فهرست مطالبعنوان صفحهمقدمه. 1تحقيقات انجام شده در مورد تشويق در خارج از کشور. 4تحقيقات انجام شده در ايران.. 7انواع تقويت... 10راههاي مؤثر تشويق.. 12اثرات تشويق.. 12ريشه رواني تشويق.. 13صورتهاي عملي تشويق.. 14چرا تشويق مي کنيم؟ 17چه چيزي را تشويق کنيم؟. 18دوران تشويق.. 19راسل مي گويد.. 20حد و اندازه تشويق.. 20اهميت تشويق.. 21شرايط مناسب تشويق.. 22جلوه هاي مختلف تشويق.. 25زيانهاي تشويق.. 28انتظارات والدين از فرزندان.. 29وظيفه مربي در امر آموزش... 30بحث و نتيجه گيري.. 32پيشنهاداتي در مورد تشويق به معلمان مدارس ابتدايي.. 37پيشنهادات کلي در مورد تشويق.. 38فهرست منابع و مأخذ.. 40واژه نامه. 42جمقدمه:در قرون وسطي بر تنبيه به عنوان عامل پر اهميت در آموزش مي نگريستند ولي به تشويق توجهي نداشتند. اسلام و نظريه پردازان مسلمان در مسئله تشويق به دو عامل تشويق بيروني و تشويق دروني توجه کرده اند. مي توان گفت ديدگاه سنتی به عامل بيروني تشويق متکي بودند. ولي در عصر حاضر به عامل بيروني تشويق متکي بوده اند. و بعضي ديگر عامل دروني تشويق را مهم شمرده اند. طرفداران عامل بيروني تشويق (تقويت) را مي پذيرند.طرفداران عامل دروني تشويق (فعاليت و خودسازي) را مبنا قرار داده اند.از نيمه دوم قرن پنجم در يونان شاهد نگرشي جديد در قلمرو تعليم و تربيت هستم. فيلسوفان چون سقراط و افلاطون و ارسطو را مي توان پايه گذاران آن تلقي کرد. از اين ديدگاه هدف تعليم و تربيت، ارتقاء کودک به درجاتي از خصلتهاي انساني است که پاکي و تعهد اخلاقي در رأس آن قرار دارد.و تنبيه به منظور آگاه کردن کودک است. از قرن چهارم ميلادي به بعد کليساي مسيحي امر آموزش و پرورش را در اختيار گرفت.در آن زمان حضور جدي کليساي مسيحي در امر آموزش و پرورش به کلي اهداف مفاهيمي چون تشويق و تنبيه را نسبت به قرون قبل دگرگون نمود و نوعي وحشت و ارعاب را در آموزش و پرورش حاکم گردانيد.اسلام (آستانه قرن هفتم ميلادي) به مسئله تشويق و تنبيه توجه ويژه دارد. جاي جاي قرآن پر از تمثيلاتي در باره تشويق و تنبيه است. ديدگاه اسلام در زمينه تشويق و تنبيه در آيات قرآن و روايات منعکس است.چنانچه در قرآن مي گويد:«فانما يسرناه بلسانک لتبشر به المتقين و تنذر به قوماً لدا»[1]ما حقايق قرآن را سهل و آسان به زبان تو آورديم تا اهل تقوي را بشارت دهي و معاندان لجوج را بترساني. (مريم،57)و همچنين مي فرمايد:اي پيامبر به کساني که ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند بشارت بده که جايگاه آنان در قيامت باغستانهايي است که شهرهاي آب در آن جاري است.[2]در کليه اين پيامهاي تربيتي انسان ساز با بشارتها و نويدهاي تعيين کننده و ترس از دنياي باقي به هدايت انسانها و تشويق و راهنمايي آنان پرداخته است. آيات اين پيامهاي تربيتي انسان و تشويق و راهنمايي آنان پرداخته است.