👈فول فایل فور یو ff4u.ir 👉

مقاله 24- اقتصاد مقاومتی درجریان توسعه مقاومتی

ارتباط با ما

دانلود


مقاله 24- اقتصاد مقاومتی درجریان توسعه مقاومتی
فهرست مطالب
فصل اول: اقتصاد مقاومتي، ساختار رانتي و تحريم اقتصادي
مقدمه. 2
اقتصاد مقاومتي، ساختار رانتي و تحريم اقتصادي.. 2
1-1 مشکلات اقتصادي.. 3
2-1 اقتصاد مقاومتي.. 5
3-1 دولت و سياست خارجي در اقتصاد مقاومتي.. 6
4-1 اقتصاد مقاومتی و الزامات آن گامی برای توسعه. 7
5-1 نقش بورس‌هاي كالايي در اقتصاد مقاومتي.. 11
6-1 نگرشی بر اقتصاد مقاومتی در صنایع بالادستی نفت.. 13
7-1 توسعه شهری پایدار و اقتصاد مقاومتی.. 16
8-1 فرهنگ اقتصاد مقاومتی در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی.. 16
9-1 اقتصاد مقاومتي عامل توليد ثروت و توسعه كارآفريني است.. 36
 
فصل دوم:پروتکل اجرایی تحقق توسعه مقاومتی
1-2پروتکل اجرایی تحقق توسعه مقاومتی.. 40
2-2موفقیت دیپلماسی توسعه اقتصادی.. 44
3-2 نرخ ارز و اصول علم اقتصاد. 47
4-2جامعه "توسعه‌زده". 54
5-2 سرنوشت توسعه و برنامه‌ریزی در ایران. 59
6-2دولت اصلاحات چقدر بر اساس برنامه‌های توسعه عمل نمود؟. 61
7-2 نگاهی مقایسه‌ای به مدل توسعه دو قطب اقتصادی جهان. 72
8-2 اقتصاد مقاومتی و نقبی بر قانون پنجم توسعه. 79
 
فصل سوم:اقتصاد مقاومتی, توسعه درونزا و دولت یازدهم
1-3 اقتصاد مقاومتی, توسعه درونزا و دولت یازدهم. 89
2-3 اقتصاد مقاومتي چگونه در خدمت مقاومت ملي باشد؟. 92
3-3 بانکداری اسلامی و اقتصاد مقاومتی.. 96
4-3 نقش بانک در اقتصاد. 97
5-3 اقتصاد اسلامی و ویژگی ها و کارکردهای اقتصاد اسلامی.. 98
اقتصاد اسلامی.. 98
ویژگی ها و کارکردهای اقتصاد اسلامی.. 98
6-3 بانکداری اسلامی.. 99
7-3 اقتصاد مقاومتی و ارکان اقتصاد مقاومتی.. 100
8-3 الزامات استقرار بانکداری اسلامی.. 101
جمع‌بندی و نتیجه‌گیری.. 102
منابع و ماخذ. 104
 
مقدمه:
دغدغه توسعه يافتگي و پيشرفت در عرصه هاي گوناگون ملي، همواره از دغدغه هاي نخبگان و مديران کشور بوده است. برنامه هاي توسعه پنج ساله از ابتداي انقلاب تاکنون و سند چشم انداز بيست ساله نظام، نمونه هايي از برنامه ريزي کلان در جهت نيل به توسعه بوده است.
عليرغم اينکه همگان توسعه را اصطلاحا «بهبود، رشد و گسترش همه شرايط و جنبه‌هاي مادي و معنوي زندگي اجتماعي» و يا «گسترش ظرفيت نظام اجتماعي براي برآوردن احتياجات جامعه نظير امنيت ملّي، آزادي فردي، مشارکت سياسي، برابري اجتماعي، رشد اقتصادي، صلح و موازنه محيط زيست و ...» مي دانند، اما همواره در باب تعريف دقيق «توسعه» و مشخص کردن ابعاد آن، اهداف کلان، مسير ها و الگوهاي توسعه يافتگي و رابطه توسعه با ديگر عوامل اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي اتفاق‌نظري قطعي ميان نخبگان کشور وجود نداشته است.
شايد مهمترين نزاع نظري، به درون زا بودن و يا بالعکس برون زا بودن توسعه اشاره دارد. در مقطع اخير نيز تغيير رويکرد دولت تدبير و اميد با شعار سياست درهاي باز، بار ديگر اين مسئله را به ميان کشيده است. اما فراتر از همه مناقشات جناحي و استدلال هاي نظري، ابلاغ سياست هاي کلي اقتصاد مقاومتي توسط مقام معظم رهبري، نشان داد که الگوي برآمده از گفتمان انقلاب اسلامي، مي‌تواند با عينيت بخشيدن به «اقتصاد متکي به دانش و فناوري، عدالت‌بنيان، درون‌زا و برون‌گرا، پويا و پيشرو» الگوي جامع براي رفع فوري نيازها و همچنين توسعه اي پايدار و بلند مدت را ارائه نمايد.
 
اقتصاد مقاومتي، ساختار رانتي و تحريم اقتصادي:
رويکرد اقتصاد مقاومتي با تاکيد بر توسعه درون‌زا و برون‌گرا، نشان‌دهنده اين است که پايه‌هاي اقتصاد کشور بايستي بر توانايي توليدي، توسعه صنعتي، قدرت علمي، منابع انساني و منابع معدني و طبيعي و ... استوار گردد.
 
