چكيدهمهندسي ارزش ابزار موثر تصميم سازي براي مديران ميباشد. مطالعات ارزش فرصتهاي مناسبي براي كاهش هزينه طول عمر، بهبود كيفيت، بهبود ساختپذيري، كاهش زمان ساخت، افزايش طول عمر و گاه تركيب موارد بالا در اختيار قرارميدهد. تحت فشار قرارگرفتن مديران در پذيرش و اعمال تغييرات پيشنهادي از يك سو و مسووليت ايشان در قبال حوزه تحت اختيار به همراه ريسك و ابهام ذاتي گزينههاي پيشنهادي از سوي ديگر اغلب اين افراد را در وضعيت دشوار قرار مي دهد. از اينرو مديران زيادي بدليل ابهام در مورد مقدار ريسك گزينههاي ارائه شده در مطالعات ارزش از قبول انجام اين مطالعات سرباز زده يا در طول مطالعات مقاومت مينمايند. از اثرات اين تصورات ميتوان به انتخاب گزينههاي كمخطرتر و اغلب كم ارزشتر، رد گزينههاي خلاقانه، عدم تناسب ريسك در تصميمها و پروژهها و در نهايت تاخير در تصميمگيري اشاره كرد. در اين مقاله به اثر بكارگيري مديريت ريسك در مطالعات ارزش و شفافسازي ذهن مديران نسبت به اثرات طرح مبنا و گزينههاي پيشنهادي و اقدامات چهارگانه حذف، تسكين، انتقال و پذيرش ريسك يا تركيبي از اقدامات با اشاره به چند مطالعه موردي بررسي ميشود و در نهايت روش پيشنهادي تلفيقي و تحليل کيفي ريسک به کمک AHP را تلفيق مهندسي ارزش با مديريت ريسك بعنوان نتيجه اين نوشتار، ارائه ميگردد.كلمات كليدي: مهندسي ارزش، مديريت ريسك، تحليل ريسك،AHP، 1- مقدمهمديريت ريسك و مهندسي ارزش هر دو پديدههاي نوظهور و جديدي در ايران هستند. در ايران از طرفي با توجه به بحرانهاي مكرر و كمبود روزافزون منابع، مديريت نوين ناگزير از استفاده از تمامي ابزارها و تواناييهاي خويش در جهت دستيابي به اهداف ميباشد. تقريباً تمام مديران بهدنبال ابزاري هستند تا خطرات و پيامدهاي ناشي از تصميمات را تا حداقل ممكن كاهش دهد. مديريت ريسك ابزار جديدي است كه در زمان كوتاه توانسته است جايگاه مناسبي براي خود پيدا كند. غير از ابزارهاي كميسازي ريسك كه بهدليل محاسبات پيچيده مانع فراگيري همگاني آن ميشوند، ابزارهاي ساده و بررسي كيفي ريسك، ساده و برآمده از تفكر منطقي ميباشد.تركيب عوامل مختلف طرح در پروژههاي عمراني به صورتي پيشبيني شده است كه اغلب ريسكها به عوامل غيرتصميمگير منتقل ميشود. با تركيب سه عاملي (كارفرما، مشاور و پيمانكار) كه تركيبي معمول و جا افتاده ميباشد، ريسكهاي طراحي به مشاور طرح و ريسكهاي اجرا به پيمانكار انتقال مييابد. در تركيبهاي چهارعاملي ريسكهاي مديريتي به مديريت طرح و ريسكهاي باقيمانده مديريت به اين دو عامل نيز انتقال مييابد. ظهور مهندسي ارزش و اجباريشدن آن در طرحهاي پرهزينه و پيچيده، بهدليل ماهيت دگرانديش آن و تفكر خارج از چهارچوب عادات و روشهاي معمول و پذيرفته شده، موقعيت دشواري براي كارفرما ايجاد ميكند.