1-1-مقدمهدر سالهای پس از جنگ دوم و در فضای ناشی از ظهور نظامهای کمونیستی درجهان و اوج گیری مبارزات استقلال طلبانه ملل جهان سوم، نظریه پردازان آمریکایی، رهیافت «نوسازی» را مطرح کردند که عبارت بود از فرایندی یگانه، مترقی، یک سویه، مرحله بندی شده برگشت ناپذیر که به سوی الگوی مطلوب(جامعه آمریکا) درحرکت است. مکتب «وابستگی» از دل نقد مکتب «نوسازی» کلاسیک و نو و به عنوان صدایی از «پیرامون» متولد شد. در مقابل نوسازی که دلایل عقب ماندگی را «درونی» معرفی می کرد، مکتب وابستگی این دلایل را «بیرونی» دانست. این رهیافت نیز درپی تجارب ناموفق و اثبات ناکارآمدیها در پاسخ به نقدهای متنوع به تجدید نظرهای وسیعی تن داد و به این ترتیب مکتب «وابستگی نو» به وجود آمد.رهیافت «مارکسیسم کلاسیک» با مدنظر قـــراردادن فـرضیه «تکامل» حتی برخی از جنبه های استعمار را مثبت تلقی می کرد. «نومارکسیست ها» با نقد بخشی از میراث مارکسیسم، سعی کردند که باتوجه به واقعیتها قرائتی روزآمد از این اندیشه عرضه کنند.بنابراین، مکتب نوسازی، وابستگی و مارکسیسم عمده ترین رهیافتهای توسعه درجهان سوم بوده اند. در این مکتبها اغلب با نگاهی اقتصادی به فرایند توسعه، فرهنگ و سیاست عملاً مــــورد غفلت قرارگرفته بود. این نظریه پردازیها طوری صورت گرفته بود که فراموش شده بزرگ آن انسان بود، حال آنکه توسعه به نام او آغاز شده بود.درحال حاضر، مفروضات کهن در برابر تجارب کشورها و نیز ظهور تحولات فکری و اجتماعی جدید رنگ باخته اند. «توسعه پایدار» درجهان متحول کنونی، با نگاهی به قرن بیست و یکم تولد یافته و در این مناظره اقتصاد، سیاست، فرهنگ، محیط زیست، امنیت، آموزش، بهداشت، اخــلاق و غیره در کنار هم موردتوجه قرار گرفته اند. «توسعه پایدار» انسان محور است و باتوجه به گستردگی مباحث و قابلیتهای بسیار آن به سرعت به مهمترین مناظره کنونی و نیز یکی از مهمترین چالشهای قرن بیست و یکم تبدیل شده است.توسعه پایدار گستره نوینی است که در واپسین سالهای قرن بیست و یکم فراراه بشر گشوده شد و از آن رو که انسان را محور و بقای عزتمند او را هدف قرار داده بود، به زودی فراگیر شد و بر دلها نشست.در گذشته، انسانها، شاید به غریزه، دریافته بودند که رمز بقای آنها درگرو هماهنگی با طبیعت است و آموخته بودند که زوال طبیعت زوال آنهاست. لیکن در یکی دو قرن اخیر، با اوج گیری توانائیهای ابزاری بشر، تعـادل زیست محیطی قرون گذشته به زیان طبیعت برهم خورد. لطمات وارده بر طبیعت در این دوران ابعاد گسترده و غیرقابل جبرانی یافت و در ربع آخر قرن بیستم به یک معنا از مرز فاجعه نیز گذشت. جهان سوم که قرار بود درنتیجه «مراحل تــوسعه» به رشد، رفاه و آزادی نائل شود، آشفته تـــر از پیش، گرفتار در فقر، نابرابری، بی عدالتی و عقب ماندگی شد و اوضاع به مراتب شکننده تر و نابسامان تر از گذشته شد.توسعه پایدار عرصه نوینی است که همزمان هم سیاست و فرهنگ را موردتوجه قرار می دهد و هم بر رونق اقتصاد و تجارت و صنعت تاکید می ورزد. هم از محیط زیست و همزیستی با طبیعت حمایت می کند و هم از حقوق برابر انسانها، هم به مسائل داخلی کشورها می پردازد و هم به مسائل بین المللی. واقعیت این است که پایداری درعصر جدید تبدیل به معیار شده است. زبان جدیدی در گستره این مناظره درحال تولد است که ظرفیتها، توانمندیها و راهکارهای متفاوتی را عرضه می کند. زبانی که از ضروری ترین نیازهای بشر منشأ گرفته است. همینمسالهموجبشداینپژوهشبهبررسیاین موضوعبپردازد.