در اين پژوهش، روش تحليلي جديدي براي تعيين مدول نانوكامپوزيت نانولوله كربن/اپوكسي ارائه شده است. مدل جديد با استفاده از روابط الاستيسيته، نانولوله كربن را به صورت تكرشته توپر با خواص ايزوتروپ عرضي معادلسازي نموده و در ادامه ناحيه فاز واسط بين نانولوله كربن و ماتريس را كه داراي پيوند واندروالس است با روابط الاستيسيته، به صورت يك محيط مادي ايزوتروپ در نظر ميگيرد. با در نظر گرفتن يك المان حجمي، يك تكرشته معادل ارائه شده و با استفاده از رابطه هالپين-تساي و كويان، مدول نانوكامپوزيت محاسبه ميگردد. نتايج حاصل از اين روش جديد، بادادههاي آزمايشگاهي متنوعي مقايسه شده و مطابقت بسيار مناسبي را نشان ميدهد. مزيت اين مدل جديد آن است كه برخلاف بسياري از مدلهاي ارائه شده، نه تنها از روابط پيچيده استفاده تش ه، بلكه بهكمك روابط الاستيسيته با سرعت بسيار بالايي به نتايجي با دقت بسيار مناسب ميرسد. مزيت ديگر اين روش جديد مطابقت با دادههاي آزمايشگاهي متنوع است، در حاليكه بسياري از مدلهاي پيشين ارائه شده تنها با داده هاي آزمايشگاهي محدود همخواني داشته اند
مدل تك رشته معادل جهت محاسبه مدول نانوكامپوزيت نانولوله كربن/اپوكسي بااستفاده از روش مايكرومكانيك
در اين پژوهش، روش تحليلي جديدي براي تعيين مدول نانوكامپوزيت نانولوله كربن/اپوكسي ارائه شده است. مدل جديد با استفاده از روابط الاستيسيته، نانولوله كربن را به صورت تكرشته توپر با خواص ايزوتروپ عرضي معادلسازي نموده و در ادامه ناحيه فاز واسط بين نانولوله كربن و ماتريس را كه داراي پيوند واندروالس است با روابط الاستيسيته، به صورت يك محيط مادي ايزوتروپ در نظر ميگيرد. با در نظر گرفتن يك المان حجمي، يك تكرشته معادل ارائه شده و با استفاده از رابطه هالپين-تساي و كويان، مدول نانوكامپوزيت محاسبه ميگردد. نتايج حاصل از اين روش جديد، بادادههاي آزمايشگاهي متنوعي مقايسه شده و مطابقت بسيار مناسبي را نشان ميدهد. مزيت اين مدل جديد آن است كه برخلاف بسياري از مدلهاي ارائه شده، نه تنها از روابط پيچيده استفاده تش ه، بلكه بهكمك روابط الاستيسيته با سرعت بسيار بالايي به نتايجي با دقت بسيار مناسب ميرسد. مزيت ديگر اين روش جديد مطابقت با دادههاي آزمايشگاهي متنوع است، در حاليكه بسياري از مدلهاي پيشين ارائه شده تنها با داده هاي آزمايشگاهي محدود همخواني داشته اند