1-1 مشکلات اقتصادي:
رانت و تحريم:
رويکرد اقتصاد مقاومتي با مولفه هاي بومي، علمي، انقلابي و اسلامي، از يکسو ناظر به حل مسائل کوتاه مدت اقتصادي کشور ناشي از تحريم هاي ظالمانه است و از سوي ديگر به اصلاح بنيادهاي ناسالم و ساختار معيوب اقتصادي کشور در بلند مدت، معطوف است. در واقع بايستي از وضعيت پديد آمده در اقتصاد کشور و بحران هاي اقتصادي وارد شده به کشور در سالهاي اخير، به فرصت سازي پرداخت. اينک که ضعف هاي کلان و مشکلات جزئي اقتصاد کشور عيان گشته است، بايد فرصت را غنيمت دانست و مديريت اقتصادي را در راستاي توسعه پايدار بکار گرفت.
در اين ميان البته ساختار رانتي اقتصاد و مشکلات ناشي از تحريم، از جمله سرفصل هاي اساسي مشکلات ساختاري اقتصاد ايران هستند که مسائلي نظير بوروکراسي ناتوان، وابستگي به نفت، تورم و... در ذيل دو سرفصل فوق قرار مي گيرند.
کشورهايي نظير ايران اسلامي نمي توانند منتظر فراهم آمدن زمينه هاي ساختاري مناسب در اقتصاد جهاني بوده و مسير توسعه را از مدل غربي آن اقتباس نمايند. چه اينکه دولت توسعه گرا در برنامه ريزي عقلاني و استخراج منابع کشور و توانمند سازي داخلي، اقتصادي را صورت بندي مي‌کند که بنيادهاي لازم براي حضور در عرصه رقابت هاي جهاني اقتصاد را کسب نمايد.
با تکيه بر وابستگي دولت به ارز حاصل از فروش نفت و گاز، به راحتي مي‌توان گفت که هر راهي در اقتصاد ايران براي سرمايه‌گذاري، توليد و تجارت و کسب و کار به بودجه دولت ختم مي‌شود. اين وضعيت و ويژگي که ناشي از انحصار کامل دولت بر صنعت نفت و گاز در ايران (اقتصاد نفتي) و اختصاص درآمدهاي حاصله از نفت و گاز به «بودجه» دولت است، غلبه نگاه هزينه‌اي و توزيعي (يارانه‌اي) را در استفاده از منابع درآمدي دولت دامن‌زده است.
اين امر بدين معناست که نيروي کار، سرمايه يا فن آوري داخلي، نقش چنداني در درآمد نفتي دولت ايفا نمي کنند. اين درحالي است که در تعاريف نظري، دولتي را که بيش از 42 درصد از درآمدهايش را از محل صدور منابع طبيعي (نفت و گاز) تأمين کند، به نوعي به اين رانت خارجي وابستگي پيدا خواهد کرد. جالب اينکه سهم نفت در تأمين درآمدهاي بودجه، در سال هاي پس از انقلاب به طور متوسط در حد 54 درصد بوده است.
در عين حال بايد توجه داشت حدود 80 درصد درآمدهاي ارزي کشور همچنان از محل فروش نفت تأمين مي شود. لذا نحوه تعامل فعلي نفت و درآمدهاي آن با اقتصاد کشور در چارچوب انگاره درآمدهاي نفتي به مثابه رانت بيشتر توصيف پذير است تا نفت به مثابه يک دارايي سرمايه اي. در واقع درآمدهاي نفتي اقتصاد کشور را دچار بيماري هلندي کرده است که طي آن درآمد نفتي بيشتر از اين که محرک توسعه و توليد باشد، محرک مصرف بوده است.
به طور کلي مي توان گفت رانتيريسم سه تأثير عمده بر ساخت دولت در بر دارد که بدين شرح است:‌
1. افزايش استقلال دولت از جامعه
2. ايجاد مانع در مسير توسعه سياسي
3. تضعيف توانايي استخراجي و باز توزيعي دولت.
نظريه پردازان دولت رانتير معتقدند در چنين شرايطي دولت در مقابل دريافت نکردن ماليات از جامعه به توافقي ضمني با مردم دست مي يابد که در چارچوب آن مردم ديگر انتظار ندارند دولتي منتخب و نماينده جامعه داشته باشند. رانتيريسم البته پيامدهاي گسترده اي نيز بر اقتصاد جامعه دارد:
1. تشديد روحيه رانت جويي و مصرف گرايي
2. اختلال در برنامه هاي توسعه اقتصادي
همچنين دولت هاي رانتير به طور عمده به توسعه توليدات کشاورزي بي توجهي و در عوض سعي مي کنند نيازهاي اين بخش را از طريق واردات تأمين کنند. نتيجه نهايي چنين سياست هايي، تضعيف بخش کشاورزي و پايه گذاري صنايع ناکارآمد است. بايد توجه داشت که بخش قابل توجهي از اين يارانه ها و خدمات که در ساختار رانتيريسم به جامعه ارائه مي شود، عملاً پيامدهاي منفي شديدي در مسير توسعه کشور بر جاي خواهد گذاشت.
2-1 اقتصاد مقاومتي:
خو گرفتن ساختار اقتصادي و طبع جامعه با اقتصاد رانتي، در عين اينکه منجر به کاهش بهره وري، تورم دائمي، بوروکراسي ناکارآمد و فرهنگ مصرف گرا مي گردد، در شرايط کاهش درآمدهاي نفتي، توانايي دولت را در رفع احتياجات اقتصادي و رفاهي مردم کاهش مي دهد.
دولت هاي رانتير به طور عمده به توسعه توليدات کشاورزي بي توجهي و در عوض سعي مي کنند نيازهاي اين بخش را از طريق واردات تأمين کنند. نتيجه نهايي چنين سياست هايي، تضعيف بخش کشاورزي و پايه گذاري صنايع ناکارآمد است.
ناگفته پيداست که کاهش درآمدهاي نفتي ايران به يک سوم در دو سال گذشته و تحريم هاي بانکي که باعث عدم وصول دلارهاي نفتي مي گردد، تاثير مشخصي بر سطح رفاه و اقتصاد کشور داشته است که تداوم آن بدون اتخاذ راهبردهاي جايگزين مي تواند به تهديد جدي امنيت اقتصادي کشور بيانجامد. بدون شک تحريم ها، به خصوص در حوزه نفت، که منبع اصلي درآمد کشور مي باشد، موثر واقع شده و درآمد حاصل از نفت ما را کاهش داده است.
از سوي ديگر تحريم بانک هاي ايراني و همچنين بانک مرکزي ايران را با اختلال روبرو کرده است که اين اختلال در امور بانکي، يعني عدم صادرات و واردات، به طوري که دارو نيز از ايران دريغ شد. البته شايد واضح ترين مسئله در تحريم ها اين موضوع باشد که اگرچه تحريم اثر خود را گذاشته است، اما به اهداف خود مبني بر انزواي ايران، شکست اقتصادي و تغيير رفتار در پرونده هسته اي نرسيده است. و ليکن بايد تاکيد کرد که ساختار رانتي اقتصاد و تحريم اقتصادي دو روي يک سکه‌اند.
هر رويکرد معطوف به توسعه بايستي به سوي حل ساختارهاي ناکارآمد اقتصادي جهت گيري نمايد. رويکرد اقتصاد مقاومتي نيز از همين زاويه قابل ارزيابي است. اقتصاد مقاومتي، هر چند شان نزولي مرتبط با تحريم هاي اقتصادي وارده به کشور داشت، اما رويکردي کلان است که جهت گيري آن اصلاح ساخت اقتصادي کشور و ايجاد شرايط بهينه در برابر تحريم ها مي باشد.
لذا سياست‌ هايي اقتصاد مقاومتي علاوه بر اهداف اقتصادي نظير غلبه بر مشکلات اقتصادي موجود و واداشتن دشمن (که با تحميل يک جنگ اقتصادي تمام عيار در برابر اين ملت بزرگ صف‌آرايي کرده) به عقب‌نشيني، هدف متعالي قرار گرفتن ايران به عنوان توسعه يافته با جايگاه اول اقتصادي، علمي و فناوري در سطح منطقه، با هويت اسلامي و انقلابي را مد نظر دارد.
 