در این فصل به طرح تحقیق که شامل اهمیت و بیان موضوع تحقیق و همچنین ضرورت تحقیق و سوال تحقیق و در نهایت قلمرو تحقیق و در نهایت تعاریف عملیاتی و نظری پرداخته خواهد شد.فولاد یکی از مهم ترین صنایع در جهان بوده، بیشترین قابلیت بازیابی را داشته و خواص فیزیکی و شیمیایی متنوع و گاه منحصر به فرد، آن را به شاخص ترین ماده ی مهندسی تبدیل کرده است. فولاد تا زمانی که آسیبی به محیط زیست وارد نکند، نقش بسیار تاثیر گذاری در توسعهی پایدار جهان، از راه افزایش کیفیت سطح زندگی مردم دارد و با توجه به اینکه صنایع تولید آهن و فولاد منبع ایجاد و انتشار آلاینده های جامد، مایع و گازی به محیط زیست اند، لذا در این تحقیق به ارزیابی شاخص های توسعه پایدار صنعت فولاد پرداخته میشود که این شاخصها در سه بعد اصلی اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی میباشند از آنجا که شاخصهای گوناگونی جهت توسعه ی پایدار وجود دارند به طوری که جولازاده در کتاب «مرجع فولاد1390» به بررسی حدود 776 شاخص پایداری صنعت فولاد پرداخته است،لذا در این تحقیق یازده مورد از شاخصهایی که موسسه بین المللی آهن و فولاد (IISI) در سال 2003 میلادی به عنوان شاخصهای پایداری صنایع تولید آهن و فولاد برای ارزیابی عملکرد این صنایع معرفی کرد که شامل موارد زیر است بررسی میشود.شاخص اقتصادی در چهار بعد به صورت زیر معرفی شود :- هزینه سرمایه گذاری برای فرایندها و محصولات نو(درصد درآمد در سال)- سود ناخالص عملیات(درصد در آمد در سال)- بازدهی سرمایه در گردش(درصد سرمایه در گردش در سال)- ارزش افزوده (درصد درآمد در سال)شاخص زیست محیطی در پنج بعد به صورت زیر معرفی شد :- شدت مصرف انرژی(گیگا ژول به ازای تن فولاد خام)- شدت انتشار گازهای گلخانه ای(گازکربنیک به ازای تن فولاد خام)- بهره وری مواد اولیه(درصد در سال)- بازگشت فولاد (درصد فولاد)- سیستمهای مدیریت زیست(باز گردانده شده در سال)شاخص اجتماعی در دوبعد به صورت زیر معرفی شد :- آموزش نیروی انسانی (روز آموزش به ازاء کارگر در سال)- مدت زمانهای هدر رفته(به ازاء یک میلیون ساعت کاری)اما با توجه به تعریف توسعهی پایدار (توسعه پايدار به معناي تلفيق اهداف اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي براي حداكثرسازي رفاه انسان فعلي بدون آسيب به توانايي نسلهاي آتي براي برآوردن نيازهايشان ميباشد) و با توجه به شرایط کشور در این تحقیق برای ارزیابی دقیق تر، علاوه بر اصول یازده گانه توسعه ی پایدار، سه گزینه اساسی دیگر که در سالهای اخیر صنایع کشور ما را تحت تاثیر فراوان قرارداده است بررسی میگردد که شامل:1) قیمت سوخت مصرفی به ازای تن فولاد خام ( زیرا 15درصد از قیمت محصولات فولادی مربوط به مقدار مصرف انرژی است، و با توجه به حذف یارانه های حامل های انرژی در سال های اخیر و از آنجا که قیمت نفت بر قیمت فولاد بطور مستقیم تاثیرگذار میباشد لذا جهت ادامه رقابت در بازار، بررسی این مورد ضروری است.)2)میزان آب مصرف شده بر حسب متر مکعب برای هر تن فولاد خام (از آنجا که از مهمترین شاخص های ایران مرکزی و استان اصفهان در حال حاضر همین موضوع آب است و متاسفانه حدود 52 درصد از طرح های فولادی در مناطقی جانمایی شده که با کمبود آب روبرو است انتظار میرفت هر برنامه ریزی در این ناحیه مطابق با خصوصیات سرزمین بوده و نیاز آبی به عنوان یکی از مهمترین مولفه ها مورد توجه باشد. لذا با توجه به کمبود آب و خشکسالی های منطقهای باید مشخص شود که مقدار واقعی آب مورد نیاز هرکارخانه چقدر و منبع تامین آب این کارخانه ها کجاست؟ و باید در نظر داشت که متوسط بارندگي در کشور ما حدود 250 ميلي متر است؛ در حالي که اين رقم در دنيا به بيش از 800 ميلي متر ميرسد.)3)افزایش قیمت ارز به ازای درصد درآمد درسال(در سال های اخیر بانک مرکزی با راه اندازی اتاق مبادلات ارزی سعی در کنترل نرخ ارز داشت، اما با راه اندازی این اتاق نه تنها موفق به کنترل نرخ ها نشد، بلکه نرخ سومی در اقتصاد پدید آمد و نرخ ارز آزاد روند افزایشی خود را ادامه داد.میتوان گفتدر صورتی که توان صادراتی بالا و سرمایه گذاری و ساخت بالا (اتکاء زیاد تأمین و تجهیز قطعات برای سرمایه گذاری) را داشتیم تضعیف نرخ ریال به نفع مردم و تولید کشور بود. در ضمن از آنجا که کشوری در حال توسعه هستیم و باید توان سرمایه گذاری خود را افزایش دهیم تا بتوانیم به نرخ رشد 8 درصدی پیش بینی شده در برنامه توسعه پنجم برسيم، افزايش نرخ ارز براي توليد و سرمايه گذاري داخلي مشکل ساز و تنها براي صادرات مواد خام کشور مفید است که آن هم تاثیر کوتاه مدت دارد. لذا این افزایش قیمت ها با توجه به میزان صادرات و واردات هر کارخانه، نوع سوخت مصرفی،تجهیزات و ... تاثیر فراوانی را در قیمت تمام شده محصولات، رقابت، توسعه و درآمد کارخانجات گذاشته است).
ارزیابی شاخص های عملکرد توسعه پایدار در صنعت فولاد WORD
1-1-مقدمهدر سالهای پس از جنگ دوم و در فضای ناشی از ظهور نظامهای کمونیستی درجهان و اوج گیری مبارزات استقلال طلبانه ملل جهان سوم، نظریه پردازان آمریکایی، رهیافت «نوسازی» را مطرح کردند که عبارت بود از فرایندی یگانه، مترقی، یک سویه، مرحله بندی شده برگشت ناپذیر که به سوی الگوی مطلوب(جامعه آمریکا) درحرکت است. مکتب «وابستگی» از دل نقد مکتب «نوسازی» کلاسیک و نو و به عنوان صدایی از «پیرامون» متولد شد. در مقابل نوسازی که دلایل عقب ماندگی را «درونی» معرفی می کرد، مکتب وابستگی این دلایل را «بیرونی» دانست. این رهیافت نیز درپی تجارب ناموفق و اثبات ناکارآمدیها در پاسخ به نقدهای متنوع به تجدید نظرهای وسیعی تن داد و به این ترتیب مکتب «وابستگی نو» به وجود آمد.رهیافت «مارکسیسم کلاسیک» با مدنظر قـــراردادن فـرضیه «تکامل» حتی برخی از جنبه های استعمار را مثبت تلقی می کرد. «نومارکسیست ها» با نقد بخشی از میراث مارکسیسم، سعی کردند که باتوجه به واقعیتها قرائتی روزآمد از این اندیشه عرضه کنند.بنابراین، مکتب نوسازی، وابستگی و مارکسیسم عمده ترین رهیافتهای توسعه درجهان سوم بوده اند. در این مکتبها اغلب با نگاهی اقتصادی به فرایند توسعه، فرهنگ و سیاست عملاً مــــورد غفلت قرارگرفته بود. این نظریه پردازیها طوری صورت گرفته بود که فراموش شده بزرگ آن انسان بود، حال آنکه توسعه به نام او آغاز شده بود.