فهرست مطالبعنوان صفحهفصل اول: كليات تحقيق1مقدمه 2تعاريف و مفاهيم 2تعاريف مختلف از اقتصاد مقاومتي 4مفهوم اقتصاد مقاومتی 7اقتصاد مقاومتي در نگاه متخصصان 8 فصل دوم: پيشينه و طرح تحقيق 10طرح مسئله 11ضرورت اقتصاد مقاومتي12پیشنیه اقتصاد مقاومتی 14تجربه‌ی اقتصاد مقاومتی در تاریخ معاصر18تفاوت اقتصاد مقاومتی با سایر مقاهیم مشابه 211. اقتصاد مقاومتی و اقتصاد تهاجمي 212. اقتصاد مقاومتی و رياضت اقتصادي 22محورهاي اساسي اقتصاد مقاومتي 241- حمايت ازتوليد ملي 252- سياستهاي اصل 44 قانون اساسي 253- توجه به نخبگان واستفاده ازفناوري نوين 26اقتصاد مقاومتي، تحقق جهاد اقتصادي 27مهمترين اهداف تحقق اقتصاد مقاومتي 271- مهار سوداگري و فساد، گام اول تحقق اقتصاد پايدار 272- مردمي سازي اقتصاد، ارتقاء مقاومت اقتصادي دربرابر تحريمها283- خلاصي از وابستگي به درآمد نفت، مصداق خود اتكايي 284- اولويت بندي شركاي تجاري ايران 285- فرهنگ‌سازي اولويت توليد بر واردات و خريد كالاي داخلي 29اقتصاد مقاومتي و تحريمها 30نقش دولت و مردم در تحقق اقتصاد مقاومتي 321- نقش دولت322- نقش مردم 351-2- مديريت مصرف352-2- قناعت (ساده زيستي ودوري ازتجملات) 353-2- توليد ثروت حلال 364-2- ترجيح مصرف كالاي داخلي بركالاي خارجي 36موانع وچالشهاي پيش روي اقتصاد مقاومتي 36الف) موانع اجرای اقتصاد مقاومتی 36ب) چالشهاي پيش روي اقتصاد مقاومتي 38 فصل سوم: نتيجه گيري و پيشنهادات 40نتيجه گيري و پيشنهادات 41پيشنهاداتي جهت رسيدن به اهداف اقتصاد مقاومتي 42منابع و مآخذ 44 مقدمهبا ظهور انقلاب اسلامي، شكل جديدي ازحكومت در دنيا پديدار شد كه بناي سازگاري با قطب قدرت استكبار را نداشته و به مبارزه با استكبار پرداخت. ظهور چنين حكومتي آن هم درمنطقه خاورميانه كه ازلحاظ اقتصادي و ژئوپليتيكي داراي اهميت بسيار زياد است، باعث شد كه نظام استكبار جهاني با تمام قوا به مبارزه با انقلاب برخيزد. با پايان يافتن جنگ و عدم پيروزي استكبار در زمينه هاي نظامي، تهاجمات به عرصه‌هاي ديگركشيده شد. يكي از اين عرصه‌ها كه خصوصاً در سالهاي اخير با تهاجمات گسترده همراه بوده است، "عرصه اقتصادي" است. بنابراين خود انقلاب اسلامي مكلف به نوآوري و نظريه‌پردازي و الگو‌‌سازي در عرصه‌هاي جديد اقتصادي است. هركشوري كه علم استكبار‌ستيزي را برپاكند، نيازمند چنين الگوهايي است. يكي ازاين مفاهيم "اقتصاد مقاومتي" است. تعاريف و مفاهيمفرهنگ معین، اقتصاد را از نظر لغوی، میانه نگاه داشتن، به اندازه خرج کردن و تعادل در دخل و خرج تعریف می کند و نیز علم اقتصاد را یکی از شاخه های علوم اجتماعی معرفی می کند که مربوط به کیفیت دخل و خرج و چگونگی روابط مالی افراد جامعه با یکدیگر است و همچنین اصول و قوانینی است که به موجب رعایت آنها، رفاه و سعادت جامعه بشری حاصل می گردد.(2)همچنین اقتصاد دانان غربی(اکونومیست ها)، از علم اقتصاد به عنوان منابع محدود برای تامین نیاز ها و خواسته های نا محدود یاد می کنند.