👈فول فایل فور یو ff4u.ir 👉

مقاله 83- بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی مدارس عادی و غیر انتفاعی

ارتباط با ما

دانلود


مقاله 83- بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی مدارس عادی و غیر انتفاعی
کل مقاله 100 صفحه با منابع و ضمائم
مقدمه
امروز جامعه در حال پيشرفت، نيازمند افرادي مسئول و خودكفا است و آموزش مسئوليت پذيري به كودكان نيازمند جوي خاص در خانه و مدرسه است.
بایستي شرايطي فراهم كرد تا كودكان و نوجوانان، ابزارهاي نگرش و ارزشيابي پيدا كنند تا به كمك آنها بتوانند بهتر تصميم گيري كنند. تصميماتي كه آنان را در اين دنياي پيچيده به سوي زندگي بارور و رضايت بخش رهنمون كند. انسانهاي امروز بيش از بيش نيازمند پذيرش مسئوليت براي زندگي و سرنوشت خود هستند و اين امر ميسر نمي شود مگر اينكه مبناي آموزش و پرورش آنها مبتني بر افزايش درك كودكان و نوجوانان در مورد نقش خود آنها به تعيين سرنوشت و ساخت كيفيت زندگيشان باشد و براي رسيدن به اين اهداف، سعي و كوشش و برنامه ريزي دقيق لازم است.
 
 از زندگي اجتماعي كودك
همانطور كه مي دانيم انسان اجتماعي متولد شده و از زماني كه كودك به مادرش مهر مي ورزد و يا به ديگران احساس عشق ، حد و يا دشمني مي كند ، اجتماعي است . روان شناسان تربيت اوليه را در شكل گیري شخصيت كودك بسيار مؤثر دانسته اند .
فرويد اولين كسي كه نقش نخستين تربيت را در تشكيل شخصيت كودك عنوان كرد ، و جامعه شناسان را بر آن داشت تا از اين دريچه به افراد و گذشتة آنان بنگرند و به تحصيل آن بپردازند . چرا كه شخصيت هر فرد از تركيب دو زمينه فطري و اكتسابي صورت مي پذيرد . بدين معنا كه بعضي از خصوصيات زمينه وراث و ژنتيكي دارند و برخي از آنها اكتسابي است. رفع نيازهاي زيستي نوزاد و گرفتن پستان مادر و مكيدن و شيرخوردن، خوابيدن و نظاير آن، به طور غريزي و بدون آموزش صورت مي پذيرد. ولي در زمان اندك، زماني كه كودك دست خود را براي گرفتن اشياء ( خوب یا بد ، خطرناك و يا بي خطر ) دراز مي كند، وقتي كه سراپا ايستاده آهنگ راه رفتن مي كند، آموزش و پرورش اهميّت و ضرورت خود را مي نماياند، در اين موقع است كه مرحله ي يادگيري كودك آغاز مي گردد. اساس يادگيري اجتماعي كودك كه با مشكلات آموزشي نيز توأم است. از وقتي شروع مي شود كه با« ديگري »مواجه مي گردد.يعني اولين برخورد وي با افراد غير از والدينش، يا افرادي چون خودش كه تا كنون در ذهن و تصورش نبوده است.
او نه پدر و مادرش است و نه اسباب بازي، بلكه او« ديگري » و بيگانه است. كودك در نخستين برخورد و با اين« ديگري » اولين نياز اجتماعي شدن را درك مي كند . و با اين احساس « زندگي اجتماعي » وي آغاز مي گردد. در برابر اين وضع جديد مبهوت و سرگردان مي شود. نمي داند چه بكند و چه واكنشي از خود نشان دهد. بخندد ، گريه كند ، سازش نمايد و يا تسليم شود. احساس نياز اجتماعي از طرفي در« خويشتن خود » و از طرف ديگر، كشمكش دروني ايجاد مي كند و، واكنش پناه بردن به مادر را در وي مي آفريند. كودك تا چهار سالگي در مرحلة سرگرداني و تزلزل تصميم قرار دارد. تسلط بر ديگران را با همكاري با ديگران و شير را با سازش در هم مي آميزد. چرا كه هنوز يادگيري انجام نشده و تجربة اجتماعي را كسب نكرده است او بايد بعضي از بازتاب هاي اجتماعي را كه بكارگيري آنها لازمة زندگي اجتماعي است، و نيز اصول و قواعد رفتارهاي لازم و مورد قبول اجتماع را از طريق خانواده و بعضي از نهادها بياموزد.
در اين صورت كه فرد با حفظ خويشتن خود شخص اجتماعي مي شود و با جامعه و محيط اجتماعي خود روابط پيدا مي كند اين يادگيري اجتماعي به تدريج تا ۹ سالگي صورت مي پذيرد و ادامه مي يابد .
 