درحال حاضر، مفروضات کهن در برابر تجارب کشورها و نیز ظهور تحولات فکری و اجتماعی جدید رنگ باخته اند. «توسعه پایدار» درجهان متحول کنونی، با نگاهی به قرن بیست و یکم تولد یافته و در این مناظره اقتصاد، سیاست، فرهنگ، محیط زیست، امنیت، آموزش، بهداشت، اخــلاق و غیره در کنار هم موردتوجه قرار گرفته اند. «توسعه پایدار» انسان محور است و باتوجه به گستردگی مباحث و قابلیتهای بسیار آن به سرعت به مهمترین مناظره کنونی و نیز یکی از مهمترین چالشهای قرن بیست و یکم تبدیل شده است.توسعه پایدار گستره نوینی است که در واپسین سالهای قرن بیست و یکم فراراه بشر گشوده شد و از آن رو که انسان را محور و بقای عزتمند او را هدف قرار داده بود، به زودی فراگیر شد و بر دلها نشست.در گذشته، انسانها، شاید به غریزه، دریافته بودند که رمز بقای آنها درگرو هماهنگی با طبیعت است و آموخته بودند که زوال طبیعت زوال آنهاست. لیکن در یکی دو قرن اخیر، با اوج گیری توانائیهای ابزاری بشر، تعـادل زیست محیطی قرون گذشته به زیان طبیعت برهم خورد. لطمات وارده بر طبیعت در این دوران ابعاد گسترده و غیرقابل جبرانی یافت و در ربع آخر قرن بیستم به یک معنا از مرز فاجعه نیز گذشت. جهان سوم که قرار بود درنتیجه «مراحل تــوسعه» به رشد، رفاه و آزادی نائل شود، آشفته تـــر از پیش، گرفتار در فقر، نابرابری، بی عدالتی و عقب ماندگی شد و اوضاع به مراتب شکننده تر و نابسامان تر از گذشته شد.توسعه پایدار عرصه نوینی است که همزمان هم سیاست و فرهنگ را موردتوجه قرار می دهد و هم بر رونق اقتصاد و تجارت و صنعت تاکید می ورزد. هم از محیط زیست و همزیستی با طبیعت حمایت می کند و هم از حقوق برابر انسانها، هم به مسائل داخلی کشورها می پردازد و هم به مسائل بین المللی. واقعیت این است که پایداری درعصر جدید تبدیل به معیار شده است. زبان جدیدی در گستره این مناظره درحال تولد است که ظرفیتها، توانمندیها و راهکارهای متفاوتی را عرضه می کند. زبانی که از ضروری ترین نیازهای بشر منشأ گرفته است. همینمسالهموجبشداینپژوهشبهبررسیاین موضوعبپردازد.در این فصل به طرح تحقیق که شامل اهمیت و بیان موضوع تحقیق و همچنین ضرورت تحقیق و سوال تحقیق و در نهایت قلمرو تحقیق و در نهایت تعاریف عملیاتی و نظری پرداخته خواهد شد.فولاد یکی از مهم ترین صنایع در جهان بوده، بیشترین قابلیت بازیابی را داشته و خواص فیزیکی و شیمیایی متنوع و گاه منحصر به فرد، آن را به شاخص ترین ماده ی مهندسی تبدیل کرده است. فولاد تا زمانی که آسیبی به محیط زیست وارد نکند، نقش بسیار تاثیر گذاری در توسعهی پایدار جهان، از راه افزایش کیفیت سطح زندگی مردم دارد و با توجه به اینکه صنایع تولید آهن و فولاد منبع ایجاد و انتشار آلاینده های جامد، مایع و گازی به محیط زیست اند، لذا در این تحقیق به ارزیابی شاخص های توسعه پایدار صنعت فولاد پرداخته میشود که این شاخصها در سه بعد اصلی اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی میباشند از آنجا که شاخصهای گوناگونی جهت توسعه ی پایدار وجود دارند به طوری که جولازاده در کتاب «مرجع فولاد1390» به بررسی حدود 776 شاخص پایداری صنعت فولاد پرداخته است،لذا در این تحقیق یازده مورد از شاخصهایی که موسسه بین المللی آهن و فولاد (IISI) در سال 2003 میلادی به عنوان شاخصهای پایداری صنایع تولید آهن و فولاد برای ارزیابی عملکرد این صنایع معرفی کرد که شامل موارد زیر است بررسی میشود.