آيات بيشماري در قرآن وجود دارد. که استفاده از تشويق و تنبيه را براي تغيير رفتار توصيه ميکند. يا عملاً کاربرد آن را بيان مي کند. قرآن تنها بر ترساندن يا تشويق کردن تکيه نمي کند. بلکه بر آميزهاي از اين دو روش يعني ترس از عذاب و اميدواري به رحمت خداوند تکيه دارد.به طور کلي روايات تربيتي گوياي آن است که دين اسلام در اين باره جنبه افراط و تفريط در بر ندارد، تنبيه در موارد خاص و تشويق در حد بهينه مطرح مي گردد. عاليترين شکل تربيت اسلامي در گفتار و کردار حضرت علي (ع) مجسم است. چنانکه مي فرمايند:خدايا من تو را مي پرستم نه به خاطر بهشت و جهنم . از نظر حضرت علي (ع) مسئله بهشت و دوزخ يا تشويق يا تنبيه مطرح نيست ، بلکه آنچه بايد انجام گيرد او انجام دهد. (شريعتمداري ، 1370)در نيمه دوم قرن 18 با مشاهده آموزشگاههاي پستالوزي بازديدکنندگان دريافتند که کار مدرسه مي تواند بر دوستي معلم و شاگرد و بر دلبستگي و خودکاري آنان استوار باشد و به شلاق نياز نميباشد .مي توان گفت در قرن 18 از تشويقهاي مادي به صورت گوناگون استفاده مي شود. بعضي از مربيان در مؤسسه تربيتي خود مسئوليت مجازاتها و پاداشها را به دانش آموزان واگذار مي کنند. از تشويقهاي رايج آن زمان مي توان، از تشويق نامه معلم براي دانش آموزان، ثبت نام افراد به عنوان بهترين پاداش و تابلو افتخارات و کمک هزينه تحصيلي نام برد. (نقيب زاده ، 1373)اسکير مبتکر آموزش برنامه اي است ، روش آموزش برنامه اي يک روش آموزش فعال فردي است که به يادگيرنده امکان يادگيري انفرادي داده مي شود. در آموزش برنامه اي، از روش تقويت مثبت استفاده مي شود. و هيچگونه اثر تنبيهي ندارد. تقويت، به فرايندي گفته مي شود:که در آن رفتار با پيامد مطلوبي دنبال مي شود. و در نتيجه رفتار نيرومند مي گردد. روش تقويت مثبت در زندگي روزانه به مقياس وسيع به کار بسته مي شود. افراد همواره از طريق ستايش و تمجيد جايزه ، پاداش و جزء اينها به نيرومند ساختن رفتار ديگران مي پردازند. اسکنر بر خلاف تقويت مثبت به تقويت منفي اعتماد ندارد و آن را از بين مي برد. (سيف، 1373) تحقيقات انجام شده در مورد تشويق در خارج از کشور:در مورد تأثير تشويق در يادگيري و رفتار دانش آموزان پژوهشهايي انجام گرفته است. و پژوهشگراني چون داليزه[3] و آنجلينو[4] و مچ [5] (1991) پژوهشهايي انجام داده اند (فرندس ، 1976) اين پژوهش در سه کلاس چهارم انجام پذيرفت. به اين ترتيب که در يکي از کلاسها پيشرفت دانش آموزان مورد هيچگونه تشويق قرار نگرفت.در کلاس ديگر براي مدت ده روز پيشرفت دانش آموز مورد تشويق قرار گرفت و به آنها جايزه داده شد. و در سومين کلاس دانش آموزان به خاطر پيشرفتشان به مدت 20 روز مورد تشويق قرار گرفتند. در آزموني که به عمل آمد مشاهده شد که ميانگين سه کلاس با ميزان تشويق که از آنها به عمل آورده بود ارتباط داشت به اين ترتيب که ميانگين نمرات گروه اول 64/10 ؛ ميانگين گروه دوم 04/18؛ و ميانگين گروه سوم 72/20 ؛ بوده اين آزمايش به خوبي تأثير تشويق را در کارکرد و يادگيري دانش آموزان نشان مي دهد.