👈فول فایل فور یو ff4u.ir 👉

مقاله 4- زلزله و فرايندهاي داخلي زمين

ارتباط با ما

دانلود


مقاله 4- زلزله و فرايندهاي داخلي زمين
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه. 2
زلزله. 3
پديده هاي ناشي از زلزله. 3
كثرت وقوع زلزله. 5
كانون مركز زلزله. 6
شدت زلزله. 6
شدت مطلق يا بزرگي زلزله. 8
انرژي زلزله. 9
لرزه سنج ها11
امواج زلزله. 12
مسير امواج زلزله. 13
منطقه تأثير زلزله. 15
تعيين مركز، عمق و زمان وقوع زلزله. 16
علل وقوع زلزله. 18
توزيع جغرافيايي زلزله. 22
پيش بيني زلزله. 25
منشأ فرآيندهاي داخلي زمين.. 28
نظريه انقباض قشر جامد زمين.. 28
نظريه تغيير مكان قاره ها29
نظريه نوساني.. 30
نظريه جريانهاي همرفتي.. 30
نظريه گسترش كف اقيانوسها31
نظريه تكتونيك صفحه اي.. 31
منابع. 48
 
مقدمه
تقريباً هر سال در بعضي از نقاط جهان زلزله هاي کوچک و بزرگ روي مي دهد که در برخي موارد موجب تلفات و خسارات فراواني مي گردد. در اين مقاله سعي شده در مورد منشأ زلزله و نيز در مورد فرايندهاي داخلي زمين مطالبي گفته شود تا بيشتر با علت وقوع زلزله و انرژي حاصل از زلزله و نيز در مورد نظريه هايي که در مورد پوسته زمين بيان شده بررسي شود.