 
مهمترين مراحل تحول شخصيت اجتماعي كودكان از نظر ميد :
به عقيده ميد كودك طي دو مرحله شخصيت اجتماعي و خودش شكل مي گيرد كه عبارتند از مرحلة نمایشی و مرحله بازي . كودك در مرحلة نمايش نقشهاي آدمهايي كه برايش مهمند ، مانند پدر ، مادر ، برادر ، يا خواهر را ياد مي گيرد و از اين طريق نقشهاي متنوعي را به نمايش مي گذارد و خودش را در نقشهاي گوناگون مي بيند كه در آينده بخشي از شخصيت و خود اجتماعي او را مي سازند . اما در اين مرحله ، كودك هر يك از اين نقشها را به گونه اي جداگانه و بدون ارتباط متقابل آنها فرا مي گيرد . هر كودكي براي آن كه ادراك يكپارچه تر و منسجمتري از خود و جامعه اش به دست آورد ، بايد علاوه بر مرحلة نمایشی مرحلة بازي را نيز پشت سر گذارد تا به خود و شخصيت اجتماعي كاملي دست يابد . در اين مرحله ، كودك چشم انداز فراگيري از نقشهاي گوناگون اجتماعي را در قالب يك جامعيت يكپارچه و تعميم يافته به دست مي آورد و در نتيجه ، به ادراك منسجمتري از خود نيز دست مي يابد[1] .
 
 
 
جامعه پذيري
همانطوريكه اشاره شد كليه عناصر جامعه (از جمله گروههاي اجتماعي، خرده گروهها و حتي كوچكترين عنصر آن يعني فرد) به طور مستمر و مداوم در حال تغيير و تحول مي باشند .
افراد جديدي كه به جامعه مي پيوندند (مثلاً نوزادان) ضرورتاً بايد با هنجارها ،معيارها، ضوابط و ارزشهاي اجتماعي و فرهنگي جامعه آشنا شده و خود را با آنها همساز و هماهنگ نمايند .فرايند و جرياني كه از طريق آن عناصر فرهنگي و اجتماعي به افراد جديد هر جامعه منتقل شده و در درون آن جايگزين مي شوند را جامعه پذيري مي نامند .
جامعه پذيري جرياني است كه الگوها ، مفاهيم اجتماعي ، ضوابط رفتاري ، زبان ، ارزشهاي فرهنگي و هنجارهاي گروهي را به افراد جامعه انتقال مي دهد .
جامعه پذيري ، در جريان زندگي اجتماعي ، فرد را با كلية مظاهر جامعه و زندگي اجتماعي هماهنگ مي نمايد و او را براي زندگي اجتماعي مهيا و مجهز مي كند .
كودكي كه در يك جامعه متولد مي شود ، از هر گونه شناخت از محيط پيرامون ( از جمله محيط اجتماعي ) تهي و خالي است . روابط او با والدين و اطرافيان ، بتدريج معيارها و مفاهيم زندگي اجتماعي را ( در ذهن ) او تعبيه مي كنند و كودك را به موجودي اجتماعي و همساز با عناصر مختلف حيات اجتماعي تبديل مي نمايند . اين جريان را جامعه پذيري مي خوانند .
جامعه پذيري در هر جامعه يا از طريق نهادها و سازمانهاي اجتماعي ، فرهنگي با برنامه ريزي و به طريقی هدفمند صورت مي گيرد ( نظير خانواده و مدرسه ) و يا به صورت خود بخودي ( غير برنامه ريزي شده ) از طريق خود فرد بدست مي آيد ( از طريق گروههاي همبازي و . . . ) .
 
