فهرست مطالبعنوانصفحهچكيده11فصل اوّل: طرح و بیان مسأله12طرح مسئله13اهداف اصلی تحقيق18ضرورت و اهمّيت تحقيق20فصل دوم: کارپایهی نظري تحقیق23مبانی نظری2425343841خوانش مارکس و بنیانهای معرفتشناختی مارکسیسم ـ لنینیسم41علم و ایدئولوژی49بازتولید فرماسیونهای اجتماعی56تئوری دولت58دستگاههاي ايدئولوژيك دولت596266جامعهی شبکهای71اقتصاد اطلاعاتی73هویت در جامعهی شبکهای79ملت و ملتگرایی در عصر جهانی شدن : اجتماعات تصوری یا تصاویر اجتماعی85ملتهای عصر اطلاعات87چارچوب نظری90فصل سوم: روششناسي تحقيق94روششناسی نظری95خوانش گفتمان95گفتمان و تحلیل گفتمان: چشمانداز فوکو100رویکرد گفتمانی لاکلاو و موفه106روششناسی عملی111محدویتهای روششناختی پژوهش115فصل چهارم: یافتههای تحقیق116آذربایجان و نخستین واکنش جدی به ستم ملی: ظهور فرقهی دموکرات آذربایجان117زمینههای ظهور117اهداف اصلی فرقه124جایگاه مفهوم ملت در گفتمان فرقه128ماهیت طبقاتی فرقهی دموکرات آذربایجان133طبقهی فئودال مهمترین دشمن فرقه: رویارویی خلق و فئودالها138مذهب: سکوتِ بزرگِ گفتمان فرقه141گفتمان فرقه و ستم جنسی143گفتمان فرقه و دیگر ملتهای تحت ستمِ ایران145سقوط دولت ملی آذربایجان و گفتمان فرقه147جمعبندی گفتمان فرقهی دموکرات آذربایجان151ستم ملی و گفتمانهای سیاسی عمدهی ایران، از سقوط فرقه تا رخداد 57153رخداد 57: فورانِ تضادهای اجتماعی ـ خردهبورژوازی و مسئلهی ملی155ماهیت طبقاتی رخداد 57155خردهبورژاوزی و مسئلهی ملی ـ ظهور جنبش خلق مسلمان159مسئلهی ملی در آذربایجان امروز165مهمترین تحولات فرماسیون اجتماعی جهانی در سه دههی گدشته165وضعیت کلی فرماسیون اجتماعی ایران در سالهای حاکمیت جمهوری اسلامی168ناسونالیسم قانونگرا در آذربایجان ایران: نشانگانِ جدیتر شدن شکاف ملی در ایران جمهوری اسلامی 170خّرد ـ گفتمان ناسیونالیستی فدرالخواه در آذربایجان ایران ـ جنبش فدرال دموکرات آذربایجان171مهمترین مفاهیم گفتمان جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان171جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان و دیگر ملتهای ایرانی177جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان و ستم طبقاتی178جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان و مذهب180جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان و جمهوری اسلامی181سکوتها و تناقضهای عمدهی گفتمان جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان182جمعبندی گفتمان جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان185خرد گفتمان ناسیونالیستیِ استقلالطلب در آذربایجان ایران ـ حزب استقلال آذربایجان جنوبی (گایپ) 186مهمترین مفاهیم گفتمان گایپ186گفتمان گایپ و ستم جنسی و طبقاتیگفتمان گایپ و دیگر ملتهای ایران188188سکوتها و تناقضهای عمدهی گفتمان گایپ189منابع191 چکیدهموضوع این پژوهش خوانش گفتمان ناسیونالیستی در آذربایجان ایران است. در این پژوهش ما با بهرهگیری از ماتریالیسم تاریخی و رویکرد خوانش گفتمان آلتوسری