زلزله
آشنايي: زلزله يا زمين لرزه را مي توان به عنوان تكانهاي ناشي از عوامل طبيعي زمين، تعريف كرد. در بعضي موارد زلزله خفيف است وخسارتي به بار نمي آورد ولي در موارد ديگر، شدت آن زياد است وطي آن، انرژي فوق العاده اي آزاد مي شود و در اين حالت خسارات فراوان به بار مي آورد.
پديده هاي ناشي از زلزله
به هنگام وقوع زلزله، پديده هاي مختلفي اتفاق مي افتد كه به شرح زير دسته بندي مي شوند:
لرزش زمين: به طوري كه مي دانيم در اثر زلزله، زمين به ارتعاش در مي آيد و در مواردي كه شدت اين ارتعاشات زياد باشد، باعث تخريب ساختمانها مي شود. معمولاً قبل و بعد از حركات اصلي زلزله، ارتعاشات خفيف تري توليد
مي شود كه به ترتيب به نام پيش لرزه و پس لرزه ناميده مي شود. مثلاً قبل از زلزله چهارم ارديبهشت ماه 1339 لار، دو زلزله خفيف تر در دستگاههاي لرزه نگار تهران و شيراز ثبت و بعد از زلزله اصلي نيز در حدود 58 درصد لرزه خفيف ديگر اندازه گيري شد. همچنين بعد از زلزله شديد 12 ژوئن 1897 درآسام، 5237 لرزه خفيف ديگر نيز ثبت شد. معمولاً لرزه هاي اوليه خفيف است وهر چند به زمان زلزله اصلي نزديك شويم، شدت لرزه ها زيادتر مي شود و بعد از زلزله اصلي، مجدداً شدت زلزله آن كاهش مي يابد. اين مسئله، در مورد تعداد لرزه ها نيز صادق است يعني، هر چقدر لرزه اصلي نزديكتر شود، تعداد لرزه ها زيادتر مي شود و بعد از زلزله اصلي، فواصل زماني بين لرزه ها افزايش مي يابد. مثلاً در مورد زلزله لار، در فاصله 48 ساعت اول بعد از زلزله اصلي، 16 زلزله فرعي ديگر روي داد در صورتي كه در فاصله 48 ساعت دوم، فقط 9 زلزله ثبت شد.
بايستي توجه داشت كه تمام زلزله ها همراه با پيش لرزه نيستند و نيز پيش لرزه ها را هميشه نمي توان مقدمه وقوع يك زلزله بزرگ دانست زيرا در بسياري موارد، لرزش هاي خفيفي ثبت شده كه حركات شديدي به دنبال نداشته است. گاهي نيز يك زلزله مخرب، خود پيش لرزه فوق العاده مخربي بوده كه به دنبال آن اتفاق افتاده است.
صداهاي زلزله: غالباً وقوع زلزله با صداهايي كه در بعضي موارد، به وسيله گوش انسان نيز قابل تشخيص است. بديهي است اين صداها، غير از صدهاي ناشي از اثرات زلزله مثل تخريب ساختمانها و نظاير آن است.
صداهاي زلزله در بعضي موارد شبيه رعد و گاهي نيز نظير صداي وزش باد، انفجار گلوله هاي بزرگ توپ و نظاير آن است. توليد اين صداها به خاطر ايجاد امواج ارتعاشي است كه در اثر زلزله به وجود مي آيند ولي فقط در بعضي موارد فركانس آنها در حد شنوايي گوش انسان و قابل شنوايي است.
نورهاي زلزله: به هنگام وقوع بعضي از زلزله ها، آثار نوراني مختلف مثل نورافشاني در آسمان، برق، جرقه هاي نوراني و نظاير آن ديده شده است. حتي در زلزله بزرگ ناحيه وژ در سپتامبر 1669، شعله هاي آتش در حال خروج از زمين، ديده شد. هنوز وابستگي مستقيم اين آثار به زلزله مورد بحث دانشمندان است و به عقيده اغلب زلزله شناسان، اين نورها ناشي از اثرات ثانوي زلزله است. هر چند در مناطق مسكوني مي توان نور و آتش را مربوط به اثرات ثانوي زلزله دانست ولي در بعضي موارد، در كوهستانها و نيز در سطح درياها نظير اين نور ديده شده كه هنوز پاسخ درستي براي آن پيدا نشده است.
