فهرست مطالبعنوان صفحهفصل اول: فرایند روشن سازی پرسشمقدمه. 2بیان مسأله. 5اهداف پژوهش... 7پرسش ها8فرضیه ها8اهمیت و ضرورت پژوهش... 9متغیر ها10 فصل دوم: پیشینه پژوهشبزهکاری یا جرم 12بزهکاری و اهمیت آن در نوجوانان و جوانان 12انواع بزهکاری 13انواع بزهکاران یا مجرمین. 14دیدگاههای مختلف در زمینه علت شناسی جرایم. 15نظریه یادگیری اجتماعی.. 15دیدگاههای شناختی.. 19تحول اخلاقی در مجرمان. 20معنویت، مذهب و هوش معنوی.. 25کارکرد دین از دیدگاه روان شناسان. 26معنویت.. 27هم پوشی بین معنویت و مذهب.. 28دیدیگاه های روانشناسانه به معنویت.. 29دیدگاه انسان گرایی نسبت به معنویت.. 30هوش.. 33اجزای هوش معنوی.. 35تهوش معنوی و مولفه های آن. 37دیدگاه ایمونز. 38دیدگاه نوبل و واگان. 39مهارت های هوش معنوی (SQ ) از دیدگاه سیندی ویگلز ورث.. 39رابرت آمانس... 41هم سویی هوش و تجربه معنوی در توانایی حل مسئله. 42تفاوت فرد دارای هوش معنوی و افراد دیگر. 45فرد بدون هوش معنوی.. 46افراد باهوش معنوی.. 46رشد هوش معنوی.. 50خودآگاهی.. 52هفت گام به سوی هوش معنوی 53اختلال روانی و جرم. 541- اختلال های خلقی :592- روان دردمندی یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی ( APD )643- جایگاه اختلال شخصیت ضد اجتماعی در مقوله اختلالهای شخصیت براساس DSM IV-TR654- توصیف و ضوابط تشخیصی اختلال شخصیت ضد اجتماعی براساس DSM IV-TR655- رابطه اختلال شخصیت ضد اجتماعی با جرم 67هوش و جرم. 71نقش دين و باورهاي مذهبي در بهداشت رواني.. 76مقابله هاي ديني و سلامت رواني.. 80دين ، مذهب و بيماري رواني.. 81هوش معنوی و سلامت روانی.. 84نقش دین و مذهب(اسلام) در پیشگیری از جرم. 85عوامل کاهش دهنده جرم. 88۱)راهکارهای اعتقادی.. 88۲)راهکارهای عبادی.. 90۳)راهکارهای اجتماعی.. 92۴- مجازات (آخرین درمان)93پیشینه تحقیقاتی.. 94ثهوش معنوی.. 94تحقیقات خارجی.. 96بزهکاری.. 97 فصل سوم: روش شناسی پژوهشطرح پژوهش... 101جامعه آماری.. 101حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 101ابزار اندازه گیری.. 102آزمون هوش معنوی.. 104تعاریف عملیاتی.. 105 فصل چهارم: یافته هاآمار توصیفی (توصیف داده ها)107جداول مربوط به سن آزمودنی ها107نمودار توزیع پاسخگویان بر حسب سن. 108سن آزمودنی.. 109جدول مربوط به توزیع پاسخ گویان بر اساس مولفه های هوش معنوی و گرایش به بزهکاری 110جدول و نمودار مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها(دختر،پسر) در مولفه ی شکیبایی 111جدول و نمودار مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها(دختر،پسر) در مولفه ی بخشش 112جدول و نمودار مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها(دختر،پسر) در مولفه ی تجربه معنوی 113جدول مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها(دختر،پسر) در مولفه ی خودآگاهی 114جدول و نمودار مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها(دختر،پسر) در گرایش به بزهکاری 115آمار استنباطی.. 116بررسی فرضیه ی اصلی.. 116بررسی فرضیه های فرعی.. 117 ج فصل پنجم: بحث و نتیجه گیریبحث و نتیجه گیری.. 128محدودیت های پژوهش... 130پیشنهادات پژوهش... 131 منابعالف) منابع فارسی.. 134ب ) منابع لاتین. 137 مقدمه: تمام انسان ها از هرقوم ، قبیله ،نژاد و مذهب و دین عقیده اتفاق نظر دارند که یکی از محوری تریناعمال فردی و اجتماعی ،تربیت و هدایت درست کودکان برای آینده می باشد . اقدامی کهشرط ضروری و انکار ناپذیر رشد و ترقی جامعه ی انسانی تلقی می شود .