👈فول فایل فور یو ff4u.ir 👉

پایان نامه روانشناسی درباره فرهنگ و خودشیفتگی گرایی

ارتباط با ما

دانلود


پایان نامه روانشناسی درباره فرهنگ و خودشیفتگی گرایی
پایان نامه روانشناسی درباره فرهنگ و خودشیفتگی گرایی
مقدمه:
هركس با فردي ملاقات مي كند كه به طور تحمل ناپذير خودخواه و متكبر است، افرادي كه در خيال پردازي ها نيروي خدايي مانند گم مي‌شوند، مانند ثروت نامحدود، هوش بالا يا شهرت نابرابر به خودشان مي چسبند. نه تنها معتقدند كه بهتر از سايرين هستند، بلكه سايرين را نيز تحقير و خوار مي نمايند. آنها مي درخشند و از ما اين انتظار مي‌رود كه آنها را پرستش و تماشا كنيم. براي آنها باقي ما به سادگي كارگران زنبوري هستيم كه از همه فرمانها بايد اطاعت نماييم و ايده اصلي ما براي آنها ارزشمند نيست، آنها به طرح ها و تمايلات خود بسيار وابسته هستند. در تبادل افتخار رابطه با آنها، آنها معتقدند كه ما بايد هر گونه نياز آنها را پيش بيني، و آنها را از هر گونه كار دنيوي دشوار معاف سازيم و همه بايد به سختي براي شناسايي ايده هاي روشن و مبهم آنها كار كنند. آنها از روي عادت افراد را دچار شرم ساري مي كنند. خود محوري آنها موجب بي تفاوتيشان نسبت به حقوق و رفاه، سايرين و قوانين اجتماعي مي شود. براي توجيه عملكردشان، آنها به طور منطقي دلايلي را ارائه مي دهند كه اين استعداد برتر خود و بي توجهي‌شان نسبت به سايرين را نشان دهند بنابراين خود را در بهترين موقعيت قرار دهند. آنها خيلي زود عصباني و خشمناك مي شوند.
چنين افرادي به عنوان شخصيت هاي خود شيفته شناخته مي شوند كه تنها براي راحتي خود عمل مي كنند و آنها احتمالاً منفورتر از همه ناهنجاريهاي شخصيتي هستند. مورد Einstein را به خاطر بياوريد (901) Malcolm مشخصاً مشكلاتي داشت كه در ميان آنها يك حس بزرگ نمايي و خود مهمي وجود داشت (معيار 1).
او خود را با Einstein و Salk مقايسه مي كرد، افرادي كه شرافتمندانه براي رأس بودن در كل زمان رنج مي بردند مانند خودم. بي شك بزرگ نمايي Malcolm بسياري رفتارهاي او را تقويت مي‌كرد. او گستاخانه ادعا مي كرد كه اين مشكل شركت است و نه او، حتي اگر روابط او با مافوق ها و زيردستان مانع ادامه رابطه شود. يك فرد نرمال زماني را صرف بازتاب رفتار خود در مواجه با يك جبهه متحد مي كند و به طرز احمقانه عليرغم بازخورد منفي از بالاترها و پائين ها در سلسله مراتب سازماني خراب عمل نمي كند.
Malcolm مشخصاً خود مهم بود كه بايد عليرغم ناديده گرفتن سايرين حفظ و درك شود. بزرگنمايي او از زندگي خيالي تغذيه مي‌كرد كه در آن اوهام روشن و موفق تشخيص داده مي شدند (معيار 2). به عنوان مثال او ذكر كرد كه خود را به عنوان رئيس يك شركت جديد مي‌بيند كه ايده هاي خود را وارد عمل مي كند و مي تواند تنها تصور كند كه موفقيت يك موضوع زماني است به علاوه او نيازمند اين خيالات بود تا از تصوير برتري حمايت كند كه مانع خروج او از ميانگين بالا شود. بي شك نياز او به اين برتري شامل ارتباط با پرستشي بود كه از مادرش دريافت مي كرد كه پافشاري داشت كه او كاري مهم انجام خواهد داد و روزي مهم مي شود و در تاريخ بشر نام او ثبت مي‌گردد.
Malcolm مشخصاً باهوش بود در غير اين صورت زندگيش مدت‌ها قبل پايان مي گرفت. با اين حال تخمين او از توانايي ها و انتظاراتش كه سايرين بايد به هر خواسته اش احترام مي گذاشتند از تمايز ميان واقعيت و تصور خدشه دار شده، او خبر مي داد. او معتقد بود كه خاص است و البته توسط يك روانشناس تحت درمان بود زيرا تنها فردي با درجه پزشكي مي توانست موقعيت او را درك كند (معيار 3). بعلاوه او خاص بود كه از روشهاي جديد انجام كارها استفاده مي كرد كه البته مخالف الگوهاي سازماني بود و او در مورد اثرات آن بر زندگي سايرين ناراحت نمي شد (معيار 7). به جاي همدردي، Malcolm انتظار داشت كه زير دست ها به آساني تشخيص دهند و به طور اتوماتيك بر هوش آنها تأثير گذارد (معيار 5). به نظر او ناراحتي در مورد زندگي سايرين بي اهميت بود. Malcolm با ارائه چنين حسي تنها مي توانست از اطرافيان خود بهره برداري كند و بارها و بارها بي شرمانه همين كار را مي كند. (معيار 6)
Malcolm اغلب روش درست و مناسب سروكار داشتن با ناخشنودي افرادي كه بدبخت كرده بود را ارائه مي كرد: آنها به او حسودي مي كردند. دوباره آن Malcolm نبود كه مشكل داشت بلكه سايرين توانايي هاي او را تشخيص مي دادند كه در جاده موفقيت و ثروت است و اينكه آنها چقدر تأثر آور هستند و در نتيجه موانعي را بر سر راه او مي گذاشتند (معيار 8). آنها در مقايسه با او ديوانگاني بودند كه به دنبال چيزهاي بهترند اما به آنچيزي كه مي خواهند، نمي رسند.
با ارائه اين تصاوير روشن از Malcolm اكنون در موقعيتي هستيم تا پرسش هاي اضافي را بپرسيم تا طرح اين فصل را شكل دهيم. ابتدا طبيعي و غيرطبيعي را با هم مقايسه مي كنيم و سپس در موضوع اصلي خود شيفتگي به تنوع هايي مي رسيم. بعد از آن ديدگاه هاي روان‌پويشي و ميان فردي و ديدگاه شناختي در رابطه با شخصيت خود شيفته توصيف مي شود.
اين بخش ها از هسته شخصيتي علمي است. به وسيله‌ي جستجوي توضيح آنچه كه در شخصيت Malcolm مشاهده مي كنيم، هدف حركت فراتر از حكايت و ورود به حوزة تئوري است. هميشه تاريخ را لحظه لحظه توصيف مي كنيم و به متفكران قديمي كاري نداريم زيرا هر كدام به جنبه هاي متفاوت ناهنجاري توجه دارند. فرضيه هاي رشد نيز اغلب بررسي مي شود، اما بررسي براي ناهنجاري هاي شخصيتي در زمان اخير آزمايشي و تجربي است. پس از آن تركيب هاي زيستي رواني اجتماعي – تكامل نشان مي دهد كه چگونه وجود ناهنجاري شخصيتي از قانون تكامل تبعيت مي كند. همچنين مقايسه اي ميان خودشيفتگي و ساير ساختارهاي تئوري و بحث چگونگي گرايش و تمايل شخصيتهاي خود شيفته به توسعه و ايجاد اختلال هاي خودمحوري وجود خواهد داشت . در نهايت ما روي چگونگي درمان اختلال از طريق روان درماني تحقيق كرديم و دوباره مواد خود را از لحاظ رويكردهاي كلاسيك در اين حوزه سازماندهي نموديم: ديدگاه هاي ميان فردي، شناختي و روان پويشي.
در این فایل انتقادی دارید

