فهرست مطالبعنوان صفحهچکیده1مقدمه. 2فصل اول: کلیات1-1 طرح مسئله. 51-2 علل انتخاب موضوع ..81-3 پیشینه و سابقه ی موضوع. 81-4 سوال اصلی.. 81-5 فرضیه. 91-6 مفاهیم. 101-7متغییرها131-8 روش تحقیق. 131-9 شیوه گرد آوری تحقیق. 131-10 محدوده زمانی و مکانی.. 131-11 سازماندهی.. 13فصل دوم: تاریخچه شکنجه و انواع آن2-2 مخوفترین شکنجههای تاریخ.. 162-2-1 شکنجه بابامبوی چینی.. 162-2-2 قفس آهنی.. 172-2-3 گاو نر برنزی.. 172-2-4 قفس موش صحرایی.. 182-2-5 شکنجه و اعدام توسط فیل. 182-2-6 ماشین کشش چرخدندهای.. 182-2-7 کاشت فلز در بدن. 192-2-8 یوغهای چوبی.. 192-2-9 دستگاه فشار دهنده سر. 202-2-10صندلی شکنجه. 202-3 انواع شکنجه. 202-3-1 شکنجه جسم. 202-3-2 شکنجه روح. 202-3-2-1 شکنجه سفید. 21فصل سوم: شکنجه در اسلام و ایران3-1 ممنوعیت شکنجه در شریعت اسلام. 243-2 تعریف و جایگاه بحث شکنجه درفقه. 243-3 جایگاه بحث شکنجه در فقه. 253-4 حکم شکنجه از منظرفقهی.. 253-5 دلایل ممنوعیتوحرمت شکنجه. 263-6 ممنوعیت شکنجه در قوانینجمهوری اسلامی ایران. 293-7 ممنوعیت شکنجه از منظر فقهی ونظام حقوق بشر. 303-8 رفتار ايرانيها با اسيران عراقي.. 31فصل چهارم:رفتار عراق با اسرای ایران4-2 بررسی وضعیت اسرا354-2-1 اعمال ناقض حقوق اسرا در میدان جنگ... 354-2-1-1 کشتار اسرا بدون محاکمه و دلیل.. 354-2-1-2 اسارت غیرنظامیان از جمله زنان، کودکان و پیران. 364-2-2-2 رعایت نکردن مقررات مربوط به وضعیت سکونت اسرا394-2-2-3 اطلاع نداشتن از سرنوشت تعدادی از اسیران. 404-3 بررسی اقدامات ناقض کنوانسیونهای ژنو توسط عراق در جنگ تحمیلی.. 424-3-1 یک جانبهگرایی شورای امنیت در طول جنگ تحمیلی.. 424-3-2 حمله به غیرنظامیان با بهکارگیری حملات هوایی، توپخانهای و موشکی.. 424-3-3 بررسی چگونگی رفتار با مجروحین و بیماران جنگی.. 454-4 بررسی عملکرد سازمان ملل. 46نتیجه گیری.. 52سخن آخر. 54ضمیمه. 56منابع. 57 چکیده«وارد اتاق که شدم، تنها با یک نگاه کردن کافی بود که مو بر اندام آدم راست شود آن جا علاوه بر چیزهایی مثل دستگاه شوک و انبر قفلی که مخصوص کشیدن ناخن بود وسایل دیگری هم از قبیل اتوی برقی، دستگاه فلک و پنکه سقفی وجود داشت. در جای جای اتاق لکه های شتک زده از خون را می دیدی...... مابین این شکنجه ها بچه ها بارها و بارها از هوش می رفتند، که بعثی ها بارها بارها آنها را به هوش میآوردند و با کمک دو سه تا دکتر زبده وارد به کار اگر لازم می شد با تجویز پمادها و آمپولهای تقویتی قوی طرف را برای وعده های بعدی شکنجه آماده می کردند.»اینها تنها چند سطری از هزاران صفحه مستند از خاطرات تلخ آزادگان ایرانی در بند رژیم بعثی است که در تحت شدیدترین فشارهای روحی و روانی و جسمی دوران اسارت خود را سپری می کردند و هنوز بسیاری از آنها که از این قساوتها جان سالم به در بردند این زخمها را به همراه دارند و چه بسیار که غریبانه و در زیر دست جلادان قدرتهای به ظاهر بزرگ لیبرال سرمایه دار در زندانهای رژیم مزدور به شهادت رسیدندماشین نظامی عراق به طور رسمی در 31شهریورماه سال 1359 شمسی در یک اقدام کاملا غافلگیرانه به مرزهای اسلامی ما یورش آورد و مسافتی در حدود 1500 کیلومتر را اشغال کرده و جنگ نابرابر 8 ساله علیه ایران را آغاز کرد که تبعاً قربانیان زیادی داشت .یک دسته از این قربانیان اسرای جنگی ایرانی بودند که در اردوگاههای اعلام شده وگاه مخفی و یا زندانهای مخوف عراق مورد شکنجه و رفتار وحشیانه قرار گرفتند .تا آنجا که از کوچکترین حقوق اولیه انسانی نیز در بیشتر موارد بر خوردار نبودند. این جریان در حالی اتفاق می افتاد که ایران و عراق هر دو از امضا کنندگان کنواسیون سوم 1949ژنو بود بودند.