توجه به اين نكته ضروري است كه در فرآيند تصميمگيري براي اجراي پروژهها باتوجه به اينكه در كشور ما دولت، كارفرما و تصميمگير اجراي بسياري از پروژههاي عظيم ميباشد، در بسياري از مواقع محافظهكاري و ريسكگريزي غيرمنطقي مديران دولتي سبب انتخاب گزينههاي پرهزينه و كم ارزش گرديده است. دليل اين محافظهكاري و ريسكگريزي معقول ريشه در ريسكي كه مديران از گزينههاي مختلف متصورند، بايد جستجو نمود. اين ريسكهاي تصوري[1] بههمراه عدم آگاهي و دانش نسبت به طرحهاي پيشنهادي و ريسكهاي عناصر مختلف اين طرحها سبب انتخاب گزينههاي نابهينه و از بين رفتن فرصتها ميگردد. 2-تحليل و مديريت ريسكتعاريف مختلفي از ريسك ارائه شده است كه ميتوان از مهمترين آن به موارد ذيل اشاره نمود]1[:احتمال وقوع* عواقب وقوع = ريسكمديريت ريسک[2]يكي از بخشهاي اصلي و جدانشدني حرفه مهندسي ميباشد. اين مديريت، فرآيندي سيستماتيك جهت تعريف، تحليل و پاسخگويي ريسك سيستمها ميباشد]2[. وظيفه مديريت ريسك افزايش احتمالات و دوره تكرار رخدادهاي مطلوب و كاهش احتمال وقوع رخدادهاي نامطلوب و يا كاهش شدت اثرات منفي وقايع نامطلوب را دارا ميباشد]1[. اين فرآيند را ميتوان يك فرآيند تصميمگيري، جهت انتخاب و اجراي با صرفهترين تكنيكها و اقدامات در رويارويي با ريسكهاي مختلف سيستم جهت به حداقل رساندن آن ريسك در سيستم دانست. مديريت ريسك درباره حذف، كاهش، انتقال عواقب منفي حوادث و بهرهجستن از فرصتهاي احتمالي سخن ميگويد.دلايلي را كه معمولاً براي بكارگيري مديريت ريسك برميشمارند عبارتند از:ميتوان فرايند مديريت ريسك را به مراحل زير طبقه بندي نمود]3[:oبرنامهريزي مديريت ريسكoتعريف ريسكoتحليل كمّي و يا كيفي ريسك و رتبهبندي ريسكهاoارزيابي ريسك و مقايسه با ريسكهاي قابل قبول جامعه[3]oبرنامهريزي پاسخ و مقابله با ريسكoكنترل و نظارت ريسكمديريت ريسك دربرگيرنده ارزيابي ريسكهاي سيستم و قياس با ريسكهاي ديگر سيستم و با ريسكهاي قابل قبول اجتماعي است كه از اين ارزيابي جهت تعيين مكانيزمهاي كاهش شدت ريسك و يا مهار ريسك سيستم با در نظر گرفتن مسايل اقتصادي و فني استفاده مي گردد. ريسك قابلقبول اجتماعي پاسخي به نياز جامعه براي برآورد كمّي ريسك تحميلي و ابزاري براي برآورد ارزش جاني بدون استفاده از ارزش مادي ميباشد]4[.انتخاب بهترين تكنيكها براي مديريت ريسك يكي از مراحل پر اهميت فرآيند تصميمگيري ميباشد. در مرحله نظارت بر بهبود برنامه مديريت ريسك، مديريت توانايي بررسي روش بكارگيري و اجراي تكنيكهاي انتخاب شده را بدست ميدهد(شکل1). شكل1- نمونهاي از ساختار مديريت ريسك سدها]1[ منشا ريسكها را ميتوان در وجود محدوديت و نقص در آگاهي، دانش، تجربه، اطلاعات و وجود عدم قطعيت در آينده ديد. عدم قطعيت در هر سيستمي به عنوان يك واقعيت شناخته شده استمحدوديت جدي براي اعمال مناسب عدم قطعيتها در تحليل ريسك وجود دارد. اين محدوديتها تحليل ريسك را ميان روشهاي قطعي (عدم قطعيت ناچيز) و روشهاي فازي (بدون كنترل برعدم قطعيت) قرار ميدهد. در حقيقت تحليل ريسك بهعنوان تلفيقي از قضاوت مهندسي و علم، امكان ارزيابي همسنگ شرايط نامطلوب را فراهم ميسازد و امكان بررسي عميقتر و همه جانبهتر ايمني سيستمها را ممكن ميسازد و در گستره وسيعي تمامي عواملي كه ايمني سيستم را تهديد نموده و يا آنرا بهبود ميبخشد، شامل ميگردد. گامهاي مختلف تحليل و بررسي ريسك يك پديده شامل موارد ذيل ميباشد:
