تفکر در سیستم ها، کار روی فرایندها .......... مدل کسب و کار جدید دیوید هاوارد این مقاله در نظر دارد تا به توضیح علت شکست بسیاری از ابتکارهای « مدیریت کیفیت جامع» و ابتکارهای «مهندسی مجدد فرایند کسب و کار» در برآوردن انتظارات حامیانشان کمک کند و نحوه پیوند احتمالی این شکست ها با فقدان درک اجتماعی- تکنیکی (افراد/ فرایندها) را توضیح بدهد. این مقاله اهمیت افراد را مورد تأکید قرار می دهد، قابلیت های آنها را از قابلیت های ماشین های پردازشگر متمایز می کند و بر این اساس نقش سیستماتیک مفیدی را برای پردازش اطلاعات (IT) بعنوان یک کمک کننده در جهت نتایج عملکردی کسب و کار برتر مشخص می کند. یک چهارچوب دانش محور برای انجام چنین کاری توصیف می شود که مدیران را قادر می سازد تا راه حل های خاصشان را که مبتنی بر اصول نیرومند سازمانی است که در نظم طبیعی یافت می شوند طرح کنند. «باریک بینی انسانی .....هرگز اختراعی زیباتر، ساده تر یا مستقیم تر از اختراع طبیعت طرح نخواهد کرد، بدلیل اینکه در اختراع طبیعت هیچ چیزی مفقود نیست و هیچ چیزی غیرضروری نیست.» لئوناردو داوینچی (1452- 1519) مقدمه در ابتدا هرج و مرج هایی وجود داشت و از این هرج و مرج ها در این موضوع نظم طبیعی پدیدار شد که ما بخشی از آن را شکل می دهیم و بخوبی آن را می شناسیم. و همانطور که از هرج و مرج ها نظم پدیدار شد، الگوهای تنوع طبیعی بسیاری از بی نظمی اطراف پدیدار شد. بنابراین، قدرت پیش بینی ظریفي برای زندگی هوشمندانه در دسترس قرار گرفت. طبیعت تنوع در همه چیز را مقرر می دارد و این تنوع یا گوناگونی- در صورتی که آن را ترجیح بدهید- چیزی را که تغییر می نامیم افزایش می دهد. پیامدهای تغییر می توانند تقویت کننده یا کاهش دهنده زندگی باشند. مدیران باید با تغییر مقابله کنند و برای انجام چنین کاری باید قادر به حدس موفقیت آمیز یا پیش بینی آگاهانه نتایج آتی باشند. شیوه هایمدیران برای انجام این کار فرق می کند. نحوه مقابله مدیران با جریان اطلاعاتی که آنها را احاطه کرده است برای توانایی اشان جهت حل مشکلات ایجاد شده توسط شانس و ویروس تنوع حیاتی است. برای تقویت اهمیت اولیه درک حضور شایع تنوع، مثالی را در نظر بگیرید. سیستم خبره ای را که با یک تکلیف بدیهی مواجه می شود تصور کنید. شما از این سیستم خبره انتظار دارید که چنین تکلیفی را با اعتماد و بدون تغییر اجرا کند، دقیقا همانطور که هر مشتری از عرضه کننده اش درخواست دارد. شما خواهان اجرای تکلیف به شیوه ای هستید که نه تنها اجازه پیش بینی نتایج موفقیت آمیز مشکل بدیهی را می دهد، بلکه شما را برای حل مشکل بعدی اتان آزاد می گذارد. هر یک از شما در این سالن سخنرانی از دسترسی منحصر به فرد و محرمانه به چنین سیستم خبره ای برخوردارید. بنابراین، خودتان را برای اجرای قابل اعتماد و قابل پیش بینی ساده ترین تکلیف ها آماده کنید. برای این کار به چیزی بیش از یک وسیله نگارش مرجع و یک تکه کاغذ نیاز نخواهید داشت. تکلیف ساده است و شیوه شناسی در طی سال ها توسط شما بخوبی تکرار می شود. مسئولیت کامل برعهده شماست. حرف «a» کوچک را در بالای یک تکه کاغذ بنویسید. سپس این را بارها بعنوان حروف مجزا در قسمت زیر در امتداد یک خط بنویسید. البته بطور یکسان. بخاطر داشته باشید که ده سال است که یک متخصص باتجربه در امر نوشتن هستید. فرایند شما کامل است و یکمرتبه مجددا طراحی نشده است. تکلیف ساده است. سپس از فردی که مجاور شماست بپرسید چند تا «a» در خط پایین تر شما هر یک با نمونه بالا و بنابراین با یکدیگر یکسان هستند. با استفاده از نظریه تنوع که قبلا به آن اشاره شد می توانم پیش بینی کنم که جواب همیشه هیچکدام است. و این یک تمرین کوچک ساده بود!
