عنوان پایان نامه: اصطلاح فلسفی واقع گرایی در حقوقفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 199شرح مختصر:اصطلاح «واقعگرايي» در فلسفه عام و فلسفه حقوق داراي معاني گوناگون و گاه متعارض است، چندانكه خواننده از معاني متعدد آن به شگفتي ميآيد. براي مثال، مكاتب حقوق طبيعي با تأكيد بر حقوق از پيش موجود كه با ابزار عقل كشف ميشود، در زمره مكاتب واقعگرا ميآيد و از سوي ديگر، با اعتقاد به آرمان عدالت كه راهنمايي حقوق را در دست دارد، مكتبي ايدهآليستي به شمار ميرود. معني واقعگرايي در مكتب «واقعگرايي آمريكايي» نيز تنها با معني آن در زبان روزمره قرابت دارد و اين مكتب را به اعتبار اين كه قواعد حقوقي از پيش موجود را نفي ميكند، ميتوان در گروه مكاتب نامگرا آورد. از سويي، بايد دانست كه مكاتب فكري فلسفه حقوق، در واقع، امتداد مكاتب فلسفي است و به همين دليل، تشتت و پراكندگي معاني «واقعگرايي» از فلسفه عام به فلسفه حقوق نيز كشيده شده است.در اين رساله هدف اعمال اصطلاح فلسفي واقعگرايي در زمينه فلسفه حقوق بوده است و تلاش شده تا معاني گوناگون آن تشريح و ابهامي كه از اين رهگذر پديد ميآيد، زدوده شود. به همين دليل است كه اين رساله به صورت مباحثي شگفتانگيز و و در عين حال جالب، جلوه ميكند.رساله حاضر به چهار فصل تقسيم گرديده كه از آن ميان سه بخش به معاني عمده و مشخص واقعگرايي در فلسفه حقوق اختصاص يافته است. فصل نخست و آغازين نيز به مباحث عمده فلسفه عام و فلسفه حقوق همچون هستيشناسي و معرفتشناسي ميپردازد كه دانستن آن براي درك مباحث پيچيدهتر فصول اصلي لازم است.فصل دوم به مسأله «كليات» و اختلافات واقعگرايان و نامگرايان در دوران قرون وسطي و تأثير آن بر فلسفه حقوق ميپردازد. از ديدگاه واقعگرايان، كليات داراي واقعيت عيني و مابازا خارجي در عالم واقع است، در حالي كه نامگرايان آن را جز نامهاي ساخته ذهن كه فاقد هرگونه مابازا در عالم واقع است، نميدانند. نتيجه اين اختلاف به طور عمده در مباحث راجع به حقوق طبيعي و اثباتگرايي حقوقي پديدار ميشود. به همين ترتيب، اين بحث در مسايل مربوط به حقوق بشر نيز اهميت فراوان دارد، چندانكه واقعگرايي در تأييد آرمان حقوق بشر نقش اساسي ايفا ميكند.در فصل سوم، ديدگاههاي واقعگرايان و ضد واقعگرايان مورد بحث قرار گرفته است. فصل چهارم و آخر نيز به واقعگرايي در برابر «ايدهآليزم» ميپردازد. بايد دانست كه ايدهآليزم گاه در معناي «تصورگرايي» و گاهي ديگر در معناي «آرمانگرايي» به كار ميرود. نامگرايي و ضد واقعگرايي در فصلهاي دوم و سوم، در حقيقت نوعي ايدهآليزم در معناي نخست است. در فصل پاياني نيز ايدهآليزم در معناي دوم مد نظر قرار گرفته است.از ويژگيهاي اين رساله پرداختن به ديدگاههاي نمايندگان هر يك از مكاتب فلسفي است. همچنين سعي شده تا با وفاداري به عنوان رساله، همهجا «واقعگرايي» هسته اصلي بحث باشد و چنانكه ميبينيم اين واژه در عناوين تمام فصلها تكرار گرديده است.