به تحلیل گفتمان ناسیونالیستی رایج در آذربایجان ایران پرداختهایم. کاریایهی مفهومی و روششناسی این تحقیق ایجاب میکرد که پژوهش ما در یک چارچوب تاریخی انجام شود؛ چرا که خوانش و تحلیل هر گفتمانی بدون فهم ریشههای تاریخی آن گفتمان امکانپذیر نیست. بنابراین، تحقیق ما با بررسی گفتمانهایی آغازید که گفتمان ناسیونالیستی امروز آذربایجان ایران خود را تداوم تاریخی آنها قلمداد میکند. در این راستا ما کارمان را با خوانش گفتمان فرقهی دموکرات آذربایجان، گفتمان چپ و گفتمان «جنبش خلق مسلمان» شروع کردیم. بررسیهای ما نشان داد که هیچ یک از این گفتمانهای تاریخی را نمیتوان به سادگی به یک گفتمان ناسیونالیستی صِرف تقلیل داد. با این زمینهی تاریخی، به موضوع اصلی این پژوهش، یعنی خوانش گفتمان ناسیونالیستی امروز آذربایجان ایران پرداختیم. ما این گفتمان را به سه خُرد گفتمان قانونی، فدرالخواه و استقلالطلب تقسیم کرده و به خوانش هر کدام از این خرد گفتمانها مبادرت کردیم.کلید واژهها: خوانش گفتمان، خوانش سمپتوماتیک، اسطورهی دینی خوانش، تحلیل گفتمان، شیوهی تولید، فرماسیون اجتماعی، بازتولید، ایدئولوژی، دستگاههای ایدئولوژیک دولت، دستگاه سرکوبگر دولت، هژمونی، گفتمان ناسیونالیستی، زبان، ستم ملیطرح مسئله«گفتمان ناسیونالیستی» یکی از رایجترین گفتمانهای سیاسی سراسرِ دنیای امروز ـ و البته ایران ـ بوده و است. هیچ کشور، «ملت»، «اقلیت ملی» یا «گروه قومی»ای وجود ندارد که عرصهی نمادین یا ایدئولوژیک آن عناصری از این گفتمان را در خود جای نداده باشد. رد پای ناسیونالیسم را میتوان در تمامی رخدادهای عمدهی قرن بیستم پیدا کرد، نگاهی گذرا به تغییر نقشهی سیاسی جهان در فاصلهی جنگ جهانی اول تا به امروز شاهد مدعای ماست. کرهی زمین در سال 1914 از حدود 50 کشور تشکیل شده بود اما هماکنون بیش از 200 کشور را شامل میشود ـ کشورهای تشکیل شده در یک سال اخیر ـ کوزوو، آبخازیا و اُوستیای جنوبی ـ را هم به این لیست اضافه کنید. ظهور و حضور ناسیونالیسم در عرصهی سیاسی ـ اجتماعی و هژمونیک شدن این گفتمان به نتایج کاملاً متضادی منجر شده است: از «رهایی ملی» گرفته تا «بالکانیزاسیون» و «نازیسم». این پیآمدهای متنوع و متضاد، بیتردید، اگر چه در شرایط تاریخی اجتماعی متفاوتی حاصل شده است اما، به همان اندازه با ساختار درونی خود ـ ویژهی این گفتمانها نیز مرتبط بوده است و به همین دلیل شناسایی خصوصیات منحصر به فرد هر گفتمان ناسیونالیستی خاص هنوز هم در دستور کار جامعهشناسی سیاسی قرار میگیرد.انقلاب مشروطه را میتوان لحظهی تاریخیای تلقی کرد که گفتمانهای مدرن در حوزهی جغرافیای سیاسی ایران به طور جدی طرح و تأثیرگذاری عملی آنها در عرصهی سیاسی ـ اجتماعی شروع میشود. این لحظهی تاریخی همچنین نقطه آغاز پروسهی برساختن دولت ملی مدرن در ایران نیز هست؛ پروسهای ناتمام، که با «رخداد 57» سرنوشت دیگری پیدا میکند. بررسی همهی دلایل شکست برساختن دولت ملی مدرن در ایران خارج از حیطهی این پژوهش میباشد، اما یکی از مهمترین دلایل