پژوهشگران ديگر از جمله آندرسن [6]وايت[7] والش[8] نيز تحقيقاتي را در اين زمينه انجام داده اند و چنين بيان کرده اند که تشويق و تمجيد اثرات وسيعتري در يادگيري دانش آموزان دارد. نه تنها در پيشرفت درسي مورد نظر بلکه در پيشرفت دروس ديگر نيز مؤثر است.به اين معني که يک نگرشي مثبت نسبت به يادگيري در دانش آموز ايجاد مي کند. و او را متمايل به يادگيري و کسب دانش مي نمايد. (بدري مقدم، 1379) اليزابت هارلوک [9] آزمايشي را که به مدت 5 روز ادامه داشت به چهار گروه از کودکان دبستاني آزمون رياضي داد و چهار روش مختلف را در مورد تشويق آنها به کار برد.گروه اول:از دانش آموزان بخاطر موفقيتهايي که کسب مي کردند در برابر ساير دانش آموزان تشويق ميشدند.گروه دوم:براي اشتباهي که مرتکب مي شدند در برابر ديگران مورد سرزنش و ملامت قرار گرفتند.گروه سوم:موفقيت يا اشتباهات کاملاً ناديده گرفته مي شد يعني تشويق يا تنبيه نمي شدند.گروه چهارم:نيز در اطاقي جداگانه قرار داشتند و کاملاً از آنچه که گذشت بي اطلاع مي ماندند.نتيجه اين آزمايش نشان داد که گروه اول و دوم يعني دو گروهي که تشويق و تنبيه مي شدند در کارشان پيشرفت کردند. ولي پيشرفت گروه دوم پس از چند روز کاهش يافت در حالي که پيشرفت گروه اول ادامه داشت گروه سوم يعني گروهي که در کلاس بودند و مورد تشويق و تنبيه قرار نگرفتند به مقدار کمي پيشرفت داشتند. اما پيشرفت گروه چهارم از ساير گروهها کمتر بود. (ماتيس، 1970)(اشتاينبرگ[10]، 1993) به بررسي سه نوع شيوه کريستي والدين به شرح زير مي پردازد.1) استقلال دادن به دانش آموزان (احساس خود مختاري)2) تشويق هاي موفقيت آميز (پاداش دادن)3) رسيدگي به فعاليتهاي درسي دانش آموزان.و چنين نتيجه مي گيرد که روش (استقلال دادن) ، نسبت به دو روش ديگر بيشتر باعث افزايش پيشرفت تحصيلي مي شود. تحقيق ديگر:تحت عنوان پاداش در ازاي يادگيري عنوان تحقيق که توسط (چنسي[11] 1992) صورت گرفته است. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که گر چه پاداشهاي دروني مهم هستند ولي هميشه کارساز نيستند. معلمان بايد پاداشهاي دروني را با پاداشهاي بيروني همراه سازند تا يادگيري فراگيرتر باشد. مانند ستايش و تمجيد کردن، بزرگ کردن نقاط مثبت دانش آموزان و ارائه پاداشهاي ديگر جهت دست يابي به بهترين نتيجه.معلمان بايد از پاداشهاي جزئي استفاده کنند. تا رفتارهاي پايدارتري را در بين دانش آموزان برقرار نمايند. بهتر است پاداشها به صورت جايزه هاي غير قابل پيش بيني برنامه ريزي گردد. تا کمتر چنبه محرک و پاسخ که مغاير با دستيابي هاي دروني است داشته باشد. [1]- اسلام و تعليم و تربيت جلد (2) ، ابراهيم اميني ص 136[2]- (سوره بقره آيه 25) همان منبع ص 136[3]- Dollins[4]- Angelino[5]- Mech[6]- Anderson[7]- White[8]- Walsh[9]- Elizabath Hurlock[10]- Steinbcrg[11]- Chance
