رساله دکتری رشته علوم ارتباطات چکیده در معنای کلی، دیپلماسی شهروندی به مفهومی اطلاق میشود که در آن شهروندان معمولی به عنوان نمایندگان غیررسمی کشور خودشان در زمینه روابط خارجی، ایفای نقش میکنند. در دیپلماسی شهروندی، شهروندان از حق برقراری ارتباط با شهروندان جوامع دیگر برخوردار هستند تا بتوانند به دیدگاههای مشترک برسند و یا تاثیرات نامطلوب ناشی از سیاستهای خارجی نادرست برخی دولتها را از بین ببرند. بر همین اساس، دیپلماسی شهروندی، گاهی هماهنگ با دیپلماسی رسمی دولتها و مکمل آن به شمار میرود و گاهی نیز در تقابل با آن قرار میگیرد. امروزه بخش اعظمی از فعالیتهای مربوط به دیپلماسی شهروندی با استفاده از این رسانههای نوین به انجام میرسد. رسانههای نوین این امکان را برای عده زیادی از شهروندان جوامع مختلف فراهم نموده است که بتوانند با یکدیگر به صورت رودررو به گفتگو و تبادل نظر بپردازند.صاحبنظران براین عقیدهاند یکی از علل مهم بحرانهای سیاسی بینالمللی، نبود یا کمبود مراوده و ارتباط بین مردم جهان است. در جهان امروز، با وجود تمام پیشرفتهای بزرگ علمی انسانها، شناخت و اطلاع متقابل مردم دنیا از اخلاق، افکار و رفتار یکدیگر، در رفع بحرانهای جهانی از تاثیر به سزایی برخوردار است و علت اصلی عدم تفاهم بینالمللی نیز این است که هنوز ملل دنیا نمیتوانند درباره زندگی جمعی یکدیگر اطلاعات لازم را کسب کنند و لذا اغلب نسبت به هم بیاعتمادند. از اینرو برقراری ارتباط در چهارچوب دیپلماسی شهروندی برای توسعه روابط انسانی، رفع اختلافها، از بین بردن بیاعتمادیها و دشمنیها و ایجاد تفاهم در جوامع مختلف دنیا، از اهمیت ویژهای برخوردار است.از اینرو، هدف اصلی محقق از انجام این تحقیق، شناخت مفهوم دیپلماسی شهروندی و فعالیتهای شهروندان در این چهارچوب است. بررسی مفهوم دیپلماسی شهروندی با استفاده از کلیه منابع چاپی، اینترنتی و همچنین اطلاعات جمعآوری شده از مصاحبه با متخصصان و صاحبنظران حوزههای مرتبط، جمعآوری گردیده است. برای تکمیل اطلاعات مربوط به این بخش، با استفاده از روش تحقیق کیفی، مصاحبههای انجام شده، مورد بررسی قرار گرفت، مفاهیم و مقولات انتخاب گردید و پس از انجام کدگذاری باز، نتایج بدست آمده در قالب جداول توزیع فراوانی و ارائه مدل تحلیلی بر اساس نظریه مبنایی ارائه گردید. جهت بررسی فعالیت شهروندان تهرانی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی در فضای مجازی، از روش تحقیق پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل دادهها، شهروندان تهرانی، فعالیت خود را در چهارچوب دیپلماسی شهروندی را، «زیاد» توصیف کردهاند. همچنین با بررسی رابطه میان جنس با میزان فعالیت شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی با استفاده از آزمون خیدو مشخص گردید هر سه متغیر جنس، سن و تحصیلات با متغیر وابسته یعنی فعالیت شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی در فضای مجازی رابطه دارد. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده از انجام تکنیک همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون، میان متغیرهای سن و تحصیلات و متغیر وابسته رابطه وجود دارد و بیشترین همبستگی 681/0 به متغیر سن تعلق دارد و پس از آن تحصیلات با مقدار همبستگی 521/0 در اولویت بعدی قرار دارد و بالاخره آنکه متغیر سن، سهم بیشتری در پیشبینی متغیر وابسته دارد؛ مقدار این سهم برابر با 567/0 است. این مقدار برای متغیر تحصیلات 200/0 میباشد.