برای روشن تر شدن مطلب ودست یابی به آنچه که عراق باید در طول جنگ با ایران و پس از آن به عنوان تعهدات خود در برابر اسرای جنگی انجام می داد در این چند سطر موضوع اسیران جنگی و حقوق آنها را در فقه اسلامی و سپس در حقوق بین الملل وحقوق عرفی و کنوانسیون ژنو بررسی می کنیم. مقدمهنخستين قدمي كه در عرصة جهاني براي تدوين اصول و قواعدي در حمايت اسراي جنگي برداشته شد، در اواخر قرن هفده ميلادي بود، كه عموماً جنبة عرفي داشت، ولي با گذشت زمان، كمكم به اسناد بينالمللي پيوست و تا حدودي شكل الزامي پيدا كرد. يكي از رسميترين و مطرحترين اين معاهدات، چهار كنوانسيون 1949 ژنو و دو پروتكل الحقاي 1977 است، ولي بهطور ويژه، اين كنوانسيون سوم ژنو است كه به حمايت از اسيران جنگي اختصاص دارد. در اين كنوانسيون، به شرايط اسارت و مدت زمان اسارت، اشاره شده است. بهموجب آن رزمندگاني كه به دست دشمن گرفتار ميشوند، اسير جنگي فرض شده و استحقاق كلية حمايتهاي متعلق به آن وضعيت حقوقي را دارا هستند. در ادامه، طي يك ماده، نخست نيروهاي مسلح و رزمنده را تعريف كرده و بر اساس همين تعريف، در مادة 43 بيان ميكند: «هر رزمندهاي كه به دست نيروهاي مخالف بيافتد، اسير جنگي است.»بر پاية همين معاهدات، هرگاه فردي اسلحة خويش را بر زمين بگذارد، وسيلهاي براي دفاع نداشته باشد و تسليم شود، نبايد هدف حمله قرار گيرد. بايد اسير شود و از همان آغاز اسارت تا خاتمة آن و بازگشت به كشور خود، جان، مال، سلامت روحي و جسمي، شرافت و حيثيتش محترم و مورد حمايت است و اسيرگيرنده، ملزم به انجام اين كارها است. اسيرگيرنده بايد اسراي سالم و مجروح را تحت مراقبت قرار داده و آنها را به شيوههاي مناسب و مطمئن، با حفظ احترام به مناطق امن انتقال دهد. طبق اين كنوانسيون، تفتيش و بازجويي از اسرا، به منظور شناسايي هويت آنها مجاز است، ولي غارت اموال، كسب اطلاعات نظامي و شكنجة به هر نحوي ممنوع است و تنها هدف از اسارت نيروها، بازداشتن آنها از شركت در جنگ است. در ادامة اين كنوانسيون آمده است: «افسران زن و سالخوردگان، بايد از رفتار ترجيحي برخوردار باشند. هر اسير حداكثر يك هفته پس از اسارت به بازداشتگاه منتقل شده و مراتب حال و وضعيت او به خانوادهاش وكميتة بينالملل صليب سرخ ـكه بهمنظور بررسي وضعيت اسرا تشكيل شده استـ، اطلاع داده ميشود و امكان مكاتبه دائمي او با خانوادهاش نيز فراهم ميشود.»همچنين بيان شده است: «فعاليتهاي ديني، آموزشي، ورزشي و تفريحي آنها بايد مورد توجه قرار گرفته و امكانات لازم در اين راستا در اختيارشان قرار گيرد.»همچنين طبق مفاد اين پيمان بيگاري و بردگي ممنوع است. در ادامه اسرا را ملزم به رعايت قوانين متداول با عرف قدرت اسيرگيرنده كرده و نقض آن توسط اسرا را موجب تنبيه انضباطي ميداند، ولي به هر حال تنبيه فردي، جمعي و خشن را ممنوع كرده است. بر پاية اين كنوانسيون، مجروحان و بيماران هم بايد مورد مراقبت قرار گيرند و به كشور خود بازگردانده شوند. در ادامة اين معاهده آمده است كه نقض برخي از موارد فوق، از قبيل قتل عمد، شكنجه، رفتار غيرانساني، آزمايشهاي پزشكي و بيولوژيكي، وارد آوردن درد و رنج و يا جراحت شديد جسمي و... از جمله جنايات جنگي است و موجب مسئوليت كيفري فردي و مسئوليت بينالمللي دولت خاطي ميشود. بهطور كلي تمامي طرفهاي پذيرندة كنوانسيون، نسبت به مقررات آن مسئولند و در صورت نقض آن، مسئول پرداخت غرامتند.از طرف ديگر، تمامي دولتها بايد در برابر نقض اين قوانين، از خود واكنش نشان دهند و دولت خاطي را وادار به مراعات كنند؛ چرا كه هدف نهايي اين مقررات، حفظ كرامت انسان و كاهش آلام دوران اسارت است.