مقاله بررسي تأثيرات تشويق بر يادگيري دانش آموزان
فهرست مطالبعنوان صفحهمقدمه. 1تحقيقات انجام شده در مورد تشويق در خارج از کشور. 4تحقيقات انجام شده در ايران.. 7انواع تقويت... 10راههاي مؤثر تشويق.. 12اثرات تشويق.. 12ريشه رواني تشويق.. 13صورتهاي عملي تشويق.. 14چرا تشويق مي کنيم؟ 17چه چيزي را تشويق کنيم؟. 18دوران تشويق.. 19راسل مي گويد.. 20حد و اندازه تشويق.. 20اهميت تشويق.. 21شرايط مناسب تشويق.. 22جلوه هاي مختلف تشويق.. 25زيانهاي تشويق.. 28انتظارات والدين از فرزندان.. 29وظيفه مربي در امر آموزش... 30بحث و نتيجه گيري.. 32پيشنهاداتي در مورد تشويق به معلمان مدارس ابتدايي.. 37پيشنهادات کلي در مورد تشويق.. 38فهرست منابع و مأخذ.. 40واژه نامه. 42جمقدمه:در قرون وسطي بر تنبيه به عنوان عامل پر اهميت در آموزش مي نگريستند ولي به تشويق توجهي نداشتند. اسلام و نظريه پردازان مسلمان در مسئله تشويق به دو عامل تشويق بيروني و تشويق دروني توجه کرده اند. مي توان گفت ديدگاه سنتی به عامل بيروني تشويق متکي بودند. ولي در عصر حاضر به عامل بيروني تشويق متکي بوده اند. و بعضي ديگر عامل دروني تشويق را مهم شمرده اند. طرفداران عامل بيروني تشويق (تقويت) را مي پذيرند.طرفداران عامل دروني تشويق (فعاليت و خودسازي) را مبنا قرار داده اند.از نيمه دوم قرن پنجم در يونان شاهد نگرشي جديد در قلمرو تعليم و تربيت هستم. فيلسوفان چون سقراط و افلاطون و ارسطو را مي توان پايه گذاران آن تلقي کرد. از اين ديدگاه هدف تعليم و تربيت، ارتقاء کودک به درجاتي از خصلتهاي انساني است که پاکي و تعهد اخلاقي در رأس آن قرار دارد.و تنبيه به منظور آگاه کردن کودک است. از قرن چهارم ميلادي به بعد کليساي مسيحي امر آموزش و پرورش را در اختيار گرفت.در آن زمان حضور جدي کليساي مسيحي در امر آموزش و پرورش به کلي اهداف مفاهيمي چون تشويق و تنبيه را نسبت به قرون قبل دگرگون نمود و نوعي وحشت و ارعاب را در آموزش و پرورش حاکم گردانيد.اسلام (آستانه قرن هفتم ميلادي) به مسئله تشويق و تنبيه توجه ويژه دارد. جاي جاي قرآن پر از تمثيلاتي در باره تشويق و تنبيه است. ديدگاه اسلام در زمينه تشويق و تنبيه در آيات قرآن و روايات منعکس است.چنانچه در قرآن مي گويد:«فانما يسرناه بلسانک لتبشر به المتقين و تنذر به قوماً لدا»[1]ما حقايق قرآن را سهل و آسان به زبان تو آورديم تا اهل تقوي را بشارت دهي و معاندان لجوج را بترساني. (مريم،57)و همچنين مي فرمايد:اي پيامبر به کساني که ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند بشارت بده که جايگاه آنان در قيامت باغستانهايي است که شهرهاي آب در آن جاري است.[2]در کليه اين پيامهاي تربيتي انسان ساز با بشارتها و نويدهاي تعيين کننده و ترس از دنياي باقي به هدايت انسانها و تشويق و راهنمايي آنان پرداخته است. آيات اين پيامهاي تربيتي انسان و تشويق و راهنمايي آنان پرداخته است.