عوامل يا كارگزاران جامعه پذيري
فرآيند جامعه پذيري در بر گيرندة تأثيرات متفاوتي است كه در طول زندگي بر فرد وارد مي آيد مهمترين اين تأثيرات عبارت است از تأثير عوامل ( كارگزاران ) جامعه پذيري یعنی افراد ، گروه ها و نهادهای مهمی که وضعیت های ساختی را ، که جامعه پذیری درون آنها رخ مي دهد ، فراهم مي سازند . چهار عامل از عوامل ياد شده يعني خانواده ، مدرسه ، گروه همسالان و وسايل ارتباط جمعي بويژه در جوامع نوين حائز اهميت مي باشند زيرا كه عوامل مذكور به طور مداوم و مؤثر بر هر كسی تأثير مي گذارند .
مدرسه عامل يا كارگزاري است كه رسماً توسط جامعه موظف به اجتماعي كردن نوجوانان در زمينة مهارتها و ارزشهاي خاصي گرديده است .
در مجموعه مدرسه ، نوجوان براي اوّلين بار تحت نظارت مستقيم كساني كه خويشاوند او نيستند قرار مي گيرد . پس از اين ديگر كودك در مدرسه به عنوان فردي مخصوص و شناخته شده محسوب نمي شود بلكه او اكنون يكي از افراد گروه دانش آموزان است و تابع همان مقررات و انتظاراتي است كه هر فرد ديگر تابع آنها مي باشد .
موفقيتها يا شكستهاي تحصيلي و چگونگي رفتار شخصي بخشي از سوابق رسمي و هميشگي فرد مي شود و كودكان مدرسه اي مي آموزند که خود را با همان معیار هایی که دیگران در مورد آنها بکار می برند ، ارزیابی کنند . مشاركت در زندگي مدرسه همچنين وابستگي و اتكاي كودكان را به خانواده كاهش مي دهد و ارتباطات جديدي با جامعه بزرگتر كه وراي خانواده قرار دارد ،ايجاد مي كنند.
 
عوامل ديگر
علاوه بر عواملي كه بيان شد.ممكن است مردم تحت تأثير عوامل ديگر جامعه پذيري مانند، گروههاي مذهبي، سازمانهاي جوانان و بعدها در زندگي تحت تأثير شركتها ،كلوپها، جنبشهاي سياسي و خانه هاي سالمندان ، قرار گيرند.
دنيس رانگ:توجه را به مفهومي جلب كرده است كه تحت عنوان« فراسوي جامعه پذيري انسان » ناميده است يعني اين عقيده كه ما اندكي بيش از محصول قابل پيش بيني جامعه پذيري هستیم كه بطور يكنواخت و سازگار با نظم اجتماعي آشنا شده ايم . او خاطر نشان مي سازد كه مردم غالباً احساس مي كند تحت اجبار و فشار جامعه قرار دارند كه آنچه را مايل به انجام آن نيستند ، انجام دهند و اين نشانة آن است كه جامعه پذيري كامل نيست .
 
هدفهاي جامعه پذيري
محتواي فراگرد اجتماعي شدن به گوناگوني جامعه هاي انساني است بدين معنا كه هر جامعه اي با توجه به شرايط و مقتضيیات خود ، افراد را پرورش مي دهد ؛ مثلاً ، اسكيمو به كودك خود مي آموزد كه چگونه در مقابل سرماي قطبي از خويش مواظبت كند يا كودك كوير نشين مي آموزد كه چگونه با آفتاب سوزان صحرا كنار بيايد ، علي رغم تفاوتهاي محيطي و فرهنگي ، جامعه پذيري داراي هدفها و مقاصد مشتركي است كه به مهمترين آنها مي پردازيم :
۱- يكي از مقاصد جامعه پذيري آموزش قواعد و نظامات اساسي ، از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روشهاي علمي ، به افراد است .
۲- فراگرد جامعه پذيري به همان ميزان كه عادات و رفتار فردرا مطابق هنجارهاي اجتماعي ، تحت نظم و انضباط در مي آورد ، به او اميد و آرزو ميدهد .
۳- فراگرد جامعه پذيري از طريق بر آوردن خواسته ها ، آرزوها ، اميدها و سوداهاي فردي يا ممانت از دستيابي بدانها ، براي فرد هويت مي آفريند .
۴ - فراگرد جامعه پذيري ، نقشهاي اجتماعي و نگرشها ، انتظارات و گرايشها ي مربوط به آن نقشها را به فرد مي آموزد .
۵ - هدف ديگر فراگرد جامعه پذيري ، آموختن مهارتها است .
 