آنچه كه در بالا دربارة اهم مطالب مندرج در كنوانسيون سوم ژنو آمد، تماماً بايد از طرف كشورهاي امضاكننده و پذيرندة آن مراعات شود. ايران و عراق نيز هر دو در دهة 50 ميلادي، آن را به رسميت شناختند و مكلف به انجام آن شدند.حال با نگاهی گذرا چگونگی رعایت کنوانسیون ژنو را توسط دولت عراق در جنگ 8 ساله در رابطه با اسرای ایران بررسی می کنیم. فصل اولکلیات 1-1 طرح مسئلهاعدام اسيران ايراني و قتل عمد مجروحان؛ چنانكه هر اسير ايراني، قادر به بيان چندين نمونه از اينگونه اقدامات نظاميان عراقي است. بهنحوي كه در مواردي اگر متوجه ميشدند اسير عضو سپاه است، در همان خطوط مقدم، او را به شهادت ميرساندند و يا به استخبارات عراق تحويل ميدادند و ديگر اطلاعي از او در دسترس نبود و اين اعمال، دقيقاً از مصاديق جنايات جنگي است.مادة 85 كنوانسيون ژنو نيز قرنها پس از اسلام، در اين مورد چنين ميگويد: «اسراي جنگي كه مطابق قوانين دولت اسيرگيرنده به دليل جرايمي كه قبل از اسارت مرتكب شدهاند تحت پيگرد قرار ميگيرند و حتي در صورت محكوميت از مزاياي معينه در اين كنوانسيون بهره مند خواهند شد.»در اين ميان رژيم بعث عراق، نه تنها قوانين عرف و بينالملل را زير پا نهاد، بلكه به صراحت، با دستورات ديني هم به رويارويي برخواست. از ديگر موارد نقض مواد كنوانسيون، ميتوان به استفادة دولت عراق از بازداشتگاهها و اردوگاههاي مخفي استناد كرد كه اسرا را بهصورت نامعلوم و بيهويت براي مدت طولاني، در آنجا نگهداري ميكردند؛ بهگونهاي كه سازمانهاي بينالمللي هم از وجود چنين مكانهايي بياطلاع بودند.طبق گزارشاتي كه اخيراً دولت عراق منتشر كرده است، تعداد زيادي از اسرايي كه به اين اردوگاهها منتقل شده بودند، بدون اينكه در ليست صليب سرخ وارد شوند، در اردوگاههاي مخفي شمال عراق اعدام شدند. سپس با لباس كردهاي عراق، به همراه پيشمرگان كرد عراق و با هويت كردي، در گورهاي دستهجمعي دفن شدند.تك تك موارد بالا؛ از جمله ثبت نكردن اسامي و معرفي نكردن اسرا به صليب سرخ، از موارد نقض است. از ديگر موارد، نقل و انتقال اسرا به شيوههاي غيرانساني و ظالمانه است، به طوريكه علاوه بر مستندات گوناگون و خاطرات ضبط شده از اسرا؛ حتي تصاوير پخش شده از تلويزيون عراق و آرشيوهاي موجود، نشان ميدهد كه دستها و چشمهاي اسراي ايراني از همان ابتدا با سيم تلفن بسته شده و با ضربههاي فراوان قنداق تفنگ و لگد و بدون دسترسي به آب و غذا به اردوگاهها منتقل ميشدند. به اسارت گرفتن و بازداشت غيرنظاميان مرزنشين، كوچ دادن آنها و گاه قتل عامشان در شهرهاي مرزي، تجاوز به زنان و دختران در شهرهاي اشغال شده، بازداشت پزشكان، بهياران، اعضاي هلالاحمر و خبرنگاران از مواردي است كه نشان ميدهد، دولت عراق هيچگونه پايبندي به تعهدات خود براي رعايت قوانين بينالملل در زمان جنگ نداشته است.از عمدهترين و شايد دردناكترين موارد نقض كنوانسيون ژنو در ارتباط با اسيران جنگي توسط سربازان عراقي، نقض اصول مربوط به بازجويي از اسيران جنگي ايراني است. مادة 17 كنوانسيون ژنو مقرر ميدارد كه اسيران جنگي بايد فقط نام، شماره سريال و تاريخ تولدشان را در بازجويي بيان كنند. البته تقاضاي اطلاعات در بعضي از موارد، صرفنظر از وضعيت اسير جنگي مشكل است؛ گرچه مادة مزبور بكارگيري فشار فيزيكي، براي كسب اطلاعات را ممنوع كرده است كه مقررات بينالملل؛ از جمله كنوانسيون منع شكنجه و ميثاق بينالمللي حقوق مدني و سياسي نيز دراين باره قابل اعمال است.