3-1 دولت و سياست خارجي در اقتصاد مقاومتي:
در اين ميان البته نقش دولت، بسيار محوري مي باشد. عليرغم اينکه رويکرد ليبراليسم در اقتصاد برنارسايي هاي دولت و هزينه هاي ناشي از مداخله دولتي بر توسعه اقتصادي تاکيد داشته، اما امروزه نقش محوري دولت در صنعتي شدن بسياري کشورها، به ويژه کشورهاي جهان سوم، تصديق شده است.
کشورهايي نظير ايران اسلامي نمي توانند منتظر فراهم آمدن زمينه هاي ساختاري مناسب در اقتصاد جهاني بوده و مسير توسعه را از مدل غربي آن اقتباس نمايند. چه اينکه دولت توسعه گرا در برنامه ريزي عقلاني و استخراج منابع کشور و توانمند سازي داخلي، اقتصادي را صورت بندي مي کند که بنيادهاي لازم براي حضور در عرصه رقابت هاي جهاني اقتصاد را کسب نمايد.
حدود 80 درصد درآمدهاي ارزي کشور همچنان از محل فروش نفت تأمين مي شود. لذا نحوه تعامل فعلي نفت و درآمدهاي آن با اقتصاد کشور در چارچوب انگاره درآمدهاي نفتي به مثابه رانت بيشتر توصيف پذير است تا نفت به مثابه يک دارايي سرمايه اي.
دولت توسعه گرا موتور محرکه کشتي توسعه نيست، بلکه از نيروي بازيگران خارج از خود ( نيروهاي درون جامعه) استفاده مي کند و خودش سکاندار است. چنين دولتي توانايي دارد تا متکي بر کارآفرينان بخش خصوصي، توانايي علمي، منابع انساني کشور، سرمايه هاي داخلي، روند پيشرفت را تعريف و سپس هدايت و اجرا کند.
بر همين مبناست که رهبر انقلاب با خطاب قرار دادن مسئولان، فرمودند: اصرار هم مي‌کنيم که مسئولين هم به نيروى داخلى تکيه کنند؛ از مسئولين هم مي‌خواهيم به مردم اعتماد کنند، به نيروى داخلى اعتماد کنند، سعى کنند اين سرچشمه‌ فيّاض تمام نشدنى را در داخل، خروشان و فروزان و جوشان کنند؛ اين اگر شد، همه‌ درهاى بسته باز خواهد شد.
رويکرد اقتصاد مقاومتي با تاکيد بر توسعه درون زا و برون گرا، نشان دهنده اين است که پايه هاي اقتصاد کشور بايستي بر توانايي توليدي، توسعه صنعتي، قدرت علمي، منابع انساني و منابع معدني و طبيعي و ... استوار گردد و بر اين مبنا کشور مزيت نسبي خود را در اقتصاد جهاني مورد شناسايي قرار دهد. در اين ميان سياست خارجي و تعامل گسترده کشورهاي جهان، وظيفه ريل گذاري براي حضور اقتصاد داخلي در عرصه جهاني را بر عهده دارد و اين معناي توسعه درون زا و برون گراست.
نگاه به داخل موجب مي شود که از ظرفيت ها و پتانسيل هاي نهفته و موجود در کشور در صورت مديريت صحيح استفاده بهينه شود و از سوي ديگر در برخورد با قدرت هاي بزرگ، سياست خارجي کشور در موقعيتي عزتمندانه، ناشي از رشد قدرت اقتصادي، برخوردار باشد.
در چارچوب اين رويکرد توصيه مي گردد که پيوند درآمدهاي نفتي با هزينه‏هاي جاري و‏ مصرفي کشور مرتبا محدود گشته و ظرفيت توليد نفت کشور، به عنوان يکي‏ از ضرورت ‏هاي توسعه صنعتي و تامين امنيت ملي شناخته شود. در اين شرايط است که رويکرد درهاي باز در سياست خارجي، ضامن ارتقاي اقتصاد داخلي و مهم تر از آن قرار گرفتن قدرت اقتصادي به عنوان پشتوانه سياست خارجي کشور است.
 