کودکان و نوجوانانسرمایه های معنوی جامعه می باشند و سلامت روح و جسم آن ها تضمین کننده ی سلامتجامعه در آینده است . بنابراین مسائل آنان از جمله مسائلی است که باید به آن هاتوجه ویژه ای مبذول داشت . بررسی ریشه ای مسائل نوجوانان از آن جمله بزهکاری[1] نوجوانان ،برای رسیدن به یک جامعه ی ایده آل شرطی ضروری است.بزهكارييك پديده بسيار پيچيده اجتماعي است كه در محيط هاي اجتماعي مختلف به شكل هاي متفاوتي ديده ميشود. تعريف بزه و رفتار بزهكارانه در هر جامعه اي توسط قوانين حقوقي و هنجارهاي اجتماعي آن جامعه مشخص ميشود.در بيشتر جوامع بزه به عنوان رفتاري قابل تنبيه از طرف قانون تعريف شده است .در يک تعريف جامع، بزه، عبارت از اقدام به عملی است که برخلاف موازین، مقررات، قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد و لذا اقدام به عملی که برخلاف موازین، مقررات و معیارهای ارزشی فرهنگ هر جامعه باشد، در آن جامعه بزهکاری یا جرم تلقی میشود و کسانی که مرتکب چنین عمل خلافی شوند، مجرم یا بزهکارنامیده میشوند(فرجاد؛1371).در سال های اخیر دین و معنویت به عنوان یکی از عمده ترین متغیرهای موثر بر رفتار و حالات روانی افراد مورد توجه بسیاری از متخصصین علوم رفتاری قرار گرفته است تا جایی که برخی دین و معنویت را عامل اساسی در بهداشت فردی و اجتماعی معرفی کرده اند(سهرابی و سامانی،1380). به نظر می رسد ادیان و مذاهب، آموزه هایی به پیروانشان ارائه می کنند که با توجه به میزان تعهد و عمل به این آموزه ها آنان می توانند در کاهش یا افزایش فشارزایی رویدادهای زندگی و اقرات روانشناختی آنها نقش داشته باشند. گفته می شود که ادیان و مذاهب مختلف از طرق مختلفی تأثیر گذار خواهند بود، در این رابطه عمدتاً به اصل حمایت های اجتماعی و القاء معنی و امیدواری تأکید می شود (بیرشک و همکاران1380).کوئینگ و همکاران (1997) نیز مذهب را عامل مهمی برای کنار آمدن و مقابله با استرس های زندگی می دانند.نقش اعتقادات مذهبی بر اعمال و رفتار انسان معتقد امری انکار ناپذیر است اعتقادات مذهبی در تمامی اعمال و رفتار انسان مومن منعکس شده او را به انجام اوامر الهی ترتیب و از مناهی حضرت یاری باز می دارد.امروزه یکی از روشهای رایج به منظور درمان بزهکاران و اصلاح آنان و پیشگیری از وقوع جرم در بیشتر کشورهای دنیا، شیوه مذهب درمانی است. یکی از بهترین عوامل بازدارنده از ارتکاب که اثر بسیار مهمی دارد عامل مذهب است. زمانی که در جامعه ای نقش مذهب و عوامل معنوی پررنگ میشود بی شک میزان جرم و جنایت نیز کاهش می یابد به گونه ای که در بررسی ها و تحقیقات صورت گرفته مشخص شده است غالب مجرمان افرادی دور شده از دین هستند و در خانواده هایی پرورش یافته اند که ارزشهای معنوی کمرنگ شده و ارزشهای مادی جای آن را گرفته است.اهمیت وضرورت طرح موضوع معنویت و مذهب،به ویژه هوش معنوی[2]،از جهات مختلف در عصر جدید احساس می شود.یکی از این ضرورت ها در عرصه انسان شناسی توجه به بعد معنوی انسان از دیدگاه دانشمندان،به ویژه کارشناسان سازمان بهداشت روانی که اخیرا انسان را موجودی زیستی،روانی،اجتماعی و معنوی تعریف می کند.ضرورت دیگر طرح این موضوع ظهور دوباره کشش معنوی و نیز جستجوی درک روشن تری از ایمان و کاربرد آن در زندگی روزانه (وست،1999،به نقل از شهیدی و شیر افکن،1383.)، هم چنین گستره ی معنویت و مذهب در همه زوایای زندگی انسان و نیز لزوم ارزیابی مجدد نقش مذهب در بهداشت روانی است.( سهرابی،فرامرز؛1385).مفهوم هوش معنوی در ادبیات آکادمیک روان شناسی برای اولین بار در سال 1996 توسط استیونز و بعد در سال 1999 توسط امونز مطرح شد(همان).هوش معنوی ،بیانگر مجموعه از توانایی ،ظرفیت ها و منابع معنوی می باشد که کاربست آنها در زندگی روزانه می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد می شود. (زوهرومارشال،2000؛ ولمن،2001؛ناسل،2004؛کینگ،2007،به نقل از سهرابی،1385).