به گزارش «ايسكانيوز»، در تازهترين انتشار جنايات جنگي و ضدبشري رژيم كافر بعث، «عبدالرشيد الباطن»، بازپرس گارد ويژة رياست جمهوري عراق، مأمور كسب اطلاعات و بازجويي از اسراي ايراني بوده و به زبان فارسي آگاهي و سالهايي (اوايل دهة 50 شمسي) را در ايران به سر برده بود تأييد ميكند: «از كشتار اسراي ايراني لذت ميبردم.»وي ميگويد: «بسياري از اسراي ايراني را در دو سال اول جنگ، پس از پنج دقيقه بازجويي با گلوله زدهام. پس از گذشت دو سال محتاطتر شدم و كمتر دست به اسلحه براي كشتار اسراي ايراني ميبردم.» وي در خصوص استخبارات رژيم بعث عراق ويژة اسراي ايراني نيز ميگويد: «زندان (سجن) بغداد در نزديكي منطقة «الرشيد»، يك كمپ بزرگ بود كه ايرانيهاي تازه به اسارت درآمده، ـبه گفتة او برخي از اسراي ناراحت ايراني در ساير اردوگاههاـ را به آنجا ميآوردند.»وي در افشاي جنايات اين زندان مخوف ميگويد: «در اين زندان حتي اسراي زخمي ايراني نيز تا سرحد مرگ شكنجه ميشدند.»به گزارش ايسكانيوز، وي تاييد كرد كه يك اسير ايراني در اين اردوگاهها با بنزين به آتش كشيده شد. وي از شكنجههاي صليبي نيز پرده برداشت و گفت: «اسراي ايراني را در اين زندان، با دست باز و ايستاده ميبستند. يكي از شكنجههاي معمول، كندن پوست اسيران ايرانياي بود كه ريش در صورت داشتند.» عبدالرشيد اضافه كرد: «ابتدا با تيغ، محل ريشهاي صورت را برش ميداديم و سپس با سرنيزة اسلحه كلاشينكف، پوست صورت را ميكنديم.»وي از گاز گرفتن و كندن سينههاي اسراي ايراني هنگام بسته بودن به صليب نيز پرده برداشت و گفت: «ترحم در اين كمپ مخوف اصلا وجود نداشت و با دستور مستقيم مقامات بعثي اسيران ايراني بايد مرتبا مورد آزار و شكنجه قرار ميگرفتند.»عبدالرشيد تائيد كرد كه برخي از اسراي ايراني در منابع آب كمپ بغداد، بعقوبه و برخي ديگر از اردوگاهها به قتل رسيدهاند. وي در خصوص سوزاندن يك اسير ايراني با آب جوش نيز ميگويد: «يكي از اسراي ايراني با هبانه (منبع بزرگ سفالي عربي مخصوص نگهداري آب) توانسته بود قوري براي تهية چاي درست كند. پس از اينكه متوجه كار او شديم، سرش را در آب جوش همين منبع سفالي كرديم و او به شدت مجروح شد.»اين سرهنگ جنايتكار عراقي كه در اكتبر سال گذشته ميلادي بازجويي شده است، در خصوص يكي از اسراي نوجوان كه توسط وي با گلوله كلت كمرياش به شهادت رسيده است، ميگويد: «وقتي ميخواستم به سر اين اسير ايراني شليك كنم، او تب شديدي داشت، بدنش ميلرزيد و هذيان ميگفت. يادم ميآيد به عربي پدرش را صدا ميكرد. به معاونم گفتم كه كار را تمام كند.»وي تصريح ميكند كه دستور داشتيم اسراي عرب ايراني (عشاير عرب خوزستان) را بيشتر شكنجه كنيم و زود از بين ببريم.همة اين موارد، نشانههاي كوچكي از نقض كنوانسيون بينالمللي است كه عمدتاً نقض قوانين مشمول مادة 130 كنوانسيون سوم و بخشي ديگر نيز در زمرة نقضهاي عادي مواد كنوانسيون سوم است.آنچه كه امروزه بايد مورد توجه قرار گيرد تا از وقوع حوادث مشابه در سطح جهان نيز جلوگيري شود، مسئوليتي است كه به خاطر نقض تعهدات حقوقي و بينالمللي بر عهدة عراق است. اين مسئوليتها شامل مسئوليت كيفري فردي مقامات و نظاميان عراقي است كه طبق قوانين وضع شده در حقوق بينالملل، امكان محاكمه و مجازات آنها بهعنوان جنايتكار جنگي فراهم شده است.حال با همه این تقاسیر بازوی باز دارنده نهاد های بین المللی چگونه عمل کرده اند و توانسته اند مانع پیشگیرنده در جنایت جنگی عراق علیه اسرای ایران شوند. 1-2 علل انتخاب موضوعالف. اهمیت موضوع در سطح بین المللیب. علاقه شخصی به موضوعج.اهمیت انسانی این موضوع و جلوگیری از تکرار فجایع اتفاق افتاده
