محمدرضا قاسمی - عضو هیئت علمی گروه مهندسی عمران دانشگاه سیستان و بلوچستانسهیل محمودی - عضو هیئت علمی دانشکده فنی دانشگاه تهرانامیر بهشاد - دانشجوی دکتری سازه، دانشگاه سیستان و بلوچستانبرای تقریب جا به جایی گرهی از روش حداقل مربعات متحرک (MLS) به عنوان تابع شکل استفاده می شود. سپس فرمول بندی روش بدون المان گالرکین (EFG) و شیوه استفاده از آن در تحلیل صفحات ایزوتوپ و کامپوزیت توضیح داده شده است. به این دلیل که توابع شکل MLS شرط دلتای کرونکر را ارضا نمی کنند، برای اعمال شرایط مرزی از روش با هم گذاری استفاده شده است. در پایان نتایج حاصل با روش دقیق مقایسه می شود.توابع شکلMLS - روش بدون شبکهEFG - تئوری صفحات - روش باهم گذاریدر صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید: در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود. برای بار اول: (قاسمی, محمدرضا؛ سهیل محمودی و امیر بهشاد، ۱۳۸۸) برای بار دوم به بعد: (قاسمی؛ محمودی و بهشاد، ۱۳۸۸)
67-تحلیل صفحات ایزوتروپ و كامپوزیت با استفاده از روش بدون المان گالركین
محمدرضا قاسمی - عضو هیئت علمی گروه مهندسی عمران دانشگاه سیستان و بلوچستانسهیل محمودی - عضو هیئت علمی دانشکده فنی دانشگاه تهرانامیر بهشاد - دانشجوی دکتری سازه، دانشگاه سیستان و بلوچستانبرای تقریب جا به جایی گرهی از روش حداقل مربعات متحرک (MLS) به عنوان تابع شکل استفاده می شود. سپس فرمول بندی روش بدون المان گالرکین (EFG) و شیوه استفاده از آن در تحلیل صفحات ایزوتوپ و کامپوزیت توضیح داده شده است. به این دلیل که توابع شکل MLS شرط دلتای کرونکر را ارضا نمی کنند، برای اعمال شرایط مرزی از روش با هم گذاری استفاده شده است. در پایان نتایج حاصل با روش دقیق مقایسه می شود.توابع شکلMLS - روش بدون شبکهEFG - تئوری صفحات - روش باهم گذاریدر صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید: در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود. برای بار اول: (قاسمی, محمدرضا؛ سهیل محمودی و امیر بهشاد، ۱۳۸۸) برای بار دوم به بعد: (قاسمی؛ محمودی و بهشاد، ۱۳۸۸)