گذری بر مسائل فلسفهی اخلاق در آثار شهید مطهری چکیده: طرح مسئله اجمالی از زندگانی شهید مطهری مفهوم شناسی «اخلاق» 1) واقعنمایی مفاهیم اخلاقی الف) باید و نباید ب) حسن و قبح 2) نسبیّت اخلاق و دیدگاه شهید مطهری الف)نسبیّتگرایی توصیفی ب) نسبیّتگرایی فرااخلاقی ج) نسبیّتگرایی هنجاری 3) رابطهی دین و اخلاق از دیدگاه شهید مطهری نظریهی تباین نظریهی اتحاد نظریهی تعامل دیدگاه استاد 4) معیار ارزش اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری الف) نظریات غایت انگارانه ب) نظریههای وظیفهگرایانه دیدگاه استاد نتیجهی بحث منابع و مراجع چکیده: فلسفهی اخلاق یکی از شاخههای فلسفهی مضاف میباشد که به تأملات فلسفی پیرامون مسائلی از قبیل چیستی مفاهیم اخلاقی و معیار ارزش اخلاقی میپردازد. این رشتهی از دانش در عالم اسلام همانند خاستگاه اصلی آن دانش نوظهوری بوده و مسائل مربوط به آن را تنها میتوان در بین آثار گذشتگان در خلال مباحث و آثار مربوط به اخلاق جستجو کرد..با این وجود در عصر حاضر مسائل فلسفهی اخلاق مورد توجّه جدّی اندیشمندان معاصر قرار گرفته و در آثار بزرگانی همچون شهید مطهری مستقلاً به آن پرداخته شده است. شهید مطهری با پررنگ ساختن نقش ایمان دینی در شکل گیری ارزش اخلاقی، سعی در مرتبط ساختن دین و اخلاق داشته و نظریّهی پرستش را مبنای بسیاری از نظرات خود در مورد موضوعات فلسفهی اخلاق قرار داده است. طرح مسئله از جمله مهمترین مباحث تأثیرگذار در حکمت و فلسفه، حوزهی فلسفهی اخلاق است. فلسفهی اخلاق یکی از شاخههای فلسفهی مضاف میباشد و به مباحثی از قبیل چیستی مفاهیم اخلاقی؛ واقعنمایی جملات اخلاقی، مکاتب مختلف اخلاقی، رابطهی دین و اخلاق و... میپردازد. فلسفهی اخلاق علمی نوبنیاد است و از عمر آن به عنوان یک رشتهی علمی مستقل، بیش از یک قرن نمیگذرد و مباحث آن برای نخستین بار توسط «جورج ادوار دمور» در کتاب مبانی اخلاق، به رشتهی تحریر درآمد. لکن مسائلی که در فلسفهی اخلاق مطرح میشود، به صورت پراکنده در آثار اندیشمندان و فلاسفه وجود داشته است. در عالم اسلام نیز امر به همین منوال است. یعنی بحث فلسفهی اخلاق به طور مستقل و به عنوان یک علم در کنار سایر رشتههای علمی مطرح نبوده و در خلال مباحث و آثار مربوط به اخلاق میتوان ردّپایی از آنها را جستجو کرد. از جمله در آثار ابن مسکویه (متوفی 421هـ.ق) که در فلسفهی اخلاق پیرو ارسطو بوده و تا اندازهای از افلاطون نیز تأثیر پذیرفته است. خواجه نصیرالدین طوسی از اندیشمندان مسلمان و از برترین دانشمندان امامیه که علاوه بر علوم دینی، در حکمت و بیشتر علوم زمان خود مهارت داشت و تألیف مشهور او در علم اخلاق، اخلاق ناصری نام دارد. در عصر حاضر مسائل فلسفهی اخلاق از جمله دغدغههای مهمّ اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان و از جمله استاد شهید مطهری بوده است.با مراجعه به آثار مختلف این شهید فرزانه میتوان مباحثی را حول مسائل جاری در حوزهی فلسفهی اخلاق یافت و دیدگاه مرحوم استاد را پیرامون آنها جستجو کرد. هدف از این تحقیق تبیین مباحث فلسفی اخلاقی در آثار شهید مطهری و بیان دیدگاههای او در این ارتباط است.