👇 تصادفی👇

نمونه سوالات تخصصی کارشناسی ارشد پیام نور رشته روانشناسی بالینی- استفاده از روشهای آماری و پژوهشی پیشرفته در روانشناسی بالینی کد درس: 1217276پروژه آماده: بررسی انواع ربات هاي شوينده -كارواش اتوماتيك - 153 صفحه فایل ورد Wordاصول کنترل کیفیتپایان نامه مکانیزم مسیریابی روترها در شبکهارائه مدلی برای شناسایی عوامل اثرگذار و ضریب تاثیر آنها در سود و زیان بیمه شخص ثالث خودرو شرکتهای بیمه بوسیله روشهای داده کاوی مطالعه موردی: شرکت سهامزنان در تاریخ کهن ایرانتحقیق در مورد قلمرو هخامنشیان در دوران اوج خودبررسي ارتعاشات پيچشي شفتهاي غيريكنواخت مخروطي با روش مدلسازي هيبريدي ✅فایل های دیگر✅

#️⃣ برچسب های فایل پایان نامه روانشناسی درباره فرهنگ و خودشیفتگی گرایی

پایان نامه روانشناسی درباره فرهنگ و خودشیفتگی گرایی

دانلود پایان نامه روانشناسی درباره فرهنگ و خودشیفتگی گرایی

خرید اینترنتی پایان نامه روانشناسی درباره فرهنگ و خودشیفتگی گرایی

👇🏞 تصاویر 🏞