فایل در فرمت doc در 23 صفحهچکیدهباتوجه به نوآوریها و دگرگونیهای بوقوع پيوسته و درحال اجرا در جهان حاضر، سازمانهای موفق بشكل فعال ظاهر شده و تدابیر خاصی را برای استفاده از کلیه ظرفیتهای خود اتخاذ کردهاند. درجهان امروز توجه به نیروی انسانی متاثر از اطلاعات وارتباطات به عنوان محور تحول وعنصر اساسی هر سازمان، بیش از پیش نمود يافته و اندیشه توانمندکردن، برانگیختن و مشارکت این عامل یکی از برنامههای راهبردی و حیاتی مدیریت هر مجموعه تلقی میگردد. علیرغم مطالعات بسیار و نظریههای گوناگون ارايه شده در خصوص روحیه، انگيزه و انگيزش و اثرگذاري آن بر سطح کارايی انسانها، متاسفانه در عمل، استفاده صحيحي از يافتههاي علمي موجود در اين حوزه نشده و اکثر کارکنان خصوصا كاركنان مشغول به فعاليت در بخش عمومی و عملياتي، نیازها و خواستههای خود را سرکوب شده انگاشته و از روحیهای ضعیف برخوردار بوده و با پيامدهاي رفتاري و عاطفي نظير پرخاشگری، خمودگی، سستی، كمكاري و اهمال در وظايف و غيره از خود نشان ميدهند. از این رو بررسی جایگاه نظام انگیزشی و پاداش دهی در سازمان دارای اهمیت خواهد بود. روش انجام این تحقیق به صورت اسنادی و مطالعه کتابخانه ای است. باتوجه به مطالعات صورت پذيرفته در سازمانهاي گوناگون ملاحظه ميگردد كه سامانه ارايه پاداشهاي مادي و معنوي را ميتوان براساس سبك مديريت كلاسيك يا مشاركتي، با دو زاويه ديد متفاوت مورد بررسي قرار داد. در سازمانهاي ديوانسالار، پاداشها عموما گرايشات مادي و پرداختي دارند درحالي كه در سازمانهاي مشاركت طلب، پاداشها از رويكردهاي ارايه و حالت ارتقايي و انتصابي برخوردارند. در اين دسته از سازمانها، نوعي تناسب بين موقعيت ارايه پاداش با نوع پاداشهاي ارايه شده كاملا مشهود بوده و نظام ارايه پاداش با ساير نظامهاي جبران خدمات، ارتقا و انتصاب، سنجش عملكرد و غيره مرتبط ميباشد.
فایل در فرمت doc در 23 صفحهچکیدهباتوجه به نوآوریها و دگرگونیهای بوقوع پيوسته و درحال اجرا در جهان حاضر، سازمانهای موفق بشكل فعال ظاهر شده و تدابیر خاصی را برای استفاده از کلیه ظرفیتهای خود اتخاذ کردهاند. درجهان امروز توجه به نیروی انسانی متاثر از اطلاعات وارتباطات به عنوان محور تحول وعنصر اساسی هر سازمان، بیش از پیش نمود يافته و اندیشه توانمندکردن، برانگیختن و مشارکت این عامل یکی از برنامههای راهبردی و حیاتی مدیریت هر مجموعه تلقی میگردد. علیرغم مطالعات بسیار و نظریههای گوناگون ارايه شده در خصوص روحیه، انگيزه و انگيزش و اثرگذاري آن بر سطح کارايی انسانها، متاسفانه در عمل، استفاده صحيحي از يافتههاي علمي موجود در اين حوزه نشده و اکثر کارکنان خصوصا كاركنان مشغول به فعاليت در بخش عمومی و عملياتي، نیازها و خواستههای خود را سرکوب شده انگاشته و از روحیهای ضعیف برخوردار بوده و با پيامدهاي رفتاري و عاطفي نظير پرخاشگری، خمودگی، سستی، كمكاري و اهمال در وظايف و غيره از خود نشان ميدهند. از این رو بررسی جایگاه نظام انگیزشی و پاداش دهی در سازمان دارای اهمیت خواهد بود. روش انجام این تحقیق به صورت اسنادی و مطالعه کتابخانه ای است. باتوجه به مطالعات صورت پذيرفته در سازمانهاي گوناگون ملاحظه ميگردد كه سامانه ارايه پاداشهاي مادي و معنوي را ميتوان براساس سبك مديريت كلاسيك يا مشاركتي، با دو زاويه ديد متفاوت مورد بررسي قرار داد. در سازمانهاي ديوانسالار، پاداشها عموما گرايشات مادي و پرداختي دارند درحالي كه در سازمانهاي مشاركت طلب، پاداشها از رويكردهاي ارايه و حالت ارتقايي و انتصابي برخوردارند. در اين دسته از سازمانها، نوعي تناسب بين موقعيت ارايه پاداش با نوع پاداشهاي ارايه شده كاملا مشهود بوده و نظام ارايه پاداش با ساير نظامهاي جبران خدمات، ارتقا و انتصاب، سنجش عملكرد و غيره مرتبط ميباشد.