بررسي حقوق شهروندي در دادرسيهاي كيفريدر قالب ورد و قابل ویرایش فهرست مطالبچكيده1مقدمه. 2كليات... 5الف) تعريف... 5ب) طرح بحث... 5فصل اول. 10تساوي افراد در برابر دادگاه، محاكمه منصفانه و علني در دادگاه صالح، مستقل و بي طرف... 10گفتار اول: تساوي افراد در برابر دادگاه10گفتار دوم: منصفانه بودن محاكمه. 12گفتار سوم: علني بودن محاكمه. 15گفتار چهارم: استقلال و بي طرفي دادگاه براي بهرهمندي از محاكمه عادلانه. 18مبحث اول: مستقل و بيطرف بودن دادگاه18مبحث دوم: حق بهره مندي از محاكمه عادلانه. 19فصل دوم. 22پيش فرض برائت... 22گفتار اول: قلمرو اصل برائت... 22گفتار دوم: آثار اصل برائت... 26فصل سوم. 28برخورداري از كمترين تضمينهاي دفاع. 28گفتار اول: تفهيم فوري و تفصيلي نوع و علت اتهام به زباني كه براي متهم قابل فهم باشد.28گفتار دوم: برخورداري از وقت و تسهيلات مناسب به منظور آمادگي براي دفاع و ارتباط با وكيل منتخب... 30گفتار سوم: حق محاكمه بدون تاخير ضروري.. 31گفتار چهارم: حق حضور در دادگاه و دفاع از خود شخصاً يا توسط وكيل.. 32گفتار پنجم: حق مواجهه با شهود مخالف و تسهيل اداي شهادت شهود موافق.. 34گفتار ششم: برخورداري از كمك رايگان مترجم. 36گفتار هفتم: منع اجبار به اقرار به مجرميت يا شهادت عليه خود38فصل چهارم. 40جدايي آئين دادرسي اطفال از افراد بزرگسال. 40فصل پنجم. 42حقوق ناشي از صدور حكم يا اجراي آن. 42گفتار اول: حق درخواست تجديد نظر. 42گفتار دوم: جبران زيانهاي وارد بر محكوم در موارد فسخ حكم محكوميت به واسطه وقوع اشتباه در اجراي عدالت... 44گفتار سوم: منع تجديد محاكمه و مجازات... 45سخن آخر. 50فهرست منابع. 52 يكي از عوامل توسعه حقوق كيفري در عصر حاضر مفاهيم و معيارهاي حقوق بشر است. اين مفاهيم و معيارها كه در اسناد بين المللي و منطقه اي شناسايي شده و مورد حمايت قرار گرفتهاند، به ويژه بر قوانين و مقررات ملي مربوط به آيين دادرسي كيفري تاثير آشكار داشته اند.بارزترين جنبه چنين تاثيري حقوق متهم در برابر دادگاه است. هرچند رعايت حقوق زيانديده و شهود طرفين نيز از اصول مهم حقوق شهروندي است، در اين تحقيق كمتر بدان پرداخته شده است و بيشتر سعي بر بررسي رعايت حقوق شهروندي در مورد متهميني شده است كه در برابر دستگاه قضايي قرار ميگيرد. بحث در مورد خصوصيت چنين دستگاهي نيز به اجمال به ميان آمده است.فهرست اجمالي حقوق مورد بحث بدين قرار است: تساوي افراد در برابر دادگاه، محاكمه منصفانه و علني در دادگاه صالح، مستقل و بي طرف، پيش فرض برائت، تفهيم فوري و تفصيلي نوع و علت اتهام، محاكمه بدون تاخير ضروري، حضور در دادگاه و دفاع شخصي يا توسط وكيل، مواجهه با شهود مخالف، كمك رايگان مترجم، منع اجبار به اقرار، جدايي آيين دادرسي اطفال از افراد بزرگسال، درخواست تجديد نظر، جبران زيانهاي وارد بر محكومان بيگناه و منع تجديد محاكمه و مجازات. اين نوشتار چنين حقوقي را براساس آنچه در اسناد بينالمللي و قوانين داخلي مربوط به حقوق بشر آمده مورد مطالعه و بررسي قرار ميدهد. بررسي تاريخي، جامعه شناسي و ديني نشان ميدهد كه اعتقاد به وجود پاره اي حقوق فطري و ضروري براي بشر كه قانونگذار بشري نبايد آن را ناديده بگيرد از ديرباز وجود داشته است. در اسلام و مسيحيت اعتقاد به اين حقوق كه ناشي از اراده الهي و لازمه كرامت انساني است وجود دارد. مكتب حقوق فطري در قرن هفدهم تحرك تازه اي به اين فكر داد و همين فكر در عصر انقلاب كبير فرانسه در اعلاميه حقوق بشر و شهروند 1789 