مقاله بررسی رفتار عراق در جنگ تحمیلی با اسرای ج. ا.ایران با نگاهی بر کنوانسيون ژنو
فهرست مطالبعنوان صفحهچکیده1مقدمه. 2فصل اول: کلیات1-1 طرح مسئله. 51-2 علل انتخاب موضوع ..81-3 پیشینه و سابقه ی موضوع. 81-4 سوال اصلی.. 81-5 فرضیه. 91-6 مفاهیم. 101-7متغییرها131-8 روش تحقیق. 131-9 شیوه گرد آوری تحقیق. 131-10 محدوده زمانی و مکانی.. 131-11 سازماندهی.. 13فصل دوم: تاریخچه شکنجه و انواع آن2-2 مخوفترین شکنجههای تاریخ.. 162-2-1 شکنجه بابامبوی چینی.. 162-2-2 قفس آهنی.. 172-2-3 گاو نر برنزی.. 172-2-4 قفس موش صحرایی.. 182-2-5 شکنجه و اعدام توسط فیل. 182-2-6 ماشین کشش چرخدندهای.. 182-2-7 کاشت فلز در بدن. 192-2-8 یوغهای چوبی.. 192-2-9 دستگاه فشار دهنده سر. 202-2-10صندلی شکنجه. 202-3 انواع شکنجه. 202-3-1 شکنجه جسم. 202-3-2 شکنجه روح. 202-3-2-1 شکنجه سفید. 21فصل سوم: شکنجه در اسلام و ایران3-1 ممنوعیت شکنجه در شریعت اسلام. 243-2 تعریف و جایگاه بحث شکنجه درفقه. 243-3 جایگاه بحث شکنجه در فقه. 253-4 حکم شکنجه از منظرفقهی.. 253-5 دلایل ممنوعیتوحرمت شکنجه. 263-6 ممنوعیت شکنجه در قوانینجمهوری اسلامی ایران. 293-7 ممنوعیت شکنجه از منظر فقهی ونظام حقوق بشر. 303-8 رفتار ايرانيها با اسيران عراقي.. 31فصل چهارم:رفتار عراق با اسرای ایران4-2 بررسی وضعیت اسرا354-2-1 اعمال ناقض حقوق اسرا در میدان جنگ... 354-2-1-1 کشتار اسرا بدون محاکمه و دلیل.. 354-2-1-2 اسارت غیرنظامیان از جمله زنان، کودکان و پیران. 364-2-2-2 رعایت نکردن مقررات مربوط به وضعیت سکونت اسرا394-2-2-3 اطلاع نداشتن از سرنوشت تعدادی از اسیران. 404-3 بررسی اقدامات ناقض کنوانسیونهای ژنو توسط عراق در جنگ تحمیلی.. 424-3-1 یک جانبهگرایی شورای امنیت در طول جنگ تحمیلی.. 424-3-2 حمله به غیرنظامیان با بهکارگیری حملات هوایی، توپخانهای و موشکی.. 424-3-3 بررسی چگونگی رفتار با مجروحین و بیماران جنگی.. 454-4 بررسی عملکرد سازمان ملل. 46نتیجه گیری.. 52سخن آخر. 54ضمیمه. 56منابع. 57 چکیده«وارد اتاق که شدم، تنها با یک نگاه کردن کافی بود که مو بر اندام آدم راست شود آن جا علاوه بر چیزهایی مثل دستگاه شوک و انبر قفلی که مخصوص کشیدن ناخن بود وسایل دیگری هم از قبیل اتوی برقی، دستگاه فلک و پنکه سقفی وجود داشت. در جای جای اتاق لکه های شتک زده از خون را می دیدی...... مابین این شکنجه ها بچه ها بارها و بارها از هوش می رفتند، که بعثی ها بارها بارها آنها را به هوش میآوردند و با کمک دو سه تا دکتر زبده وارد به کار اگر لازم می شد با تجویز پمادها و آمپولهای تقویتی قوی طرف را برای وعده های بعدی شکنجه آماده می کردند.»اینها تنها چند سطری از هزاران صفحه مستند از خاطرات تلخ آزادگان ایرانی در بند رژیم بعثی است که در تحت شدیدترین فشارهای روحی و روانی و جسمی دوران اسارت خود را سپری می کردند و هنوز بسیاری از آنها که از این قساوتها جان سالم به در بردند این زخمها را به همراه دارند و چه بسیار که غریبانه و در زیر دست جلادان قدرتهای به ظاهر بزرگ لیبرال سرمایه دار در زندانهای رژیم مزدور به شهادت رسیدندماشین نظامی عراق به طور رسمی در 31شهریورماه سال 1359 شمسی در یک اقدام کاملا غافلگیرانه به مرزهای اسلامی ما یورش آورد و مسافتی در حدود 1500 کیلومتر را اشغال کرده و جنگ نابرابر 8 ساله علیه ایران را آغاز کرد که تبعاً قربانیان زیادی داشت .یک دسته از این قربانیان اسرای جنگی ایرانی بودند که در اردوگاههای اعلام شده وگاه مخفی و یا زندانهای مخوف عراق مورد شکنجه و رفتار وحشیانه قرار گرفتند .