ا شنيدن صورت مسئله يا وسوسه ميشويم كه هرچه سريعتر دست به قلم ببريم، يا خود را چنان موضوع دشواري روبهرو ميبينيم كه دستيابي به راهحل آن غير ممكن به نظر ميرسد. گاه اينطور به نظر ميرسد كه بزودي با طرحي شكفت دناي را متحول خواهيم كرد و گاه درمانده و مستأصل نميدانيم كه از كجا ميبايد آغاز كنيم. بسياري بيمهابا دست به قلم ميبرند و اغل در نهايت به راهحلي نيز دست پيدا ميكنند. اما آيا اين تمام ماجرا است؟ پيش از آغاز به كار طراح يا تيم طراحي، اتفاقات بسياري ميافتد كه طراحات كم تجربه اهميت چنداني به آنها نميدهند. در جريان طراحي نيز بسياري از مراحل چندان ضروري به نظر نميرسد. گاهي آنقدرپيش پاافتاده كه اگر انجام همشوند جايي ثبت نخواهد شد. شايد تجربه داشته باشيد كه چگونه با صرف زماني قابل توجه روي موضوعي بياهميت، از كاراساسي در قسمتي مهم بازماندهايد. آغاز واقعي كجاست؟ مرحلهي بعدي چيست؟ چگونه آغاز كنيم؟ مرحلهي چيست؟ و مراحل بعدي؟ براي طي هر مرحله نيازمند چقدر زمان هستيم؟ كدام محك و معيار گوياي اجراي صحيح مراحل اجرا شده است؟ و درنهايت آخر كار كجاست؟ مسؤوليت صددرصد: خلاء بزرگي وجود دارد كه اغلب اين سؤالات را بيپاسخ ميگذارد و آن اين ذهنيت و بدوي است كه مكانيزه شدن مانع بروز خلاقيت است. نسل سنتي طراحان معتقدند كه روشهاي خلاقيت سيستماتيك مانع رائهي طرحهاي بديع است. آنها استاندارد شدن روشها و فرايندها را در طراحي نفي ميكنند و تنها به فعاليتي صرفا ذهني و آزاد«طراحي» ميگويند. آيا تا به حال به تفاوتهاي طراحي صنعتي و نقاشي يا موسيقي فكر كردهايد؟ عميقترين جنبهي اين تفاوتها به بعد «مسئوليت» درآنها برميگردد. بدونشك خطي كه ت نها از سرگذر ذهن بركاغذ نقش شده است لياقت توليد و عرضه شدن را ندارد كه درغير اين صورت مفسده برانگيز و حادثه جوست. طراحان، اغلب بيش از آنچه ميپندارند مسؤول هستند. خطوطي كه آنها با اعتماد به نفس بر صفحهي كاغذ يا نمايشگر رايانه ترسيم ميكنند، تاثيرات شگرفي بر زندذگ گروههاي انساني ميگذارند. بهعقيدهي ويكتورپايانك، طراحان در برابر9 گروه زير مسئووليت مستقيم دارند: سرمايهگذاران
ا شنيدن صورت مسئله يا وسوسه ميشويم كه هرچه سريعتر دست به قلم ببريم، يا خود را چنان موضوع دشواري روبهرو ميبينيم كه دستيابي به راهحل آن غير ممكن به نظر ميرسد. گاه اينطور به نظر ميرسد كه بزودي با طرحي شكفت دناي را متحول خواهيم كرد و گاه درمانده و مستأصل نميدانيم كه از كجا ميبايد آغاز كنيم. بسياري بيمهابا دست به قلم ميبرند و اغل در نهايت به راهحلي نيز دست پيدا ميكنند. اما آيا اين تمام ماجرا است؟ پيش از آغاز به كار طراح يا تيم طراحي، اتفاقات بسياري ميافتد كه طراحات كم تجربه اهميت چنداني به آنها نميدهند. در جريان طراحي نيز بسياري از مراحل چندان ضروري به نظر نميرسد. گاهي آنقدرپيش پاافتاده كه اگر انجام همشوند جايي ثبت نخواهد شد. شايد تجربه داشته باشيد كه چگونه با صرف زماني قابل توجه روي موضوعي بياهميت، از كاراساسي در قسمتي مهم بازماندهايد. آغاز واقعي كجاست؟ مرحلهي بعدي چيست؟ چگونه آغاز كنيم؟ مرحلهي چيست؟ و مراحل بعدي؟ براي طي هر مرحله نيازمند چقدر زمان هستيم؟ كدام محك و معيار گوياي اجراي صحيح مراحل اجرا شده است؟ و درنهايت آخر كار كجاست؟ مسؤوليت صددرصد: خلاء بزرگي وجود دارد كه اغلب اين سؤالات را بيپاسخ ميگذارد و آن اين ذهنيت و بدوي است كه مكانيزه شدن مانع بروز خلاقيت است. نسل سنتي طراحان معتقدند كه روشهاي خلاقيت سيستماتيك مانع رائهي طرحهاي بديع است. آنها استاندارد شدن روشها و فرايندها را در طراحي نفي ميكنند و تنها به فعاليتي صرفا ذهني و آزاد«طراحي» ميگويند. آيا تا به حال به تفاوتهاي طراحي صنعتي و نقاشي يا موسيقي فكر كردهايد؟ عميقترين جنبهي اين تفاوتها به بعد «مسئوليت» درآنها برميگردد. بدونشك خطي كه ت نها از سرگذر ذهن بركاغذ نقش شده است لياقت توليد و عرضه شدن را ندارد كه درغير اين صورت مفسده برانگيز و حادثه جوست. طراحان، اغلب بيش از آنچه ميپندارند مسؤول هستند. خطوطي كه آنها با اعتماد به نفس بر صفحهي كاغذ يا نمايشگر رايانه ترسيم ميكنند، تاثيرات شگرفي بر زندذگ گروههاي انساني ميگذارند. بهعقيدهي ويكتورپايانك، طراحان در برابر9 گروه زير مسئووليت مستقيم دارند: سرمايهگذاران