اجتماعي شدن
اجتماعي شدن فرايندي است كه طي آن كودك ناتوان به تدريج به شخص خود آگاه، دانا و ورزيده در شيوه هاي فرهنگي كه در آن متولد گرديده است تبديل مي شود. اجتماعي شدن نوعي برنامه ريزي فرهنگي، نيست كه در آن كودك تأثيراتي را كه با آنها برخورد مي كند به طور انفعالي جذب نمايد. حتي كودك نوزاد نيازها و خواستهايي دارد كه بر رفتار كساني كه مسئول مراقبت از او هستند تأثيرمي گذارد. اجتماعي شدن نسلهاي مختلف را به يكديگر پيوند مي دهد. تولد يك كودك زندگي كساني را كه مسئول پرورش او هستند تغيير مي دهد و در نتيجه آنها خودشان فرايند هاي يادگيري جديدي را تجربه مي كنند. تجربة پدر و مادري معمولاً فعاليتهاي بزرگترها را به كودكان براي بقية زندگي هر دو پيوند مي دهد. بديهي است بزرگترها هنگامي كه پدربزرگ و مادر بزرگ مي شوند، هنوز پدر و مادر باقي مي مانند، و بدين سان يك رشته روابط ديگري را به وجود مي آورند كه نسلهاي مختلف را به هم پيوند مي دهد. اگرچه فرايند يادگيري فرهنگي در دوران بچگي و اوايل كودكي شديدتر از دوره هاي بعدي است، يادگيري و سازگاري در سراسر دور زندگي ادامه مي يابد.
اجتماعي شدن فرايندي است كه به انسان، راههاي زندگي كردن در جامعه را مي آموزد و شخصيت مي دهد و ظرفيتهاي او را در جهت انجام وظايف فردي و به عنوان عضو جامعه، توسعه مي بخشد.
در آغاز زندگي، كودك از ديگران فرا مي گيرد كه چه رفتارهايي از او انتظار مي رود و او داراي چه نوع شخصيتي است.مثال(۱) كودكي كه براي نخستين بار وارد دبستان مي شود، نخستين تماس جدي خود را با يك سازمان رسمي اجتماعي شدن برقرار مي كند، امّا حتی پيش از اين دوران نيز كودك از طريق مناسبات متقابلي كه در خانه و با اعضاي گروههاي همبازي خود داشته، تا حدي اجتماعي شده است. چنانچه كودك بر طبق رفتار هاي مورد انتظار عمل كند، آنگاه در همة موارد مشابه از اقبال و پاداش ديگران برخوردار مي شود امّا چنانچه كودك بر خلاف انتظارات گروه رفتار كند، احتمالاً چنين رفتاري طرد او از گروه را در پی خواهد داشت.
پاسخ به اين سؤال كه آيا انسان اجتماعي است؟
نظرات مختلفي از دانشمندان در دست داريم. بعضي اجتماعي بودن انسان را فطري و برخي نيازهاي بشري را موجب اجتماعي شدن او دانسته اند. آنچه كه اغلب دانشمندان بدان نظر مثبت دارند، اينكه اجتماعي بودن انسان بطور فطري نيست.
چرا كه در اين صورت مي بايست مانند حيوانات دگرگوني و تحول در انسان نيز صورت مي گرفت . از اين رو مي توان گفت كه فطرت، نياز و تعقل، او را به سوي زندگي اجتماعي سوق داده است.اساس اولين نياز اجتماعي شدن در كودك با روبرو شدن با« ديگري » شكفته مي شود. در آغاز اين مرحله در واكنش سرگردان مي ماند و سرانجام به مادرش پناه مي برد. اين تزلزل در تصميم گيري تا۴ سالگي ادامه مي يابد، تا اينكه بر كسب تجارب اجتماعي و آموختن اصول و قواعد رفتارهاي لازم از طريق خانواده و نهادها توفيق مي يابد، اين يادگيري اجتماعي به تدريج تا ۹ سالگي ادامه دارد. انسان از طريق اجتماعي شدن با قواعد، هنجارها و آداب جامعه آشنا مي شود.
 