فهرست مطالبچكيده1ديباچه3مقدمه5فصل نخست) حقوق و واقعيت10بخش نخست) حقوق و هستيشناسي10گفتار نخست) هستيشناسي11گفتار دوم) هستيشناسي حقوقي12بخش دوم) حقوق و معرفتشناسي14گفتار نخست) معرفتشناسي14گفتار دوم) معرفتشناسي حقوقي20بخش سوم)حقوق و واقعگرايي27گفتار نخست) واقعگرايي28گفتار دوم) واقعگرايي حقوقي34فصل دوم) از واقعگرايي تا نامگرايي38بخش نخست) واقعگرايان و نامگرايان39گفتار نخست) ديدگاهها و ثمره نزاع40مبحث نخست) ديدگاههاي دو گروه40مبحث دوم) ثمره نزاع42گفتار دوم) فلاسفه واقعگرا و نامگرا46مبحث نخست) سقراط، افلاطون و ارسطو47مبحث دوم) جان دانز اسكاتوس و ويليام اوكامي51مبحث سوم) توماس هابز و ديويد هيوم53مبحث ششم) هانس وايهينگر59بخش دوم) مفهومگرايي و نقد ديدگاهها61گفتار نخست) مفاهيم حقوقي: بازگشت به بحث واقعگرايي و نامگرايي62مبحث نخست) نقد واقعگرايان65مبحث دوم) نقد نامگرايان69گفتار دوم) فوايد و محدوديتهاي مفاهيم حقوقي72مبحث نخست) فوايد مفاهيم حقوقي72مبحث دوم) محدوديتهاي مفاهيم حقوقي73مبحث نخست) ديدگاههاي مكتب مفهومگرا75مبحث دوم) تلاشهاي هوفلد75مبحث سوم) جايگاه فعلي و نقد مكتب مفهومگرا77بخش سوم) حقوق آمريكا، اسكانديناوي و ايران78گفتار نخست) حقوق آمريكا78مبحث نخست) فلسفه حقوق79مبحث دوم) رويه قضايي87گفتار دوم) حقوق كشورهاي اسكانديناوي90مبحث نخست) واقعيت و مفاهيم حقوق92مبحث دوم) ارزششناسي مكتب واقعگرايي اسكانديناوي97گفتار سوم) حقوق ايران103مبحث نخست) واقعگرايي103مبحث دوم) نامگرايي108فصل سوم) از واقعگرايي تا ضد واقعگرايي110بخش نخست) واقعگرايان و ضد واقعگرايان112گفتار نخست) ديدگاههاي دو گروه112مبحث نخست) در فلسفه علوم114مبحث دوم) در فلسفه اخلاق119مبحث سوم) در فلسفه حقوق121گفتار دوم) ثمره نزاع و نقد ديدگاهها125گفتار سوم) فلاسفه واقعگرا129مبحث نخست) مايكل مور129مبحث سوم) رونالد دوركين:137بخش دوم) واقعگرايي و ضد واقعگرايي: فلسفه كانت139گفتار نخست) ديدگاههاي كانت140گفتار دوم) ثمره ديدگاه كانت143گفتار سوم) كانت و انقلاب در معرفتشناسي144گفتار چهارم) موافقان و مخالفان ديدگاههاي كانت146بخش سوم) اصول فقه اسلام147گفتار نخست) حسن و قبح ذاتي148گفتار دوم) تخطئه و تصويب150بخش چهارم) واقعگرايي، ضد واقعگرايي و نامگرايي152گفتار نخست) واقعگرايي152گفتار دوم) نامگرايي154گفتار سوم) ضد واقعگرايي154فصل چهارم ) از واقعگرايي تا آرمانگرايي156بخش نخست ) سابقه تقسيمبندي و معاني ايدهآليزم حقوقي157گفتار نخست ) سابقه تقسيمبندي158گفتار دوم ) معاني ايدهآليزم حقوقي161بخش دوم ) ريشههاي فلسفي بحث164گفتار نخست ) در فلسفه عمومي164گفتار دوم ) در فلسفه حقوق167بخش سوم ) مكاتب واقعگرا و ارزشگرا169گفتار نخست) مكاتب واقعگرا170گفتار دوم) مكاتب ارزشگرا176- حقوق طبيعي نومدرسي179- فلسفه حقوقي لئون دوگي180- مكاتب ديگر180نتيجهگيري:181 منابع