مفهوم هوش معنوی در بردارنده نوعی سازگاری و رفتار حل مسئله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی،اخلاقی،هیجانی،بین فردی و... شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطرافش . دست یابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید.این هوش به فرد دید کلی در مورد زندگی و همه تجارب و رویدادها می دهد و او را قادر می سازد به چهارچوب بندی و تفسیر مجدد تجارب خود پرداخته ،شناخت و معرفت خویش را عمق بخشد(غباری بناب،سلیمی،سلیمانی،نوری مقدم؛1386).سیندی ویگلس ورث،هوش معنوی را به عنوان توانایی برای رفتار کردن همراه با دلسوزی و مهربانی و عقل و خرد با حفظ آرامش درونی و بیرونی بدون توجه به شرایط می داند(سیندی ویگلس ورث،2004).افراد زمانی هوش معنوی را به کار می برند که بخواهند از ظرفیت ها و منابع معنوی برای تصمیم گیری های مهم و اندیشه در موضوعات وجودی یا تلاش در جهت حل مسائل روزانه استفاده کنند(امونز،2000؛زوهر و مارشال،2000 به نقل از سهرابی،1385).پژوهش ها نشان می دهد که برای رسیدن به موفقیت در زندگی،لازم نیست که افراد فقط دارای هوش عمومی بالایی باشند،بلکه آنچه لازم است هوش هیجانی و هوش معنوی بالا است.به ویژه داشتن نمره ی هوش معنوی بالا افرادی را شامل می شود که از حد جسم و ماده فراتر رفته و از منابع معنوی برای حل مسائل استفاده می کنند.(سهرابی،1385). نتابچ پژوهش ها نشان می دهد یکی از بزرگترین انگیزه های گرایش به بزهکاری ضعف یا نبود معنویت و به عبارتی ضعف ایمان است که در منابع اسلامی از این عامل به عنوان عمده ترین و اصلی ترین عامل گرایش به منکرات و انحرافات یاد شده و اعتقاد به قدرت الهی و ایمان کامل به پاداش و کیفر اعمال قوی ترین و مؤثرترین سد و مانع در مقابل انحرافات تلقی شده است از سوی دیگر نیروی ایمان و پرهیزکاری در روح مومن حالتی مقدس ایجاد می کند و نفس اماره و احساسات سرکش را رام و مطیع می سازد و به عبارتی دیگر همچون حصن و حصاری محکم ساکنان خود را از گزند و آسیب تمامی انحرافات و بیماری روحی و مفاسد اخلاقی می کند ( رزاقی ، 1371 ). بیان مسأله:بر پایه نتایج به دست آمده از تحقیقات در زمینهبهداشت روانی و مذهب می توان گفت که مذهب و معنویت دارای اهمیت ویژه ای است که سبب کاهش یافتن احتمال خودکشیگردیده ، از احتمال استفاده از مواد مخدر می کاهد ، باعث کاهش بزهکاری در نوجوانانو جوانان شده ، احتمال بروز طلاق را در خانواده ها کم می کند ، از بروز افسردگی میکاهد ، سبب کاهش سطح اضطراب می گردد و بالاخره سبب افزایش رضایت از محیط خانواده وزناشویی می شود (غباری بناب ، 1374)، لذا می توان استنباط نمود که یکی از روشهای پیشگیری و درمان بیماری های روانی وبزهکاری در سطح جامعه ارزش های مذهبی و معنوی در بین اقشارمختلف جامعه می باشد (میرزمانی ، محمدی ،1380). افراد مذهبی و کسانی که خدا رادر زندگی خود همیشه ناظر و شاهد می دانند ، روح آرامی داشته و عمر آنها طولانی تراست .(ریچارد،1955،به نقل از کریمی1383).در ارتباط بامذهبی بودن و بزهکاری بررسی ها نشان می دهند که رفتار بزهکارانه در افراد مذهبیکمتر از افراد غیر مذهبی است ، برخی از تحقیقات نشان داده است که نگرش های مذهبینمی توانند بزهکار بودن یا بزهکار نبودن را پیش بینی کنند، ولی این رفتارها میتوانند این دو را از یکدیگر تفکیک نمایند(گارتنر،لارسون،آلن،1991به نقل از کریمی1382).هم چنین برخی روانشناسان به رابطه منفی بین تیزهوشی و ارتکاب بزه،جرم و جنایت اشاره می کنند .برخی روانشناسان معتقدند که اغلب مخربین و مجرمین عقب افتادگی هوشی دارند و اینان بیشترازمجرمین با هوش گرفتار می شوند و به زندان می افتند.