کلیدواژهها: دیپلماسی شهروندی، شهروند دیپلمات، رسانههای نوین، جامعه شبکهای، حوزه عمومی مجازی.مقدمه در معنای کلی، دیپلماسی شهروندی به مفهومی اطلاق میشود که در آن شهروندان معمولی به عنوان نمایندگان غیررسمی کشور خودشان در زمینه روابط خارجی، ایفای نقش میکنند. در دیپلماسی شهروندی، شهروندان از حق برقراری ارتباط با شهروندان جوامع دیگر برخوردار هستند تا بتوانند به دیدگاههای مشترک برسند و یا تاثیرات نامطلوب ناشی از سیاستهای خارجی نادرست برخی دولتها را از بین ببرند. بر همین اساس، دیپلماسی شهروندی، گاهی هماهنگ با دیپلماسی رسمی دولتها و مکمل آن به شمار میرود و گاهی نیز در تقابل با آن قرار میگیرد.در دیپلماسی شهروندی، تلاش شهروندان برای ایجاد حسن تفاهم و درک متقابل و همچنین داشتن آگاهیهای سیاسی، نقش اساسی در پیشبرد اهداف دیپلماسی شهروندی ایفا میکند. اما در این خصوص، شهروندان زمانی میتوانند موثر واقع شوند که شناخت کامل و دقیقی نسبت به روشهای برقراری ارتباط موثر با دیگران و همچنین نسبت به کشور خودشان و دنیای پیرامونشان داشته باشند.از سویی با توجه به رشد تکنولوژیهای ارتباطی و ظهور رسانههای نوین، امروزه بخش اعظمی از فعالیتهای مربوط به دیپلماسی شهروندی با استفاده از این رسانهها به انجام میرسد. رسانههای نوین پتانسیلهای فروانی را برای برقراری انواع ارتباط میان شهروندان کشورهای مختلف دارا هستند که این مسئله، اجرا و پیشبرد دیپلماسی شهروندی را در اقصی نقاط دنیا امکانپذیر میسازد.تعیین دقیق آثار و پیامدهای فعالیت شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی به طور کامل امکانپذیر نیست. موسسه آموزش بینالمللی[1]با بررسی فعالیتهای شهروندان در قالب برنامههای مختلف دیپلماسی شهروندی، به این نتیجه دست یافته است که تاکنون ارزیابیهای انجام شده در این خصوص، محدود به ارائه آمار شرکتکنندگان در این فعالیتها و میزان رضایتمندی آنان از مشارکت پروژههای دیپلماسی شهروندی است و برای تعیین آثار و پیامدهای فعالیتهای مربوط به دیپلماسی شهروندی، به انجام تحقیقات طولی در زمانهای مختلف نیاز است.برای تبیین موضوع مورد پژوهش با توجه به گستردگی ابعاد آن، از نظریات هابرماس (حوزه عمومی)، کستلز (جامعه شبکهای) و قدرت شهروندی استفاده میگردد. فعالیت شهروندان در فضای مجازی، به ویژه با توجه به شرایط لازم برای تحقق کنش ارتباطی، در این چهارچوب جای میگیرد. آنچه که در بحث کنش ارتباطی و همچنین حوزههای عمومی مجازی توسط هابرماس و سایر محققان این حوزه مطرح گردیده، فعالیتهای شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی و نوع ارتباط آنان با شهروندان سایر کشورها را تبیین مینماید.از سویی بر اساس نظریات کستلز، قدرت در جامعه شبکهای، در بخشهای مختلفی توزیع شده است. از آنجا که شهروندان برای انجام فعالیتهای خود در چهارچوب دیپلماسی شهروندی از شبکهها استفاده مینمایند، قطعا میتوانند در بخشی از قدرت ناشی از شبکهها سهیم باشند. این قدرت به آنان اجازه میدهد تاثیرگذاری بیشتری بر سیاست به ویژه سیاست خارجی داشته باشند.اهداف اصلی این پژوهش، بررسی مفهوم و ابعاد دیپلماسی شهروندی ابزارهای مورد استفاده در آن، نقش و کاربرد آن در سیاست خارجی و همچنین بررسی میزان فعالیت شهروندان تهرانی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی است. محقق درصدد است تاثیر متغیرهای جنس، سن و تحصیلات را نیز بر متغیر وابسته فوق بررسی نماید.