 
 
 
گونه هاي اجتماعي شدن
اجتماعي شدن مي تواند هم از طريق رسمي و هم از راههاي غير رسمي انجام گيرد. نهادهاي آموزشي نمونه اي از عوامل رسمي و ساختار انتقال شيوه هاي عملكرد انديشيدن مقبول جامعه به فرد به شمار مي آيند. امّا اجتماعي شدن مي تواند از طريق روابط متقابل با همسالان و عضويت در گروهها و باشگاههاي غير رسمي نيز تحقیق پذيرد.
 
تأثیر هنجار ها بر اجتماعی شدن فرد
ازآنجا که انسان به غرایز بسیار متنوعی مجهز نشده است،برای آنکه بتواند به حیات خود ادامه دهد،بناچار می آموزد که چگونه به دیگران بپیوندد و حتّی برای رفع بنیادی ترین نیازهای خود با آنها همکاری کند. آنچه همکاریهای میان افراد بشر و وابستگی متقابل آنها به یکدیگر را ممکن می سازد، نظامی از الگوهای رفتار آموخته است که دیگر اعضای یک فرهنگ در آن سهیمند. این الگوهای رفتار مشترک یا معیارهای رفتار را هنجار می نامند. کودک ، از سنین بسیار پایین ، هنجارهای فرهنگی تأیید شده را کسب می کند و با این کار در فرایند اجتماعی شدن قرار می گیرد.
 
اهداف اجتماعی شدن
هدفهای بنیانی فرایند اجتماعی شدن را می توان به قرار زیر خلاصه کرد .
1- شخص باید مهارتهای ضروری را که برای زندگی در جامعه ضروری است فرا بگیرد .
2- شخص باید بتواند به صورت مؤثری با دیگران ارتباط برقرار کند و توانایی خواندن ، نوشتن و سخن گفتن پیدا کند.
3- فرد باید بتواند نیازهای بدنی خود ، همچون قضای حاجت را به شیوهای قابل قبول جامعه فرا گیرد .
4- فرد باید ارزشها و اعتقادات اساسی جامعه خود را در ذهن خود متمرکز کند.
 
عوامل اجتماعی شدن
می توان به گروهها یا زمینه های اجتماعی که فرایندهای مهم اجتماعی شدن در درون آنها رخ می دهد تحت عنوان عوامل اجتماعی شدن اشاره کرد. در همه فرهنگها ، خانواده عامل اصلی اجتماعی شدن کودک در دوران طفولیت است امّا در مرحله بعدی زندگی فرد ، بسیاری از عوامل دیگر اجتماعی شدن نقش دارند.
خانواده
از آنجا که نظامهای خانواده بسیار متفاوت هستند، دامنه تماسهایی که کودک تجربه می کند به هیچ وجه در فرهنگهای مختلف یکسان نیست . همه جا مادر معمولاً مهمترین فرد در نخستین دوره زندگی کودک است ، امّا همانگونه خاطر نشان گردیده است ، ماهیت روابطی که میان مادران و کودکانشان بر قرار می شود تحت تأثیر شکل و نظم و ترتیب تماس آنها قرار می گیرد. این جریان ، به نوبه خود ، به وسیله خصلت نهادهای خانواده و رابطه شان با گروه بندی های دیگر در جامعه مشروط می شود . در جوامع امروزی ، اجتماعی شدن بیش از همه در یک زمینه کوچک خانوادگی رخ می دهد . بیشتر کودکان نخستین سالهای زندگی خود را در درون یک واحد خانوادگی شامل مادر، پدر و شاید یکی دو فرزند دیگر سپری می کنند.
امّا ، در بسیاری از فرهنگ ها ، عمّه ها یا خاله ها ، عموها یا دایی ها و نوه ها غالباً جزء یک خانواده واحد بوده و مراقبت کودکان ، حتّی اطفال بسیار خردسال ، را به عهده دارند با وجود این تفاوتهای زیادی از نظر اهمیت زمینه های خانوادگی وجود دارد. بعضی از کودکان در خانواده هایی پرورش می یابند که تنها یکی از والدین در آن حضور دارد بعضی توسط دو مادر و دو پدر ( پدر و مادر جدا شده و ناپدری و نا مادری ) مراقبت می شوند . بخشی اعظم زنانی که تشکیل خانواده داده اند اکنون در خارج از خانه به کار اشتغال دارند و به فاصله نسبتاً کمی بعد از تولد فرزندانشان به کار خود بر می گردند. با وجود این تفاوتها ، خانواده معمولاً یکی از عوامل عمده اجتماعی شدن از دوران کودکی تا نوجوانی و پس از آن است. که به صورت یک سلسله مراحل پی درپی رشد و تکامل ، نسلها را به یکدیگر مربوط می سازد. خانواده ها و جایگاهای ، مختلفی در چارچوب کلی نهادهای یک جامعه دارند. در بیشتر جوامع سنتی ، خانواده ای که فرد در آن متولد می شود تا اندازه زیادی تعیین کننده موقعیت اجتماعی فرد در بقیه زندگانیش است . در جوامع امروزی غربی ، موقعیت اجتماعی به این ترتیب در هنگام تولد به ارث برده نمی شود . با وجود این منطقه و طبقه اجتماعی خانواده ای که فرد در آن متولد می شود بر الگو های اجتماعی شدن به شدّت تأثیر می گذارند کوکان شیوه های رفتار ویژه و مادر شان یا دیگران را در همسایگی یا اجتماع محلی اشان فرا می گیرند.
 