4-1 اقتصاد مقاومتی و الزامات آن گامی برای توسعه:
ماهیت و گفتمان نظام جمهوری اسلامی و شرایط بین المللی و دشمنی نظام استکباری , ضرورت ترسیم اقتصاد مقاومتی را به عنوان الگویی برای توسعه و پیشرفت اقتصادی کشور به خوبی آشکار می سازد . زیرا ماهیت اسلامی و استقلال طلبانه نظام جمهوری اسلامی از همان آغاز به مذاق نظام استکباری خوش نیامده و دشمنی آنان را به دنبال داشت و نظام سلطه از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی فرو گذار ننمود . در همین راستا یکی از گزینه های مقابله آنان با انقلاب اسلامی , اعمال فشارها و تحریم های اقتصادی بود که از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در دستور کار آنان قرار گرفت. این رویکرد , ضرورت تکیه بر توان داخلی و کاستن از وابستگی اقتصادی را به عنوان یک نگاه راهبردی مشخص نمود . با ناکامی نظام استکباری در مقابله مستقیم و نظامی با جمهوری اسلامی از یک سو و پیشرفت کشور و دستیابی به عرصه های علمی از سوی دیگر , دشمنان نظام جمهوری اسلامی که از تبدیل شدن انقلاب اسلامی به الگویی برای کشورهای اسلامی به هراس افتاده بودند , در کنار تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و رسانه ای , برای مسدود نمودن راه پیشرفت کشور و به زانو درآوردن نظام و ایجاد نارضایتی و ناامیدی در میان مردم , به تشدید تحریم‌ها روی آورده و تحت عنوان تحریم های فلج کننده , جنگی اقتصادی را بر علیه نظام جمهوری اسلامی به راه انداختند . نظام جمهوری اسلامی در برابر این جنگ تمام عیار دو راه پیش رو داشت ؛ یا باید تسلیم شده و دست از ارزش ها و اصول اسلامی و سخن حقی که منادی آن بود برداشته و زیر بار خواسته های آنان می رفت یا باید در برابر آنان ایستادگی و مقاومت نموده و پرچم عزت و اقتدار خود را با صلابت در دست نگاه دارد .اینجاست که نقش و ضرورت اقتصاد مقاومتی برای ادامه راه پیشرفت بیش از پیش آشکار می گردد . زیرا این واقعیت قابل انکار نیست که تا وقتی که این آرمان‌ها و اصول اسلامی و انسانی بر نظام جمهوری اسلامی حاکم است و تا زمانی که نظام ما بر این ارزش ها پا فشاری می کند , دشمنی ها , فشارها و تهدیدهای دشمنان نظام ادامه خواهد داشت .
از آنجا که الگوی پیشرفت و توسعه واقعی و کارآمد الگویی است که با توجه به شرایط و ظرفیت‌های پیشرفت در کشور و بر اساس مبانی فکری دینی و فرهنگی حاکم بر کشور تنظیم شود و در یک کلمه بومی باشد , الگوی های وارداتی و نسخه های غربی آن که بر اساس مبانی فکری غربی تنظیم شده است , نمی تواند الگوی مناسب و پایداری برای توسعه ما باشد و همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: پیشرفت برای همه کشورها و همه جوامع عالم , یک الگوی واحد ندارد . پیشرفت یک معنای مطللق ندارد , شرایط گوناگون - شرایط تاریخی , شرایط جغرافیایی , شرایط جغرافیای سیاسی , شرایط طبیعی , شرایط انسانی و شرایط زمانی و مکانی - در ایجاد مدل های پیشرفت , اثر می گذارد. ممکن است یک مدل پیشرفت برای فلان کشور یک مدل مطلوب باشد , عیناً همان مدل برای یک کشور دیگر نا مطلوب باشد ... پیشرفت در کشور ما - با شرایط تاریخی ما , با شرایط جغرافیایی ما با اوضاع سرزمینی ما , با وضع ملت ما , با آداب ما , با فرهنگ ما و با میراث ما -الگوی ویژه خود را دارد, باید جستجو کنیم و آن الگو را پیدا کنیم . آن الگو ما را به پیشرفت خواهد رساند , نسخه های دیگر به درد ما نمی خورد , چه نسخه پیشرفت آمریکایی , چه نسخه پیشرفت اروپایی ... ما باید به دنبال مدل بومی خودمان بگردیم . هنر ما این خواهد بود که بتوانیم مدل بومی پیشرفت را متناسب با شرایط خودمان پیدا کنیم .
براین اساس , اگر به دنبال ترسیم الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی بر پایه شرایط و ظرفیت ها و موانع کشور هستیم , تنها راه منطقی و کار آمد , الگوی اقتصاد مقاومتی است . الگویی که در آن بر توان داخلی و ظرفیت های کشور تأکید شده و کاهش وابستگی به خارج را هدف گذاری می نماید .
اقتصاد مقاومتی دارای الزاماتی است که بیانگر نقش آن در توسعه و پیشرفت می باشد که این الزامات در کلام رهبری این گونه تبیین شده است :
مردمی کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است. بخش خصوصی را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت اقتصادی تشویق بشوند، هم سیستم بانکی کشور، دستگاه‌های دولتی کشور و دستگاه‌هایی که می‌توانند کمک کنند (مثل قوه مقننه و قوه قضاییه) کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند.
کاهش وابستگی به نفت یکی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی، میراث شوم صد ساله ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیت‌های اقتصادی درآمدزای دیگری جایگزین کنیم، بزرگ‌ترین حرکت مهم را در زمینه اقتصاد انجام داده‌ایم. امروز صنایع دانش‌بنیان ازجمله‌ کارهایی است که می‌تواند این خلأ را تا میزان زیادی پر کند. ظرفیت‌های گوناگونی در کشور وجود دارد که می‌تواند این خلأ را پر کند. همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت اینکه هرچه ممکن است، وابستگی خودمان را کم کنیم.
مسئله‌ مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاه‌های دولتی، هم دستگاه‌های غیر دولتی، هم آحاد مردم و خانواده‌ها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعا جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظه‌ تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است؛ انسان می‌تواند ادعا کند که این اجر جهاد فی‌سبیل‌الله‌ را دارد.
یک بعد دیگر این مسئله‌ تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلی استفاده کنیم؛ این را همه دستگاه‌های دولتی توجه داشته باشند (دستگاه‌های حاکمیتی، مربوط به قوای سه‌گانه) سعی کنند هیچ تولید غیرایرانی را مصرف نکنند؛ همت را بر این بگمارند. آحاد مردم هم مصرف تولید داخلی را بر مصرف کالاهایی با مارک‌های معروف خارجی (که بعضی فقط برای نام و نشان، برای پز دادن، برای خودنمایی کردن، در زمینه‌های مختلف دنبال مارک‌های خارجی می‌روند) ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند.
از زمان باید حداکثر استفاده بشود. طرح‌هایی که سال‌های متمادی طول می‌کشید، امروز خوشبختانه با فاصله کمتری انسان می‌بیند که فلان کارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده‌ماه به بهره‌برداری رسید. باید این را در کشور تقویت کرد. حرکت بر اساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است. تصمیم‌های خلق‌الساعه و تغییر مقررات، جزو ضربه‌هایی است که به «اقتصاد مقاومتی» وارد می‌شود و به مقاومت ملت ضربه می‌زند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاست‌های اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و تغییرهای بی‌مورد شود.
روشن است که با به کار بستن این الزامات و بر محوریت اقتصاد مقاومتی می توان , الگوی توسعه و پیشرفتی متناسب با شرایط و ویژگیهایی نظام جمهوری اسلامی ترسیم نمود که در برابر هر تهدید و مانعی بتواند پیش رود و افق های روشنی را فرا روی پیشرفت کشور ایجاد نماید .
اقتصاد مقاومتی را نباید با اقتصاد ریاضتی یکسان تلقی نمود زیرا در اقتصاد مقاومتی , هدف گذاری مقابله با تهدیدات بر اساس افزایش توانمندی ها و تکیه بر تولیدات داخلی مورد نظر است و رویکردی فعال ، پویا و درون زا دارد ، در حالی که اقتصاد ریاضتی ، واکنش و عکس العملی منفعلانه در برابر موانع بدون به کار گیری توانمندی و ظرفیت های درونی برای برطرف نمودن آن است .اقتصاد يعنى آن اقتصادى كه به يك ملت امكان مي دهد و اجازه مي دهد كه حتّى در شرائط فشار هم رشد و شكوفائى خودشان را داشته باشند.
5-1 نقش بورس‌هاي كالايي در اقتصاد مقاومتي:
ابلاغ سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي از سوي رهبر معظم انقلاب و اعلام آمادگي قواي سه‌گانه براي اجراي اين سياست‌ها، چنانچه به‌عنوان يك راهبرد از سوي دولت و بخش خصوصي درصدر برنامه‌هاي اقتصادي كشور قرار گيرد، مي‌تواند نقطه‌عطفي در تاريخ اقتصاد ايران باشد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني بازار سرمايه (سنا)، يكي از مواردي كه بايد از سوي دولت و بخش خصوصي به‌منظور اجراي اين سياست‌ها پيگيري شود، حمايت از توسعه نهادهايي است كه مي‌توانند نقش موثري در تحقق بندهاي ذكر شده در اين سياست‌ها داشته باشند.
يكي از نهادهاي فعال در اقتصاد كشور كه مي‌تواند نقش بسيار موثري در تحقق سياست‌هاي فوق داشته باشد، بورس‌هاي كالا هستند.
نگاهي به عملكرد و سازوكار فعاليت بورس‌هاي كالا نشان مي‌دهد، بسياري از اهداف تعيين شده در سياست‌هاي كلي اقتصاد مقاومتي با استفاده از همين ساز‌و‌كارها قابل دستيابي است.
1ـ اكنون بورس كالاي ايران با نزديك به يك دهه فعاليت و داشتن ارزش معاملات معادل با 12 درصد توليد ناخالص داخلي در سال 1391 و بورس انرژي كه اواخر سال گذشته فعاليت خود را آغاز كرد، توانسته‌اند با ايجاد بازاري شفاف، كارآمد و تحت نظارت به تقويت رقابت‌پذيري اقتصاد به عنوان يكي از بندهاي سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي بپردازند.
2ـ شفاف‌سازي اقتصاد در حوزه كالايي و سالم‌سازي آن و جلوگيري از اقدامات، فعاليت‌ها و زمينه‌هاي فسادزا يكي از مهم‌ترين نتايج فعاليت بورس‌هاي كالايي بوده است.
3ـ با توجه به ثبت تمامي معاملات و نگهداري اسناد آن به‌صورت متمركز در سيستم‌هاي معاملاتي بورس‌ها، امكان اجراي آسان و كم‌هزينه اصلاح نظام درآمدي دولت با افزايش سهم درآمدهاي مالياتي ميسر مي‌شود.
4ـ بورس‌هاي كالايي با توليد اطلاعات لحظه‌اي درخصوص ميزان عرضه، تقاضا و قيمت كالاها ابزاري بسيار مناسب و كارآمد براي شفاف و روان‌سازي نظام توزيع و قيمت‌گذاري و شيوه‌اي مناسب براي نظارت بر بازار هستند.
5ـ همچنين بورس‌هاي كالايي با توسعه معاملات ابزارهاي نوين مالي مي‌توانند به اصلاح و تقويت نظام مالي كشور با هدف پاسخگويي به نيازهاي اقتصاد ملي، ايجاد ثبات در اقتصاد ملي و تقويت بخش واقعي كمك كنند.
6ـ بورس‌هاي كالايي با ايجاد قواعد شفاف براي ورود عرضه‌كنندگان و تقاضاكنندگان كالا مي‌توانند به ايجاد تنوع در مبادي تامين كالاهاي وارداتي با هدف كاهش وابستگي به كشورهاي محدود و خاص و ابزاري براي حمايت همه‌جانبه‌ هدفمند از صادرات كالاها و خدمات از طريق تسهيل مقررات و گسترش مشوق‌هاي لازم كمك كنند.
7ـ تابلوي محصولات پتروشيمي در بورس كالاي ايران در كنار بورس انرژي مي‌توانند با ايجاد تنوع در روش‌هاي فروش و مشاركت دادن بخش خصوصي در فروش، به افزايش صادرات برق، افزايش صادرات پتروشيمي و افزايش صادرات فرآورده‌هاي نفتي كمك كنند.
8ـ يكي از خدمات عمده‌اي كه بورس‌ها به اقتصاد داشته‌اند توسعه استاندارد در بازار كالا بوده است. با توجه به سازوكار معاملات در بورس‌ها، كالاها براي اين‌كه بتوانند در قالب معاملات بورسي قابليت تحويل داشته باشند بايد مطابق با مشخصات استانداردي كه قراردادهاي بورس وجود دارند به انبارهاي تحت نظارت بورس تحويل داده شوند، بنابراين كالايي كه نتواند استانداردهاي مشخص شده را احراز كند از سوي انبار تحويل گرفته نمي‌شود، درنتيجه توليدكنندگان و واردكنندگان كالا براي اينكه بتوانند كالاي خود را از طريق سازوكار بورس به فروش برسانند، باید كالايي مطابق با استاندارد مشخص توليد يا وارد كنند. اميد است دولت و مجلس درباره اجراي سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي، سازوكارهاي تشويقي لازم نظير معافيت‌هاي مالياتي فروشندگان و خريداران كالا در بورس، اعطاي تسهيلات آسان و ارزان‌ قيمت بانكي به خريداران كالا از بورس، پرداخت ارز دولتي به واردكنندگاني كه كالاي وارداتي خود را از طريق بورس به فروش مي‌رسانند و الزام نهادهاي وابسته به دولت جهت خريد يا فروش كالاهاي بورسي در بورس‌‌هاي كالايي را در جهت توسعه هر چه بيشتر این نهاد‌های مالی به‌وجود آورند.
 
