50%تخفیف برای مدت محدود لينک پرداخت و دانلود *پايين مطلب*فرمت فايل:Word (قابل ويرايش و آماده پرينت)تعداد صفحه:21فهرست و توضيحات:پيشگفتاربيان مسئلهمقدمه اهداف پژوهشسمبوليسماز سمبوليسم چه مي دانيم؟ هزار چيز مبهم سمبوليسم پيوسته از فكلمه و انتقاد گريزان و ماهرانه خود را از تشريح و توصيف نجات مي دهد. ورلن مي گفت: سمبوليسم؟ نمي شناسم بعيد نيست يك كلمه آلماني باشد. زيرا ريشه هاي سمبوليسم را بايد در رومانيستم آلمان در فلسفه هگل و شوپنها و در آثار ماقبل را خائليان انگليسي و سوين برن swinburne و بالاخره در سنن عرفاني قرن هجده و نوزدهم هم جستجو كرد. حال آنكه تولد آن به عنوان مكتب ادبي فرانسوي است.تشويش پايان قرندر حوالي 188 درنس جوان ادبي و هنري نوع يحالت روحي پيدا شد. كه زائيده بي آرامي در برابر زندگي و بيزاري از تمدني كهنه و فرسوده بود. اينان كه خود را زنداني دنياي جديد و تبعيدي در دنياي خصمانه و افسونگري مي دانستند قدم از چهارچوب خشك و بي روح شعر پارنانيس فراتر گذاشته و با حساسيت تازه اي هم بر ضد اشعار خشن پانابيني ههها و هم بر ضد قاطعيت فلسفه تحققي و ادبيات رئاليستي و ناكوراليستي عصيان كردند. از همه سو روح عصيان نمودار بود عصيان نسل جوان و يا قسمتي از اين نسل كه در اجتماع زندگي راحتي براي تخويش نمي يافت. اين جوانان از همه روش هاي سياسي و اجتماعي تو فكري و هنري كه ميراث گذشتگان بود منتفر بودند. نيروي نظامي، نظم اخلاقي هنر منظم و با قاعده رمان رئاليستي اينان به فلسفه تحققي همه اين ها در نظرشان باطل و بي اعتبار بود. كلمه Decadent (منحط) نخست به صورت انتقاد به تمام كساني كه از پل ورلن پيروي مي كردند اطلاق شد ولي با وجود اين نفس تازه اي به شعر فرانسه دميد و آن چيزي را كه سمبوليسم ناميد وارد شعر شد.در شكل گيري جريان انحطاط و نيز مكتب سمبوليسم دو كتاب كه شاعران جوان را با پيشگاهان شعر نو آشنا ساخت داراي اهميت خاصي است نخست شاعران نفرين شده اثر ورلن ديگري رمان وارونه اثر ژوريس كارل هويسانس.
تحقیق درباره سمبوليسم
50%تخفیف برای مدت محدود لينک پرداخت و دانلود *پايين مطلب*فرمت فايل:Word (قابل ويرايش و آماده پرينت)تعداد صفحه:21فهرست و توضيحات:پيشگفتاربيان مسئلهمقدمه اهداف پژوهشسمبوليسماز سمبوليسم چه مي دانيم؟ هزار چيز مبهم سمبوليسم پيوسته از فكلمه و انتقاد گريزان و ماهرانه خود را از تشريح و توصيف نجات مي دهد. ورلن مي گفت: سمبوليسم؟ نمي شناسم بعيد نيست يك كلمه آلماني باشد. زيرا ريشه هاي سمبوليسم را بايد در رومانيستم آلمان در فلسفه هگل و شوپنها و در آثار ماقبل را خائليان انگليسي و سوين برن swinburne و بالاخره در سنن عرفاني قرن هجده و نوزدهم هم جستجو كرد. حال آنكه تولد آن به عنوان مكتب ادبي فرانسوي است.تشويش پايان قرندر حوالي 188 درنس جوان ادبي و هنري نوع يحالت روحي پيدا شد. كه زائيده بي آرامي در برابر زندگي و بيزاري از تمدني كهنه و فرسوده بود. اينان كه خود را زنداني دنياي جديد و تبعيدي در دنياي خصمانه و افسونگري مي دانستند قدم از چهارچوب خشك و بي روح شعر پارنانيس فراتر گذاشته و با حساسيت تازه اي هم بر ضد اشعار خشن پانابيني ههها و هم بر ضد قاطعيت فلسفه تحققي و ادبيات رئاليستي و ناكوراليستي عصيان كردند. از همه سو روح عصيان نمودار بود عصيان نسل جوان و يا قسمتي از اين نسل كه در اجتماع زندگي راحتي براي تخويش نمي يافت. اين جوانان از همه روش هاي سياسي و اجتماعي تو فكري و هنري كه ميراث گذشتگان بود منتفر بودند. نيروي نظامي، نظم اخلاقي هنر منظم و با قاعده رمان رئاليستي اينان به فلسفه تحققي همه اين ها در نظرشان باطل و بي اعتبار بود. كلمه Decadent (منحط) نخست به صورت انتقاد به تمام كساني كه از پل ورلن پيروي مي كردند اطلاق شد ولي با وجود اين نفس تازه اي به شعر فرانسه دميد و آن چيزي را كه سمبوليسم ناميد وارد شعر شد.در شكل گيري جريان انحطاط و نيز مكتب سمبوليسم دو كتاب كه شاعران جوان را با پيشگاهان شعر نو آشنا ساخت داراي اهميت خاصي است نخست شاعران نفرين شده اثر ورلن ديگري رمان وارونه اثر ژوريس كارل هويسانس.