از دیدگاه سیندی ویگلز ورث هوش معنوی به عنوان توانایی رفتار کردن با دلسوزی و دانایی در حین آرامش درونی و بیرونی صرف نظر از پیشامد ها و رویدادها می باشد.بدین معنی که ما می توانیم با هوش معنوی صلح آمیز حتی تحت بزرگترین فشار ها باقی بمانیم(عبداله زاده و همکاران 1388).زوهر و مارشال (2000 ) نیز بر آن اند که تجربه های معنوی ،بینشی ژرف پدید می آورد که چشم انداز هایی نو و تازه به زندگی باز می کند.این بینش و چشم انداز تازه شخص را قادر می سازد که از عهده کارها به خوبی برآید و به گونه ئی خلاق راه حل هایی تازه برای مسائل زندگی خود برگزیند(صمدی،پروین؛1385).در سوی دیگر بررسيهايجرمشناسينشانميدهدكههرمعلوليعلتيداردوهيچچيزبهخوديخودبهوجودنميآيد. بنابراينهرجرميهمدارايعلتهايسازندهاياستكه،برافرادجامعهاثرميگذاردوآنانرابهسويناسازگاريوناهنجاريسوقميدهد. پيامداينسوق دادنها،ارتكاببزهاست(ستوده؛1383؛142).حال با توجه به اینکه کارشناسان سازمان بهداشت روانی که اخیرا انسان را موجودی زیستی،روانی،اجتماعی و معنوی تعریف کرده اند و هم چنین با توجه به گستره ی معنویت و مذهب در همه زوایای زندگی انسان و نقش آن در شکل گیری رفتار آدمی(سهرابی،فرامرز؛1385)،و نیز با توجه به اینکه بزهکاری معلول عوامل متعددی از جمله هوش و معنویت است، حال این سوال به وجود می آید که آیا پدیده هوش معنوی با گرایش به بزهکاری مرتبط است؟در این رابطه این پرسش در ذهن شکل می گیرد که آیا بالا بودن هوش معنوی موجب کاهش گرایش به بزهکاری می شود یا خیر؟ اهداف پژوهش:هدف اصلی:بررسی رابطه هوش معنوی و گرایش به بزهکاری نوجوانان شهر قماهداف فرعی:1- بررسی و مقایسه میزان هوش معنوی دانش آموزان نوجوان دختر و پسر2- بررسی و مقایسه میزان گرایش به بزهکاری دانش آموزان نوجوان دختر و پسر3- بررسی رابطه هوش معنوی و گرایش به بزهکاری در دو جنس4- پیش بینی میزان گرایش به بزهکاری بر اساس مولفه های هوش معنوی(خود آگاهی متعالی ، تحارب معنوی ،شکیبایی و بخشش ) پرسش ها:پرسش اصلی:آیا بین هوش معنوی با گرایش به بزهکاری رابطه وجود دارد؟پرسش های فرعی:1- آیا هوش معنوی دختران و پسران متفاوت است؟2- آیا گرایش به بزهکاری در دختران و پسران متفاوت است؟3- آیا هر چه خود آگاهی متعالی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود؟4- آیا هر چه تجارب معنوی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود؟5- آیا هر چه شکیبایی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود؟6- آیا هر چه بخشش(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود؟ فرضیه ها:فرضیه اصلی:بین هوش معنوی با گرایش به بزهکاری رابطه وجود دارد.فرضیه های فرعی:1- هوش معنوی دختران و پسران متفاوت است.2- گرایش به بزهکاری دردختران و پسران متفاوت است.3- هر چه خود آگاهی متعالی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود.4- هر چه تجارب معنوی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود.5- هر چه شکیبایی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود.6- هر چه بخشش(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود. اهمیت و ضرورت پژوهش:بزهکاری نوجوانان به عنوان یک رفتار غیر معمول از اشکالانحرافات اجتماعی است و به خاطر نقش مؤثر جوانان در آینده ی جامعه، از اهمیت بالاییبر خوردار است.به همین دلیل توجه محققین(جامعه شناسان، جرم شناسان و روان شناسان(را به خود جلب کرده است . در جامعه ایران رفتارهایی از قبیل دزدی، خشونت علیهافراد، تخریب، اعتیاد،و انحرافات جنسی، بزهکاری هایی اند که از نوجوانان گزارش شدهاست و هر سال بر تعداد این بزهکاری ها افزوده می شود. [1] . Deliquency2-spiritual Quotient
مقاله رابطه بین هوش معنوی با گرایش به بزهکاری