حركات آب درياها: هنگامي كه كانون زلزله در كف دريا در نزديكي هاي آن واقع باشد، در اثر زلزله، امواج متعددي در آب توليد مي شود كه به نا تسونامي معروف است. اين امواج سهمگين به بدنه كشتي ها مي خورد و باعث ارتعاش آنها مي شود. در اثر اين امواج، آب دريا با شدت به ساحل برخورد مي كند و بعضي وقتها، قسمتي از سواحل را آب فرا مي گيرد. امواج مزبور در بعضي موارد، باعث تخريب ساختمانهاي ساحلي مي شود. زلزله مهمي كه در 27 نوامبر 1945 در درياي عمان اتفاق افتاد باعث بالا آمدن شديد آب دريا و بروز خسارات زياد در سواحل پاكستان و هندوستان شد. عده اي عقيده دارند كه طوفان نوح نيز در اثر زلزله اي كه كانون آن در خليج فارس بوده، حادث شده است.
تغيير مشخصات آب چشمه ها: در اثر زلزله، غالباً در وضع آب چشمه ها و چاهها نيز تغييراتي به وجود مي آيد زيرا در اثر ارتعاش، مجاري زيرزميني تنگ و يا گشاد شده و در بعضي موارد، ممكن است كاملاً مسدود شود. دماي آب چشمه هاي معدني نيز ممكن است در اثر مخلوط شدن با آبهاي ديگر، تغيير كند. مثلاً آب يكي از چشمه هاي معدني سوييس به نام «پلان دوفازي» در اثر زلزله 19 مارس 1935 خشك شد و بعد از اينكه با حفر تعدادي چاه، توانستند مجدداً به آب دسترسي پيدا كنند، ميزان آبش سه برابر شد ولي دماي آن، از 28 به 24 درجه سانتيگراد تقليل پيدا كرد و نيز دماي يكي از چشمه هاي همين منطقه، پس از زلزله، از 18 به 23 درجه سانتيگراد افزايش يافت.
ايجاد شكاف و گسله: در بعضي موارد در اثر زلزله، تعدادي شكاف در زمين به وجود مي آيد و گاهي نيز گسله هايي تشكيل مي شود. به عنوان مثال مي توان گسله معرف سان آندرياس واقع در ايالت كاليفرنيا نام برد. از سال 1874 كه مطالعات زمين شناسي اين منطقه آغاز شد، تعدادي ايستگاه نقشه برداري در محل به وجود آمد كه موقعيت دقيق آنها محاسبه شده بود. در سال 1906 زلزله اي در منطقه اتفاق افتاد كه در نتيجه آن، گسله سان آندرياس تشكيل شد.
كثرت وقوع زلزله
امروزه به كمك شبكه لرزه سنج هايي كه در اغلب كشورها نصب شده است، مي توان وقوع اكثر زلزله ها را ثبت كرد ولي هيچگونه قانوني براي زمان تناوب زلزله نمي توان قائل شد. به عبارت ديگر پس از وقوع زلزله، نمي توان گفت كه تا چه زماني، ديگر زلزله روي نخواهد داد و يا اينكه زلزله بعدي كي به وقوع خواهد پيوست. بديهي است با توجه به زلزله خيزي منطقه مي توان مسئله را از نظر آمار و احتمالات بررسي كرد و به عنوان مثال گفت كه در منطقه، به طور متوسط هر سال 5 زلزله روي مي دهد. مثلاً در 31 اكتبر 1935 در هلنامونتانا زلزله اي به وقوع پيوست و در اثر آن، دو نفر كارگر كه مشغول مرمت خرابي هاي ناشي از زلزله دو هفته قبل بودند، جان خود را از دست دادند. در بعضي نقاط زلزله خيز، بارها ديده شده كه به فاصله چند ساعت، چندين زلزله مخرب روي داده است. مثلاً در نهم شهريور 1348 زلزله اي در كاخك خراسان روي داد كه در اثر آن 11000 نفر كشته شدند و فرداي همان روز، يعني دهم شهريور، زلزله ديگري در فردوس خراسان روي داد كه باعث مرگ 2000 نفر ديگر شد.
 