موضوع تحقیق
بررسی میزان مسئولیت پذیری بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی مدارس عادی و غیر انتفاعی در حیطه خانواده و جامعه در شهرستان نیشابور
 
اهداف تحقیق
هدف کلی
بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه ، بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی مدارس عادی و غیر انتفاعی در شهرستان نیشابور می باشد .
 
هدف جزئی
هر حرکت و فعالیتی به منظور رسیدن به هدف یا اهدافی صورت می گیرد . به طوری که می توان گفت رفتار اساساً هدفدار است .
و از آنجا که انگیزه رسیدن به هدف باعث انجام کار می شود در این تحقیق نیز اهدافی در نظر است و برای رسیدن به آن اهداف تحقیقات خود را انجام می دهم .
همانطور که می دانیم برای رفع نیازهای مختلف افراد جامعه ،‌ سازمانها و مؤسسات متعددی بوجود آمده اند ، با توجه به اینکه خانواده نمی تواند همه نیازهای دانش آموزان را برطرف کند ، این سازمانها در زندگی اجتماعی اهمیت ویژه ای دارند . یکی از آنها مدرسه ای است که برای رفع نیازهای آموزشی بوجود آمده است .
از آنجا که فعالیت و تلاش انرژی زاید دوران دانش آموزی از ویژگیهای این دوره زندگی انسان است باید برای دانش آموزان به تناسب مقطع تحصیلی و سن ، برنامه های جذاب و مورد علاقه تدارک دیده شود و زمینه را برای مسئولیت پذیری ، بروز خلاقیتها ، ابتکارات ، اصلاح رفتار و در نتیجه بالا بردن عزت نفس در آنان فراهم ساخت .
رفتار و شخصیت فرد به موقعیت ها و شرایط محیطی ، تربیتی ، و آموزشی بستگی دارد و برنامه های زندگی در دوران کودکی و نوجوانی نقش بسیاری را در زندگی و مسیر آینده فرد بازی می کند که باید تمامی نهادها ، خانواده ها و آموزش و پرورش در جهت برنامه ریزی برای لحظه لحظه اوقات دانش آموزان با یکدیگر همکاری نمایند تا انشاء الله آینده سازان این مملکت را بتوان افرادی شایسته و صالح و مفید در اجتماع تربیت کنیم .
و امید است که نتایج حاصل از این تحقیق بتواندراهکاری برای رسیدن به این اهداف باشد .
 
طرح مسئله تحقیق
1- آیا وضعیت اقتصادی در میزان مسئولیت پذیری بین دانش آموزان مؤثر است ؟
2- آیا رسانه های گروهی در میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان مؤثر است ؟
3- آیا مسئولیت پذیری والدین بر مسئولیت پذیری دانش آموزان مؤثر است ؟
4- آیا کادر مدرسه بر میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان مؤثر است ؟
 
فرضیات
1- انتظار می رود که وضعیت اقتصادی در میزان مسئولیت پذیری بین دانش آموزان مؤثر باشد ؟
2- انتظار می رود که رسانه های گروهی در میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان مؤثر باشد ؟
3- انتظار می رود که مسئولیت پذیری والدین بر مسئولیت پذیری دانش آموزان مؤثر باشد ؟
4- انتظار می رود که کادر مدرسه در میزان مسئولیت پذیری آنها مؤثر باشد ؟
 
جامعه آماری : شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس مقطع پیش دانشگاهی عادی و غیرانتفاعی در شهرستان نیشابور می باشد که در سال تحصیلی 85- 84 مشغول به تحصیل می باشند .
 