فهرست مطالبعنوان صفحهفصل اول: فرایند روشن سازی پرسشمقدمه. 2بیان مسأله. 5اهداف پژوهش... 7پرسش ها8فرضیه ها8اهمیت و ضرورت پژوهش... 9متغیر ها10 فصل دوم: پیشینه پژوهشبزهکاری یا جرم 12بزهکاری و اهمیت آن در نوجوانان و جوانان 12انواع بزهکاری 13انواع بزهکاران یا مجرمین. 14دیدگاههای مختلف در زمینه علت شناسی جرایم. 15نظریه یادگیری اجتماعی.. 15دیدگاههای شناختی.. 19تحول اخلاقی در مجرمان. 20معنویت، مذهب و هوش معنوی.. 25کارکرد دین از دیدگاه روان شناسان. 26معنویت.. 27هم پوشی بین معنویت و مذهب.. 28دیدیگاه های روانشناسانه به معنویت.. 29دیدگاه انسان گرایی نسبت به معنویت.. 30هوش.. 33اجزای هوش معنوی.. 35تهوش معنوی و مولفه های آن. 37دیدگاه ایمونز. 38دیدگاه نوبل و واگان. 39مهارت های هوش معنوی (SQ ) از دیدگاه سیندی ویگلز ورث.. 39رابرت آمانس... 41هم سویی هوش و تجربه معنوی در توانایی حل مسئله. 42تفاوت فرد دارای هوش معنوی و افراد دیگر. 45فرد بدون هوش معنوی.. 46افراد باهوش معنوی.. 46رشد هوش معنوی.. 50خودآگاهی.. 52هفت گام به سوی هوش معنوی 53اختلال روانی و جرم. 541- اختلال های خلقی :592- روان دردمندی یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی ( APD )643- جایگاه اختلال شخصیت ضد اجتماعی در مقوله اختلالهای شخصیت براساس DSM IV-TR654- توصیف و ضوابط تشخیصی اختلال شخصیت ضد اجتماعی براساس DSM IV-TR655- رابطه اختلال شخصیت ضد اجتماعی با جرم 67هوش و جرم. 71نقش دين و باورهاي مذهبي در بهداشت رواني.. 76مقابله هاي ديني و سلامت رواني.. 80دين ، مذهب و بيماري رواني.. 81هوش معنوی و سلامت روانی.. 84نقش دین و مذهب(اسلام) در پیشگیری از جرم. 85عوامل کاهش دهنده جرم. 88۱)راهکارهای اعتقادی.. 88۲)راهکارهای عبادی.. 90۳)راهکارهای اجتماعی.. 92۴- مجازات (آخرین درمان)93پیشینه تحقیقاتی.. 94ثهوش معنوی.. 94تحقیقات خارجی.. 96بزهکاری.. 97 فصل سوم: روش شناسی پژوهشطرح پژوهش... 101جامعه آماری.. 101حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 101ابزار اندازه گیری.. 102آزمون هوش معنوی.. 104تعاریف عملیاتی.. 105 فصل چهارم: یافته هاآمار توصیفی (توصیف داده ها)107جداول مربوط به سن آزمودنی ها107نمودار توزیع پاسخگویان بر حسب سن. 108سن آزمودنی.. 109جدول مربوط به توزیع پاسخ گویان بر اساس مولفه های هوش معنوی و گرایش به بزهکاری 110جدول و نمودار مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها(دختر،پسر) در مولفه ی شکیبایی 111جدول و نمودار مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها(دختر،پسر) در مولفه ی بخشش 112جدول و نمودار مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها(دختر،پسر) در مولفه ی تجربه معنوی 113جدول مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها(دختر،پسر) در مولفه ی خودآگاهی 114جدول و نمودار مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها(دختر،پسر) در گرایش به بزهکاری 115آمار استنباطی.. 116بررسی فرضیه ی اصلی.. 116بررسی فرضیه های فرعی.. 117 ج فصل پنجم: بحث و نتیجه گیریبحث و نتیجه گیری.. 128محدودیت های پژوهش... 130پیشنهادات پژوهش... 131 منابعالف) منابع فارسی.. 134ب ) منابع لاتین. 137 مقدمه: تمام انسان ها از هرقوم ، قبیله ،نژاد و مذهب و دین عقیده اتفاق نظر دارند که یکی از محوری تریناعمال فردی و اجتماعی ،تربیت و هدایت درست کودکان برای آینده می باشد . اقدامی کهشرط ضروری و انکار ناپذیر رشد و ترقی جامعه ی انسانی تلقی می شود .