گذری بر مسائل فلسفهی اخلاق در آثار شهید مطهری چکیده: طرح مسئله اجمالی از زندگانی شهید مطهری مفهوم شناسی «اخلاق» 1) واقعنمایی مفاهیم اخلاقی الف) باید و نباید ب) حسن و قبح 2) نسبیّت اخلاق و دیدگاه شهید مطهری الف)نسبیّتگرایی توصیفی ب) نسبیّتگرایی فرااخلاقی ج) نسبیّتگرایی هنجاری 3) رابطهی دین و اخلاق از دیدگاه شهید مطهری نظریهی تباین نظریهی اتحاد نظریهی تعامل دیدگاه استاد 4) معیار ارزش اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری الف) نظریات غایت انگارانه ب) نظریههای وظیفهگرایانه دیدگاه استاد نتیجهی بحث منابع و مراجع چکیده: فلسفهی اخلاق یکی از شاخههای فلسفهی مضاف میباشد که به تأملات فلسفی پیرامون مسائلی از قبیل چیستی مفاهیم اخلاقی و معیار ارزش اخلاقی میپردازد. این رشتهی از دانش در عالم اسلام همانند خاستگاه اصلی آن دانش نوظهوری بوده و مسائل مربوط به آن را تنها میتوان در بین آثار گذشتگان در خلال مباحث و آثار مربوط به اخلاق جستجو کرد..با این وجود در عصر حاضر مسائل فلسفهی اخلاق مورد توجّه جدّی اندیشمندان معاصر قرار گرفته و در آثار بزرگانی همچون شهید مطهری مستقلاً به آن پرداخته شده است. شهید مطهری با پررنگ ساختن نقش ایمان دینی در شکل گیری ارزش اخلاقی، سعی در مرتبط ساختن دین و اخلاق داشته و نظریّهی پرستش را مبنای بسیاری از نظرات خود در مورد موضوعات فلسفهی اخلاق قرار داده است. طرح مسئله از جمله مهمترین مباحث تأثیرگذار در حکمت و فلسفه، حوزهی فلسفهی اخلاق است. فلسفهی اخلاق یکی از شاخههای فلسفهی مضاف میباشد و به مباحثی از قبیل چیستی مفاهیم اخلاقی؛ واقعنمایی جملات اخلاقی، مکاتب مختلف اخلاقی، رابطهی دین و اخلاق و... میپردازد. فلسفهی اخلاق علمی نوبنیاد است و از عمر آن به عنوان یک رشتهی علمی مستقل، بیش از یک قرن نمیگذرد و مباحث آن برای نخستین بار توسط «جورج ادوار دمور» در کتاب مبانی اخلاق، به رشتهی تحریر درآمد. لکن مسائلی که در فلسفهی اخلاق مطرح میشود، به صورت پراکنده در آثار اندیشمندان و فلاسفه وجود داشته است. در عالم اسلام نیز امر به همین منوال است. یعنی بحث فلسفهی اخلاق به طور مستقل و به عنوان یک علم در کنار سایر رشتههای علمی مطرح نبوده و در خلال مباحث و آثار مربوط به اخلاق میتوان ردّپایی از آنها را جستجو کرد. از جمله در آثار ابن مسکویه (متوفی 421هـ.ق) که در فلسفهی اخلاق پیرو ارسطو بوده و تا اندازهای از افلاطون نیز تأثیر پذیرفته است. خواجه نصیرالدین طوسی از اندیشمندان مسلمان و از برترین دانشمندان امامیه که علاوه بر علوم دینی، در حکمت و بیشتر علوم زمان خود مهارت داشت و تألیف مشهور او در علم اخلاق، اخلاق ناصری نام دارد. در عصر حاضر مسائل فلسفهی اخلاق از جمله دغدغههای مهمّ اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان و از جمله استاد شهید مطهری بوده است.با مراجعه به آثار مختلف این شهید فرزانه میتوان مباحثی را حول مسائل جاری در حوزهی فلسفهی اخلاق یافت و دیدگاه مرحوم استاد را پیرامون آنها جستجو کرد. هدف از این تحقیق تبیین مباحث فلسفی اخلاقی در آثار شهید مطهری و بیان دیدگاههای او در این ارتباط است.