-چکيـده : هدف ازاين پژوهش تجزيه و تحليل فرآيندهاي شركت تبيان راهبرد پارسي مبتني بر روش PBSA ميباشد.اين روش كه در فرهنگ پارسي به روش تجزيه و تحليل اصول گرايانه سيستمها(Principle-Based System Analysis Method) مشهور ميباشد به مديران و دست اندر كاران كمك ميكند تا درك بهتري از وضعيت موجود و مطلوب كسب نمايند ، بطوري كه كه بتوانند به كارشناسان فن آوري اطلاعات نيازهاي خود را براي ايجاد تغييرات لازم در سيستم جهت نگهداري و توسعه سيستم موجود بر اساس بايسته ها و شايسته ها انتقال دهند.اين روش خود نيازمند وجود ديد سيستمي نيز ميباشد.در حقيقت روش PBSAخود مبتني بر اساس چار چوب سيستم كاري ميباشد.بديهي است اين مبحث يک علم نو نه تنها در کشور که در کل جامعه مديريتي و اطلاعاتي سراسر جهان ميباشد و راه زيادي تا مقصد در پيش است. 2 -مقـدمـه : اهميت و نقش اصلاح و بهبود روشها در نظام اداري انکار ناپذير است . هم اکنون به خوبي مشهود است که سازمانهاي ما در تحقق اهدافشان چنانکه بايد موفق نيستند و اغلب منابع موجود که بايد قدرشان را دانست ، به هدر مي رود . بررسي مطالعات محققين و تجارب مديران موفق در کشورهاي پيشرفته و يا در حال توسعه مبين آن است که اصلاح و تجديدنظر مستمر در سيستم ها و روشهاي انجام کار با توجه به پيشرفت علوم و فن آوري امري اجتناب ناپذير است چرا که در غير اينصورت سيستم پاسخگوي نيازهاي جامعه نبوده و محکوم به زوال خواهد بود. تحليل سيستمها يا تحليل سامانهها يا آناليز سيستم يک نگرش جامع به مسئله يا مشکل است. تحليل سيستم يکي از ابعاد دوگانه نگرش سيستمي است و در آن بهمنظور شناسايي پديدهها، ابتدا آن را به اجزاء کوچکتر تقسيم ميکنند و پس از بررسي، تجزيه و تحليل و رفع مشکل هر يک از اجزاء، مشکل سيستم کل را حل ميکنند.يک مهندس تحليل سيستمها با استفاده از دانش سيستم و يا نظريه سيستمي بجاي يک ديد محدود و بسته به يک ديدگاه جامع و کلنگرانه ميرسد. بسياري از مشکلات صنعتي و اداري و حتي اقتصادي تنها با کمک نگرش سيستمي قابل تجزيه و تحليل هستند. روشها و رويه هاي موجود عموماً قديمي بوده و مدت زيادي از طراحي آنها مي گذرد . در اين مدت تلاش براي ايجاد هماهنگي بين روشهاي انجام کار متناسب با تحولات اجتماعي ، نيازهاي مردم و ضرورت تسريع در انجام امور کمتر صورت گرفته است .سيستم ها و روشهاي انجام کار از جمله عوامل نرم افزاري بهره وري هستند که در اثر بهبود و اصلاح مستمر ، قابليت انطباق با تغييرات محيط را درسازمانها امکان پذير نموده و آن را در مقابله با مشکلات اجرائي ياري مي نمايند. تكيه ما در پژوهش بيشتر بر سيستمهاي كاري و اطلاعاتي به خصوص فرآيندهاي مرتبط با ، برنامهريزي و كنترل توليد، تامين كالا و خدمات، مديريت عمليات كالا و انبارها ، مديريت تجهيزات پايش و اندازهگيري(كاليراسيون )، CRM ، پايش و اندازهگيري محصولات (QC)و توليد و عملياتاست.بديهي است درمراحلي كه سيستم ما شامل چندين زير سيستم ميباشد گامها براي هر زير سيستم تكرار خواهد شد.همانگونه كه ميدانيم در روش تجزيه و تحليل اصولگرايانه سيستمها يا PBSA شامل سه مرحله كلي ميباشد: تعريف مسئله همراه با سيستم كاري مربوطه بكار گيري اصول هفت گانه براي شناخت وضعيت موجود و رسيدن به نقطه موعود تصميم گيري در مورد پيشنهاد اقدامات بهبود. مرحله مياني نيز خود شامل هفت اصل ميباشد كه در به شرح ذيل ميباشند:اصل رضايت مشتريان ، اصل كارآيي در انجام امور ، اصل خدمت به مشاركت كنندگان ، اصل ايجاد ارزش از اطلاعات ، اصل تسهيل در امور و انجام كار ، اصل بكار گيري زير ساختار به عنوان يك منبع واقعي و در نهايت اصل پيشگيري از تضادها و ريسك ها. بر اساس اصل اول بايد ابتدا موقعيت فعلي سيستم را دريابيم ( تهيه عكس فوري از وضعيت فعلي سيستم )با اين روش يك شناخت كلي از وضعيت فعلي بدست مي آيد.اين عكس فوري كمك خواهد كرد تا دامنه اختلاف نظرها در مورد مشكلات فعلي سيستم كم رنگ تر شود.مهم است كه دراين مرحله سيستم را از دريچه دوربين يك نرم افزار نبينيم زيرا به محدوديت هاي آن نرم افزار دچار خواهيم شد.