چكيدهمهندسي ارزش ابزار موثر تصميم سازي براي مديران ميباشد. مطالعات ارزش فرصتهاي مناسبي براي كاهش هزينه طول عمر، بهبود كيفيت، بهبود ساختپذيري، كاهش زمان ساخت، افزايش طول عمر و گاه تركيب موارد بالا در اختيار قرارميدهد. تحت فشار قرارگرفتن مديران در پذيرش و اعمال تغييرات پيشنهادي از يك سو و مسووليت ايشان در قبال حوزه تحت اختيار به همراه ريسك و ابهام ذاتي گزينههاي پيشنهادي از سوي ديگر اغلب اين افراد را در وضعيت دشوار قرار مي دهد. از اينرو مديران زيادي بدليل ابهام در مورد مقدار ريسك گزينههاي ارائه شده در مطالعات ارزش از قبول انجام اين مطالعات سرباز زده يا در طول مطالعات مقاومت مينمايند. از اثرات اين تصورات ميتوان به انتخاب گزينههاي كمخطرتر و اغلب كم ارزشتر، رد گزينههاي خلاقانه، عدم تناسب ريسك در تصميمها و پروژهها و در نهايت تاخير در تصميمگيري اشاره كرد. در اين مقاله به اثر بكارگيري مديريت ريسك در مطالعات ارزش و شفافسازي ذهن مديران نسبت به اثرات طرح مبنا و گزينههاي پيشنهادي و اقدامات چهارگانه حذف، تسكين، انتقال و پذيرش ريسك يا تركيبي از اقدامات با اشاره به چند مطالعه موردي بررسي ميشود و در نهايت روش پيشنهادي تلفيقي و تحليل کيفي ريسک به کمک AHP را تلفيق مهندسي ارزش با مديريت ريسك بعنوان نتيجه اين نوشتار، ارائه ميگردد.كلمات كليدي: مهندسي ارزش، مديريت ريسك، تحليل ريسك،AHP، 1- مقدمهمديريت ريسك و مهندسي ارزش هر دو پديدههاي نوظهور و جديدي در ايران هستند. در ايران از طرفي با توجه به بحرانهاي مكرر و كمبود روزافزون منابع، مديريت نوين ناگزير از استفاده از تمامي ابزارها و تواناييهاي خويش در جهت دستيابي به اهداف ميباشد. تقريباً تمام مديران بهدنبال ابزاري هستند تا خطرات و پيامدهاي ناشي از تصميمات را تا حداقل ممكن كاهش دهد. مديريت ريسك ابزار جديدي است كه در زمان كوتاه توانسته است جايگاه مناسبي براي خود پيدا كند. غير از ابزارهاي كميسازي ريسك كه بهدليل محاسبات پيچيده مانع فراگيري همگاني آن ميشوند، ابزارهاي ساده و بررسي كيفي ريسك، ساده و برآمده از تفكر منطقي ميباشد.تركيب عوامل مختلف طرح در پروژههاي عمراني به صورتي پيشبيني شده است كه اغلب ريسكها به عوامل غيرتصميمگير منتقل ميشود. با تركيب سه عاملي (كارفرما، مشاور و پيمانكار) كه تركيبي معمول و جا افتاده ميباشد، ريسكهاي طراحي به مشاور طرح و ريسكهاي اجرا به پيمانكار انتقال مييابد. در تركيبهاي چهارعاملي ريسكهاي مديريتي به مديريت طرح و ريسكهاي باقيمانده مديريت به اين دو عامل نيز انتقال مييابد. ظهور مهندسي ارزش و اجباريشدن آن در طرحهاي پرهزينه و پيچيده، بهدليل ماهيت دگرانديش آن و تفكر خارج از چهارچوب عادات و روشهاي معمول و پذيرفته شده، موقعيت دشواري براي كارفرما ايجاد ميكند.