريف يادگيري 28مقايسه آموزشي و يادگيري 29فصل دوم:مشخصات محل كارورزيمشخصات محل كارورزي و مدرسه 33مشخصات دانش آموزان 36برنامه هفتگي كلاس 37مشخصات كلاس 37سطح تحصيلات معلمان و كاركنان مدرسه 38فصل سوم: درس علوممشاهدة تدريس درس علوم 40فعاليتهاي مربوط به ارائه درس 44جدول طرح درس علوم 46گزارش تدريس علوم 47جدول طرح درس علوم 53سؤالات امتحان 54فصل چها رم درس فارسيمشاهده تدريس درس فارسي 57فعاليتهاي مربوط به ارائه درس 60جدول طرح درس فارسي 63گزارش تدريس فارسي 64جدول طرح درس 70سؤالات امتحاني و نتايج آن 71فصل پنجم: درس رياضيمشاهده تدريس درس رياضي 74جدول طرح درس رياضي 77فعاليتهاي مربوط به ارائه درس 78گزارش تدريس رياضي 80جدول طرح درس رياضي 84سؤالات امتحان رياضي و تحليل آنها 85نتيجه گيري
تدريس در مقطع ابتدائي كودكان عقب مانده ذهني
عنوان پایان نامه: تدريس در مقطع ابتدائي كودكان عقب مانده ذهنيفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 90شرح مختصر:در مورد كودكان استثنايي بايد گفت كه به طور كلي دستگاه عصبي كودك به درجه رشد و كمال بزرگسالان نرسيده و چون رشد ادامه دارد و به عبارت در حال تغيير و تحول است لذا رفتار نيز به همان منوال در تحول و تغيير خواهد بود. در كودكان استثنايي واكنشها ويژگي هاي خاص دارند، چون كودك رشد فكري كامل ندارد لذا نمي تواند بر رفتارهاي خود مانند بزرگسالان كنترل داشته باشد يا اگر عمل خلافي از او سر زند احساس گناه و تقصير كند.اين كودكان در مقابل فشارهاي زندگي واكنشهاي نسبتاً سريع و شديد نشان مي دهند و به همان سرعت هم وقتي نشانه هاي زندگي از بين رفت بهبود مي يابند. از آنجا كه وابسته و متكي به ديگران هستند و در واقع از نظر شخصيتي نارس و نابالغند لذا در مقابل فشار و ناراحتي تنها كاري كه خواهند كرد اختلالات رفتاري است كه وسيلة بيان كودك است.اگر كودك سن كمتري داشته باشد در ارتباط با ديگران بيشتر در زحمت بوده و حتي وقتي قادر به تكلم است چون دايره اطلاع بر لغات محدود است و اصولاً قادر به درك و بيان مفاهيم كلي نيست و در بيان احساسات خود دچار مشكل است لذا اختلالات رفتاري و رواني شديدتري از خود نشان مي دهد.زبان كودك را نه ديگران مي فهمند و نه پزشك معالج. كودك نمي تواند از احساسات خود مانند ترس و اضطراب، احساس محروميت و شكست صحبت كند ولي مي تواند آنها را به زبان علائم جسماني مانند بيقراري، امتناع از رفتن به مدرسه بهانه گيري و نظاير آن بيان كند.پس پررفتار غير عادي كودك يا علائم جسماني را به خصوص اگر علت بخصوص نداشته باشد بايد به عنوان واكنش نسبت به شرايطي كه در اطراف اوست در نظر گرفت.كودك بايد از مراحل مختلف رشد عبور كند، توقف يا عدم رشد كافي و به اصطلاح تثبيت كه در كودك خيلي شايع است موجب اختلال به درجات مختلف مي شود و كودك در مقابله با مرحله بعدي رشد دچار مشكل مي شود، كه بررسي و كشف اختلالات رفتاري كودكان و تغيير علائم رواني آنان يكي از مشكلات مهم روان شناسي و روان پزشكي كودك است.لغت استثنايي اصولاً يك اصطلاح آموزشي است و مربيان آموزش و پرورش و مشاوران راهنمايي در زمرة اولين كساني هستند كه به محدوديتهاي يادگيري، عاطفي، شخصيتي، اجتماعي و مشكلات اين افراد پي مي برند و بايد نسبت به رفع آنها با روشهاي موجود و همچنين پيشگيري از اقدامات آتي اقدام نمايند.در اينكه تمام كودكان افراد استثنايي هستند شكي نيست. هيچ كودكي عيناً شبيه كودك ديگر نيست و هر كودكي خصوصيات منحصر به فرد خود را دارد، اگرچه اين وضع تنها در كودكان صدق نمي كند ولي عده اي از كودكان به اندازه اي با كودكان ديگر فرق دارند كه بايد توجه مخصوص به آنها مبذول داشت. اين انحراف به طور كلي در تمام خصوصيات جسماني، عاطفي، عقلاني و اجتماعي آنها ديده مي شود كه باعث اشكال و مانعي بزرگ در سازگاري آنها با محيط اجتماع مي گردد و به همين منظور به اين دسته از افراد اجتماع استثنايي مي گويند.