-چکيـده : هدف ازاين پژوهش تجزيه و تحليل فرآيندهاي شركت تبيان راهبرد پارسي مبتني بر روش PBSA ميباشد.اين روش كه در فرهنگ پارسي به روش تجزيه و تحليل اصول گرايانه سيستمها(Principle-Based System Analysis Method) مشهور ميباشد به مديران و دست اندر كاران كمك ميكند تا درك بهتري از وضعيت موجود و مطلوب كسب نمايند ، بطوري كه كه بتوانند به كارشناسان فن آوري اطلاعات نيازهاي خود را براي ايجاد تغييرات لازم در سيستم جهت نگهداري و توسعه سيستم موجود بر اساس بايسته ها و شايسته ها انتقال دهند.اين روش خود نيازمند وجود ديد سيستمي نيز ميباشد.در حقيقت روش PBSAخود مبتني بر اساس چار چوب سيستم كاري ميباشد.بديهي است اين مبحث يک علم نو نه تنها در کشور که در کل جامعه مديريتي و اطلاعاتي سراسر جهان ميباشد و راه زيادي تا مقصد در پيش است. 2 -مقـدمـه : اهميت و نقش اصلاح و بهبود روشها در نظام اداري انکار ناپذير است . هم اکنون به خوبي مشهود است که سازمانهاي ما در تحقق اهدافشان چنانکه بايد موفق نيستند و اغلب منابع موجود که بايد قدرشان را دانست ، به هدر مي رود . بررسي مطالعات محققين و تجارب مديران موفق در کشورهاي پيشرفته و يا در حال توسعه مبين آن است که اصلاح و تجديدنظر مستمر در سيستم ها و روشهاي انجام کار با توجه به پيشرفت علوم و فن آوري امري اجتناب ناپذير است چرا که در غير اينصورت سيستم پاسخگوي نيازهاي جامعه نبوده و محکوم به زوال خواهد بود. تحليل سيستمها يا تحليل سامانهها يا آناليز سيستم يک نگرش جامع به مسئله يا مشکل است. تحليل سيستم يکي از ابعاد دوگانه نگرش سيستمي است و در آن بهمنظور شناسايي پديدهها، ابتدا آن را به اجزاء کوچکتر تقسيم ميکنند و پس از بررسي، تجزيه و تحليل و رفع مشکل هر يک از اجزاء، مشکل سيستم کل را حل ميکنند.يک مهندس تحليل سيستمها با استفاده از دانش سيستم و يا نظريه سيستمي بجاي يک ديد محدود و بسته به يک ديدگاه جامع و کلنگرانه ميرسد. بسياري از مشکلات صنعتي و اداري و حتي اقتصادي تنها با کمک نگرش سيستمي قابل تجزيه و تحليل هستند. روشها و رويه هاي موجود عموماً قديمي بوده و مدت زيادي از طراحي آنها مي گذرد . در اين مدت تلاش براي ايجاد هماهنگي بين روشهاي انجام کار متناسب با تحولات اجتماعي ، نيازهاي مردم و ضرورت تسريع در انجام امور کمتر صورت گرفته است .سيستم ها و روشهاي انجام کار از جمله عوامل نرم افزاري بهره وري هستند که در اثر بهبود و اصلاح مستمر ، قابليت انطباق با تغييرات محيط را درسازمانها امکان پذير نموده و آن را در مقابله با مشکلات اجرائي ياري مي نمايند. تكيه ما در پژوهش بيشتر بر سيستمهاي كاري و اطلاعاتي به خصوص فرآيندهاي مرتبط با ، برنامهريزي و كنترل توليد، تامين كالا و خدمات، مديريت عمليات كالا و انبارها ، مديريت تجهيزات پايش و اندازهگيري(كاليراسيون )، CRM ، پايش و اندازهگيري محصولات (QC)و توليد و عملياتاست.بديهي است درمراحلي كه سيستم ما شامل چندين زير سيستم ميباشد گامها براي هر زير سيستم تكرار خواهد شد.همانگونه كه ميدانيم در روش تجزيه و تحليل اصولگرايانه سيستمها يا PBSA شامل سه مرحله كلي ميباشد: تعريف مسئله همراه با سيستم كاري مربوطه بكار گيري اصول هفت گانه براي شناخت وضعيت موجود و رسيدن به نقطه موعود تصميم گيري در مورد پيشنهاد اقدامات بهبود. مرحله مياني نيز خود شامل هفت اصل ميباشد كه در به شرح ذيل ميباشند:اصل رضايت مشتريان ، اصل كارآيي در انجام امور ، اصل خدمت به مشاركت كنندگان ، اصل ايجاد ارزش از اطلاعات ، اصل تسهيل در امور و انجام كار ، اصل بكار گيري زير ساختار به عنوان يك منبع واقعي و در نهايت اصل پيشگيري از تضادها و ريسك ها. بر اساس اصل اول بايد ابتدا موقعيت فعلي سيستم را دريابيم ( تهيه عكس فوري از وضعيت فعلي سيستم )با اين روش يك شناخت كلي از وضعيت فعلي بدست مي آيد.اين عكس فوري كمك خواهد كرد تا دامنه اختلاف نظرها در مورد مشكلات فعلي سيستم كم رنگ تر شود.مهم است كه دراين مرحله سيستم را از دريچه دوربين يك نرم افزار نبينيم زيرا به محدوديت هاي آن نرم افزار دچار خواهيم شد.