شاخص اقتصادی در چهار بعد به صورت زیر معرفی شود :- هزینه سرمایه گذاری برای فرایندها و محصولات نو(درصد درآمد در سال)- سود ناخالص عملیات(درصد در آمد در سال)- بازدهی سرمایه در گردش(درصد سرمایه در گردش در سال)- ارزش افزوده (درصد درآمد در سال)شاخص زیست محیطی در پنج بعد به صورت زیر معرفی شد :- شدت مصرف انرژی(گیگا ژول به ازای تن فولاد خام)- شدت انتشار گازهای گلخانه ای(گازکربنیک به ازای تن فولاد خام)- بهره وری مواد اولیه(درصد در سال)- بازگشت فولاد (درصد فولاد)- سیستمهای مدیریت زیست(باز گردانده شده در سال)شاخص اجتماعی در دوبعد به صورت زیر معرفی شد :- آموزش نیروی انسانی (روز آموزش به ازاء کارگر در سال)- مدت زمانهای هدر رفته(به ازاء یک میلیون ساعت کاری)اما با توجه به تعریف توسعهی پایدار (توسعه پايدار به معناي تلفيق اهداف اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي براي حداكثرسازي رفاه انسان فعلي بدون آسيب به توانايي نسلهاي آتي براي برآوردن نيازهايشان ميباشد) و با توجه به شرایط کشور در این تحقیق برای ارزیابی دقیق تر، علاوه بر اصول یازده گانه توسعه ی پایدار، سه گزینه اساسی دیگر که در سالهای اخیر صنایع کشور ما را تحت تاثیر فراوان قرارداده است بررسی میگردد که شامل:1) قیمت سوخت مصرفی به ازای تن فولاد خام ( زیرا 15درصد از قیمت محصولات فولادی مربوط به مقدار مصرف انرژی است، و با توجه به حذف یارانه های حامل های انرژی در سال های اخیر و از آنجا که قیمت نفت بر قیمت فولاد بطور مستقیم تاثیرگذار میباشد لذا جهت ادامه رقابت در بازار، بررسی این مورد ضروری است.)2)میزان آب مصرف شده بر حسب متر مکعب برای هر تن فولاد خام (از آنجا که از مهمترین شاخص های ایران مرکزی و استان اصفهان در حال حاضر همین موضوع آب است و متاسفانه حدود 52 درصد از طرح های فولادی در مناطقی جانمایی شده که با کمبود آب روبرو است انتظار میرفت هر برنامه ریزی در این ناحیه مطابق با خصوصیات سرزمین بوده و نیاز آبی به عنوان یکی از مهمترین مولفه ها مورد توجه باشد. لذا با توجه به کمبود آب و خشکسالی های منطقهای باید مشخص شود که مقدار واقعی آب مورد نیاز هرکارخانه چقدر و منبع تامین آب این کارخانه ها کجاست؟ و باید در نظر داشت که متوسط بارندگي در کشور ما حدود 250 ميلي متر است؛ در حالي که اين رقم در دنيا به بيش از 800 ميلي متر ميرسد.)3)افزایش قیمت ارز به ازای درصد درآمد درسال(در سال های اخیر بانک مرکزی با راه اندازی اتاق مبادلات ارزی سعی در کنترل نرخ ارز داشت، اما با راه اندازی این اتاق نه تنها موفق به کنترل نرخ ها نشد، بلکه نرخ سومی در اقتصاد پدید آمد و نرخ ارز آزاد روند افزایشی خود را ادامه داد.میتوان گفتدر صورتی که توان صادراتی بالا و سرمایه گذاری و ساخت بالا (اتکاء زیاد تأمین و تجهیز قطعات برای سرمایه گذاری) را داشتیم تضعیف نرخ ریال به نفع مردم و تولید کشور بود. در ضمن از آنجا که کشوری در حال توسعه هستیم و باید توان سرمایه گذاری خود را افزایش دهیم تا بتوانیم به نرخ رشد 8 درصدی پیش بینی شده در برنامه توسعه پنجم برسيم، افزايش نرخ ارز براي توليد و سرمايه گذاري داخلي مشکل ساز و تنها براي صادرات مواد خام کشور مفید است که آن هم تاثیر کوتاه مدت دارد. لذا این افزایش قیمت ها با توجه به میزان صادرات و واردات هر کارخانه، نوع سوخت مصرفی،تجهیزات و ... تاثیر فراوانی را در قیمت تمام شده محصولات، رقابت، توسعه و درآمد کارخانجات گذاشته است).