کودکان و نوجوانانسرمایه های معنوی جامعه می باشند و سلامت روح و جسم آن ها تضمین کننده ی سلامتجامعه در آینده است . بنابراین مسائل آنان از جمله مسائلی است که باید به آن هاتوجه ویژه ای مبذول داشت . بررسی ریشه ای مسائل نوجوانان از آن جمله بزهکاری[1] نوجوانان ،برای رسیدن به یک جامعه ی ایده آل شرطی ضروری است.بزهكارييك پديده بسيار پيچيده اجتماعي است كه در محيط هاي اجتماعي مختلف به شكل هاي متفاوتي ديده ميشود. تعريف بزه و رفتار بزهكارانه در هر جامعه اي توسط قوانين حقوقي و هنجارهاي اجتماعي آن جامعه مشخص ميشود.در بيشتر جوامع بزه به عنوان رفتاري قابل تنبيه از طرف قانون تعريف شده است .در يک تعريف جامع، بزه، عبارت از اقدام به عملی است که برخلاف موازین، مقررات، قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد و لذا اقدام به عملی که برخلاف موازین، مقررات و معیارهای ارزشی فرهنگ هر جامعه باشد، در آن جامعه بزهکاری یا جرم تلقی میشود و کسانی که مرتکب چنین عمل خلافی شوند، مجرم یا بزهکارنامیده میشوند(فرجاد؛1371).در سال های اخیر دین و معنویت به عنوان یکی از عمده ترین متغیرهای موثر بر رفتار و حالات روانی افراد مورد توجه بسیاری از متخصصین علوم رفتاری قرار گرفته است تا جایی که برخی دین و معنویت را عامل اساسی در بهداشت فردی و اجتماعی معرفی کرده اند(سهرابی و سامانی،1380). به نظر می رسد ادیان و مذاهب، آموزه هایی به پیروانشان ارائه می کنند که با توجه به میزان تعهد و عمل به این آموزه ها آنان می توانند در کاهش یا افزایش فشارزایی رویدادهای زندگی و اقرات روانشناختی آنها نقش داشته باشند. گفته می شود که ادیان و مذاهب مختلف از طرق مختلفی تأثیر گذار خواهند بود، در این رابطه عمدتاً به اصل حمایت های اجتماعی و القاء معنی و امیدواری تأکید می شود (بیرشک و همکاران1380).کوئینگ و همکاران (1997) نیز مذهب را عامل مهمی برای کنار آمدن و مقابله با استرس های زندگی می دانند.نقش اعتقادات مذهبی بر اعمال و رفتار انسان معتقد امری انکار ناپذیر است اعتقادات مذهبی در تمامی اعمال و رفتار انسان مومن منعکس شده او را به انجام اوامر الهی ترتیب و از مناهی حضرت یاری باز می دارد.امروزه یکی از روشهای رایج به منظور درمان بزهکاران و اصلاح آنان و پیشگیری از وقوع جرم در بیشتر کشورهای دنیا، شیوه مذهب درمانی است. یکی از بهترین عوامل بازدارنده از ارتکاب که اثر بسیار مهمی دارد عامل مذهب است. زمانی که در جامعه ای نقش مذهب و عوامل معنوی پررنگ میشود بی شک میزان جرم و جنایت نیز کاهش می یابد به گونه ای که در بررسی ها و تحقیقات صورت گرفته مشخص شده است غالب مجرمان افرادی دور شده از دین هستند و در خانواده هایی پرورش یافته اند که ارزشهای معنوی کمرنگ شده و ارزشهای مادی جای آن را گرفته است.اهمیت وضرورت طرح موضوع معنویت و مذهب،به ویژه هوش معنوی[2]،از جهات مختلف در عصر جدید احساس می شود.یکی از این ضرورت ها در عرصه انسان شناسی توجه به بعد معنوی انسان از دیدگاه دانشمندان،به ویژه کارشناسان سازمان بهداشت روانی که اخیرا انسان را موجودی زیستی،روانی،اجتماعی و معنوی تعریف می کند.ضرورت دیگر طرح این موضوع ظهور دوباره کشش معنوی و نیز جستجوی درک روشن تری از ایمان و کاربرد آن در زندگی روزانه (وست،1999،به نقل از شهیدی و شیر افکن،1383.)، هم چنین گستره ی معنویت و مذهب در همه زوایای زندگی انسان و نیز لزوم ارزیابی مجدد نقش مذهب در بهداشت روانی است.( سهرابی،فرامرز؛1385).مفهوم هوش معنوی در ادبیات آکادمیک روان شناسی برای اولین بار در سال 1996 توسط استیونز و بعد در سال 1999 توسط امونز مطرح شد(همان).هوش معنوی ،بیانگر مجموعه از توانایی ،ظرفیت ها و منابع معنوی می باشد که کاربست آنها در زندگی روزانه می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد می شود. (زوهرومارشال،2000؛ ولمن،2001؛ناسل،2004؛کینگ،2007،به نقل از سهرابی،1385).