گزارش کارآموزی دانشگاه امام حسين(ع) معاونت پژوهش دانشکده فنی مهندسیفرمت فایل: وردتعداد صفحات: 32 اينجانب واحد كارآموزي خود را در دانشگاه امام حسين(ع) واقع در تهران- كيلومتر 13 بزرگراه شهيد بابايي- دانشكده فني و مهندسي- معاونت پژوهش گذراندم.اين دانشگاه در سال 1365 تاسيس گرديده است. كه در ايتدا كار خود را در هفت رشته فني و علوم انساني آغاز نمود. كه در حال حاضر اين دانشگاه در رشته هاي فني و مهندسي به رشته هاي صنايع، كامپيوتر، عمران(معماري- نقشه كشي- عمران عمران)، برق(مخابرات الكترونيك) و علوم پايه(رياضي- فيزيك- شيمي- زيست- مهندسي شيمي) ارتقا يافته است و رشته هاي علوم انساني آن نيز ادبيات- مديريت- ادبيات عرب- زبان و... مي باشند. در دانشكده فني و مهندسي حدودا 5000 نفر در مقاطع مختلف به تحصيل مشغولند و رشته هاي كارشناسي ارشد و دكتراي آن به تاييد وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري رسيده است.شايان ذكر است كه مهندسان اين دانشكده در طرحهايي همچون علويه بوشهر و طرح it نيروي انتظامي و... فعال هستند. نكته ديگري كه براي خودم هم جالب بود پذيرفتن دانشجويان ميهمان در اين دانشگاه از دانشگاه آزاد بود كه با توجه به پايين تر بودن شهريه آن(تقريبا نصف شهريه دانشگاه آزاد) علاقه مندان خاص خود را دارد.اگر هسته اصلي تشكيل دانشگاه را ارائه آموزشهاي تكميلي به علاقه مندان براي برطرف نمودن نيازهاي جامعه بدانيم، اين ماموريت بدون توجه به مسائل پشتيباني و حمايت همچون داشتن فضاي آموزشي مناسب، توجه به مسائلي همچون سرويس و غذا، داشتن سالنهاي مناسب ورزش و سمينار و كتابخانه هاي مربوط به هر دانشكده و پرسنل كارآزموده تحقق نمي يابد.يكي از اين قبيل مسائل پشتيباني انتخاب واحد دانشجويان است كه در نگاه اول امري عادي بنظر مي آيد با توجه به افزايش چشمگير دانشجويان و رشد دانشگاه مسئولان دانشكده فني و مهندسي را بر آن داشت تا با ارائه نرم افزاري به اين نياز احساس شده پاسخ مناسب دهند تا خدمات بهتري به دانشجويان ارائه گردد، كه با توجه به جايگاه دانشگاه در ميان سازمانها و ارگانهاي ديگر امري الگوساز به نظر مي رسد. بنابر توضيحات داده شده به بررسي كم و كيف اين نرم افزار مي پردازيم و براي آغاز كمي در مورد اهميت خدمات در دنياي كنوني و نيز بررسي عصر اطلاعات توضيحاتي بيان مي شود.مقدمه:اهميت خدمات در جهان امروز:حدود 2/1 پولهايي كه مصرف كنندگان خرج مي كنند براي امور خدماتي صرف مي شود. ميزان استفاده از خدمات و اشتغال به كارهاي خدماتي رو به افزايش است. در بسياري از جوامع حدود 4/3 نيروي كار غيركشاورزي در صنايع خدماتي فعاليت دارند و حدود 3/2 نيروي كار غيركشاورزي در صنايع خدماتي فعاليت دارند و حدود 3/2 توليد ناخالص ملي را بر عهده دارند. حدود 50% درآمد كشورهاي پيشرفته از راه خدمات بوده است. هر چه امور تجارت و فعاليتها پيچيده تر، تخصصي تر و رقابتي تر شوند، امور خدماتي رشد بيشتري مي يابد. به مسائل مطروحه افزايش روز افزون مراكز خدماتي، سازمانهاي بازاريابي و سرويس دهندگان مانند نمايندگان فروش و بانكها را نيز بايد اضافه كرد.كشورهاي در حال توسعه براي رسيدن به كشورهاي توسعه يافته در كنار بهره گيري از علوم توليد و كشاورزي به تكوين حمل و نقل و ارتباط و ساير امكانات رفاهي روي مي آورند.