به طور كلي اين كودكان را از 3 نظر مورد مطالعه قرار مي دهند:1) آنهايي كه از بدو تولد به علت ناراحتي هاي ارثي واختلالات مادرزادي بيماري مشخصي دارند مانند سندرم دان، هيدروسفالي، ميكروسفالي و ...2) كساني كه از ابتدا با وسايل تشخيص مي توان به بيماري آنها پي برد مانند:دررفتگي مادرزادي لگن، اختلالات متابوليكي و اختلالات غدد مترشحه داخلي (هيپوتيروئيديسم)3) افرادي كه نقص عضو و بيماري آنها در طول رشد كودك مشخص مي شود مانند: فلج مغزي، عقب ماندگي ذهني، اختلالات شنوايي، بينايي و وجود ضايعات و آسيبهاي مغزي مختصر كه باعث اختلال در عملكرد مغز مانند اختلال Minimal brain dysfunction در خواندن، نوشتن، حافظه و سازگاري و ... كودك مي شود.نكتة مهم اين كه پيروزي و موفقيت بيمار فقط به ميزان معلوليت بستگي ندارد بلكه ميزان تواناييهاي بيمار در به حركت در آوردن اعضاي سالم براي جبران قسمتهاي ناتوان، ميزان فعاليت و پشتكار، محيط خانواده و كارداني مربيان نيز در اين امر دخالت دارند. در ميان كودكان استثنائي، يعني افرادي كه به لحاظ ويژگيهاي خاص جسماني، ذهني، عاطفي و رواني، در برخورداري مطلوب از تسهيلات و امكانات مختلف جامعه، بويژه آموزش و پرورش نيازمند توجه و حمايت فوق العاده مي باشند. كودكان و دانش آموزان عقب مانده ذهني به واسطه همان پيچيدگي خاص پديده هوش و عقب ماندگي هوشي جايگاه قابل ملاحظه اي دارند.تاريخ گذشته ما نشان مي دهد كه وظيفه كودكان عقب مانده ذهني به عهده خانواده او و مؤسسات خصوصي بوده است ولي امروزه عرفا به عنوان يك وظيفه مدرسه پذيرفته است.آموزش و پرورش كودكان عقب مانده ذهني با استفاده از روش هاي مناسب هم براي فرد و هم براي جامعه ارزشمند است.عقب مانده هاي ذهني در سايه يك برنامه آموزشي كه مطابق نيازها و استعدادهاي آنها تعيين شده باشد مي توانند: 1) زندگي كاملتر و از نظر شخصي رضايت بخشتري را بگذرانند.2) شناخت بهتري از مسائل خود به دست آورده و سازگاري بيشتري نسبت به آنها از خودشان نشان دهند.3) از نظر اجتماعي پيشرفت كنند.4) از نظر اقتصادي استقلال بيشتري كسب نمايند.آموزش دادن كودكان عقب مانده ذهني هم از نظر دولت و هم از نظر جامعه كاري است مقرون به صرفه هزينه هايي كه دولت براي تهيه برنامه هاي آموزشي اين كودكان متحمل مي شود تا بتواند در آينده به طور كامل يا به طور نسبي از خود مراقبت نمايد كمتر از مبالغي است كه براي نگهداري آنها در مؤسسات و انجمن هاي دولتي ويژه عقب مانده ها اختصاص داده مي شود.مطالب موجود درباره كودكان استثنايي از منابع گوناگون تهيه شده است زيرا اين كودكان مورد علاقه پزشكان روان شناسان و جامعه شناسان و ساير كساني مي باشند كه در زمينه هاي مربوط كار مي كنند.فهرست مطالبفصل اولمقدمه 3تاريخچه كودكان ع.ذ 10تعليم و تربيت چيست؟ 21مراحل هدف هاي آموزشي 22طبقه بندي هد فهاي تربيتي در حيطه يادگيري 24سطوح يادگيري در حيطه شناختي 26سطوح يادگيري در حيطه عاطفي 26سطوح يادگيري در حيطة رواني – حركتي 27تعريف آموزش 28تعريف يادگيري 28مقايسه آموزشي و يادگيري 29فصل دوم:مشخصات محل كارورزيمشخصات محل كارورزي و مدرسه 33مشخصات دانش آموزان 36برنامه هفتگي كلاس 37مشخصات كلاس 37سطح تحصيلات معلمان و كاركنان مدرسه 38فصل سوم: درس علوممشاهدة تدريس درس علوم 40فعاليتهاي مربوط به ارائه درس 44جدول طرح درس علوم 46گزارش تدريس علوم 47جدول طرح درس علوم 53سؤالات امتحان 54فصل چها رم درس فارسيمشاهده تدريس درس فارسي 57فعاليتهاي مربوط به ارائه درس 60جدول طرح درس فارسي 63گزارش تدريس فارسي 64جدول طرح درس 70سؤالات امتحاني و نتايج آن 71فصل پنجم: درس رياضيمشاهده تدريس درس رياضي 74جدول طرح درس رياضي 77فعاليتهاي مربوط به ارائه درس 78گزارش تدريس رياضي 80جدول طرح درس رياضي 84سؤالات امتحان رياضي و تحليل آنها 85نتيجه گيري