واحد آماری : هر یک از دانش آموزان دختر ، مقطع پیش دانشگاهی شاغل به تحصیل در شهر شهرستان نیشابور که تعداد 120 نفر می باشد .
 
روش نمونه گیری و حجم نمونه : روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی خوشه ای می باشد بدین صورت که ابتدا لیست تمام مدارس پیش دانشگاهی عادی و غیر انتفاعی با تعداد دانش آموزان هر مدرسه تهیه گردید و سپس از نظر منطقه جغرافیایی شهر به سه منطقه تقسیم شده ( شمالی، جنوبی ، مرکزی ) و در ادامه بر حسب تصادف از هر منطقه یک مدرسه انتخاب می شود و پرسش نامه ها به صورت تصادفی توزیع و تکمیل می شود که کل جامعه نمونه ( 6 مدرسه ) می باشند که از هر مدرسه به طور تصادفی 20 نفر را انتخاب نموده و پرسشنامه بین آنها توزیع شده که کل جامعه نمونه 120 نفر می باشد 60 نفر از مدارس دولتی و 60 نفر از مدارس غیر دولتی انتخاب نموده .
 
روش تحقیق : روش پژوهش در این تحقیق میدانی و به صورت پرسشنامه بسته می باشد بدین طریق که پس از تهیه سئوالات ، پرسشنامه در اختیار دانش آموزان دختر دبیرستان قرار می گیرد و پس از تکمیل پرسشنامه توسط دانش آموزان پاسخهای آنها استخراج و اطلاعات بدست آمده تنظیم می گردد .
تعاریف و مفاهیم
اجتماعی شدن : فراگردی است که انسان ها از طریق آنها می توانند یاد بگیرند که چگونه در جامعه به گونه ای مؤثر سهیم شوند و انسان ها طی فراگرد اجتماعی شدن ، یاد می گیرند که به اعضای دیگر جامعه شان همکاری کنند .
 
جامعه پذیری : عبارت است از همساز شدن افراد با هنجارهای گروه ( یعنی پذیرش مقررات ، ضوابط تفکرات و قواعد رفتاری گروه اجتماعی ) .
 
خانواده : کانونی است که شامل زن و شوهر و فرزندان ازدواج نکرده است .
 
مدرسه : مکان اجتماعی نمودن فرد است و زمینه را برای فراگیری و کسب اطلاعات لازم و رفع نیازها و تسلط و مدیریت برخود فراهم می سازد .
 
معلم : نخستین فرد بزرگسالی است که چون پدر و مادر ، اختیارداری کودک را برعهده می گیرد بدون اینکه چون والدین محرم راز او باشد .
 
شخصیت اجتماعی : شامل ترکیبی از خصایص ارثی و محیط اجتماعی است که فرد با عواطف و احساسات ، رفتار و روابط شایسته با دیگران را دارا می باشد .
 
مسئولیت پذیری : احساس ارزشمندی باعث ایجاد آمادگی در فرد جهت ایفای نقش مؤثر و پذیرش مسئولیت در ادارة امور جامعه می گردد .
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
پیشینه تحقیق
نشریه ماهانه آموزشی – تربیتی – دی 1384/315 و بهمن 1384/316
مسئولیت آموزش ارزش ها وظیفه همه نیروهای تربیتی جامعه
یعنی خانواده ، مدرسه و نهاد های گوناگون اجتماعی مانند نهادهای سیاسی اداری و تبلیغی است وضروری است اهداف و فعالیتهای این نیروهای تربیتی با یکدیگر هماهنگ باشد تا فعالیت نهادهای اجتماعی در تقابل یا تضاد با فعالیتهای مدارس قرار نگیرد .
از آنجا که خانواده نقش بسیار مهم و تأثیر گذار در تربیت انسانهای آگاه ، مسئول و سازگار با تغییر و تحولات شتابان و اجتناب ناپذیر جهان امروز دارد ، اگر شیوه های تربیتی این نهاد متناسب با نیازهای روز جامعه سامان دهی شود خانواده ای سالم ، پویا و با نشاط خواهیم داشت که متضمن جامعه ای سالم ، سازنده ، بالنده و توسعه یافته خواهد شد .
 