كانون مركز زلزله
نقطه اي را كه امواج از‌آن منتشر مي شوند به نام كانون زلزله مي خوانند. اگر از كانون زلزله، كه معمولاً در زير سطح زمين قرار دارد، خطي بر سطح زمين عمود كنيم، محل تلاقي اين خط را با سطح زمين به نام مركز زلزله مي خوانند. فاصله كانون و مركز زلزله به نام عمق كانون زلزله ناميده مي شود.
شكل. كانون و مركز زلزله
معمولاً زلزله ها را از نظر عمق كانون به سه دسته زير تقسيم مي كنند:
الف) زلزله هاي عميق كه عمق كانون آنها بيش از 300 كيلومتر است.
ب) زلزله هاي متوسط كه عمق كانونشان 70 تا 300 كيلومتر است.
ج) زلزله هاي كم عمق كه عمقشان از 60 كيلومتر كمتر است.
شدت زلزله
شدت يك زلزله در نقاط مختلف متفاوت است و طبيعتاً هر چقدر از مركز زلزله دورتر شويم، از شدت آن كاسته مي شود. بنابراين همراه با كلمه شدت زلزله، همواره بايستي محلي را كه در آن شدت زلزله اندازه گيري شده است، ذكر كرد.
در قديم، براي اندازه گيري شدت زلزله از مقياس هاي احساسي استفاده مي شد. بر مبناي اين مقياس ها، زلزله ها برحسب ميزان خسارت و نحوه ارتعاشات طبقه بندي مي شدند. مثلاً براساس طبقه بندي اي كه در 1883 به وسيله دو دانشمند به نام هاي روسي و فورل پيشنهاد شد و به نام مقياس R.F. خوانده مي شود، زلزله ها به 10 درجه تقسيم مي شوند. اين تقسيم بندي، بر مبناي واژگون شدن لوازم منزل، صداي زنگ كليساها، سرنگون شدن دودكشها و مسائلي نظير آن انجام شده بود. در سال 1931 مقياس ديگري به نام مقياس اصلاح شده مركالي (M.M. ) پيشنهاد شد كه براساس آن، زلزله ها به 12 طبقه به شرح زير طبقه بندي مي شوند:
I. زلزله به قدري خفيف است كه كسي آن را حس نمي كند ولي ممكن است باعث پريدن ناگهاني پرنده ها از درختان شود.
II. زلزله به وسيله شخصي كه در حال استراحت است، به خصوص در طبقات بالا، حس مي شود.
III. در داخل منازل، زلزله احساس مي شود و لامپهاي معلق شروع به نوسان مي كنند. ارتعاشات حاصله نظير ارتعاشات ناشي از عبور كاميونها از نزديكي منازل است.
IV. ارتعاشاتي نظير عبور كاميونهاي سنگين، از نزديكي منزل احساس مي شود. در و پنجره ها به صدا در مي آيد و ديوارهاي چوبي مختصراً شكاف بر مي دارد.
V. اين زلزله، در خارج از ساختمانها و منازل نيز احساس مي شود و در اثر آن، درها باز و بسته شده، نوسانات ساعتهاي ديواري نامنظم مي شود و ممكن است بايستد.
VI. زلزله به وسيله تمام مردم احساس مي شود. مردم از خانه ها بيرون مي ريزند و شيشه پنجره ها شكسته مي شود و بعضي از ساختمانها شكاف بر مي دارد.
VII. ايستادن مشكل مي شود و رانندگي اتومبيل ها نيز زلزله را احساس مي كنند. مبل و صندلي ها واژگون مي شود و ساختمانهاي سست خسارت مي بينند.
VIII. ساختمانهاي معمولي خسارت مي بيند و بعضي از آنها به كلي خراب مي شود. ساختمانهاي محكم نيز خسارت مي بينند. دودكش كارخانه ها مي افتد و شاخه درختان كنده مي شود. دماي آب چشمه ها تغيير مي كند و زمين شكاف بر مي دارد.
IX. ساختمانهاي سست به كلي تخريب و به ساختمانهاي معمولي خسارت زيادي وارد مي شود. ساختمانهاي محكم خسارت مي بينند و لوله كشي آب صدمه مي بيند. در زمين شكافهاي مشخصي به وجود مي آيد.
X. اغلب ساختمانها خراب مي شود و حتي پايه آنها نيز فرو مي ريزد. پلها خسارت مي بيند و به سدها صدمه وارد مي شد. راه آهن در بعضي نقاط خميدگي پيدا مي كند و آب رودخانه ها از بستر بيرون مي ريزد.
XI. لوله كشي هاي زيرزميني به كلي شكسته شده و خطوط راه آهن خم مي شود و انحنا برمي دارد.
XII. همه چيز خسارت مي بيند و سنگهاي بزرگ جابه جا مي شوند. بعضي از اجسام ممكن است به هوا پرتاب شوند.
شدت مطلق يا بزرگي زلزله
به طوري كه ديده مي شود، تقسيم بندي ياد شده نيز، مبناي دقيقي براي طبقه بندي زلزله ها نيست. تقسيم بندي دقيقتر زلزله را مي توان به كمك شدت مطلق و يا بزرگي انرژي ناشي از آنها انجام داد.
مطابق تعري، شدت مطلق يا بزرگي زلزله عبارتست از لگاريتم دامنه ماكزيمم نوسان آن زلزله (برحسب ميكرن)، كه به وسيله لرزه سنجي كه در فاصله 100 كيلومتري مركز زلزله نصب شده است، در روي لرزه نگاشت رسم شود. بدين ترتيب، اگر حداكثر دامنه نوسان موج را روي لرزه نگاشت ياد شده به a نشان دهيم، شدت مطلق زلزله M از رابطه زير به دست مي آيد:
M=log a
بديهي است قبل از وقوع زلزله، اين امكان وجود ندارد كه لرزه سنج را در صدكيلومتري زلزله قرار دهند ولي به كمك جداول آماري، مي توان توسط نتايج حاصله از لرزه سنج هايي كه در فواصل مختلف قرار گرفته اند، شدت مطلق زلزله را به طور تقريبي محاسبه كرد.
مطابق رابطه بالا، در حالتي كه دامنه نوسان موج، در لرزه نگاشت واقع در صدكيلومتري مركز زلزله، يك ميكرون باشد، شدت مطلق زلزله صفر است. حداكثر شدت مطلقي كه تا به حال اندازه گيري شده، 9 بوده است و براساس مطالعات انجام شده، احتمال وقوع زلزله اي كه شدت مطلق آن بيش از 9 باشد فوق العاده بعيد به نظر مي رسد.
از سال 1900 تا به حال زلزله اي كه شدت مطلق آن بيش از 5/8 باشد اندازه گيري نشده است. شايد شدت مطلق زلزله مشهور ليسبون در سال 1755 كه در نيمي از اروپا تأثير داشته به حدود 9 برسد.

