{بازيگران5 به 5 روبروي يكديگر روي سن ايستاده ويك نفر در انتهاي سن خط قرينه را تشكيل مي دهد ،با شروع ريتم همگي با پشتكي غلط زده وروي زانو نشسته به صورت پانتوميم } همسرايان:سلام (با لفظي كه انگار بلندتر است)گفتيم سلام ...كسي صداي ما را نمي شنوه (مايوس مي شوند) (ناگهان يكي از آنها برخواسته صبر كنيد ،فكر كنم صداي ما بيرون نمي ره، انگاري ديوارها مشكل اساسيند . (به طرف ديوارهاي جلو ي سن كه فرضي بوده دويده ومحكم به آن خورده وپرت مي شودوبقيه او را مي گيرند ،او برخواسته وبر شانه هايش فوتي مي كند ) مابايد ديوارها را خراب كنيم (باريتم خاص ،3به3 ديوار شده وبه صورت فرضي آن را خراب مي كنند، و همگي با هم در حالتي كه دست به دست داده اند) همسرايان:سلام بچه ها... حالتون خوبه ؟ همسرايان :ما...بازيگران اين نمايشيم همسرايان:دستاتونو مي دين به ما ؟؟(ودستها را به طرف تماشاچيان دراز مي كنند) اوه چه دستهاي گرمي (ريتم شش هشتم نواخته مي شود) قصه ما خوب وبد خوب وبدش ديدنيه حكايت،روايته عاقبتش يه حكمته بياين بياين تاببينين خوب ببينين تا بدونين (وهمگي رفته لباس نمايش پوشيده وبصورت تابلوهاي نقاشي در نقاط مختلف به صورت 3به3 با كلمه هي فيكس مي شوند .//هنگامي كه كلمه هي گفته مي شود نقا ل برگشته با برهم زدن دستهايش قصه را آغاز مي كند)
{بازيگران5 به 5 روبروي يكديگر روي سن ايستاده ويك نفر در انتهاي سن خط قرينه را تشكيل مي دهد ،با شروع ريتم همگي با پشتكي غلط زده وروي زانو نشسته به صورت پانتوميم } همسرايان:سلام (با لفظي كه انگار بلندتر است)گفتيم سلام ...كسي صداي ما را نمي شنوه (مايوس مي شوند) (ناگهان يكي از آنها برخواسته صبر كنيد ،فكر كنم صداي ما بيرون نمي ره، انگاري ديوارها مشكل اساسيند . (به طرف ديوارهاي جلو ي سن كه فرضي بوده دويده ومحكم به آن خورده وپرت مي شودوبقيه او را مي گيرند ،او برخواسته وبر شانه هايش فوتي مي كند ) مابايد ديوارها را خراب كنيم (باريتم خاص ،3به3 ديوار شده وبه صورت فرضي آن را خراب مي كنند، و همگي با هم در حالتي كه دست به دست داده اند) همسرايان:سلام بچه ها... حالتون خوبه ؟ همسرايان :ما...بازيگران اين نمايشيم همسرايان:دستاتونو مي دين به ما ؟؟(ودستها را به طرف تماشاچيان دراز مي كنند) اوه چه دستهاي گرمي (ريتم شش هشتم نواخته مي شود) قصه ما خوب وبد خوب وبدش ديدنيه حكايت،روايته عاقبتش يه حكمته بياين بياين تاببينين خوب ببينين تا بدونين (وهمگي رفته لباس نمايش پوشيده وبصورت تابلوهاي نقاشي در نقاط مختلف به صورت 3به3 با كلمه هي فيكس مي شوند .//هنگامي كه كلمه هي گفته مي شود نقا ل برگشته با برهم زدن دستهايش قصه را آغاز مي كند)