ويژگيهاي امور خدماتي: چهار ويژگي اصلي خدمات كه به 4i نيز شهرت دارد عبارتند از: 1- ناملموس بودن intanlibility: خدمات ناملموسند يعني نمي توان آنها را پيش از خريد ديد، لمس كرد يا حس نمود. وظيفه اصلي بازاريابي خدمات اين است كه به گونه اي خدمات را قابل لمس نمايد بعنوان مثال موسسات توريتي بايد در تبليغات خود اشتياق مسافران را در مناطق ديدني به ديگران نشان دهند. 2- نامشابه بودن و ناپيوستگي inconsistaney: كيفيت خدمات اغلب متفاوت و ناپيوسته است. خدمات وابسته به افرادي است كه آنرا ارائه مي دهند به همين دليل كيفيت آنها متغير است چون افراد قابليتهاي گوناگون و حتي عملكردي متفاوت دارند امور خدماتي ممكن است خوب يا بد باشد. با استفاده از خطوط توليدي پيشرفته كيفيت محصولات داراي پيوستگي و تداوم بيشتري شده است، اما خدمات هميشه متغيرند، گروهي كه در يك هفته بسيار خوب و تهاجمي و موفقيت آميز عمل كرده است ممكن است چند روز بعد دچار ضعف و تنبلي و يا بي ميل گردد.3- تفكيك ناپذيري inseperability:سومين اختلاف بين خدمات و محصولات كه با عامل دوم يعني ناپيوستگي نيز ارتباط دارد تفكيك ناپذيري خدمات است. در اغلب موارد مصرف كنندگان نه مي توانند و نه مي خواهند تا خدمت را از ارائه دهنده آن و وضعيت و شرايط دريافت خدمات جدا سازند مثال براي دريافت يك خدمت آموزشي، دانشجو در دانشگاه حضور مي يابد. كيفيت آموزش ممكن است بالا باشد اما اگر خدمات جانبي از جمله مشاوره ها، فعاليتهاي گروهي، كتابخانه رستوران، پاركينگ و نحوه ثبت نام و كلاسها نامناسب يا ضعيف باشد، دانشجو نمي تواند از اين تجربه آموزشي خرسند و راضي باشد.4- غيرقابل ذخيره بوده inventory: ذخيره خدمات با محصولات متفاوت است. ذخيره موجودي حتي در مورد محصولات نيز دشوار است زيرا بعضي از آنها ضايع مي شود و براي حمل و نقل آنها نيز بايد هزينه هايي متحمل شد. در مورد خدمات هزينه ذخيره و نگهداري يك خدمت برابر است با هزينه كسي كه خدمت ارائه مي دهد بعلاوه هر نوع وسيله مورد نياز او براي ارائه خدمت. اگر پزشكي آماده ديدن بيماران باشد، اما كسي از او وقت نگرفته باشد هزينه ثابت مربوط به حقوق بيكاري پزشك، هزينه ذخيره خدمت بالايي را تشكيل مي دهد. آينده خدمات:همراه با پيشرفت تكنولوژي و سرعت فزاينده دگرگونيها، بسياري از زمينه هاي خدماتي در حال تغيير است. اين تغييرات خود ايجاد كننده انواع خدمات تازه اي است كه براي اداره آنها به مديران كارآمد در همه زمينه ها نياز داريم. كيفيت خدمات در بسياري از زمينه ها در سراسر جهان كاهش يافته است كه مي توان گفت اين كاهش به دليل ضعف مديران و بازدهي ضعف آنان مي باشد. افزايش بهره وري در خدمات آثار متعددي بر اقتصاد جامعه خواهد داشت. تقاضا براي خدمات نسبت به تقاضا براي محصولات با توجه به تغييرات اقتصادي، داراي حساسيت كمتري است. تقاضا براي كسب و كار خدماتي در حال توسعه و گسترش است. با گسترش و پيچيدگي خدمات روز به روز نياز به كارشناسان و متخصصان خدماتي افزايش مي يابد. و براي افزايش روز افزون نيازها در ابعاد مختلف نيز بايد به فنون و كاربردهاي آنان توجه لازم را مبذول داشت.كه مطمئنا يكي از اين فنون كه كاربردهاي فراواني دارد، رايانه و علوم مربوط به آن است كه بسياري از نيازهاي انسان امروزه را برطرف مي سازد. بطوريكه عصر حاضر را عصر فن آوري اطلاعات نام نهاده اند كه البته برنامه ريزي سيستم هاي اطلاعات هميشه وابسته به گسترش برنامه هاي سيستم هاي كامپيوتري بوده است. تغيير نگرش از محصول گرايي به سمت خدمت گرايي، وسيله و هدف را هم زمان تحت تاثير قرار داده است. حال براي بررسي كاملترين عصر به تحولات روي داده در جهان در اعصار مختلف مي پردازيم:سير تحول بشر:جوامع و سير تحولات آنها را مي توان با توجه به شيوه مديريت حاكم بر آنها بصورت ذيل تقسيم كرد: 1) عصر شكار 2) عصر كشاورزي 3) عصر صنعتي 4) عصر فراصنعتي(اطلاعات) آشكار است كه روند تحولات مديريتي، تابعي از نحوه يادگيري و روند كسب معرفت است يادگيري در عصر شكار، در سطح پاييني قرار داشت به اين ترتيب كه روي پديده ها اسم گذاري مي شد تا قابل شناسايي بشوند. در واقع اين عصر را مي توان مرحله