همچنین در این پژوهش، محقق قصد دارد برای دستیابی به اهداف مورد نظر و تکمیل دادههای مورد نیاز، از هر دو روش تحقیق کمی و کیفی استفاده نماید. در بخش کمی، از تکنیک پرسشنامه و در بخش کیفی از تکنیک مصاحبه استفاده خواهد شد. مصاحبهها با تعدادی از کارشناسان و صاحبنظران برجسته سه حوزه علوم ارتباطات، روابط بینالملل و علوم سیاسی انجام خواهد شد. برای اطمینان از پاسخگویی درست به سؤالات، در این پژوهش، جامعه آماری، دانشجویان دانشگاهها و مجتمعهای آموزشی شهر تهران، در نظر گرفته شده است. در این پژوهش از نمونهگیری ترکیبی با استفاده از دو نوع نمونهگیری ساده و هدفمند، استفاده شده تا به نمونه معرف جامعه آماری دسترسی حاصل شود. 1 – 1 طرح موضوع و تعریف آن در دنیای به هم پیوسته امروز، اقتصاد، سیاست و امنیت، بیش از گذشته میان ملتها درهم تنیده شده است. انگیزه برقراری ارتباط با مردم آنسوی مرزها، به طور فزایندهای در درون شهروندان قرار دارد که از طریق کانالهای ارتباطی دیجیتال و زنده با دنیا در ارتباط هستند. دیپلماسی شهروندی مفهومی است که دربرگیرنده دو بخش است: بخش شهروندی، که غیررسمی و مستقل از دولت است و در تلاشی فردی در جهت منافعش فعالیت میکند و بخش دیپلماسی، که چهارچوبی برای همکاری میان کشورها را شامل میشود.عبارت دیپلماسی شهروندی برای اولین بار توسط «دیوید هافمن»[1] به کار رفت. (برگرفته از سایت ویکی پدیا، 2012) اما مفهوم دیپلماسی شهروندی را باید در ایده برنامهای به نام «مشارکت مردم با مردم» و در سالها قبل جستجو نمود. در 11 سپتامبر 1956، به درخواست ژنرال «دوایت آیزنهاور»[2]، کنفرانسی با نام «مشارکت مردم با مردم»[3] در واشنگتن برگزار شد. در این کنفرانس از افرادی که به شکلهای مختلف در جامعه آمریکا دارای نقش برجستهای بودند، دعوت به عمل آمد. همزمان با برگزاری کنفرانس، سخنرانیها، جلسات و کارگاههای مختلف نیز برای سازماندهی برنامه «مشارکت مردم با مردم» به اجرا درآمد. آیزنهاور بر این عقیده بود که ارتباط میان مردم آمریکا با مردم کشورهای دیگر، تصویر ایالات متحده را در خارج از کشور بهبود میبخشد و هنگامی که روابط بینالمللی پرتنش و تیره و تار باشد، زمینه را برای برقراری صلح فراهم میکند. این سخنرانی، پایه و مبنایی را برای برنامه «مشارکت مردم با مردم» پایهریزی کرد و به مردم آمریکا نشان داد که چگونه میتوانند در سیاست خارجی ایالات متحده سهیم باشند.به این ترتیب مفهومی به نام دیپلماسی شهروندی و شهروند دیپلمات وارد عرصه روابط بینالملل شد. در دائرهالمعارف ویکیپدیا نیز در تعریف مفهوم دیپلماسی شهروندی آمده است: دیپلماسی شهروندی (دیپلماسی مردم)، مفهومی سیاسی از شهروندانی معمولی است که به عنوان نماینده یک کشور، چه به صورت ارادی و چه به صورت غیرارادی، ایفای نقش میکنند. دیپلماسی شهروندی زمانی به اجرا درمیآید که کانالهای رسمی قابل اعتماد و یا مطلوب شناخته نشوند؛ به طور مثال، هنگامی که دو کشور، دولتهای یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند، دیپلماسی شهروندی میتواند ابزار مطلوبی برای سیاستمدار باشد. (برگرفته از سایت ویکی پدیا، 2012)دیپلماسی شهروندی، روشی است که در آن افراد به عنوان نماینده غیررسمی کشور خودشان ایفای نقش میکنند. اغلب، خاطره