این ناکامی عدم توجه، یا سعی در انکار و سرکوب ناموفقِ تنوع ملی این سرزمین بوده است. بدیهی ست که برساختن دولت ملی مدرن مستلزم وجود «ملت» یا حداقل تأسیس «ملت» است، اما این که «ملت» چیست و با کدام مرزها منطبق است، همیشه، محل مناقشات سیاسی ـ ایدئولوژیک بوده و است، به ویژه اگر «تأسیسگران» ملتی خواسته باشند که مرزهای سرزمینیشان را با مرزهای یک امپراتوری، و یا مرزهای یک سرزمین نیمه مستعمره منطبق کنند. در طول دو قرن گذشته همهی امپراتوریهای تاریخی و بسیاری از سرزمینهای مستعمراتی و نیمه مستعمراتیِ کثیرالمله تجزیهی سرزمینی را ـ اغلب بر پایهی ناسیونالیسم «ملت»های تشکیل دهندهی این سرزمینها ـ تجربه کردهاند. اما ایران در این میان، تا به حال، یک استثنای عمده بوده است. دولت ملی مدرن در ایران ـ منطبق با مرزهای دوران نیمه مستعمرهگی این سرزمین که به تدریج «مرز پر گهر» نام گرفت ـ بر پایهی ملتی برساخته میشد که «هویت» آن تنها با ویژگیهای یکی از ملل این سرزمین تناظر داشت و این امر به تدریج به تقابل مرکز ـ پیرامون منتهی شد؛ در وجه اقتصادی «مرکز» به محل انباشت سرمایه و نقطه مرجح سرمایهگذاری ـ اعم از دولتی و خصوصی ـ بدل شده و به جذب، یا دقیقتر، تصرف مازاد اقتصادی پیرامون پرداخت، در وجه سیاسی این امر به درگیریهای سیاسی ـ نظامی مرکز با پیرامون ختم شد و در وجه ایدئولوژیک، تأکید بر گفتمان ناسیونالیستی مرکزْ رشد گفتمانهای ناسیونالیستی در پیرامون را سرعت بخشید.
خوانشِ گفتمان ناسیونالیستی در آذربایجان ایران از منظر انتقادیword
فهرست مطالبعنوانصفحهچكيده11فصل اوّل: طرح و بیان مسأله12طرح مسئله13اهداف اصلی تحقيق18ضرورت و اهمّيت تحقيق20فصل دوم: کارپایهی نظري تحقیق23مبانی نظری2425343841خوانش مارکس و بنیانهای معرفتشناختی مارکسیسم ـ لنینیسم41علم و ایدئولوژی49بازتولید فرماسیونهای اجتماعی56تئوری دولت58دستگاههاي ايدئولوژيك دولت596266جامعهی شبکهای71اقتصاد اطلاعاتی73هویت در جامعهی شبکهای79ملت و ملتگرایی در عصر جهانی شدن : اجتماعات تصوری یا تصاویر اجتماعی85ملتهای عصر اطلاعات87چارچوب نظری90فصل سوم: روششناسي تحقيق94روششناسی نظری95خوانش گفتمان95گفتمان و تحلیل گفتمان: چشمانداز فوکو100رویکرد گفتمانی لاکلاو و موفه106روششناسی عملی111محدویتهای روششناختی پژوهش115فصل چهارم: یافتههای تحقیق116آذربایجان و نخستین واکنش جدی به ستم ملی: ظهور فرقهی دموکرات آذربایجان117زمینههای ظهور117اهداف اصلی فرقه124جایگاه مفهوم ملت در گفتمان فرقه128ماهیت طبقاتی فرقهی دموکرات آذربایجان133طبقهی فئودال مهمترین دشمن فرقه: رویارویی خلق و فئودالها138مذهب: سکوتِ بزرگِ گفتمان فرقه141گفتمان فرقه و ستم جنسی143گفتمان فرقه و دیگر ملتهای تحت ستمِ ایران145سقوط دولت ملی آذربایجان و گفتمان فرقه147جمعبندی گفتمان فرقهی دموکرات آذربایجان151ستم ملی و گفتمانهای سیاسی عمدهی ایران، از سقوط فرقه تا رخداد 57153رخداد 57: فورانِ تضادهای اجتماعی ـ خردهبورژوازی و مسئلهی ملی155ماهیت طبقاتی رخداد 