تا آنجا که از کوچکترین حقوق اولیه انسانی نیز در بیشتر موارد بر خوردار نبودند. این جریان در حالی اتفاق می افتاد که ایران و عراق هر دو از امضا کنندگان کنواسیون سوم 1949ژنو بود بودند.برای روشن تر شدن مطلب ودست یابی به آنچه که عراق باید در طول جنگ با ایران و پس از آن به عنوان تعهدات خود در برابر اسرای جنگی انجام می داد در این چند سطر موضوع اسیران جنگی و حقوق آنها را در فقه اسلامی و سپس در حقوق بین الملل وحقوق عرفی و کنوانسیون ژنو بررسی می کنیم. مقدمهنخستين قدمي كه در عرصة جهاني براي تدوين اصول و قواعدي در حمايت اسراي جنگي برداشته شد، در اواخر قرن هفده ميلادي بود، كه عموماً جنبة عرفي داشت، ولي با گذشت زمان، كمكم به اسناد بينالمللي پيوست و تا حدودي شكل الزامي پيدا كرد. يكي از رسميترين و مطرحترين اين معاهدات، چهار كنوانسيون 1949 ژنو و دو پروتكل الحقاي 1977 است، ولي بهطور ويژه، اين كنوانسيون سوم ژنو است كه به حمايت از اسيران جنگي اختصاص دارد. در اين كنوانسيون، به شرايط اسارت و مدت زمان اسارت، اشاره شده است. بهموجب آن رزمندگاني كه به دست دشمن گرفتار ميشوند، اسير جنگي فرض شده و استحقاق كلية حمايتهاي متعلق به آن وضعيت حقوقي را دارا هستند. در ادامه، طي يك ماده، نخست نيروهاي مسلح و رزمنده را تعريف كرده و بر اساس همين تعريف، در مادة 43 بيان ميكند: «هر رزمندهاي كه به دست نيروهاي مخالف بيافتد، اسير جنگي است.»بر پاية همين معاهدات، هرگاه فردي اسلحة خويش را بر زمين بگذارد، وسيلهاي براي دفاع نداشته باشد و تسليم شود، نبايد هدف حمله قرار گيرد. بايد اسير شود و از همان آغاز اسارت تا خاتمة آن و بازگشت به كشور خود، جان، مال، سلامت روحي و جسمي، شرافت و حيثيتش محترم و مورد حمايت است و اسيرگيرنده، ملزم به انجام اين كارها است. اسيرگيرنده بايد اسراي سالم و مجروح را تحت مراقبت قرار داده و آنها را به شيوههاي مناسب و مطمئن، با حفظ احترام به مناطق امن انتقال دهد. طبق اين كنوانسيون، تفتيش و بازجويي از اسرا، به منظور شناسايي هويت آنها مجاز است، ولي غارت اموال، كسب اطلاعات نظامي و شكنجة به هر نحوي ممنوع است و تنها هدف از اسارت نيروها، بازداشتن آنها از شركت در جنگ است. در ادامة اين كنوانسيون آمده است: «افسران زن و سالخوردگان، بايد از رفتار ترجيحي برخوردار باشند. هر اسير حداكثر يك هفته پس از اسارت به بازداشتگاه منتقل شده و مراتب حال و وضعيت او به خانوادهاش وكميتة بينالملل صليب سرخ ـكه بهمنظور بررسي وضعيت اسرا تشكيل شده استـ، اطلاع داده ميشود و امكان مكاتبه دائمي او با خانوادهاش نيز فراهم ميشود.»همچنين بيان شده است: «فعاليتهاي ديني، آموزشي، ورزشي و تفريحي آنها بايد مورد توجه قرار گرفته و امكانات لازم در اين راستا در اختيارشان قرار گيرد.»همچنين طبق مفاد اين پيمان بيگاري و بردگي ممنوع است. در ادامه اسرا را ملزم به رعايت قوانين متداول با عرف قدرت اسيرگيرنده كرده و نقض آن توسط اسرا را موجب تنبيه انضباطي ميداند، ولي به هر حال تنبيه فردي، جمعي و خشن را ممنوع كرده است. بر پاية اين كنوانسيون، مجروحان و بيماران هم بايد مورد مراقبت قرار گيرند و به كشور خود بازگردانده شوند. در ادامة اين معاهده آمده است كه نقض برخي از موارد فوق، از قبيل قتل عمد، شكنجه، رفتار غيرانساني، آزمايشهاي پزشكي و بيولوژيكي، وارد آوردن درد و رنج و يا جراحت شديد جسمي و... از جمله جنايات جنگي است و موجب مسئوليت كيفري فردي و مسئوليت بينالمللي دولت خاطي ميشود. بهطور كلي تمامي طرفهاي پذيرندة كنوانسيون، نسبت به مقررات آن مسئولند و در صورت نقض آن، مسئول پرداخت غرامتند.