مفهوم هوش معنوی در بردارنده نوعی سازگاری و رفتار حل مسئله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی،اخلاقی،هیجانی،بین فردی و... شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطرافش . دست یابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید.این هوش به فرد دید کلی در مورد زندگی و همه تجارب و رویدادها می دهد و او را قادر می سازد به چهارچوب بندی و تفسیر مجدد تجارب خود پرداخته ،شناخت و معرفت خویش را عمق بخشد(غباری بناب،سلیمی،سلیمانی،نوری مقدم؛1386).سیندی ویگلس ورث،هوش معنوی را به عنوان توانایی برای رفتار کردن همراه با دلسوزی و مهربانی و عقل و خرد با حفظ آرامش درونی و بیرونی بدون توجه به شرایط می داند(سیندی ویگلس ورث،2004).افراد زمانی هوش معنوی را به کار می برند که بخواهند از ظرفیت ها و منابع معنوی برای تصمیم گیری های مهم و اندیشه در موضوعات وجودی یا تلاش در جهت حل مسائل روزانه استفاده کنند(امونز،2000؛زوهر و مارشال،2000 به نقل از سهرابی،1385).پژوهش ها نشان می دهد که برای رسیدن به موفقیت در زندگی،لازم نیست که افراد فقط دارای هوش عمومی بالایی باشند،بلکه آنچه لازم است هوش هیجانی و هوش معنوی بالا است.به ویژه داشتن نمره ی هوش معنوی بالا افرادی را شامل می شود که از حد جسم و ماده فراتر رفته و از منابع معنوی برای حل مسائل استفاده می کنند.(سهرابی،1385). نتابچ پژوهش ها نشان می دهد یکی از بزرگترین انگیزه های گرایش به بزهکاری ضعف یا نبود معنویت و به عبارتی ضعف ایمان است که در منابع اسلامی از این عامل به عنوان عمده ترین و اصلی ترین عامل گرایش به منکرات و انحرافات یاد شده و اعتقاد به قدرت الهی و ایمان کامل به پاداش و کیفر اعمال قوی ترین و مؤثرترین سد و مانع در مقابل انحرافات تلقی شده است از سوی دیگر نیروی ایمان و پرهیزکاری در روح مومن حالتی مقدس ایجاد می کند و نفس اماره و احساسات سرکش را رام و مطیع می سازد و به عبارتی دیگر همچون حصن و حصاری محکم ساکنان خود را از گزند و آسیب تمامی انحرافات و بیماری روحی و مفاسد اخلاقی می کند ( رزاقی ، 1371 ). بیان مسأله:بر پایه نتایج به دست آمده از تحقیقات در زمینهبهداشت روانی و مذهب می توان گفت که مذهب و معنویت دارای اهمیت ویژه ای است که سبب کاهش یافتن احتمال خودکشیگردیده ، از احتمال استفاده از مواد مخدر می کاهد ، باعث کاهش بزهکاری در نوجوانانو جوانان شده ، احتمال بروز طلاق را در خانواده ها کم می کند ، از بروز افسردگی میکاهد ، سبب کاهش سطح اضطراب می گردد و بالاخره سبب افزایش رضایت از محیط خانواده وزناشویی می شود (غباری بناب ، 1374)، لذا می توان استنباط نمود که یکی از روشهای پیشگیری و درمان بیماری های روانی وبزهکاری در سطح جامعه ارزش های مذهبی و معنوی در بین اقشارمختلف جامعه می باشد (میرزمانی ، محمدی ،1380). افراد مذهبی و کسانی که خدا رادر زندگی خود همیشه ناظر و شاهد می دانند ، روح آرامی داشته و عمر آنها طولانی تراست .(ریچارد،1955،به نقل از کریمی1383).در ارتباط بامذهبی بودن و بزهکاری بررسی ها نشان می دهند که رفتار بزهکارانه در افراد مذهبیکمتر از افراد غیر مذهبی است ، برخی از تحقیقات نشان داده است که نگرش های مذهبینمی توانند بزهکار بودن یا بزهکار نبودن را پیش بینی کنند، ولی این رفتارها میتوانند این دو را از یکدیگر تفکیک نمایند(گارتنر،لارسون،آلن،1991به نقل از کریمی1382).هم چنین برخی روانشناسان به رابطه منفی بین تیزهوشی و ارتکاب بزه،جرم و جنایت اشاره می کنند .برخی روانشناسان معتقدند که اغلب مخربین و مجرمین عقب افتادگی هوشی دارند و اینان بیشترازمجرمین با هوش گرفتار می شوند و به زندان می افتند.