انرژي زلزله
به طور كلي مي توان گفت انرژي آزاد شده به وسيله زلزله فوق العاده زياد است. به عنوان مثال، انرژي مربوط به يك زلزله نسبتاً شديد، چندين ميليون برابر انرژي است كه توسط يك بمب اتمي استاندارد آزاد مي شود.
بديهي است كه شدت مطلق زلزله، تابع ميزان انرژي آن است. انرژي ناشي از زلزله معمولاً برحس ارگ (دين بر سانتيمتر مربع) بيان مي شود. براي محاسبه انرژي زلزله مطالعات زيادي انجام و فرمولهاي متعددي ارائه شده است كه يكي از معروفترين آنها فرمولي است كه توسط گوليتسين پيشنهاد شده و به شرح زير است:
در اين رابطه E انرژي زلزله، v سرعت سير امواج زلزله، r جرم مخصوص قسمتهاي بالايي پوسته زمين، a دامنه موج و T زمان تناوب ارتعاشات است.
مطالعات نشان داده كه انرژي زلزله از 10 10 (در مورد زلزله با شدت مطلق 1) تا 26 10 ارگ‌ (براي زلزله با شدت9 ) تغيير مي كند.
امروزه معمولاً زلزله ها را از نظر انرژي حاصله دسته بندي مي كنند و بر اين اساس، ريشتر زلزله ها را به نه گروه به شرح جدول زير تقسيم بندي كرده است.
 