ماندگار دیدارهای چهره به چهره میانفردی با مردمی از کشورهای دیگر، باعث افزایش درک دوجانبه میگردد و مردمی که سوابق متفاوتی دارند، میتوانند ارزشها و منافع مشترکی پیدا کنند و حتی احساسات منفی نسبت به یکدیگر را نیز کاهش دهند. دیپلماسی شهروندی میتواند کاملا مستقل از فعالیتهای دیپلماسی رسمی باشد. (داوسون، 2011)[4]از آنجا که هسته نظریه دیپلماسی عمومی «ارتباطی هدایتشده با افراد خارجی به منظور تاثیر گذاشتن بر افکار آنان و سرانجام، تاثیر گذاشتن بر دولتهای آنهاست»، در همین چهارچوب، دیپلماسی شهروندی، فعالیتهایی در زمینههای تبادل اطلاعات، آموزش و فرهنگ با هدف آشنایی بیشتر ملتها به ویژه، ملتهای درگیر اختلاف و به منظور حسنتفاهم و دستیابی به دیدگاهها و ارزشهای مشترک میان آنان است تا به این وسیله، بتوان علاوه بر ایجاد تصویری مطلوب از کشور متبوع خود در افکار عمومی، در نهایت بتوان بر جهتگیریهای سیاسی سایر کشورها نسبت به یکدیگر تاثیرگذار باشد.شهروندان دیپلمات، کسانی هستند که خود را برای برقراری ارتباط دوجانبه با شهروندان سایر کشورها به منظور ایجاد حسن تفاهم و دستیابی به دیدگاهها و ارزشهای مشترک، مسئول میدانند. آنها با استفاده از رسانههای نوین و یا سایر امکانات و وسایل، به ارائه تصویری مطلوب و مساعد از کشورشان میپردازند؛ در عین حال که به هویت ملی، ارزشها، دیدگاهها، فرهنگ و تاریخ کشورهای دیگر نیز احترام میگذارند.
دیپلماسی شهروندی و سیاست خارجی در عصر اطلاعات (مطالعه موردی: گستره فعالیت دیپلماتیک شهروندان تهرانی در فضای مجازی)word
رساله دکتری رشته علوم ارتباطات چکیده در معنای کلی، دیپلماسی شهروندی به مفهومی اطلاق میشود که در آن شهروندان معمولی به عنوان نمایندگان غیررسمی کشور خودشان در زمینه روابط خارجی، ایفای نقش میکنند. در دیپلماسی شهروندی، شهروندان از حق برقراری ارتباط با شهروندان جوامع دیگر برخوردار هستند تا بتوانند به دیدگاههای مشترک برسند و یا تاثیرات نامطلوب ناشی از سیاستهای خارجی نادرست برخی دولتها را از بین ببرند. بر همین اساس، دیپلماسی شهروندی، گاهی هماهنگ با دیپلماسی رسمی دولتها و مکمل آن به شمار میرود و گاهی نیز در تقابل با آن قرار میگیرد. امروزه بخش اعظمی از فعالیتهای مربوط به دیپلماسی شهروندی با استفاده از این رسانههای نوین به انجام میرسد. رسانههای نوین این امکان را برای عده زیادی از شهروندان جوامع مختلف فراهم نموده است که بتوانند با یکدیگر به صورت رودررو به گفتگو و تبادل نظر بپردازند.صاحبنظران براین عقیدهاند یکی از علل مهم بحرانهای سیاسی بینالمللی، نبود یا کمبود مراوده و ارتباط بین مردم جهان است. در جهان امروز، با وجود تمام پیشرفتهای بزرگ علمی انسانها، شناخت و اطلاع متقابل مردم دنیا از اخلاق، افکار و رفتار یکدیگر، در رفع بحرانهای جهانی از تاثیر به سزایی برخوردار است و علت اصلی عدم تفاهم بینالمللی نیز این است که هنوز ملل دنیا نمیتوانند درباره زندگی جمعی یکدیگر اطلاعات لازم را کسب کنند و لذا اغلب نسبت به هم بیاعتمادند. از اینرو برقراری ارتباط در چهارچوب دیپلماسی شهروندی برای توسعه روابط انسانی، رفع اختلافها، از بین بردن بیاعتمادیها و دشمنیها و ایجاد تفاهم در جوامع مختلف دنیا، از اهمیت ویژهای برخوردار است.