57155خردهبورژاوزی و مسئلهی ملی ـ ظهور جنبش خلق مسلمان159مسئلهی ملی در آذربایجان امروز165مهمترین تحولات فرماسیون اجتماعی جهانی در سه دههی گدشته165وضعیت کلی فرماسیون اجتماعی ایران در سالهای حاکمیت جمهوری اسلامی168ناسونالیسم قانونگرا در آذربایجان ایران: نشانگانِ جدیتر شدن شکاف ملی در ایران جمهوری اسلامی 170خّرد ـ گفتمان ناسیونالیستی فدرالخواه در آذربایجان ایران ـ جنبش فدرال دموکرات آذربایجان171مهمترین مفاهیم گفتمان جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان171جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان و دیگر ملتهای ایرانی177جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان و ستم طبقاتی178جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان و مذهب180جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان و جمهوری اسلامی181سکوتها و تناقضهای عمدهی گفتمان جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان182جمعبندی گفتمان جنبش فدرال ـ دموکرات آذربایجان185خرد گفتمان ناسیونالیستیِ استقلالطلب در آذربایجان ایران ـ حزب استقلال آذربایجان جنوبی (گایپ) 186مهمترین مفاهیم گفتمان گایپ186گفتمان گایپ و ستم جنسی و طبقاتیگفتمان گایپ و دیگر ملتهای ایران188188سکوتها و تناقضهای عمدهی گفتمان گایپ189منابع191 چکیدهموضوع این پژوهش خوانش گفتمان ناسیونالیستی در آذربایجان ایران است. در این پژوهش ما با بهرهگیری از ماتریالیسم تاریخی و رویکرد خوانش گفتمان آلتوسری به تحلیل گفتمان ناسیونالیستی رایج در آذربایجان ایران پرداختهایم. کاریایهی مفهومی و روششناسی این تحقیق ایجاب میکرد که پژوهش ما در یک چارچوب تاریخی انجام شود؛ چرا که خوانش و تحلیل هر گفتمانی بدون فهم ریشههای تاریخی آن گفتمان امکانپذیر نیست. بنابراین، تحقیق ما با بررسی گفتمانهایی آغازید که گفتمان ناسیونالیستی امروز آذربایجان ایران خود را تداوم تاریخی آنها قلمداد میکند. در این راستا ما کارمان را با خوانش گفتمان فرقهی دموکرات آذربایجان، گفتمان چپ و گفتمان «جنبش خلق مسلمان» شروع کردیم. بررسیهای ما نشان داد که هیچ یک از این گفتمانهای تاریخی را نمیتوان به سادگی به یک گفتمان ناسیونالیستی صِرف تقلیل داد. با این زمینهی تاریخی، به موضوع اصلی این پژوهش، یعنی خوانش گفتمان ناسیونالیستی امروز آذربایجان ایران پرداختیم. ما این گفتمان را به سه خُرد گفتمان قانونی، فدرالخواه و استقلالطلب تقسیم کرده و به خوانش هر کدام از این خرد گفتمانها مبادرت کردیم.کلید واژهها: خوانش گفتمان، خوانش سمپتوماتیک، اسطورهی دینی خوانش، تحلیل گفتمان، شیوهی تولید، فرماسیون اجتماعی، بازتولید، ایدئولوژی، دستگاههای ایدئولوژیک دولت، دستگاه سرکوبگر دولت، هژمونی، گفتمان ناسیونالیستی، زبان، ستم ملیطرح مسئله«گفتمان ناسیونالیستی» یکی از رایجترین گفتمانهای سیاسی سراسرِ دنیای امروز ـ و البته ایران ـ بوده و است. هیچ کشور، «ملت»، «اقلیت ملی» یا «گروه قومی»ای وجود ندارد که عرصهی نمادین یا ایدئولوژیک آن عناصری از این گفتمان را در خود جای نداده باشد. رد پای ناسیونالیسم را میتوان در تمامی رخدادهای عمدهی قرن بیستم پیدا کرد، نگاهی گذرا به تغییر نقشهی سیاسی جهان در فاصلهی جنگ جهانی اول تا به امروز شاهد مدعای ماست. کرهی زمین در سال 1914 از حدود 50 کشور تشکیل شده بود اما هماکنون بیش از 200 کشور را شامل میشود ـ کشورهای تشکیل شده در یک سال اخیر ـ کوزوو، آبخازیا و اُوستیای جنوبی ـ را هم به این لیست اضافه کنید. ظهور و حضور ناسیونالیسم در عرصهی سیاسی ـ اجتماعی و هژمونیک شدن این گفتمان به نتایج کاملاً متضادی منجر شده است: از «رهایی ملی» گرفته تا «بالکانیزاسیون» و «نازیسم». این پیآمدهای متنوع و متضاد، بیتردید، اگر چه در شرایط تاریخی اجتماعی متفاوتی حاصل شده است اما، به همان اندازه با ساختار درونی خود ـ ویژهی این گفتمانها نیز مرتبط بوده است و به همین دلیل شناسایی خصوصیات منحصر به فرد هر گفتمان ناسیونالیستی خاص هنوز هم در دستور کار جامعهشناسی سیاسی قرار میگیرد.انقلاب مشروطه را میتوان لحظهی تاریخیای تلقی کرد که گفتمانهای مدرن در حوزهی جغرافیای سیاسی ایران به طور جدی طرح و تأثیرگذاری عملی آنها در عرصهی سیاسی ـ اجتماعی شروع میشود. این لحظهی تاریخی همچنین نقطه آغاز پروسهی برساختن دولت ملی مدرن در ایران نیز هست؛ پروسهای ناتمام، که با «رخداد 57» سرنوشت دیگری پیدا میکند. بررسی همهی دلایل شکست برساختن دولت ملی مدرن در ایران خارج از حیطهی این پژوهش میباشد، اما یکی از مهمترین دلایل این ناکامی عدم توجه، یا سعی در انکار و سرکوب ناموفقِ تنوع ملی این سرزمین بوده است. بدیهی ست که برساختن دولت ملی مدرن مستلزم وجود «ملت» یا حداقل تأسیس «ملت» است، اما این که «ملت» چیست و با کدام مرزها منطبق است، همیشه، محل مناقشات سیاسی ـ ایدئولوژیک بوده و است، به ویژه اگر «تأسیسگران» ملتی خواسته باشند که مرزهای سرزمینیشان را با مرزهای یک امپراتوری، و یا مرزهای یک سرزمین نیمه مستعمره منطبق کنند. در طول دو قرن گذشته همهی امپراتوریهای تاریخی و بسیاری از سرزمینهای مستعمراتی و نیمه مستعمراتیِ کثیرالمله تجزیهی سرزمینی را ـ اغلب بر پایهی ناسیونالیسم «ملت»های تشکیل دهندهی این سرزمینها ـ تجربه کردهاند. اما ایران در این میان، تا به حال، یک استثنای عمده بوده است. دولت ملی مدرن در ایران ـ منطبق با مرزهای دوران نیمه مستعمرهگی این سرزمین که به تدریج «مرز پر گهر» نام گرفت ـ بر پایهی ملتی برساخته میشد که «هویت» آن تنها با ویژگیهای یکی از ملل این سرزمین تناظر داشت و این امر به تدریج به تقابل مرکز ـ پیرامون منتهی شد؛ در وجه اقتصادی «مرکز» به محل انباشت سرمایه و نقطه مرجح سرمایهگذاری ـ اعم از دولتی و خصوصی ـ بدل شده و به جذب، یا دقیقتر، تصرف مازاد اقتصادی پیرامون پرداخت، در وجه سیاسی این امر به درگیریهای سیاسی ـ نظامی مرکز با پیرامون ختم شد و در وجه ایدئولوژیک، تأکید بر گفتمان ناسیونالیستی مرکزْ رشد گفتمانهای ناسیونالیستی در پیرامون را سرعت بخشید.