6-1 نگرشی بر اقتصاد مقاومتی در صنایع بالادستی نفت
بی تردید در بررسی نقاط ضعف و قوت ملت و به منظور صدمه زدن به فرهنگ هر ملت، یکی از موارد حیاتی مقوله اقتصاد می باشد. وجود قوت در اقتصاد به معنای یک برگ برنده در تعاملات جهانی می تواند قلمداد شود؛ و به همین نسبت اقتصاد ضعیف می تواند جایگاه یک کشور را در دنیا متزلزل کند. شاید استفاده از واژه مقاومت (که برای کوشش در مسیر حرکت و پیشرفت تعریف می‌شود) در کنار اقتصاد که توسط مقام معظم رهبری بیان گردیده است، به نوعی اهمیت توجه جهاد‌گونه به حوزه اقتصاد را در شرایط تحریم بیشتر گوشزد کند.
همان‌گونه که مشخص است، غرب بدلیل مخالفت با پیشرفت ایران، تحریم های مختلف مخصوصاً در زمینه صادرات نفت را بر کشور ما اعمال نموده و از سوی دیگر به منظور حذف ایران از بازارهای جهانی به توان احتمالی سایر کشورهای تولید کننده و صادرکننده نفت در جایگزینی نفت ایران مبادرت ورزیده است. با توجه به این موضوع، ایجاد یک الگوی سالم و عملیاتی از اقتصاد مقاومتی در صنعت نفت و مخصوصاً در صنایع بالادستی امری کاملاً ضروری می‌ باشد. مواردی که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود، می‌توانند به عنوان تعدادی از بندهای این الگوی اقتصاد مقاومتی در صنعت بالادستی نفت مورد ارزیابی و توجه قرار گیرند.
الف- سرمایه گذاری داخلی در توسعه میادین نفتی (استفاده از الگوی توسعه پلکانی)
موضوع استفاده از توان مالی داخلی در توسعه میادین نفتی از جمله مباحثی است که حرف و حدیث های فراوانی را با خود به همراه دارد. اگر چه بسیاری بر این عقیده اندکه در توسعه میادین نفتی به دلیل نبود فاینانس کافی و عدم سرمایه گذاری مناسب، باید به سمت پیمانکاران خارجی رفت؛ اما تجربه توسعه تعدادی از میادین با شیوه پلکانی این مهم را نشان می دهد که نه تنها در بسیاری اوقات بدون نیاز به فاینانس خارجی (که عملاً استقراض بوده و نه سرمایه گذاری خارجی) می توان میادین نفتی کشور را توسعه داد؛ بلکه با کمک این ابزار، می توان درصد اشتغال زایی را با استفاده از توان نیروهای بومی افزایش داده و مشکلات بیکاری را نیز که گریبان گیر بسیاری از مهندسان نفت در کشور شده را تا حد زیادی مرتفع ساخت. در این حالت می‌توان از مشارکت کشورها و شرکت‌های خارجی به عنوان اهرم سیاسی در دیگر حوزه‌های اقتصاد کشور بهره جست.
ب- توجه به توان داخل در تولید از میادین مشترک
تجربه بیش از صدسال اکتشاف نفت در ایران و تجربه توسعه بیش از ۴۰ میدان نفتی و گازی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توسط نیروهای بومی در کشور و بدون بهره‌گیری از توان و حتی مشاوره شرکت‌های غربی خود حاکی از این است که استفاده از توان داخلی می‌تواند علاوه بر ایجاد اعتماد بالاتر در توسعه میادین، موارد پراهمیت در تولید صیانتی را نیز بهتر اجرایی کند. اهمیت میادین مشترک و نیز اهمیت به توان داخل در توسعه این میادین از آنجا بیشتر متبلور می‌شود که کشور ایران حدود ۲۸ میدان نفتی و گازی مشترک با کشورهای همسایه داراست.
موضوعی که شاید در این بین جلب توجه کند، مقوله عدم وجود سرمایه اولیه جهت توسعه میادین بوده و با ذکر این مورد راه بر سرمایه گذاری خارجی ها باز شده باشد. تجربه توسعه میادین داخلی با استفاده از الگوی توسعه پلکانی توسط نیروی داخلی و با سرمایه حاصل از تولید زودهنگام(پیش تولید) ازمیدان، این دغدغه را نیز از بین خواهد برد. از سوی دیگر تجربه همکاری با شرکت های خاص خارجی(در شرایط تحریم!) نیز نشان داده است که حداقل در بسیاری پروژه های توسعه میدان، به جای انتقال فناوری از طرف آنها به کشور، متخصصان ایرانی آن‌ها را آموزش داده‌اند.
ج- استفاده از کالاهای ایرانی در توسعه میادین نفتی
بنا بر دیدگاه های بسیاری از مسئولان کشور، اقتصاد مقاومتی تاکید بر مزیت‌های تولیدات داخلی، خوداتکایی و تلاش برای کاهش وابستگی‌هاست. شاید بتوان گفت در صنایع بالادستی نفت، در کنار اهمیت دادن به توان نیروی بومی داخلی در توسعه میادین، ارزش دادن به کالاهای ساخت داخل(از توربین های خاص گرفته تا مته و سایر تاسیسات سرچاهی و درون‌چاهی و یا ادوات مورد نیاز در حفاری) می تواند علاوه بر خنثی کردن تحریم کالاهای ضروری، اقتصاد کشور را نیز رونق بخشد.
 