از دیدگاه سیندی ویگلز ورث هوش معنوی به عنوان توانایی رفتار کردن با دلسوزی و دانایی در حین آرامش درونی و بیرونی صرف نظر از پیشامد ها و رویدادها می باشد.بدین معنی که ما می توانیم با هوش معنوی صلح آمیز حتی تحت بزرگترین فشار ها باقی بمانیم(عبداله زاده و همکاران 1388).زوهر و مارشال (2000 ) نیز بر آن اند که تجربه های معنوی ،بینشی ژرف پدید می آورد که چشم انداز هایی نو و تازه به زندگی باز می کند.این بینش و چشم انداز تازه شخص را قادر می سازد که از عهده کارها به خوبی برآید و به گونه ئی خلاق راه حل هایی تازه برای مسائل زندگی خود برگزیند(صمدی،پروین؛1385).در سوی دیگر بررسيهايجرمشناسينشانميدهدكههرمعلوليعلتيداردوهيچچيزبهخوديخودبهوجودنميآيد. بنابراينهرجرميهمدارايعلتهايسازندهاياستكه،برافرادجامعهاثرميگذاردوآنانرابهسويناسازگاريوناهنجاريسوقميدهد. پيامداينسوق دادنها،ارتكاببزهاست(ستوده؛1383؛142).حال با توجه به اینکه کارشناسان سازمان بهداشت روانی که اخیرا انسان را موجودی زیستی،روانی،اجتماعی و معنوی تعریف کرده اند و هم چنین با توجه به گستره ی معنویت و مذهب در همه زوایای زندگی انسان و نقش آن در شکل گیری رفتار آدمی(سهرابی،فرامرز؛1385)،و نیز با توجه به اینکه بزهکاری معلول عوامل متعددی از جمله هوش و معنویت است، حال این سوال به وجود می آید که آیا پدیده هوش معنوی با گرایش به بزهکاری مرتبط است؟در این رابطه این پرسش در ذهن شکل می گیرد که آیا بالا بودن هوش معنوی موجب کاهش گرایش به بزهکاری می شود یا خیر؟ اهداف پژوهش:هدف اصلی:بررسی رابطه هوش معنوی و گرایش به بزهکاری نوجوانان شهر قماهداف فرعی:1- بررسی و مقایسه میزان هوش معنوی دانش آموزان نوجوان دختر و پسر2- بررسی و مقایسه میزان گرایش به بزهکاری دانش آموزان نوجوان دختر و پسر3- بررسی رابطه هوش معنوی و گرایش به بزهکاری در دو جنس4- پیش بینی میزان گرایش به بزهکاری بر اساس مولفه های هوش معنوی(خود آگاهی متعالی ، تحارب معنوی ،شکیبایی و بخشش ) پرسش ها:پرسش اصلی:آیا بین هوش معنوی با گرایش به بزهکاری رابطه وجود دارد؟پرسش های فرعی:1- آیا هوش معنوی دختران و پسران متفاوت است؟2- آیا گرایش به بزهکاری در دختران و پسران متفاوت است؟3- آیا هر چه خود آگاهی متعالی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود؟4- آیا هر چه تجارب معنوی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود؟5- آیا هر چه شکیبایی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود؟6- آیا هر چه بخشش(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود؟ فرضیه ها:فرضیه اصلی:بین هوش معنوی با گرایش به بزهکاری رابطه وجود دارد.فرضیه های فرعی:1- هوش معنوی دختران و پسران متفاوت است.2- گرایش به بزهکاری دردختران و پسران متفاوت است.3- هر چه خود آگاهی متعالی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود.4- هر چه تجارب معنوی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود.5- هر چه شکیبایی(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود.6- هر چه بخشش(مولفه ی هوش معنوی) بالاتر باشد گرایش به بزهکاری کمتر می شود. اهمیت و ضرورت پژوهش:بزهکاری نوجوانان به عنوان یک رفتار غیر معمول از اشکالانحرافات اجتماعی است و به خاطر نقش مؤثر جوانان در آینده ی جامعه، از اهمیت بالاییبر خوردار است.به همین دلیل توجه محققین(جامعه شناسان، جرم شناسان و روان شناسان(را به خود جلب کرده است . در جامعه ایران رفتارهایی از قبیل دزدی، خشونت علیهافراد، تخریب، اعتیاد،و انحرافات جنسی، بزهکاری هایی اند که از نوجوانان گزارش شدهاست و هر سال بر تعداد این بزهکاری ها افزوده می شود. [1] . Deliquency2-spiritual Quotient