آيات بيشماري در قرآن وجود دارد. که استفاده از تشويق و تنبيه را براي تغيير رفتار توصيه ميکند. يا عملاً کاربرد آن را بيان مي کند. قرآن تنها بر ترساندن يا تشويق کردن تکيه نمي کند. بلکه بر آميزهاي از اين دو روش يعني ترس از عذاب و اميدواري به رحمت خداوند تکيه دارد.به طور کلي روايات تربيتي گوياي آن است که دين اسلام در اين باره جنبه افراط و تفريط در بر ندارد، تنبيه در موارد خاص و تشويق در حد بهينه مطرح مي گردد. عاليترين شکل تربيت اسلامي در گفتار و کردار حضرت علي (ع) مجسم است. چنانکه مي فرمايند:خدايا من تو را مي پرستم نه به خاطر بهشت و جهنم . از نظر حضرت علي (ع) مسئله بهشت و دوزخ يا تشويق يا تنبيه مطرح نيست ، بلکه آنچه بايد انجام گيرد او انجام دهد. (شريعتمداري ، 1370)در نيمه دوم قرن 18 با مشاهده آموزشگاههاي پستالوزي بازديدکنندگان دريافتند که کار مدرسه مي تواند بر دوستي معلم و شاگرد و بر دلبستگي و خودکاري آنان استوار باشد و به شلاق نياز نميباشد .مي توان گفت در قرن 18 از تشويقهاي مادي به صورت گوناگون استفاده مي شود. بعضي از مربيان در مؤسسه تربيتي خود مسئوليت مجازاتها و پاداشها را به دانش آموزان واگذار مي کنند. از تشويقهاي رايج آن زمان مي توان، از تشويق نامه معلم براي دانش آموزان، ثبت نام افراد به عنوان بهترين پاداش و تابلو افتخارات و کمک هزينه تحصيلي نام برد. (نقيب زاده ، 1373)اسکير مبتکر آموزش برنامه اي است ، روش آموزش برنامه اي يک روش آموزش فعال فردي است که به يادگيرنده امکان يادگيري انفرادي داده مي شود. در آموزش برنامه اي، از روش تقويت مثبت استفاده مي شود. و هيچگونه اثر تنبيهي ندارد. تقويت، به فرايندي گفته مي شود:که در آن رفتار با پيامد مطلوبي دنبال مي شود. و در نتيجه رفتار نيرومند مي گردد. روش تقويت مثبت در زندگي روزانه به مقياس وسيع به کار بسته مي شود. افراد همواره از طريق ستايش و تمجيد جايزه ، پاداش و جزء اينها به نيرومند ساختن رفتار ديگران مي پردازند. اسکنر بر خلاف تقويت مثبت به تقويت منفي اعتماد ندارد و آن را از بين مي برد. (سيف، 1373) تحقيقات انجام شده در مورد تشويق در خارج از کشور:در مورد تأثير تشويق در يادگيري و رفتار دانش آموزان پژوهشهايي انجام گرفته است. و پژوهشگراني چون داليزه[3] و آنجلينو[4] و مچ [5] (1991) پژوهشهايي انجام داده اند (فرندس ، 1976) اين پژوهش در سه کلاس چهارم انجام پذيرفت. به اين ترتيب که در يکي از کلاسها پيشرفت دانش آموزان مورد هيچگونه تشويق قرار نگرفت.در کلاس ديگر براي مدت ده روز پيشرفت دانش آموز مورد تشويق قرار گرفت و به آنها جايزه داده شد. و در سومين کلاس دانش آموزان به خاطر پيشرفتشان به مدت 20 روز مورد تشويق قرار گرفتند. در آزموني که به عمل آمد مشاهده شد که ميانگين سه کلاس با ميزان تشويق که از آنها به عمل آورده بود ارتباط داشت به اين ترتيب که ميانگين نمرات گروه اول 64/10 ؛ ميانگين گروه دوم 04/18؛ و ميانگين گروه سوم 72/20 ؛ بوده اين آزمايش به خوبي تأثير تشويق را در کارکرد و يادگيري دانش آموزان نشان مي دهد.