د- ایجاد هم افزایی بین صنایع مختلف کشور در توسعه صنعت نفت
ایجاد هم‌گرایی،‌ هم‌سویی، هم‌کاری، یکپارچگی، توسعه و ساماندهی ارتباطات و تعاملات اثربخش و یکپارچه بین بخش علمی و بخش صنعتی کشور در حوزه انرژی و به ویژه ایجاد هم‌افزایی در زمینه تامین و بومی‌سازی تکنولوژی‌های مورد نیاز از مصادیق مهم اقتصاد مقاومتی می تواند باشد. برای ایجاد چنین توانی در کشور می‌توان به تشکیل کنسرسیوم‌های علمی بین دانشگاه‌ها و نیز صنایع مختلف کشور با بدنه درگیر در صنعت نفت با دیدی کاملاً عملگرا اشاره نمود.
ه- پدافند غیرعامل
از موارد مهم در صنعت نفت وجود داده های دقیق و به روز و کاربردی می باشد. حمله سایبری دوسال قبل در مجموعه وزارت نفت و حملاتی مشابه به شرکت ملی نفت قطر و آرامکوی عربستان سعودی، احتمال حمله به تاسیسات مهم در صنایع بالادستی از دکل حفاری گرفته تا تاسیسات واحدهای بهره برداری و سایر موارد، این نکته را در ذهن تداعی می کند که وجود سیستمی مقاوم در مقابل تهاجمات نظامی و غیرنظامی دشمن امری لازم و ضروری است. شاید بهتر باشد توجه دقیق به مقوله پدافندغیرعامل در صنایع بالادستی (به عنوان خوراک دهنده به صنایع پایین دستی و تامین کننده اصلی نفت خام مصرفی و صادراتی) را پارامتر مهمی در مقابله با تهاجمات، تحریم ها و حملات دشمن و یکی از ارکان مهم اقتصاد مقاومتی نامید.
و- تبدیل نفت خام به فرآورده و فروش آن
یکی از موضوعاتی که بارها در کشور موجب ایجاد بحث ها و انتقادات فراوانی شده است،‌ توجه به خام فروشی نفت خام و عدم توجه به تبدیل نمودن فرآورده می باشد. اگر در سالهای گذشته به جای خام فروشی به رویکرد تبدیل فرآورده و فروش و صادرات آن توجه جدی می شد،‌ احتمالا مشکلاتی که اکنون بر سر راه فروش نفت خام وجود دارد، ‌دیگر ایجاد نشده و یا کمتر ایجاد می شد. این موضوع اگرچه بیشتر به صنایع پایین دستی نفت مرتبط می شود ولی توجه به آن حائز اهمیت زیادی است. عدم خام فروشی و توجه به این نکته که نفت اسلحه و سرمایه نسل‌های آینده ماست و نباید به صورت ارزان و مفت در اختیار مصرف کنندگان قرار گیرد، اهمیت این موضوع را بیشتر در ذهن متبادر می کند.
7-1 توسعه شهری پایدار و اقتصاد مقاومتی:
رهیافتی برای توسعه درون زا
توسعه پایدار به طور کل و توسعه پایدارشهری به طور اخص فقط حفظ اکوسیستمها و توزیع متعادل منابع نیست بلکه از نظر ما دستیابی به آن نیازمند مبنای فکری بومی شده و متناسب با شرایط اجتماعی – اقتصادی و جغرافیای سرزمینی است. با توجه به اینکه وسیع ترین شکل روابط اجتماعی، کنشهای اقتصادی است بنابراین تنظیم روابط اقتصادی و مبادله مبتنی بر اندیشه ای بومی شده، می تواند دستیابی به توسعه پایدار را تسهیل کند. مبنای ناپایداری توسعه شهری در ایران پیامد عقلانیت اقتصادی نئولیبرالیسم است بنابراین بازسازی توسعه و دستیابی به توسعه پایدار شهری در ایران نیازمند اندیشه ای است که ضمن فراتر رفتن از عقلانیت صرف اقتصادی و سودمداری، متضمن آن نیز باشد. این مقاله به روش اسنادی پیش می رود و با استفاده از منابع نظری موجود به دنبال برساختن یک مبنای فکری برای پشتیبانی از جایگاه اقتصاد مقاومتی در توسعه پایدار شهری در ایران در شرایط تحریم اقتصادی غرب است.
 