توجه به اين نكته ضروري است كه در فرآيند تصميمگيري براي اجراي پروژهها باتوجه به اينكه در كشور ما دولت، كارفرما و تصميمگير اجراي بسياري از پروژههاي عظيم ميباشد، در بسياري از مواقع محافظهكاري و ريسكگريزي غيرمنطقي مديران دولتي سبب انتخاب گزينههاي پرهزينه و كم ارزش گرديده است. دليل اين محافظهكاري و ريسكگريزي معقول ريشه در ريسكي كه مديران از گزينههاي مختلف متصورند، بايد جستجو نمود. اين ريسكهاي تصوري[1] بههمراه عدم آگاهي و دانش نسبت به طرحهاي پيشنهادي و ريسكهاي عناصر مختلف اين طرحها سبب انتخاب گزينههاي نابهينه و از بين رفتن فرصتها ميگردد. 2-تحليل و مديريت ريسكتعاريف مختلفي از ريسك ارائه شده است كه ميتوان از مهمترين آن به موارد ذيل اشاره نمود]1[:احتمال وقوع* عواقب وقوع = ريسكمديريت ريسک[2]يكي از بخشهاي اصلي و جدانشدني حرفه مهندسي ميباشد. اين مديريت، فرآيندي سيستماتيك جهت تعريف، تحليل و پاسخگويي ريسك سيستمها ميباشد]2[. وظيفه مديريت ريسك افزايش احتمالات و دوره تكرار رخدادهاي مطلوب و كاهش احتمال وقوع رخدادهاي نامطلوب و يا كاهش شدت اثرات منفي وقايع نامطلوب را دارا ميباشد]1[. اين فرآيند را ميتوان يك فرآيند تصميمگيري، جهت انتخاب و اجراي با صرفهترين تكنيكها و اقدامات در رويارويي با ريسكهاي مختلف سيستم جهت به حداقل رساندن آن ريسك در سيستم دانست. مديريت ريسك درباره حذف، كاهش، انتقال عواقب منفي حوادث و بهرهجستن از فرصتهاي احتمالي سخن ميگويد.دلايلي را كه معمولاً براي بكارگيري مديريت ريسك برميشمارند عبارتند از:ميتوان فرايند مديريت ريسك را به مراحل زير طبقه بندي نمود]3[:oبرنامهريزي مديريت ريسكoتعريف ريسكoتحليل كمّي و يا كيفي ريسك و رتبهبندي ريسكهاoارزيابي ريسك و مقايسه با ريسكهاي قابل قبول جامعه[3]oبرنامهريزي پاسخ و مقابله با ريسكoكنترل و نظارت ريسكمديريت ريسك دربرگيرنده ارزيابي ريسكهاي سيستم و قياس با ريسكهاي ديگر سيستم و با ريسكهاي قابل قبول اجتماعي است كه از اين ارزيابي جهت تعيين مكانيزمهاي كاهش شدت ريسك و يا مهار ريسك سيستم با در نظر گرفتن مسايل اقتصادي و فني استفاده مي گردد. ريسك قابلقبول اجتماعي پاسخي به نياز جامعه براي برآورد كمّي ريسك تحميلي و ابزاري براي برآورد ارزش جاني بدون استفاده از ارزش مادي ميباشد]4[.انتخاب بهترين تكنيكها براي مديريت ريسك يكي از مراحل پر اهميت فرآيند تصميمگيري ميباشد. در مرحله نظارت بر بهبود برنامه مديريت ريسك، مديريت توانايي بررسي روش بكارگيري و اجراي تكنيكهاي انتخاب شده را بدست ميدهد(شکل1). شكل1- نمونهاي از ساختار مديريت ريسك سدها]1[ منشا ريسكها را ميتوان در وجود محدوديت و نقص در آگاهي، دانش، تجربه، اطلاعات و وجود عدم قطعيت در آينده ديد. عدم قطعيت در هر سيستمي به عنوان يك واقعيت شناخته شده استمحدوديت جدي براي اعمال مناسب عدم قطعيتها در تحليل ريسك وجود دارد. اين محدوديتها تحليل ريسك را ميان روشهاي قطعي (عدم قطعيت ناچيز) و روشهاي فازي (بدون كنترل برعدم قطعيت) قرار ميدهد. در حقيقت تحليل ريسك بهعنوان تلفيقي از قضاوت مهندسي و علم، امكان ارزيابي همسنگ شرايط نامطلوب را فراهم ميسازد و امكان بررسي عميقتر و همه جانبهتر ايمني سيستمها را ممكن ميسازد و در گستره وسيعي تمامي عواملي كه ايمني سيستم را تهديد نموده و يا آنرا بهبود ميبخشد، شامل ميگردد. گامهاي مختلف تحليل و بررسي ريسك يك پديده شامل موارد ذيل ميباشد: