فصل اول: کلیات تحقیق 1-1 : طرح مسئله فناوری ارتباطات و اطلاعات در مدت زمان كوتاهی كه از پیدایش آن میگذرد توانسته است تغییرات بسیاری را در شیوۀ کلی زندگی بشر به وجود آورد. در اين ميان رسانههاي تصويري – كه نمودهای آن در تلويزيون، سينما و شبكههاي توزيع و پخش فيلمهاي خانگي و حتي اينترنت قابل مشاهده است- به علت تاثيرگذاري بر مخاطبان بيشمار خود مهمترين رسانهها در شكلدهي به افكار، انديشهها، عادات، هنجارها و كليه نمودهاي فرهنگي هستند. رسانههاي تصويري هم تأثير ميپذيرند و هم تاثير ميگذارند و آنچه را كه از واقعيت موجود برداشت مينمایند، بازنمايي ميكنند. جهان بازنمودهها مملو از نشانههاست؛ نشانههايي كه در پسزمينۀ آن مخاطب با مفاهيم عميق فرهنگي مواجه ميشود. اين فرايند كه همچون حلقههاي زنجيز به طور متوالي معنا را در چرخه فرهنگ توليد و بازتوليد ميكند، در هر توليدي معناي جديد خلق و در فرايند رمزگشايي قرار مي گيرد و معناي جديدتري باز توليد ميشود (معينيفر و محمدخاني،1390: 106).يكي از مفاهيمي که در جامعه امروز ايران مورد چالش قرار گرفته است، مفهوم «اعتماد» است. در زبان لاتين اعتماد، اطمينان داشتن و اعتماد داشتن معادل Trust و Confidence مورد استفاده قرار گرفته است. در ادبيات جامعهشناختي مفهوم اعتماد هم به عنوان ويژگي افراد، ويژگي ارتباطات اجتماعي و هم ويژگي سيستم اجتماعي با تأکيد بر رفتار مبتني بر تعاملات و سوگيريهاي در سطح فردي مفهومسازي شده است. با این وصف، این مقوله را رویکردهای مختلفی مفهومپردازی کردهاند. نخستین رهيافت بر احساسات و ارزشهاي فردي تأکيد دارد و بر طبق اعتماد به عنوان متغير فردي و شخصيتي تلقي ميشود. در اين برداشتِ روانشناختي ـ اجتماعي اعتماد در ارتباط بسيار نزديکي با مفاهيمی مانند وفاداري، دگرخواهي، صداقت، دوستي قرار مي گيرد. اين رهيافت يک تئوري شخصيتي در مورد اعتماد را عنوان مينمايد و به زمينه اجتماعي توجهي ندارد. بر اساس رویکردی دیگر اعتماد بيشتر به عنوان يک ويژگي اجتماعي تلقي ميشود و لذا در کالبد نهادي جامعه عملي ميگردد.اهمیت و ضرورت تحقیق يکي از مسائلي که در توسعه اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي در جوامع کنونی مخصوصاً جوامع در حال توسعه بايد مد نظر قرار بگيرد مسئله اعتماد اجتماعی است. اعتماد در متن کنشهاي انسان نمود پيدا ميکند و نیز تسهيلکنندۀ مبادلات در فضاي اجتماعي است. اعتماد يکي از جنبههاي مهم روابط انساني است و زمينهساز مشارکت و همکاري ميان اعضاي جامعه ميباشد. این پدیده همچنین مبادلات را در زمينههاي مختلف اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي سرعت ميبخشد. در فضاي مبتني بر اعتماد ابزارهايي چون زور و اجبار براي تضمين داد و ستد کارايي خود را از دست مي دهند و در عوض قصد افراد براي بازپرداختها و اعتقاد به درستکاري افزايش مييابد. اعتماد کار بازار را رونق ميبخشد. اعتماد اجنماعی به منزلۀ يک جزء اصلي سرمايه اجتماعي مطرح بوده و به عنوان شاخص اصلي سرمايه اجتماعي با کارکردهاي متعدد اجتماعي، سياسي و روانشناختي نقش مهمي را در ايجاد و حفظ و استحکام نظم و همبستگي اجتماعي و مشارکت و تعاون و توسعه اجتماعي بر عهده دارد. افزون بر این، اعتماد از عناصر مؤثر در پذيرش و همدلي اجتماعي محسوب ميشود، که اين خود زمينۀ سازگاري و همنوايي هر چه بيشتر اعضاي جامعه را فراهم ميسازد.
بازنمایی اعتماد اجتماعیِ بین نسلی در سریال های تلویزیونی: مطالعه موردی سریال ستایش word
فصل اول: کلیات تحقیق 1-1 : طرح مسئله فناوری ارتباطات و اطلاعات در مدت زمان كوتاهی كه از پیدایش آن میگذرد توانسته است تغییرات بسیاری را در شیوۀ کلی زندگی بشر به وجود آورد. در اين ميان رسانههاي تصويري – كه نمودهای آن در تلويزيون، سينما و شبكههاي توزيع و پخش فيلمهاي خانگي و حتي اينترنت قابل مشاهده است- به علت تاثيرگذاري بر مخاطبان بيشمار خود مهمترين رسانهها در شكلدهي به افكار، انديشهها، عادات، هنجارها و كليه نمودهاي فرهنگي هستند. رسانههاي تصويري هم تأثير ميپذيرند و هم تاثير ميگذارند و آنچه را كه از واقعيت موجود برداشت مينمایند، بازنمايي ميكنند. جهان بازنمودهها مملو از نشانههاست؛ نشانههايي كه در پسزمينۀ آن مخاطب با مفاهيم عميق فرهنگي مواجه ميشود. اين فرايند كه همچون حلقههاي زنجيز به طور متوالي معنا را در چرخه فرهنگ توليد و بازتوليد ميكند، در هر توليدي معناي جديد خلق و در فرايند رمزگشايي قرار مي گيرد و معناي جديدتري باز توليد ميشود (معينيفر و محمدخاني،1390: 106).يكي از مفاهيمي که در جامعه امروز ايران مورد چالش قرار گرفته است، مفهوم «اعتماد» است. در زبان لاتين اعتماد، اطمينان داشتن و اعتماد داشتن معادل Trust و Confidence مورد استفاده قرار گرفته است. در ادبيات جامعهشناختي مفهوم اعتماد هم به عنوان ويژگي افراد، ويژگي ارتباطات اجتماعي و هم ويژگي سيستم اجتماعي با تأکيد بر رفتار مبتني بر تعاملات و سوگيريهاي در سطح فردي مفهومسازي شده است. با این وصف، این مقوله را رویکردهای مختلفی مفهومپردازی کردهاند. نخستین رهيافت بر احساسات و ارزشهاي فردي تأکيد دارد و بر طبق اعتماد به عنوان متغير فردي و شخصيتي تلقي ميشود. در اين برداشتِ روانشناختي ـ اجتماعي اعتماد در ارتباط بسيار نزديکي با مفاهيمی مانند وفاداري، دگرخواهي، صداقت، دوستي قرار مي گيرد. اين رهيافت يک تئوري شخصيتي در مورد اعتماد را عنوان مينمايد و به زمينه اجتماعي توجهي ندارد. بر اساس رویکردی دیگر اعتماد بيشتر به عنوان يک ويژگي اجتماعي تلقي ميشود و لذا در کالبد نهادي جامعه عملي ميگردد.اهمیت و ضرورت تحقیق يکي از مسائلي که در توسعه اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي در جوامع کنونی مخصوصاً جوامع در حال توسعه بايد مد نظر قرار بگيرد مسئله اعتماد اجتماعی است. اعتماد در متن کنشهاي انسان نمود پيدا ميکند و نیز تسهيلکنندۀ مبادلات در فضاي اجتماعي است. اعتماد يکي از جنبههاي مهم روابط انساني است و زمينهساز مشارکت و همکاري ميان اعضاي جامعه ميباشد. این پدیده همچنین مبادلات را در زمينههاي مختلف اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي سرعت ميبخشد. در فضاي مبتني بر اعتماد ابزارهايي چون زور و اجبار براي تضمين داد و ستد کارايي خود را از دست مي دهند و در عوض قصد افراد براي بازپرداختها و اعتقاد به درستکاري افزايش مييابد. اعتماد کار بازار را رونق ميبخشد. اعتماد اجنماعی به منزلۀ يک جزء اصلي سرمايه اجتماعي مطرح بوده و به عنوان شاخص اصلي سرمايه اجتماعي با کارکردهاي متعدد اجتماعي، سياسي و روانشناختي نقش مهمي را در ايجاد و حفظ و استحکام نظم و همبستگي اجتماعي و مشارکت و تعاون و توسعه اجتماعي بر عهده دارد. افزون بر این، اعتماد از عناصر مؤثر در پذيرش و همدلي اجتماعي محسوب ميشود، که اين خود زمينۀ سازگاري و همنوايي هر چه بيشتر اعضاي جامعه را فراهم ميسازد.