منعكس گرديد. اين اعلاميه همانند انقلاب كبير فرانسه متاثر از فلسفه فردگرائي بود كه تاكيد بر شخصيت و ارزش فرد دارد و فرد را محور انديشهها و قانونگذاريها به شمار ميآورد. برعكس فلسفه جامعه گرائي در طول قرنهاي 19 و 20 برحقوق جامعه تاكيد مينمايد. ليكن نفي حقوق افراد به نام حقوق جامعه يا نژاد موجب تجاوزات بزرگ و خشونت هاي ناروا و اعمال وحشيانه نسبت به افراد در برخي از كشورهاي خود كامه ميگردد و در نتيجه مسأله حقوق بشر در قرن بيستم از نو مورد توجه خاص واقع ميشود و بالاخره به تهيه و تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر در سال 1948 به وسيله مجع عمومي سازمان ملل متحد منتهي ميگردد.در واقع، همانطور كه برخي از مولفان حقوق بشر گفته اند، به علت اعمال وحشيانه پاره اي از كشورها در نيمه اول قرن بيستم كه با بهره گيري از كليه وسائل علمي و فني به شكنجه و نابودي انسانها برخاسته بودند وجدان بشريت بيدار شده با صداي بلند تدوين يك اعلاميه بين المللي حقوق بشر را مطالبه ميكرد همچنين در دوره هاي ديگر ملتهايي كه برضد طاغوتها و رژيم هاي خودكامه شورش كرده بودند خواهان تضمين حقوق خود از طريق مقررات يا منشورهاي ملي يا بين المللي بودند. اعلان رسمي حقوق بشر همواره ادعانامه هاي رسمي عليه رژيمهاي خود كامه گذشته و وعده تضمين حقوق مزبور در برابر تجاوزات احتمالي آينده بوده است.اعلاميه هاي جهاني حقوق بشر مبتكر حقوق بشر نبوده بلكه اديان الهي به ويژه اسلام نخستين اعلاميه هاي حقوق بشر را در برداشته و فلاسفه و دانشمندان نيز به گونه اي از حقوق بشردفاع كرده اند و قبل از اعلاميه جهاني حقوق بشر اين حقوق در برخي از اعلاميهها و مقررات داخلي كشورها مطرح شده است.
بررسي حقوق شهروندي در دادرسيهاي كيفري
بررسي حقوق شهروندي در دادرسيهاي كيفريدر قالب ورد و قابل ویرایش فهرست مطالبچكيده1مقدمه. 2كليات... 5الف) تعريف... 5ب) طرح بحث... 5فصل اول. 10تساوي افراد در برابر دادگاه، محاكمه منصفانه و علني در دادگاه صالح، مستقل و بي طرف... 10گفتار اول: تساوي افراد در برابر دادگاه10گفتار دوم: منصفانه بودن محاكمه. 12گفتار سوم: علني بودن محاكمه. 15گفتار چهارم: استقلال و بي طرفي دادگاه براي بهرهمندي از محاكمه عادلانه. 18مبحث اول: مستقل و بيطرف بودن دادگاه18مبحث دوم: حق بهره مندي از محاكمه عادلانه. 19فصل دوم. 22پيش فرض برائت... 22گفتار اول: قلمرو اصل برائت... 22گفتار دوم: آثار اصل برائت... 26فصل سوم. 28برخورداري از كمترين تضمينهاي دفاع. 28گفتار اول: تفهيم فوري و تفصيلي نوع و علت اتهام به زباني كه براي متهم قابل فهم باشد.28گفتار دوم: برخورداري از وقت و تسهيلات مناسب به منظور آمادگي براي دفاع و ارتباط با وكيل منتخب... 30گفتار سوم: حق محاكمه بدون تاخير ضروري.. 31گفتار چهارم: حق حضور در دادگاه و دفاع از خود شخصاً يا توسط وكيل.. 32گفتار پنجم: حق مواجهه با شهود مخالف و تسهيل اداي شهادت شهود موافق.. 34گفتار ششم: برخورداري از كمك رايگان مترجم. 36گفتار هفتم: منع اجبار به اقرار به مجرميت يا شهادت عليه خود38فصل چهارم. 40جدايي آئين دادرسي اطفال از افراد بزرگسال. 40فصل پنجم. 42حقوق ناشي از صدور حكم يا اجراي آن. 42گفتار اول: حق درخواست تجديد نظر. 42گفتار دوم: جبران زيانهاي وارد بر محكوم در موارد فسخ حكم محكوميت به واسطه وقوع اشتباه در اجراي عدالت... 44گفتار سوم: منع تجديد محاكمه و مجازات... 45سخن آخر. 50فهرست منابع. 