ظهور داده ها دانست. سبك مديريت در ايده عصر آمرانه(چاقي) بود. در اين زمان شكار به كمك گرز بود و معرفت كارآموزي به دست مي آمد. اين عصر هزاران سال طول كشيد. بعد از اين مرحله عصر كشاورزي فرا رسيد كه صدها سال دوام يافت. در اين عصر، ساخت و پردازش داده ها تكامل پردا كرد و تركيبي از داده ها ايجاد شد و اين تركيب گسترده تر از مرحله قبل بود. در اين مرحله از تكامل مديريت از حالت چاقي به حالت شلاقي مبدل شد. مديريت شلاقي انعطاف و گستردگي حوزه عملكرد بيشتري نسبت به مديريت چاقي داشت در اين حالت يك متخصص عده اي را اداره مي كرد.براي آموزش و دانش اندوزي، روش پيروي از انسان بزرگ به كار گرفته مي شود و تعداد كمي از افراد با استفاده از شيوه مكتب خانه اي(شيوه غيركارآموزي) آموزش مي ديدند. اين انسان بزرگ يا پبردانا كه معمولا در گروه روشنفكران قرار داشت، همه موضوعات را تفسير مي كرد و فرض بر اين بود كه همه چيز را درك مي كند.در ابتداي قرن نوزدهم برخي از كشورها وارد مرحله اي شدند كه بعدها عصر صنعتي نام گرفت در اين دوران كه يكصد و پنجاه سال طول كشيد نيروي كار و مديريت بر همه چيز چيرگي داشت و عناصر توليد تكامل بيشتري پيدا كردند. توليد اطلاعات نيز رو به فزوني گذاشت، بطوريكه با تلاش بيشتر اطلاعات به دانش ميسر مي شد. به اين ترتيب هم از حجم آن كاسته مي شود هم كارتر مي گشت. به همين دليل كاركنان مجبور بودند، علاوه بر استفاده از نيروي جسماني خود از فكرشان نيز براي انجام كارها بهره بگيرند. در اين عصر ابتدا نظريه مديريت حماري شكل گرفت كه براساس آن براي ايجاد انگيزه در افراد به وعده و وعيد بسنده مي شد. البته اين امر چندان دوامي نداشت و زماني كه كاركنان متوجه مي شدند كه در ازاي كوشش بيشتر بهبود چنداني در وضعشان حاصل نمي شود، ديگر همكامي نمي كردند. تاكيد بر سرپرستي يكي از پيامدها يا تبعات مديريت توام با درد و رنج جسماني كاركنان بود.در اواسط قرن بيستم(دهه 1950) كشورهاي صنعتي به مرحله جديدي پا مي نهادند كه طي آن به جوامعي خدمتگرا تبديل شدند. در اين دوره جاذبه استخدام بيشتر مبتني بر ارائه خدمات بوده ولي اكنون اين كشورها در عصر اطلاعات به سر مي برند، يعني عصري كه در آن حاكميت به كامپيوتر، تكنولوژي ارتباطات و متخصصان و افراد بسيار ماهر تعلق دارد و به جاي تلاش فيزيكي بر لزوم استفاده از قدرت فكر تاكيد مي شود.در عصر صنعتي سرمايه منبع استراتژيك به شمار مي آمد، در حاليكه در عصر اطلاعات، دانش منبع استراتژيك است. صاحبنظران، عمري پنجاه ساله را براي عصر اطلاعات تخمين زده اند. كوتاه شدن فاصله ها به واسطه كاهش زمان برقراري ارتباطات اين امكان را به مدير مي دهد تا از طريق تماس فوري با ساير سازمانها يا كشورها، اطلاعات تجاري را بسيار زود و به موقع دريافت كند و بطور روزافزوني بر نياز وي به تحليلگران و طراحان سيستم افزوده مي شود.طراحي سيستم علاوه بر دانش طراحي، دانشهاي ديگري را نيز مي طلبد: كاربرد كامپيوتر، برنامه نويسي اصول مديريتي(و تجزيه آن) و انتقال اطلاعات، بانك اطلاعاتي و دانش توليد(برحسب نوع صنعت) و اصول حسابدراي و مالي.در عصر اطلاعات ارزش افزوده از طريق تبديل اطلاعات به دانش و همچنين سرعت انتقال آن حاصل مي شود. جريان اصلي اطلاعات مبتني بر اطلاعات است. بنابراين اگر شبكه انتقال اطلاعات سرعت كافي نداشته باشد، ارزش سيستمي كه طراحي مي شود صفر است. اكثريت جامعه در كشورمان صنعتي دست اندركار توليد محصولي بنام اطلاعات مي باشند.انتقال از عصر صنعتي به عصر اطلاعات مستلزم كسب مهارتهاي زيادي است كه بر تكنولوژيهاي جديد مبتني هستند، افراد به جاي متخصص شدن و كار كردن تا پايان عمر در يك زمينه ناچارند كه پيوسته دانش خود را با موقعيت زماني جديد تطبيق دهند