تفکر در سیستم ها، کار روی فرایندها .......... مدل کسب و کار جدید دیوید هاوارد این مقاله در نظر دارد تا به توضیح علت شکست بسیاری از ابتکارهای « مدیریت کیفیت جامع» و ابتکارهای «مهندسی مجدد فرایند کسب و کار» در برآوردن انتظارات حامیانشان کمک کند و نحوه پیوند احتمالی این شکست ها با فقدان درک اجتماعی- تکنیکی (افراد/ فرایندها) را توضیح بدهد. این مقاله اهمیت افراد را مورد تأکید قرار می دهد، قابلیت های آنها را از قابلیت های ماشین های پردازشگر متمایز می کند و بر این اساس نقش سیستماتیک مفیدی را برای پردازش اطلاعات (IT) بعنوان یک کمک کننده در جهت نتایج عملکردی کسب و کار برتر مشخص می کند. یک چهارچوب دانش محور برای انجام چنین کاری توصیف می شود که مدیران را قادر می سازد تا راه حل های خاصشان را که مبتنی بر اصول نیرومند سازمانی است که در نظم طبیعی یافت می شوند طرح کنند. «باریک بینی انسانی .....هرگز اختراعی زیباتر، ساده تر یا مستقیم تر از اختراع طبیعت طرح نخواهد کرد، بدلیل اینکه در اختراع طبیعت هیچ چیزی مفقود نیست و هیچ چیزی غیرضروری نیست.» لئوناردو داوینچی (1452- 1519) مقدمه در ابتدا هرج و مرج هایی وجود داشت و از این هرج و مرج ها در این موضوع نظم طبیعی پدیدار شد که ما بخشی از آن را شکل می دهیم و بخوبی آن را می شناسیم. و همانطور که از هرج و مرج ها نظم پدیدار شد، الگوهای تنوع طبیعی بسیاری از بی نظمی اطراف پدیدار شد. بنابراین، قدرت پیش بینی ظریفي برای زندگی هوشمندانه در دسترس قرار گرفت. طبیعت تنوع در همه چیز را مقرر می دارد و این تنوع یا گوناگونی- در صورتی که آن را ترجیح بدهید- چیزی را که تغییر می نامیم افزایش می دهد. پیامدهای تغییر می توانند تقویت کننده یا کاهش دهنده زندگی باشند. مدیران باید با تغییر مقابله کنند و برای انجام چنین کاری باید قادر به حدس موفقیت آمیز یا پیش بینی آگاهانه نتایج آتی باشند. شیوه هایمدیران برای انجام این کار فرق می کند. نحوه مقابله مدیران با جریان اطلاعاتی که آنها را احاطه کرده است برای توانایی اشان جهت حل مشکلات ایجاد شده توسط شانس و ویروس تنوع حیاتی است. برای تقویت اهمیت اولیه درک حضور شایع تنوع، مثالی را در نظر بگیرید. سیستم خبره ای را که با یک تکلیف بدیهی مواجه می شود تصور کنید. شما از این سیستم خبره انتظار دارید که چنین تکلیفی را با اعتماد و بدون تغییر اجرا کند، دقیقا همانطور که هر مشتری از عرضه کننده اش درخواست دارد. شما خواهان اجرای تکلیف به شیوه ای هستید که نه تنها اجازه پیش بینی نتایج موفقیت آمیز مشکل بدیهی را می دهد، بلکه شما را برای حل مشکل بعدی اتان آزاد می گذارد. هر یک از شما در این سالن سخنرانی از دسترسی منحصر به فرد و محرمانه به چنین سیستم خبره ای برخوردارید. بنابراین، خودتان را برای اجرای قابل اعتماد و قابل پیش بینی ساده ترین تکلیف ها آماده کنید. برای این کار به چیزی بیش از یک وسیله نگارش مرجع و یک تکه کاغذ نیاز نخواهید داشت. تکلیف ساده است و شیوه شناسی در طی سال ها توسط شما بخوبی تکرار می شود. مسئولیت کامل برعهده شماست. حرف «a» کوچک را در بالای یک تکه کاغذ بنویسید. سپس این را بارها بعنوان حروف مجزا در قسمت زیر در امتداد یک خط بنویسید. البته بطور یکسان. بخاطر داشته باشید که ده سال است که یک متخصص باتجربه در امر نوشتن هستید. فرایند شما کامل است و یکمرتبه مجددا طراحی نشده است. تکلیف ساده است. سپس از فردی که مجاور شماست بپرسید چند تا «a» در خط پایین تر شما هر یک با نمونه بالا و بنابراین با یکدیگر یکسان هستند. با استفاده از نظریه تنوع که قبلا به آن اشاره شد می توانم پیش بینی کنم که جواب همیشه هیچکدام است. و این یک تمرین کوچک ساده بود!