52 يكي از عوامل توسعه حقوق كيفري در عصر حاضر مفاهيم و معيارهاي حقوق بشر است. اين مفاهيم و معيارها كه در اسناد بين المللي و منطقه اي شناسايي شده و مورد حمايت قرار گرفتهاند، به ويژه بر قوانين و مقررات ملي مربوط به آيين دادرسي كيفري تاثير آشكار داشته اند.بارزترين جنبه چنين تاثيري حقوق متهم در برابر دادگاه است. هرچند رعايت حقوق زيانديده و شهود طرفين نيز از اصول مهم حقوق شهروندي است، در اين تحقيق كمتر بدان پرداخته شده است و بيشتر سعي بر بررسي رعايت حقوق شهروندي در مورد متهميني شده است كه در برابر دستگاه قضايي قرار ميگيرد. بحث در مورد خصوصيت چنين دستگاهي نيز به اجمال به ميان آمده است.فهرست اجمالي حقوق مورد بحث بدين قرار است: تساوي افراد در برابر دادگاه، محاكمه منصفانه و علني در دادگاه صالح، مستقل و بي طرف، پيش فرض برائت، تفهيم فوري و تفصيلي نوع و علت اتهام، محاكمه بدون تاخير ضروري، حضور در دادگاه و دفاع شخصي يا توسط وكيل، مواجهه با شهود مخالف، كمك رايگان مترجم، منع اجبار به اقرار، جدايي آيين دادرسي اطفال از افراد بزرگسال، درخواست تجديد نظر، جبران زيانهاي وارد بر محكومان بيگناه و منع تجديد محاكمه و مجازات. اين نوشتار چنين حقوقي را براساس آنچه در اسناد بينالمللي و قوانين داخلي مربوط به حقوق بشر آمده مورد مطالعه و بررسي قرار ميدهد. بررسي تاريخي، جامعه شناسي و ديني نشان ميدهد كه اعتقاد به وجود پاره اي حقوق فطري و ضروري براي بشر كه قانونگذار بشري نبايد آن را ناديده بگيرد از ديرباز وجود داشته است. در اسلام و مسيحيت اعتقاد به اين حقوق كه ناشي از اراده الهي و لازمه كرامت انساني است وجود دارد. مكتب حقوق فطري در قرن هفدهم تحرك تازه اي به اين فكر داد و همين فكر در عصر انقلاب كبير فرانسه در اعلاميه حقوق بشر و شهروند 1789 منعكس گرديد. اين اعلاميه همانند انقلاب كبير فرانسه متاثر از فلسفه فردگرائي بود كه تاكيد بر شخصيت و ارزش فرد دارد و فرد را محور انديشهها و قانونگذاريها به شمار ميآورد. برعكس فلسفه جامعه گرائي در طول قرنهاي 19 و 20 برحقوق جامعه تاكيد مينمايد. ليكن نفي حقوق افراد به نام حقوق جامعه يا نژاد موجب تجاوزات بزرگ و خشونت هاي ناروا و اعمال وحشيانه نسبت به افراد در برخي از كشورهاي خود كامه ميگردد و در نتيجه مسأله حقوق بشر در قرن بيستم از نو مورد توجه خاص واقع ميشود و بالاخره به تهيه و تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر در سال 1948 به وسيله مجع عمومي سازمان ملل متحد منتهي ميگردد.در واقع، همانطور كه برخي از مولفان حقوق بشر گفته اند، به علت اعمال وحشيانه پاره اي از كشورها در نيمه اول قرن بيستم كه با بهره گيري از كليه وسائل علمي و فني به شكنجه و نابودي انسانها برخاسته بودند وجدان بشريت بيدار شده با صداي بلند تدوين يك اعلاميه بين المللي حقوق بشر را مطالبه ميكرد همچنين در دوره هاي ديگر ملتهايي كه برضد طاغوتها و رژيم هاي خودكامه شورش كرده بودند خواهان تضمين حقوق خود از طريق مقررات يا منشورهاي ملي يا بين المللي بودند. اعلان رسمي حقوق بشر همواره ادعانامه هاي رسمي عليه رژيمهاي خود كامه گذشته و وعده تضمين حقوق مزبور در برابر تجاوزات احتمالي آينده بوده است.اعلاميه هاي جهاني حقوق بشر مبتكر حقوق بشر نبوده بلكه اديان الهي به ويژه اسلام نخستين اعلاميه هاي حقوق بشر را در برداشته و فلاسفه و دانشمندان نيز به گونه اي از حقوق بشردفاع كرده اند و قبل از اعلاميه جهاني حقوق بشر اين حقوق در برخي از اعلاميهها و مقررات داخلي كشورها مطرح شده است.