8-1 فرهنگ اقتصاد مقاومتی در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی:
پس از ابلاغ سیاست‌های كلی اقتصاد مقاومتی اكنون نوبت آن است كه مسئولان نظام در قوای سه‌گانه و سایر نهادها و سازمان‌های حكومتی و عمومی وظایف خود را نسبت به اجرایی شدن این سند به انجام برسانند.
تفاهم بر معانی كلمات موجود در سند و گفتمان‌سازی و فرهنگ‌سازی آن، از الزامات عملیاتی‌ شدن ابلاغیه است. از آسیب‌‌هایی كه معمولا در این رابطه رخ می‌دهد، برداشت‌های معارض از معانی كلمات است. لذا جهت ارائه تصویری صحیح، جامع و متناسب با منظومه گفتمان انقلاب اسلامی؛ پایگاه اطلاع‌رسانی kHAMENEI.IR مفاهیم كلیدی سند «ابلاغیه اقتصاد مقاومتی» كه پیش از این مورد تشریح و تبیین رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته‌‌اندرا منتشر می‌كند.

اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی معنایش این است كه ما یك اقتصادی داشته باشیم كه هم روند رو به رشد اقتصادی در كشور محفوظ بماند؛ هم آسیب‌‌پذیری‌اش كاهش پیدا كند؛ یعنی وضع اقتصادی كشور و نظام اقتصادی جوری باشد كه در مقابل ترفندهای دشمنان كه همیشگی و به شكلهای مختلف خواهد بود، كمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا كند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
سند چشم‌انداز
چشم‌انداز بيست ساله‌ى ابلاغ شده به مسؤولان سياستگذارى و برنامه‌ريزى، يك امر عملى و منطقى و قابل تحقق است. نبايد تصور شود كلماتى كه در چشم‌انداز بيست‌ساله پشت سر هم نوشته مى‌شود، صرفا يك آرزوست و بدون محاسبه‌ى عملى است. به فضل پروردگار، ملت ايران و كشور عزيز ما مى‌تواند در طول بيست سال به اين آينده برسد. اين يك آينده‌ى مطلوب و يك گام بلند در راه رسيدن به آرمانهاى والاى اسلامى است كه در آن، پيشرفت مادى، پيشرفت اقتصادى، پيشرفت فرهنگى، تعالى معنوى و اخلاقى و هويت اسلامى وجود دارد. امروز نظام جمهورى اسلامى در سايه‌ى كار و تلاشى كه در سالهاى گذشته شده است، به عنوان يك چشم‌انداز روشن براى آينده، مى‌تواند اين را مشخص و ترسيم كند. خود اين يك پيشرفت است كه جمهورى اسلامى بتواند با توجه به واقعيات كشور و واقعيات جهانى، آينده‌ى بيست ساله را به شكل منطقى و محاسبه شده ترسيم كند. به فضل پروردگار اين آينده محقق خواهد شد. تصميم داريم با همكارى مسؤولان دلسوز، اين آينده تحقق پيدا كند و ان‌شاءالله تحقق پيدا خواهد كرد. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳
حماسه اقتصادی
ما عرض كرديم «حماسه‌ى سياسى» و «حماسه‌ى اقتصادى». حماسه‌ى اقتصادى فقط دست دولت نيست؛ البته برنامه‌ريزى‌هاى دولت مؤثر است. حماسه يعنى واقعه‌ى جهادگونه و پرشور؛ اين را بايد ملت ايران و مسئولان كشور مورد نظر قرار دهند؛ ضعفها را، خلأها را پُر كنند؛ اول بشناسند. در همه‌ى برنامه‌ريزى‌ها بايد زندگى و معيشت طبقات ضعيف مورد توجه قرار گيرد؛ بعد براى آنها برنامه‌ريزى كنند. اين ميشود حماسه. آحاد مردم، چه در مصرفشان، چه در توليدشان؛ بخشهاى مولّد يك جور، بخشهاى مصرف‌كننده يك جور، بخشهاى خدمات يك جور؛ بدانند كه براى پيشرفت كشور حركتِ جهش‌گونه لازم است، خلق حماسه لازم است؛ آن وقت كشور پيش خواهد رفت، استقرار پيدا خواهد شد. حماسه‌ى سياسى و حماسه‌ى اقتصادى، دو توأمانند؛ هر كدامى ديگرى را تقويت ميكند و حفظ ميكند و نگه ميدار.۱۳۹۲/۰۲/۰۷
البتّه حماسه‌ى اقتصادى كارِ شش ماه و يك سال و دو سال نيست؛ حركت بلندمدّت لازم است. از دولت كنونى هم نه مردم، نه ما و نه هر انسان منصفى انتظار ندارد كه حالا در كوتاه‌مدّت همه‌ى اين مشكلات را حل كند؛ نه، انتظار دارند كه حركت به سوى حل آغاز بشود و اين را احساس كنند كه يك حركتى به سمت حلّ مشكلات هست و نگاه حكيمانه‌اى و مدبّرانه‌اى پشت سر قضايا هست.۱۳۹۲/۰۶/۰۶
الگوی اقتصاد بومی
ما بايد بتوانيم قدرت نظام اسلامى را در زمينه‌ى حل مشكلات اقتصادى به همه‌ى دنيا نشان دهيم؛ الگو را بر سر دست بگيريم تا ملتها بتوانند ببينند كه يك ملت در سايه‌ى اسلام و با تعاليم اسلام چگونه ميتواند پيشرفت كند.۱۳۹۰/۰۱/۰۱
اقتصاد پیشرو
ملت ايران اين استعداد را دارد كه آنقدر پيشرفت كند كه بتواند در جهات گوناگون به عنوان يك الگوئى در دنيا خودش را نشان دهد. چرا ما به خودمان بدبين باشيم؟ چرا با نظر تحقير به خودمان و ملت خودمان و آينده‌ى خودمان نگاه كنيم؟ دشمن ميخواهد اين را به ملت ما تلقين كند و در طول سالهاى متمادى تلقين كرده است. اينجور باوراندند كه حتماً عنصر غربى پيشرو است و بايد دنبال او حركت كرد؛ نه، يك روزى تاريخ ما به ما نشان ميدهد كه قضيه بعكس بوده است. ما در دنيا پيشرو بوديم؛ پيشرو در علم بوديم، پيشرو در صنعت بوديم، پيشرو در تمدن‌سازى بوديم، پيشرو در فرهنگ بوديم؛ ديگران از ما ياد ميگرفتند، مى‌آموختند؛ چرا امروز همان طور نشود؟ همت جوانان ما و نگاه آنها به مقوله‌ى پيشرفت بايد آنجور باشد كه ما آن آينده را در نظر بگيريم.۱۳۹۱/۰۷/۲۲
 