ج. تقسيم بندي زلزله ها براساس درجه ريشتر
درجه
انرژي آزاد شده
1
5/1
2
5/2
3
5/3
4
5/4
5
5/5
6
5/6
7
5/7
8
5/8
9
معادل 170 گرم T.N.T
" 906 " "
" 889/5 كيلوگرم "
 
" 539/28 " "
" 841/179 " "
" 470/901 تن "
" 6 " "
" 32 " "
" 199 " "
" 1000 " "
 
" 6270 " "
" 31550 " "
" 199000 " "
" 106 " "
" 106 × 27/6 " "
" 106× 55/31 " "
" 106 ×199 " "
 
بين انرژي زلزله و كثرت وقوع آن نيز رابطه اي وجود دارد يعني زلزله هاي با انرژي زياد معمولاً كمتر از زلزله هاي خفيف حادث مي شوند.
معمولاً زلزله ها را با توجه به تمام مشخصات به پنج دسته d, c, b, a و e تقسيم مي كنند كه مشخصات آنها در جدول زير درج شده است.
 
ح. تقسيم بندي زلزله ها براساس انرژي حاصله
نوع زلزله
درجه
شدت مطلق
انرژي حاصله ارگ
تعداد متوسط زلزله در يكسال
فاجعه
خيلي خطرناك
خطرناك
مخرب
متوسط
آرام
a
 
b
 
c
 
d
 
e
 
-

9/7-7
9/6- 6
9/5-5
9/4-4
9/3-3
25 10
23 10
21 10
19 10
17 10
15 10
1
10
10
100
1000
10000
100000
لرزه سنج ها
لرزه سنج ها وسايلي هستند كه به كمك آنها مي توان ارتعاشات زمين را اندازه گيري كرد. هر چند لرزه سنج ها انواع مختلف دارند ولي مبناي كار تمامي آنها، تبديل انرژي ارتعاشي به انرژي الكتريكي و اندازه گيري آن است. از آنجا كه انرژي الكتريكي حاصله معمولاً ناچيز است لذا، آن را چندين بار تقويت كرده و آنگاه در دستگاههاي آشكار ساز، اندازه گيري مي كنند.
جدول. انرژي چند زلزله مشهور
زلزله
تاريخ
انرژي حاصله به ارگ
ليسبون
سان فرانسيسكو
پامير
لوس آنجلس
تاجيكستان
آسام
يونان
الجزاير
موروكو
1/11/1755
18/6/1906
18/2/1911
10/3/1933
10/7/1949
15/8/1950
12/8/1953
9/9/1954
1/3/1960
1027× 7
1024× 2
1023× 3/4
1018×1
1024× 5
1027× 3
1024× 6
1024
102
 