قشر بندی اجتماعی در مدراس دولتی و غیر انتفاعی و رابطه آن با عملکرد تحصیلی دانش آموزان / محسن نوغانی دخت بهمنی ؛ به راهنمایی : منوچهر محسنی .
یافته ها نشان می دهند که هم در مدارس دولتی و هم در مدارس غیر انتفاعی کیفیت مدرسه در مقایسه با پایگاه اجتماعی اقتصادی سهم بیشتری در تبییین تغییرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارد . بین دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی از نظر پیشینه تحصیلی عملکرد تحصیلی و پایگاه اجتماعی اقتصادی تفاوت معنی داری به نفع دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی وجود دارد . همچنین در صورت کنترل و ثابت نگه داشتن سهم متغیر های پیشینه تحصیلی پایگاه اجتماعی اقتصادی و آمادگی های تحصیلی خارج از مدرسه بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوت معنی داری به نفع دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی وجود دارد . پیش بینی انجام گرفته با کمک تحقیق رگرسیون چند متغیری نشان می دهد که فرضاً اگر دانش آموزان مدارس دولتی با در نظر گرفتن پیشینه تحصیلی خود به مدارس غیر انتفاعی می رفتند بطور متوسط معدل آنها 1/41 نمره افزایش می یافت و بالعکس اگر دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی با در نظر گرفتن پیشینه تحصیلی خود به مدارس دولتی می رفتند به طور متوسط معدل آنها 1/22 نمره کاهش می یافت . از دیگر یافته های این تحقیق آن است که در صورت کنترل و ثابت نگه داشتن سهم متغیر های پیشینه تحصیلی آمادگی تحصیلی خارج از مدرسه و پایگاه اجتماعی اقتصادی بین آرزوی تحصیلی دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی طالب تحصیلات بالاتری هستند .
 
بررسی عوامل مؤثر در انتخاب مدارس غیر انتفاعی توسط والدین بر اساس موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده ها (با تکیه بر مطالعه در شهر تهران )/ حسن قدیری ؛ به راهنمایی : علی محمد حاظری .
نتایج پژوهش به شرح زیر بوده است :
1- رابطه معنا داری بین موقعیت اقتصادی خانواده ها با جنبه آموزشی مدارس غیر انتفاعی به عنوان یکی از علل انتخاب مدارس غیر انتفاعی وجود نداشت .
2- رابطه معنا داری بین موقعیت اجتماعی خانواده ها با جنبه فرهنگی و تربیتی مدارس غیر انتفاعی وجود داشت .
3- خانواده های قرار گرفته در موقعیت اقتصادی و اجتماعی پایین نسبت به دو قشر متوسط و بالا بیشتر دچار فشار هنجاری بودند و در نتیجه در انتخاب مدارس غیر انتفاعی ، فشار هنجاری به عنوان یکی از علل انتخاب برای قشر پایین نسبت به دو قشر دیگر متوسط و بالا تأثیر بیشتری دارد .
4- صرفنظر از موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده های ، جنبه آموزشی مدارس غیر انتفاعی بیش از دو عامل دیگر ( فرهنگی و تربیتی و فشار هنجاری ) در انتخاب مدارس غیر انتفاعی توسط والدین برای فرزندان نقش داشته است .

👇 تصادفی👇

Daroon.Player.1.1اشتغال زناندانلود پاورپوینت سیستم ساختمانی ترونکواقدام پژوهی علوم اجتماعی دوم راهنماییحل تشریحی سوالات ریاضی کارشناسی ارشد مهندسی برقدفتر ایام اثر دکتر عبدالحسین زرین کوبکتاب ارباب حلقه ها The Lord of the Rings همراه با کتاب صوتی ✅فایل های دیگر✅

#️⃣ برچسب های فایل مقاله 83- بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی مدارس عادی و غیر انتفاعی

مقاله 83- بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی مدارس عادی و غیر انتفاعی

دانلود مقاله 83- بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی مدارس عادی و غیر انتفاعی

خرید اینترنتی مقاله 83- بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه بین دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی مدارس عادی و غیر انتفاعی

👇🏞 تصاویر 🏞