از اینرو، هدف اصلی محقق از انجام این تحقیق، شناخت مفهوم دیپلماسی شهروندی و فعالیتهای شهروندان در این چهارچوب است. بررسی مفهوم دیپلماسی شهروندی با استفاده از کلیه منابع چاپی، اینترنتی و همچنین اطلاعات جمعآوری شده از مصاحبه با متخصصان و صاحبنظران حوزههای مرتبط، جمعآوری گردیده است. برای تکمیل اطلاعات مربوط به این بخش، با استفاده از روش تحقیق کیفی، مصاحبههای انجام شده، مورد بررسی قرار گرفت، مفاهیم و مقولات انتخاب گردید و پس از انجام کدگذاری باز، نتایج بدست آمده در قالب جداول توزیع فراوانی و ارائه مدل تحلیلی بر اساس نظریه مبنایی ارائه گردید. جهت بررسی فعالیت شهروندان تهرانی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی در فضای مجازی، از روش تحقیق پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل دادهها، شهروندان تهرانی، فعالیت خود را در چهارچوب دیپلماسی شهروندی را، «زیاد» توصیف کردهاند. همچنین با بررسی رابطه میان جنس با میزان فعالیت شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی با استفاده از آزمون خیدو مشخص گردید هر سه متغیر جنس، سن و تحصیلات با متغیر وابسته یعنی فعالیت شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی در فضای مجازی رابطه دارد. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده از انجام تکنیک همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون، میان متغیرهای سن و تحصیلات و متغیر وابسته رابطه وجود دارد و بیشترین همبستگی 681/0 به متغیر سن تعلق دارد و پس از آن تحصیلات با مقدار همبستگی 521/0 در اولویت بعدی قرار دارد و بالاخره آنکه متغیر سن، سهم بیشتری در پیشبینی متغیر وابسته دارد؛ مقدار این سهم برابر با 567/0 است. این مقدار برای متغیر تحصیلات 200/0 میباشد.کلیدواژهها: دیپلماسی شهروندی، شهروند دیپلمات، رسانههای نوین، جامعه شبکهای، حوزه عمومی مجازی.مقدمه در معنای کلی، دیپلماسی شهروندی به مفهومی اطلاق میشود که در آن شهروندان معمولی به عنوان نمایندگان غیررسمی کشور خودشان در زمینه روابط خارجی، ایفای نقش میکنند. در دیپلماسی شهروندی، شهروندان از حق برقراری ارتباط با شهروندان جوامع دیگر برخوردار هستند تا بتوانند به دیدگاههای مشترک برسند و یا تاثیرات نامطلوب ناشی از سیاستهای خارجی نادرست برخی دولتها را از بین ببرند. بر همین اساس، دیپلماسی شهروندی، گاهی هماهنگ با دیپلماسی رسمی دولتها و مکمل آن به شمار میرود و گاهی نیز در تقابل با آن قرار میگیرد.در دیپلماسی شهروندی، تلاش شهروندان برای ایجاد حسن تفاهم و درک متقابل و همچنین داشتن آگاهیهای سیاسی، نقش اساسی در پیشبرد اهداف دیپلماسی شهروندی ایفا میکند. اما در این خصوص، شهروندان زمانی میتوانند موثر واقع شوند که شناخت کامل و دقیقی نسبت به روشهای برقراری ارتباط موثر با دیگران و همچنین نسبت به کشور خودشان و دنیای پیرامونشان داشته باشند.از سویی با توجه به رشد تکنولوژیهای ارتباطی و ظهور رسانههای نوین، امروزه بخش اعظمی از فعالیتهای مربوط به دیپلماسی شهروندی با استفاده از این رسانهها به انجام میرسد. رسانههای نوین پتانسیلهای فروانی را برای برقراری انواع ارتباط میان شهروندان کشورهای مختلف دارا هستند که این مسئله، اجرا و پیشبرد دیپلماسی شهروندی را در اقصی نقاط دنیا امکانپذیر میسازد.