از طرف ديگر، تمامي دولتها بايد در برابر نقض اين قوانين، از خود واكنش نشان دهند و دولت خاطي را وادار به مراعات كنند؛ چرا كه هدف نهايي اين مقررات، حفظ كرامت انسان و كاهش آلام دوران اسارت است.آنچه كه در بالا دربارة اهم مطالب مندرج در كنوانسيون سوم ژنو آمد، تماماً بايد از طرف كشورهاي امضاكننده و پذيرندة آن مراعات شود. ايران و عراق نيز هر دو در دهة 50 ميلادي، آن را به رسميت شناختند و مكلف به انجام آن شدند.حال با نگاهی گذرا چگونگی رعایت کنوانسیون ژنو را توسط دولت عراق در جنگ 8 ساله در رابطه با اسرای ایران بررسی می کنیم. فصل اولکلیات 1-1 طرح مسئلهاعدام اسيران ايراني و قتل عمد مجروحان؛ چنانكه هر اسير ايراني، قادر به بيان چندين نمونه از اينگونه اقدامات نظاميان عراقي است. بهنحوي كه در مواردي اگر متوجه ميشدند اسير عضو سپاه است، در همان خطوط مقدم، او را به شهادت ميرساندند و يا به استخبارات عراق تحويل ميدادند و ديگر اطلاعي از او در دسترس نبود و اين اعمال، دقيقاً از مصاديق جنايات جنگي است.مادة 85 كنوانسيون ژنو نيز قرنها پس از اسلام، در اين مورد چنين ميگويد: «اسراي جنگي كه مطابق قوانين دولت اسيرگيرنده به دليل جرايمي كه قبل از اسارت مرتكب شدهاند تحت پيگرد قرار ميگيرند و حتي در صورت محكوميت از مزاياي معينه در اين كنوانسيون بهره مند خواهند شد.»در اين ميان رژيم بعث عراق، نه تنها قوانين عرف و بينالملل را زير پا نهاد، بلكه به صراحت، با دستورات ديني هم به رويارويي برخواست. از ديگر موارد نقض مواد كنوانسيون، ميتوان به استفادة دولت عراق از بازداشتگاهها و اردوگاههاي مخفي استناد كرد كه اسرا را بهصورت نامعلوم و بيهويت براي مدت طولاني، در آنجا نگهداري ميكردند؛ بهگونهاي كه سازمانهاي بينالمللي هم از وجود چنين مكانهايي بياطلاع بودند.طبق گزارشاتي كه اخيراً دولت عراق منتشر كرده است، تعداد زيادي از اسرايي كه به اين اردوگاهها منتقل شده بودند، بدون اينكه در ليست صليب سرخ وارد شوند، در اردوگاههاي مخفي شمال عراق اعدام شدند. سپس با لباس كردهاي عراق، به همراه پيشمرگان كرد عراق و با هويت كردي، در گورهاي دستهجمعي دفن شدند.تك تك موارد بالا؛ از جمله ثبت نكردن اسامي و معرفي نكردن اسرا به صليب سرخ، از موارد نقض است. از ديگر موارد، نقل و انتقال اسرا به شيوههاي غيرانساني و ظالمانه است، به طوريكه علاوه بر مستندات گوناگون و خاطرات ضبط شده از اسرا؛ حتي تصاوير پخش شده از تلويزيون عراق و آرشيوهاي موجود، نشان ميدهد كه دستها و چشمهاي اسراي ايراني از همان ابتدا با سيم تلفن بسته شده و با ضربههاي فراوان قنداق تفنگ و لگد و بدون دسترسي به آب و غذا به اردوگاهها منتقل ميشدند. به اسارت گرفتن و بازداشت غيرنظاميان مرزنشين، كوچ دادن آنها و گاه قتل عامشان در شهرهاي مرزي، تجاوز به زنان و دختران در شهرهاي اشغال شده، بازداشت پزشكان، بهياران، اعضاي هلالاحمر و خبرنگاران از مواردي است كه نشان ميدهد، دولت عراق هيچگونه پايبندي به تعهدات خود براي رعايت قوانين بينالملل در زمان جنگ نداشته است.از عمدهترين و شايد دردناكترين موارد نقض كنوانسيون ژنو در ارتباط با اسيران جنگي توسط سربازان عراقي، نقض اصول مربوط به بازجويي از اسيران جنگي ايراني است. مادة 17 كنوانسيون ژنو مقرر ميدارد كه اسيران جنگي بايد فقط نام، شماره سريال و تاريخ تولدشان را در بازجويي بيان كنند. البته تقاضاي اطلاعات در بعضي از موارد، صرفنظر از وضعيت اسير جنگي مشكل است؛ گرچه مادة مزبور بكارگيري فشار فيزيكي، براي كسب اطلاعات را ممنوع كرده است كه مقررات بينالملل؛ از جمله كنوانسيون منع شكنجه و ميثاق بينالمللي حقوق مدني و سياسي نيز دراين باره قابل اعمال است.