اصطلاح فلسفی واقع گرایی در حقوق
عنوان پایان نامه: اصطلاح فلسفی واقع گرایی در حقوقفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 199شرح مختصر:اصطلاح «واقعگرايي» در فلسفه عام و فلسفه حقوق داراي معاني گوناگون و گاه متعارض است، چندانكه خواننده از معاني متعدد آن به شگفتي ميآيد. براي مثال، مكاتب حقوق طبيعي با تأكيد بر حقوق از پيش موجود كه با ابزار عقل كشف ميشود، در زمره مكاتب واقعگرا ميآيد و از سوي ديگر، با اعتقاد به آرمان عدالت كه راهنمايي حقوق را در دست دارد، مكتبي ايدهآليستي به شمار ميرود. معني واقعگرايي در مكتب «واقعگرايي آمريكايي» نيز تنها با معني آن در زبان روزمره قرابت دارد و اين مكتب را به اعتبار اين كه قواعد حقوقي از پيش موجود را نفي ميكند، ميتوان در گروه مكاتب نامگرا آورد. از سويي، بايد دانست كه مكاتب فكري فلسفه حقوق، در واقع، امتداد مكاتب فلسفي است و به همين دليل، تشتت و پراكندگي معاني «واقعگرايي» از فلسفه عام به فلسفه حقوق نيز كشيده شده است.در اين رساله هدف اعمال اصطلاح فلسفي واقعگرايي در زمينه فلسفه حقوق بوده است و تلاش شده تا معاني گوناگون آن تشريح و ابهامي كه از اين رهگذر پديد ميآيد، زدوده شود. به همين دليل است كه اين رساله به صورت مباحثي شگفتانگيز و و در عين حال جالب، جلوه ميكند.رساله حاضر به چهار فصل تقسيم گرديده كه از آن ميان سه بخش به معاني عمده و مشخص واقعگرايي در فلسفه حقوق اختصاص يافته است. فصل نخست و آغازين نيز به مباحث عمده فلسفه عام و فلسفه حقوق همچون هستيشناسي و معرفتشناسي ميپردازد كه دانستن آن براي درك مباحث پيچيدهتر فصول اصلي لازم است.فصل دوم به مسأله «كليات» و اختلافات واقعگرايان و نامگرايان در دوران قرون وسطي و تأثير آن بر فلسفه حقوق ميپردازد. از ديدگاه واقعگرايان، كليات داراي واقعيت عيني و مابازا خارجي در عالم واقع است، در حالي كه نامگرايان آن را جز نامهاي ساخته ذهن كه فاقد هرگونه مابازا در عالم واقع است، نميدانند. نتيجه اين اختلاف به طور عمده در مباحث راجع به حقوق طبيعي و اثباتگرايي حقوقي پديدار ميشود. به همين ترتيب، اين بحث در مسايل مربوط به حقوق بشر نيز اهميت فراوان دارد، چندانكه واقعگرايي در تأييد آرمان حقوق بشر نقش اساسي ايفا ميكند.در فصل سوم، ديدگاههاي واقعگرايان و ضد واقعگرايان مورد بحث قرار گرفته است. فصل چهارم و آخر نيز به واقعگرايي در برابر «ايدهآليزم» ميپردازد. بايد دانست كه ايدهآليزم گاه در معناي «تصورگرايي» و گاهي ديگر در معناي «آرمانگرايي» به كار ميرود. نامگرايي و ضد واقعگرايي در فصلهاي دوم و سوم، در حقيقت نوعي ايدهآليزم در معناي نخست است. در فصل پاياني نيز ايدهآليزم در معناي دوم مد نظر قرار گرفته است.از ويژگيهاي اين رساله پرداختن به ديدگاههاي نمايندگان هر يك از مكاتب فلسفي است. همچنين سعي شده تا با وفاداري به عنوان رساله، همهجا «واقعگرايي» هسته اصلي بحث باشد و چنانكه ميبينيم اين واژه در عناوين تمام فصلها تكرار گرديده است.