مقدّمه بشر از نخستين روزهاي حضور خود بر عرصه خاك و شكوفايي جوانه هاي تأمّل و تدبير بر شاخسار حيات، به خوبي دريافته است كه خانواده بهترين مأمن انسان و شايسته ترين كانون براي تبلور سكون و اطمينان است. اين امر نشان مي دهد كه خانواده يكي از اساسي ترين و طبيعي ترين نيازهاي انسان به شمار مي آيد. بسياري از مشكلات رواني حاصل از تنش هاي زندگي روزمرّه توسط يك خانواده سالم و بهنجار التيام يافته، جبران مي شود. به همين دليل است كه تحقيقات انجام شده در زمينه مسائل خانواده، در مجموع نشان مي دهد كه افراد ازدواج كرده به طور متوسط، سالم تر و خوشحال تر از آنهايي هستند كه ازدواج نكرده اند.1 البته خانواده مي تواند به شكلي كاملا معكوس، به عنوان منبع مهم ايجاد تنش در زندگي فرد باشد، ولي اگر معيارهاي زندگي سالم در خانواده رعايت گردد، مي توان جلوي تنش ها را سد كرد و خانواده را به تعادل و سلامتي رساند. ازدواج و موفقيت در آن به عنوان يك واقعه اجتماعي، زيستي و فرهنگي، به دليل نقش بنيادين آن در تشكيل خانواده از اهميتي بسيار برخوردار است، به گونه اي كه مي توان گفت: بدون ازدواج، خانواده مفهوم چندان روشن و واضحي ندارد. ازدواج به عنوان سنگ بناي اوليه خانواده و به عنوان عاملي اساسي براي زوجيت و همدلي دو جوان و زمينه بالندگي و پيشرفت همسران به شمار مي آيد و انسان ها مي توانند در سايه انديشه و ايمان واقعي و در پناه زوجيتي شايسته، با اطمينان و صلابت، بر ناكامي ها و فراز و نشيب هاي زندگي چيره شوند و از وادي هاي شكست، مصمّم و استوار عبور نمايند و بتوانند از گذرگاه اسفل السافلين به سوي اعلا علّيين، كه همان مقصود خلقت است، راهي بگشايند. به همين دليل، متفكران اخلاقي و حقوقي جوامع بشري درصدد برآمده اند تا بر استحكام اين كانون بيفزايند و ازدواج، اين سنّت تغييرناپذير الهي را در جامعه، هر چه بيشتر تقويت كنند تا انسان ها ازدواج را، كه يك نياز فطري و طبيعي نه تنها براي انسان ها، بلكه حتي در ميان ديگر موجودات نيز به شكل هاي گوناگون وجود دارد، زمينه كسب كمال خويشتن بيابند، و به قول جلال الدين رومي: بهر آن ميل است از ماده ز نر تا بود تكميل كار همدگر ميل اندر مرد و زن حق زان نهاد تا بقا يابد جهان زين اتحاد ساختار ازدواج و سن آن در جوامع با همديگر متفاوت است و در واقع، هر جامعه اي با توجه به سبك زندگي و نظام فرهنگي خود، شيوه ها و روش هاي خاصي در زوجيت به وجود آورده است. اين امر در فرهنگ اسلامي نيز موردتوجه ويژه بوده است، بخصوص توصيه گرديده است ازدواج در زمان مناسب آن انجام گيرد تا بركات معنوي، رواني، تربيتي و اجتماعي بيشتري نصيب همسران جوان گردد.
مقدّمه بشر از نخستين روزهاي حضور خود بر عرصه خاك و شكوفايي جوانه هاي تأمّل و تدبير بر شاخسار حيات، به خوبي دريافته است كه خانواده بهترين مأمن انسان و شايسته ترين كانون براي تبلور سكون و اطمينان است. اين امر نشان مي دهد كه خانواده يكي از اساسي ترين و طبيعي ترين نيازهاي انسان به شمار مي آيد. بسياري از مشكلات رواني حاصل از تنش هاي زندگي روزمرّه توسط يك خانواده سالم و بهنجار التيام يافته، جبران مي شود. به همين دليل است كه تحقيقات انجام شده در زمينه مسائل خانواده، در مجموع نشان مي دهد كه افراد ازدواج كرده به طور متوسط، سالم تر و خوشحال تر از آنهايي هستند كه ازدواج نكرده اند.1 البته خانواده مي تواند به شكلي كاملا معكوس، به عنوان منبع مهم ايجاد تنش در زندگي فرد باشد، ولي اگر معيارهاي زندگي سالم در خانواده رعايت گردد، مي توان جلوي تنش ها را سد كرد و خانواده را به تعادل و سلامتي رساند. ازدواج و موفقيت در آن به عنوان يك واقعه اجتماعي، زيستي و فرهنگي، به دليل نقش بنيادين آن در تشكيل خانواده از اهميتي بسيار برخوردار است، به گونه اي كه مي توان گفت: بدون ازدواج، خانواده مفهوم چندان روشن و واضحي ندارد. ازدواج به عنوان سنگ بناي اوليه خانواده و به عنوان عاملي اساسي براي زوجيت و همدلي دو جوان و زمينه بالندگي و پيشرفت همسران به شمار مي آيد و انسان ها مي توانند در سايه انديشه و ايمان واقعي و در پناه زوجيتي شايسته، با اطمينان و صلابت، بر ناكامي ها و فراز و نشيب هاي زندگي چيره شوند و از وادي هاي شكست، مصمّم و استوار عبور نمايند و بتوانند از گذرگاه اسفل السافلين به سوي اعلا علّيين، كه همان مقصود خلقت است، راهي بگشايند. به همين دليل، متفكران اخلاقي و حقوقي جوامع بشري درصدد برآمده اند تا بر استحكام اين كانون بيفزايند و ازدواج، اين سنّت تغييرناپذير الهي را در جامعه، هر چه بيشتر تقويت كنند تا انسان ها ازدواج را، كه يك نياز فطري و طبيعي نه تنها براي انسان ها، بلكه حتي در ميان ديگر موجودات نيز به شكل هاي گوناگون وجود دارد، زمينه كسب كمال خويشتن بيابند، و به قول جلال الدين رومي: بهر آن ميل است از ماده ز نر تا بود تكميل كار همدگر ميل اندر مرد و زن حق زان نهاد تا بقا يابد جهان زين اتحاد ساختار ازدواج و سن آن در جوامع با همديگر متفاوت است و در واقع، هر جامعه اي با توجه به سبك زندگي و نظام فرهنگي خود، شيوه ها و روش هاي خاصي در زوجيت به وجود آورده است. اين امر در فرهنگ اسلامي نيز موردتوجه ويژه بوده است، بخصوص توصيه گرديده است ازدواج در زمان مناسب آن انجام گيرد تا بركات معنوي، رواني، تربيتي و اجتماعي بيشتري نصيب همسران جوان گردد.