لرزه سنج هاي الكترومغناطيسي: اين گروه، معمولي ترين انواع لرزه سنج ها هستند. دستگاه معمولاً از يك پيچك و يك مغناطيس دائم تشكيل شده است. پيچك ثابت و آهنربا به وسيله فنر به حالت معلق است. هرگونه ارتعاشي باعث لرزش مغناطيس مي شود و بنابراين، در پيچك جريان الكتريكي اي به وجود مي آيد كه ميزان آن متناسب با دامنه نوسان است. بدين ترتيب، با تقويت جريان حاصله، مي توان به ميزان ارتعاشات پي برد.
لرزه سنج هاي ظرفيتي: قسمت اصلي اين لرزه سنج ها از خازني تشكيل شده است كه يكي از صفحات آن ثابت و صفحه ديگر، به وسيله يك فنر به حالت معلق است. هرگونه ارتعاشي، باعث نوسان صفحه معلق مي شود و در نتيجه، فاصله دو صفحه خازن تغيير مي كند و باعث تغيير جريان مدار مي شود. اين جريان را تقويت كرده و با اندازه گيري آن، ميزان نوسانات زمين را مشخص مي كنند.
امواج زلزله
به هنگام وقوع زلزله، امواج زيادي در كانون آن ايجاد شده و در همه جهات منتشر مي شود. اين امواج، به نام امواج زلزله يا امواج لرزه اي خوانده مي شود. امواج زلزله به سه دسته كلي تقسيم مي شوند:
1. امواج فشارشي يا طولي: اين امواج مانند امواج صوتي، ضمن عبور از اجسام جامد، باعث تغيير حجم آنها مي شوند و امتداد انتشار آنها در امتداد ارتعاشات است. سرعت انتشار اين امواج در يك محيط ثابت، از انواع ديگر (امواج عرضي و سطحي) بيشتر است و به همين جهت به حرف P (از كلمه Primary به معني اوليه) نموده مي شوند. سرعت متوسط امواج طولي در حد چندكيلومتر برثانيه است و در هر مورد، سرعت آن به خواص الاستيسيته طبقاتي كه از آن عبور مي كند، بستگي دارد.
2. امواج برشي يا عرضي: اين امواج، باعث تغيير شكل اجسام جامد مي شوند و امتداد انتشار آنها بر امتداد ارتعاشات عمود است. سرعت اين امواج، كمتر از امواج طولي است و به همين جهت به حرف S (از كلمه Secondary به معني ثانوي) نموده مي شوند.
از آنجا كه مايعات و گازها تحمل تنش هاي برشي را ندارند اما، عبور امواج عرضي از اين محيط ها، ممكن نيست.
3. امواج سطحي يا امواج ريله: اين امواج در تحت شرايط خاص و در فصل مشترك دو محيط گازي و مايع، در اثر ارتعاشات ناشي از زلزله به وجود مي آيند و معمولاً به حرف L نموده مي شوند. سرعت امواج سطحي از امواج عرضي نيز كمتر است (VL» 0.9 VS ) و شدت آن نسبت به عمق و نيز نسبت به فاصله از مركز زلزله، به سرعت كاهش مي يابد ولي ممكن است در حوالي مركز زلزله، خساراتي به بار آورند. اين امواج ممكن است در محيط هاي جامد نيز توليد شود.
مسير امواج زلزله
اگر ساختمان داخلي زمين يكنواخت مي بود، سرعت امواج P و S نسبت به عمق به طور منظم افزايش مي يافت زيرا افزايش فشار و در نتيجه تراكم سنگها در عمق، باعث افزايش سرعت عبور موج، در طبقات داخلي زمين مي شود. در عمل، هنگامي كه فواصل زماني امواج مختلفي را كه در اثر زلزله توليد مي شوند اندازه مي گيرند، در مي يابند كه اختلاف زماني امواج مختلف، فوق العاده زياد است و بدين ترتيب، به اين نتيجه مي رسند كه عبور موج در داخل زمين به طور ساده انجام نمي گيرد، بلكه در اثر اختلافي كه در تركيب قسمتهاي داخلي زمين وجود دارد، امواج ممكن است چندين بار منكسر و يا منعكس شوند و مجدداً به سطح زمين برسند.
امواج زلزله نيز مانند امواج نور و صوت در مرز دو محيط با خواص متفاوت منكسر و منعكس مي شوند. در عمق 2900 كيلومتري از سطح زمين، شرايطي برقرار است كه مسير امواج عرضي و طولي زلزله را به طور كلي تغيير مي دهد. هنگامي كه امواج P به اين عمق مي رسند، قسمتي از‌آنها منعكس و قسمتي نيز منكسر مي شود. به طوري كه مطابق شكل ذيل منطقه سايه اي براي اين امواج به وجود مي آيد. علت اين امر آن است كه در عمق ياد شده، جنس طبقات زمين، به طور ناگهاني از سليكاتهاي نسبتاً سبك تشكيل دهنده گوشته، به مخلوط آهن و نيكل سنگين، تغيير مي يابد. عمق 2900 كيلومتري، يعني مرز بين گوشته و هسته زمين، براي امواج عرضي نيز مطابق شكل منطقه سايه اي به وجود مي آورد ولي علت ايجاد اين منطقه سايه ناشي از انكسار و يا انعكاس امواج عرضي نيست بلكه علت آن متوقف شدن امواج عرضي از عمق 2900 كيلومتري است. به عبارت ديگر، امواج عرضي از عمق 2900 كيلومتري به بعد عبور نمي كنند و بنابراين، پايين تر از اين عمق، يعني هسته خارجي زمين، خواص مايعات را دارد.