فهرست مطالبچكيده1ديباچه3مقدمه5فصل نخست) حقوق و واقعيت10بخش نخست) حقوق و هستيشناسي10گفتار نخست) هستيشناسي11گفتار دوم) هستيشناسي حقوقي12بخش دوم) حقوق و معرفتشناسي14گفتار نخست) معرفتشناسي14گفتار دوم) معرفتشناسي حقوقي20بخش سوم)حقوق و واقعگرايي27گفتار نخست) واقعگرايي28گفتار دوم) واقعگرايي حقوقي34فصل دوم) از واقعگرايي تا نامگرايي38بخش نخست) واقعگرايان و نامگرايان39گفتار نخست) ديدگاهها و ثمره نزاع40مبحث نخست) ديدگاههاي دو گروه40مبحث دوم) ثمره نزاع42گفتار دوم) فلاسفه واقعگرا و نامگرا46مبحث نخست) سقراط، افلاطون و ارسطو47مبحث دوم) جان دانز اسكاتوس و ويليام اوكامي51مبحث سوم) توماس هابز و ديويد هيوم53مبحث ششم) هانس وايهينگر59بخش دوم) مفهومگرايي و نقد ديدگاهها61گفتار نخست) مفاهيم حقوقي: بازگشت به بحث واقعگرايي و نامگرايي62مبحث نخست) نقد واقعگرايان65مبحث دوم) نقد نامگرايان69گفتار دوم) فوايد و محدوديتهاي مفاهيم حقوقي72مبحث نخست) فوايد مفاهيم حقوقي72مبحث دوم) محدوديتهاي مفاهيم حقوقي73مبحث نخست) ديدگاههاي مكتب مفهومگرا75مبحث دوم) تلاشهاي هوفلد75مبحث سوم) جايگاه فعلي و نقد مكتب مفهومگرا77بخش سوم) حقوق آمريكا، اسكانديناوي و ايران78گفتار نخست) حقوق آمريكا78مبحث نخست) فلسفه حقوق79مبحث دوم) رويه قضايي87گفتار دوم) حقوق كشورهاي اسكانديناوي90مبحث نخست) واقعيت و مفاهيم حقوق92مبحث دوم) ارزششناسي مكتب واقعگرايي اسكانديناوي97گفتار سوم) حقوق ايران103مبحث نخست) واقعگرايي103مبحث دوم) نامگرايي108فصل سوم) از واقعگرايي تا ضد واقعگرايي110بخش نخست) واقعگرايان و ضد واقعگرايان112گفتار نخست) ديدگاههاي دو گروه112مبحث نخست) در فلسفه علوم114مبحث دوم) در فلسفه اخلاق119مبحث سوم) در فلسفه حقوق121گفتار دوم) ثمره نزاع و نقد ديدگاهها125گفتار سوم) فلاسفه واقعگرا129مبحث نخست) مايكل مور129مبحث سوم) رونالد دوركين:137بخش دوم) واقعگرايي و ضد واقعگرايي: فلسفه كانت139گفتار نخست) ديدگاههاي كانت140گفتار دوم) ثمره ديدگاه كانت143گفتار سوم) كانت و انقلاب در معرفتشناسي144گفتار چهارم) موافقان و مخالفان ديدگاههاي كانت146بخش سوم) اصول فقه اسلام147گفتار نخست) حسن و قبح ذاتي148گفتار دوم) تخطئه و تصويب150بخش چهارم) واقعگرايي، ضد واقعگرايي و نامگرايي152گفتار نخست) واقعگرايي152گفتار دوم) نامگرايي154گفتار سوم) ضد واقعگرايي154فصل چهارم ) از واقعگرايي تا آرمانگرايي156بخش نخست ) سابقه تقسيمبندي و معاني ايدهآليزم حقوقي157گفتار نخست ) سابقه تقسيمبندي158گفتار دوم ) معاني ايدهآليزم حقوقي161بخش دوم ) ريشههاي فلسفي بحث164گفتار نخست ) در فلسفه عمومي164گفتار دوم ) در فلسفه حقوق167بخش سوم ) مكاتب واقعگرا و ارزشگرا169گفتار نخست) مكاتب واقعگرا170گفتار دوم) مكاتب ارزشگرا176- حقوق طبيعي نومدرسي179- فلسفه حقوقي لئون دوگي180- مكاتب ديگر180نتيجهگيري:181 منابع