اقتصاد مولد و درونزا
ما گفته‌ايم «ساخت درونى نظام» بايد استحكام پيدا كند؛ ما گفته‌ايم «علم» بايستى رشد پيدا كند؛ ما گفته‌ايم «توليد داخلى» بايستى اساس كار باشد؛ ما گفته‌ايم «نگاه خوشبينانه به استعداد بومى كشور» بايستى جدّى باشد، استعدادها پرورش پيدا كند؛ اينها پايه‌هاى اصلى كار است. وقتى كشورى با تكيه‌ى به استعدادهاى درونى، با تكيه‌ى به ابتكار نيروى انسانى خود، با تكيه‌ى به علم و دانش خود، با تكيه‌ى به ايمان خود و با اتّحاد حركت ميكند، قطعاً به نتايج مطلوب خواهد رسيد.۱۳۹۲/۰۶/۲۶
بعضى از كشورها ممكن است توليدات زيرزمينىِ خودشان را، نفت خودشان را، بشكه‌هاى نفت را، منتقل كنند به صاحبان ثروت و علم در دنيا، محصولات آنها را بخرند، يك ظاهرِ پيشرفتى هم ممكن است به‌وجود بيايد امّا اين پيشرفت نيست؛ پيشرفت آن‌وقتى است كه "درون‌زا" باشد، آن‌وقتى است كه متّكى به استعداد درونى يك ملّت باشد. وزن و اعتبار كشورها و دولتها و ملّتها هم وابسته‌ى به همين درون‌زايى است. اگر چنانچه از درون، يك حركتى، جهشى، رشدى به‌وجود آمد، به يك كشور، به يك ملّت، وزن ميدهد، اعتبار ميدهد، ارزش ميدهد، ابّهت ميدهد.۱۳۹۲/۰۷/۱۷
بعضى ميخواهند مشكلات را با كمك ديگران، با تكيه‌ى به ديگران، با رشوه دادن به ديگران، با تذلّل در مقابل ديگران حل كنند؛ بعضى‌ها هم نه، ميخواهند مشكلات را با نيروى خودشان، با توان داخلى خودشان حل كنند - اعتقادمان اين است كه بايد به تقويت ساخت درونى نظام اهمّيّت بدهيم؛ اين اساس كار است. از درون، خودمان را بايد تقويت كنيم. تقويت درونى با انديشه‌ى كامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چيزى است ممكن؛ چه به‌وسيله‌ى پيشرفت علمى، چه به‌وسيله‌ى ساخت و مديريّت درست اقتصادى؛ اينها كارهايى است كه به نظر ما ممكن است.۱۳۹۲/۰۶/۱۴
اقتصاد عدالت‌بنیان
اگر كشورى در علم و فناورى و جلوه‌هاى گوناگون تمدن مادى پيشرفت كند، اما عدالت اجتماعى در آن نباشد، اين به نظر ما و با منطق اسلام پيشرفت نيست. امروز در بسيارى از كشورها علم پيشرفت كرده است، صنعت پيشرفت كرده است، شيوه‌هاى گوناگون زندگى پيشرفت كرده است، اما فاصله‌ى طبقاتى عميق‌تر و شكاف طبقاتى بيشتر شده است؛ اين پيشرفت نيست؛ اين پيشرفتِ سطحى و ظاهرى و بادكنكى است. وقتى كه در يك كشورى، جمعيت معدودى بيشترين بهره‌ى مادى را از آن كشور ميبرند و در همان كشور، در خيابانها مردم از سرما و گرما ميميرند، عدالت اينقدر نامفهوم و غير عملى در آن كشور است.۱۳۹۱/۰۷/۲۲
تنظيم همه فعاليت‌هاى مربوط به رشد و توسعه اقتصادى بر پايه عدالت اجتماعى و كاهش فاصله ميان درآمدهاى طبقات و رفع محروميت از قشرهاى كم درآمد با تأكيد بر موارد زير: جبران نابرابرى‌هاى غيرموجه درآمدى از طريق سياستهاى مالياتى، اعطاى يارانه‌هاى هدفمند و ساز و كارهاى بيمه‌اى. تكميل بانك اطلاعات مربوط به اقشار دو دهك پايين درآمدى و به هنگام كردن مداوم آن.هدفمند كردن يارانه‌هاى آشكار و اجراى تدريجى هدفمند كردن يارانه‌هاى غيرآشكار. تأمين برخوردارى آحاد جامعه از اطلاعات اقتصادى.۱۳۸۷/۱۰/۲۱
اقتصاد دانش­‌بنیان
اگر ما ان‌‌‌شاءالله بتوانيم بنيانگذارى كارهاى اقتصادى بر پايه‌‌‌ى دانش را پيش ببريم و به وجه غالب اقتصاد كشور تبديل كنيم، اين نه تنها به كشور قدرت اقتصادى خواهد داد، بلكه قدرت سياسى هم خواهد داد، قدرت فرهنگى هم خواهد داد. وقتى يك كشورى احساس كرد كه با علم خود، با دانش خود ميتواند زندگى خود را و ملت خود را اداره كند و به ديگر ملتها خدمت برساند، احساس هويت ميكند، احساس شخصيت ميكند؛ اين درست همان چيزى است كه ملتهاى مسلمان امروز به آن احتياج دارند.۱۳۹۱/۰۵/۰۸
اقتصاد بدون نفت
امروز شما ملاحظه كنيد، وقتى روى نفتِ ما فشار مى‌آورند، ما دچار مشكل ميشويم، اين ناشى از چيست؟ ناشى از اين است كه ما تكيه‌مان را به نفت از بعد از دوره‌ى جنگ و پايان جنگ تا امروز، نتوانستيم كم كنيم، اگر ما تكيه‌مان را به نفت كم ميكرديم، فشار بر روى نفت اين‌قدر براى ما سخت تمام نميشد.۱۳۹۲/۰۶/۱۴

👇 تصادفی👇

نرم افزار مسیریابی با نقشه آفلاین و گوینده فارسی زبان برای اندروید69- بررسی و مقایسه چند روش بهسازی ساختمان های بتنی در برابر زلزلهدانلود گزارش کارآموزی مكانيك اتومبیلجستجوی آجاکسی در جوملا Universal AJAX Live Search 5.4.1عوامل مؤثر بر حس تعلق مکانی ساکنین در اسکان رسمی و غیررسمی (نمونه: شهرجدیدپرند و نسیم شهر)wordدانلود كتاب استارتاپ ویکند Startup Weekend ✅فایل های دیگر✅

#️⃣ برچسب های فایل مقاله 24- اقتصاد مقاومتی درجریان توسعه مقاومتی

مقاله 24- اقتصاد مقاومتی درجریان توسعه مقاومتی

دانلود مقاله 24- اقتصاد مقاومتی درجریان توسعه مقاومتی

خرید اینترنتی مقاله 24- اقتصاد مقاومتی درجریان توسعه مقاومتی

👇🏞 تصاویر 🏞