مقدمهپيشرفت صنعتي دركشورهاي مختلف ، همواره بابروز تحولات اساسي در اركان اجتماعي و سيماي عمومي شهرها همراه بوده و مشكلات بسياري را درزمينه هاي مختلف حيات اجتماعي و خصوصيات كالبدي اين شهرها بخصوص شهرهاي بزرگ بوجود آورده است.پديده صنعتي شدن دركشورهاي درحال توسعه صورتي ويژه به خودگرفته و ازآنجا كه هماهنگ با زير ساخت هاي اجتماعي و اقتصادي جامعه صورت نمي پذيرد، مشكلات حادتري را در تمامي عرصه هاي شهر بوجود مي آورد.تمركز بيش از حد فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي در شهرهاي بزرگ، رشد بي رويه و دگرگوني عميق كالبدي در سيماي عمومي اين كلان شهرها را به همراه دارد.فضاها و كالبدهاي معماري در شهر قديم كه منطبق برنيازمنديها وبوجود آمدن احتياجات جديدازبين رفته و ياتغيير شكل مي يابند.از آنجائيكه اين دگرگونيها باسرعتي فزاينده و شتابي بيش از حد ، تمامي اركان اجتماعي را تحت تأثير قرار مي دهند براي هماهنگ ساختن فضاها وكالبدهاي شهري با شرايط نوين به اجبارالگوهاي موجود درشهر قديم را نداشته، دقيقاً موجب بروز وضعيت نا مطلوبي در خصوصيات كالبدي و فيزيكي شهرها مي گردد؛ كه اكنون با نمونه هاي متفاوت آن در شهرها بخصوص شهرهاي بزرگ روبرو هستيم.تمركز بيش از حد فعاليت هاي اجتماعي اقتصادي و امكانات مختلفي كه عرضه مي دارد، باعث بوجود آمدن جاذبه هاي متفاوت شهري گشته و هجوم جمعيت را به اين نواحي موجب مي گردد.رشد جمعيت در شهرها، نياز به امكانات خدماتي و فضاهاي متفاوت شهري را افزايش داده و ارگانيسم شهر را دستخوش تحولاتي عميق مي گرداند.يكي از عمده ترين مشكلاتي كه بواسطه اين آشفتگي محيط فيزيكي شهر را به مخاطره مي افكند نبود و كمبود فضاهاي عمومي و مجتمع هاي فرهنگي مي باشد كه آلودگيهاي فردي، اجتماعي را افزايش داده و از طرف ديگر امكانات گذران اوقات فراغت را براي عموم مردم و در آخر شكوفا شدن ذوق و سليقه هنري فردي و اجتماعي را به شدت محدود ميسازد.اين چنين است كه برخورد با موضوعي تحت عنوان مجتمع فرهنگي تفريحي از اهميتي خاص برخوردار گشته و يكي از اساسي ترين مقولات را در زمينه معماري وشهر سازي تشكيل مي دهد لذا برخورد با آن بايد بصورت سنجيده و همه جانبه و دقيق انجام پذيرد.
مقدمهپيشرفت صنعتي دركشورهاي مختلف ، همواره بابروز تحولات اساسي در اركان اجتماعي و سيماي عمومي شهرها همراه بوده و مشكلات بسياري را درزمينه هاي مختلف حيات اجتماعي و خصوصيات كالبدي اين شهرها بخصوص شهرهاي بزرگ بوجود آورده است.پديده صنعتي شدن دركشورهاي درحال توسعه صورتي ويژه به خودگرفته و ازآنجا كه هماهنگ با زير ساخت هاي اجتماعي و اقتصادي جامعه صورت نمي پذيرد، مشكلات حادتري را در تمامي عرصه هاي شهر بوجود مي آورد.تمركز بيش از حد فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي در شهرهاي بزرگ، رشد بي رويه و دگرگوني عميق كالبدي در سيماي عمومي اين كلان شهرها را به همراه دارد.فضاها و كالبدهاي معماري در شهر قديم كه منطبق برنيازمنديها وبوجود آمدن احتياجات جديدازبين رفته و ياتغيير شكل مي يابند.از آنجائيكه اين دگرگونيها باسرعتي فزاينده و شتابي بيش از حد ، تمامي اركان اجتماعي را تحت تأثير قرار مي دهند براي هماهنگ ساختن فضاها وكالبدهاي شهري با شرايط نوين به اجبارالگوهاي موجود درشهر قديم را نداشته، دقيقاً موجب بروز وضعيت نا مطلوبي در خصوصيات كالبدي و فيزيكي شهرها مي گردد؛ كه اكنون با نمونه هاي متفاوت آن در شهرها بخصوص شهرهاي بزرگ روبرو هستيم.تمركز بيش از حد فعاليت هاي اجتماعي اقتصادي و امكانات مختلفي كه عرضه مي دارد، باعث بوجود آمدن جاذبه هاي متفاوت شهري گشته و هجوم جمعيت را به اين نواحي موجب مي گردد.رشد جمعيت در شهرها، نياز به امكانات خدماتي و فضاهاي متفاوت شهري را افزايش داده و ارگانيسم شهر را دستخوش تحولاتي عميق مي گرداند.يكي از عمده ترين مشكلاتي كه بواسطه اين آشفتگي محيط فيزيكي شهر را به مخاطره مي افكند نبود و كمبود فضاهاي عمومي و مجتمع هاي فرهنگي مي باشد كه آلودگيهاي فردي، اجتماعي را افزايش داده و از طرف ديگر امكانات گذران اوقات فراغت را براي عموم مردم و در آخر شكوفا شدن ذوق و سليقه هنري فردي و اجتماعي را به شدت محدود ميسازد.اين چنين است كه برخورد با موضوعي تحت عنوان مجتمع فرهنگي تفريحي از اهميتي خاص برخوردار گشته و يكي از اساسي ترين مقولات را در زمينه معماري وشهر سازي تشكيل مي دهد لذا برخورد با آن بايد بصورت سنجيده و همه جانبه و دقيق انجام پذيرد.