پژوهشگران ديگر از جمله آندرسن [6]وايت[7] والش[8] نيز تحقيقاتي را در اين زمينه انجام داده اند و چنين بيان کرده اند که تشويق و تمجيد اثرات وسيعتري در يادگيري دانش آموزان دارد. نه تنها در پيشرفت درسي مورد نظر بلکه در پيشرفت دروس ديگر نيز مؤثر است.به اين معني که يک نگرشي مثبت نسبت به يادگيري در دانش آموز ايجاد مي کند. و او را متمايل به يادگيري و کسب دانش مي نمايد. (بدري مقدم، 1379) اليزابت هارلوک [9] آزمايشي را که به مدت 5 روز ادامه داشت به چهار گروه از کودکان دبستاني آزمون رياضي داد و چهار روش مختلف را در مورد تشويق آنها به کار برد.گروه اول:از دانش آموزان بخاطر موفقيتهايي که کسب مي کردند در برابر ساير دانش آموزان تشويق ميشدند.گروه دوم:براي اشتباهي که مرتکب مي شدند در برابر ديگران مورد سرزنش و ملامت قرار گرفتند.گروه سوم:موفقيت يا اشتباهات کاملاً ناديده گرفته مي شد يعني تشويق يا تنبيه نمي شدند.گروه چهارم:نيز در اطاقي جداگانه قرار داشتند و کاملاً از آنچه که گذشت بي اطلاع مي ماندند.نتيجه اين آزمايش نشان داد که گروه اول و دوم يعني دو گروهي که تشويق و تنبيه مي شدند در کارشان پيشرفت کردند. ولي پيشرفت گروه دوم پس از چند روز کاهش يافت در حالي که پيشرفت گروه اول ادامه داشت گروه سوم يعني گروهي که در کلاس بودند و مورد تشويق و تنبيه قرار نگرفتند به مقدار کمي پيشرفت داشتند. اما پيشرفت گروه چهارم از ساير گروهها کمتر بود. (ماتيس، 1970)(اشتاينبرگ[10]، 1993) به بررسي سه نوع شيوه کريستي والدين به شرح زير مي پردازد.1) استقلال دادن به دانش آموزان (احساس خود مختاري)2) تشويق هاي موفقيت آميز (پاداش دادن)3) رسيدگي به فعاليتهاي درسي دانش آموزان.و چنين نتيجه مي گيرد که روش (استقلال دادن) ، نسبت به دو روش ديگر بيشتر باعث افزايش پيشرفت تحصيلي مي شود. تحقيق ديگر:تحت عنوان پاداش در ازاي يادگيري عنوان تحقيق که توسط (چنسي[11] 1992) صورت گرفته است. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که گر چه پاداشهاي دروني مهم هستند ولي هميشه کارساز نيستند. معلمان بايد پاداشهاي دروني را با پاداشهاي بيروني همراه سازند تا يادگيري فراگيرتر باشد. مانند ستايش و تمجيد کردن، بزرگ کردن نقاط مثبت دانش آموزان و ارائه پاداشهاي ديگر جهت دست يابي به بهترين نتيجه.معلمان بايد از پاداشهاي جزئي استفاده کنند. تا رفتارهاي پايدارتري را در بين دانش آموزان برقرار نمايند. بهتر است پاداشها به صورت جايزه هاي غير قابل پيش بيني برنامه ريزي گردد. تا کمتر چنبه محرک و پاسخ که مغاير با دستيابي هاي دروني است داشته باشد. [1]- اسلام و تعليم و تربيت جلد (2) ، ابراهيم اميني ص 136[2]- (سوره بقره آيه 25) همان منبع ص 136[3]- Dollins[4]- Angelino[5]- Mech[6]- Anderson[7]- White[8]- Walsh[9]- Elizabath Hurlock[10]- Steinbcrg[11]- Chance