به گزارش «ايسكانيوز»، در تازهترين انتشار جنايات جنگي و ضدبشري رژيم كافر بعث، «عبدالرشيد الباطن»، بازپرس گارد ويژة رياست جمهوري عراق، مأمور كسب اطلاعات و بازجويي از اسراي ايراني بوده و به زبان فارسي آگاهي و سالهايي (اوايل دهة 50 شمسي) را در ايران به سر برده بود تأييد ميكند: «از كشتار اسراي ايراني لذت ميبردم.»وي ميگويد: «بسياري از اسراي ايراني را در دو سال اول جنگ، پس از پنج دقيقه بازجويي با گلوله زدهام. پس از گذشت دو سال محتاطتر شدم و كمتر دست به اسلحه براي كشتار اسراي ايراني ميبردم.» وي در خصوص استخبارات رژيم بعث عراق ويژة اسراي ايراني نيز ميگويد: «زندان (سجن) بغداد در نزديكي منطقة «الرشيد»، يك كمپ بزرگ بود كه ايرانيهاي تازه به اسارت درآمده، ـبه گفتة او برخي از اسراي ناراحت ايراني در ساير اردوگاههاـ را به آنجا ميآوردند.»وي در افشاي جنايات اين زندان مخوف ميگويد: «در اين زندان حتي اسراي زخمي ايراني نيز تا سرحد مرگ شكنجه ميشدند.»به گزارش ايسكانيوز، وي تاييد كرد كه يك اسير ايراني در اين اردوگاهها با بنزين به آتش كشيده شد. وي از شكنجههاي صليبي نيز پرده برداشت و گفت: «اسراي ايراني را در اين زندان، با دست باز و ايستاده ميبستند. يكي از شكنجههاي معمول، كندن پوست اسيران ايرانياي بود كه ريش در صورت داشتند.» عبدالرشيد اضافه كرد: «ابتدا با تيغ، محل ريشهاي صورت را برش ميداديم و سپس با سرنيزة اسلحه كلاشينكف، پوست صورت را ميكنديم.»وي از گاز گرفتن و كندن سينههاي اسراي ايراني هنگام بسته بودن به صليب نيز پرده برداشت و گفت: «ترحم در اين كمپ مخوف اصلا وجود نداشت و با دستور مستقيم مقامات بعثي اسيران ايراني بايد مرتبا مورد آزار و شكنجه قرار ميگرفتند.»عبدالرشيد تائيد كرد كه برخي از اسراي ايراني در منابع آب كمپ بغداد، بعقوبه و برخي ديگر از اردوگاهها به قتل رسيدهاند. وي در خصوص سوزاندن يك اسير ايراني با آب جوش نيز ميگويد: «يكي از اسراي ايراني با هبانه (منبع بزرگ سفالي عربي مخصوص نگهداري آب) توانسته بود قوري براي تهية چاي درست كند. پس از اينكه متوجه كار او شديم، سرش را در آب جوش همين منبع سفالي كرديم و او به شدت مجروح شد.»اين سرهنگ جنايتكار عراقي كه در اكتبر سال گذشته ميلادي بازجويي شده است، در خصوص يكي از اسراي نوجوان كه توسط وي با گلوله كلت كمرياش به شهادت رسيده است، ميگويد: «وقتي ميخواستم به سر اين اسير ايراني شليك كنم، او تب شديدي داشت، بدنش ميلرزيد و هذيان ميگفت. يادم ميآيد به عربي پدرش را صدا ميكرد. به معاونم گفتم كه كار را تمام كند.»وي تصريح ميكند كه دستور داشتيم اسراي عرب ايراني (عشاير عرب خوزستان) را بيشتر شكنجه كنيم و زود از بين ببريم.همة اين موارد، نشانههاي كوچكي از نقض كنوانسيون بينالمللي است كه عمدتاً نقض قوانين مشمول مادة 130 كنوانسيون سوم و بخشي ديگر نيز در زمرة نقضهاي عادي مواد كنوانسيون سوم است.آنچه كه امروزه بايد مورد توجه قرار گيرد تا از وقوع حوادث مشابه در سطح جهان نيز جلوگيري شود، مسئوليتي است كه به خاطر نقض تعهدات حقوقي و بينالمللي بر عهدة عراق است. اين مسئوليتها شامل مسئوليت كيفري فردي مقامات و نظاميان عراقي است كه طبق قوانين وضع شده در حقوق بينالملل، امكان محاكمه و مجازات آنها بهعنوان جنايتكار جنگي فراهم شده است.حال با همه این تقاسیر بازوی باز دارنده نهاد های بین المللی چگونه عمل کرده اند و توانسته اند مانع پیشگیرنده در جنایت جنگی عراق علیه اسرای ایران شوند. 1-2 علل انتخاب موضوعالف. اهمیت موضوع در سطح بین المللیب. علاقه شخصی به موضوعج.اهمیت انسانی این موضوع و جلوگیری از تکرار فجایع اتفاق افتاده