شكل. مسير امواج زلزله در داخل زمين
مطالعه مسير امواج زلزله در داخل زمين، وجود انفصال هاي ديگري را نيز در تركيب ساختمان داخلي زمين نشان داده است. مثلاً انعكاس امواج P در داخل هسته، مؤيد اين مطلب است كه قسمت داخلي هسته، خواص جامدات را دارد. علاوه بر اين مي دانيم كه در حد فاصل بين پوسته و گوشته نيز يك انفصال در ساختمان زمين وجود دارد كه به نام انفصال موهورويچ نامگذاري شده است. در اوائل قرن بيستم، موهوروويچ دانشمند يوگسلاوي، امواج زلزله اي را كه كانون آن در فاصله 40 كيلومتري از سطح زمين قرار داشت، در ايستگاهي واقع در 800 كيلومتري مركز زلزله، اندازه گيري كرد. ضمن اندازه گيري وي متوجه شد كه در ايستگاه مورد نظر، دو گروه امواج طولي و عرضي كاملاً مشخص و به فاصله زماني قابل توجه ثبت شده اند. به نظر وي، گروه اول اين امواج بايستي مستقيماً از كانون زلزله به ايستگاه اندازه گيري رسيده باشند در صورتي كه امواج گروه دوم- كه مدتي بعد دريافت شده اند- بايستي پس از دو انكسار متوالي به ايستگاه رسيده باشند. براساس همين مشاهدات، وي نظريه خويش را مبني بر وجود انفصال در ساختمان زمين، در فاصله بين پوسته و گوشته بيان كرد كه انفصال به نام خود وي موسوم شد. امروزه براساس ثبت امواج ناشي از زلزله هاي مختلف، ضخامت پوسته زمين در قسمت هاي مختلف به طور دقيق محاسبه شده است.
شكل. تغييرات سرعت امواج طولي و عرضي در داخل زمين
منطقه تأثير زلزله
به طوري كه گفتيم، به هنگام وقوع زلزله، امواج حاصله در تمام جهات منتشر و پس از رسيدن به سطح زمين، به وسيله لرزه سنجها ثبت و يا به وسيله مردم احساس مي شود. منطقة تأثير زلزله را مي توان به صورت سطحي، حول مركز زلزله تعريف كرد كه در آن شدت زلزله 4 و بيشتر است (زلزله درجه 4 و بالاتر از آن به وسيله انسان حس مي شود). به بيان ديگر، منطقه تأثير زلزله ناحيه اي است كه در آن، زلزله قابل احساس است.
منطقه تأثير، در مورد زلزله هاي مختلف متفاوت است و در هر مورد به عواملي مثل شدت مطلق زلزله، عمق زلزله و محيطي كه امواج در آن منتشر مي شوند بستگي دارد. در بعضي موارد وسعت منطقه ناچيز است و از 2000 تا 3000 كيلومترمربع تجاوز نمي كند در صورتي كه در موارد ديگر، ممكن است منطقه اي به وسعت 10000 تا 100000 كيلومتر مربع را در برگيرد و حتي در مورد زلزله هاي خيلي شديد، ممكن است وسعت آن به ميليونها كيلومتر مربع بالغ شود. مثلاً اثرات زلزله كمي، كه در 4 ژانويه 1911 اتفاق افتاد در منطقه اي كه به وسعت چهار ميليون كيلومتر مربع قابل تشيخيص بود.

👇 تصادفی👇

مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش معنویآموزش اتک GoWiPe (گولم ویز پکا)گزارش کار آزمایشگاه مدارهای الکتریکی و اندازه گیریپاورپوینت کتاب حسابداری پیشرفته 1بیماری های خانواده کدوئیان از جمله خیارجرایم رایانه ای و جرایم سایبریبررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویانپرسشنامه مقیاس سنجش اهمال کاری سازمانی ✅فایل های دیگر✅

#️⃣ برچسب های فایل مقاله 4- زلزله و فرايندهاي داخلي زمين

مقاله 4- زلزله و فرايندهاي داخلي زمين

دانلود مقاله 4- زلزله و فرايندهاي داخلي زمين

خرید اینترنتی مقاله 4- زلزله و فرايندهاي داخلي زمين

👇🏞 تصاویر 🏞