تعیین دقیق آثار و پیامدهای فعالیت شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی به طور کامل امکانپذیر نیست. موسسه آموزش بینالمللی[1]با بررسی فعالیتهای شهروندان در قالب برنامههای مختلف دیپلماسی شهروندی، به این نتیجه دست یافته است که تاکنون ارزیابیهای انجام شده در این خصوص، محدود به ارائه آمار شرکتکنندگان در این فعالیتها و میزان رضایتمندی آنان از مشارکت پروژههای دیپلماسی شهروندی است و برای تعیین آثار و پیامدهای فعالیتهای مربوط به دیپلماسی شهروندی، به انجام تحقیقات طولی در زمانهای مختلف نیاز است.برای تبیین موضوع مورد پژوهش با توجه به گستردگی ابعاد آن، از نظریات هابرماس (حوزه عمومی)، کستلز (جامعه شبکهای) و قدرت شهروندی استفاده میگردد. فعالیت شهروندان در فضای مجازی، به ویژه با توجه به شرایط لازم برای تحقق کنش ارتباطی، در این چهارچوب جای میگیرد. آنچه که در بحث کنش ارتباطی و همچنین حوزههای عمومی مجازی توسط هابرماس و سایر محققان این حوزه مطرح گردیده، فعالیتهای شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی و نوع ارتباط آنان با شهروندان سایر کشورها را تبیین مینماید.از سویی بر اساس نظریات کستلز، قدرت در جامعه شبکهای، در بخشهای مختلفی توزیع شده است. از آنجا که شهروندان برای انجام فعالیتهای خود در چهارچوب دیپلماسی شهروندی از شبکهها استفاده مینمایند، قطعا میتوانند در بخشی از قدرت ناشی از شبکهها سهیم باشند. این قدرت به آنان اجازه میدهد تاثیرگذاری بیشتری بر سیاست به ویژه سیاست خارجی داشته باشند.اهداف اصلی این پژوهش، بررسی مفهوم و ابعاد دیپلماسی شهروندی ابزارهای مورد استفاده در آن، نقش و کاربرد آن در سیاست خارجی و همچنین بررسی میزان فعالیت شهروندان تهرانی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی است. محقق درصدد است تاثیر متغیرهای جنس، سن و تحصیلات را نیز بر متغیر وابسته فوق بررسی نماید.همچنین در این پژوهش، محقق قصد دارد برای دستیابی به اهداف مورد نظر و تکمیل دادههای مورد نیاز، از هر دو روش تحقیق کمی و کیفی استفاده نماید. در بخش کمی، از تکنیک پرسشنامه و در بخش کیفی از تکنیک مصاحبه استفاده خواهد شد. مصاحبهها با تعدادی از کارشناسان و صاحبنظران برجسته سه حوزه علوم ارتباطات، روابط بینالملل و علوم سیاسی انجام خواهد شد. برای اطمینان از پاسخگویی درست به سؤالات، در این پژوهش، جامعه آماری، دانشجویان دانشگاهها و مجتمعهای آموزشی شهر تهران، در نظر گرفته شده است. در این پژوهش از نمونهگیری ترکیبی با استفاده از دو نوع نمونهگیری ساده و هدفمند، استفاده شده تا به نمونه معرف جامعه آماری دسترسی حاصل شود. 1 – 1 طرح موضوع و تعریف آن در دنیای به هم پیوسته امروز، اقتصاد، سیاست و امنیت، بیش از گذشته میان ملتها درهم تنیده شده است. انگیزه برقراری ارتباط با مردم آنسوی مرزها، به طور فزایندهای در درون شهروندان قرار دارد که از طریق کانالهای ارتباطی دیجیتال و زنده با دنیا در ارتباط هستند. دیپلماسی شهروندی مفهومی است که دربرگیرنده دو بخش است: بخش شهروندی، که غیررسمی و مستقل از دولت است و در تلاشی فردی در جهت منافعش فعالیت میکند و بخش دیپلماسی، که چهارچوبی برای همکاری میان کشورها را شامل میشود.عبارت دیپلماسی شهروندی برای اولین بار توسط «دیوید هافمن»[1] به کار رفت. (برگرفته از سایت ویکی پدیا، 2012) اما مفهوم دیپلماسی شهروندی را باید در ایده برنامهای به نام «مشارکت مردم با مردم» و در سالها قبل جستجو نمود. در 11 سپتامبر 1956، به درخواست ژنرال «دوایت آیزنهاور»[2]، کنفرانسی با نام «مشارکت مردم با مردم»[3] در واشنگتن برگزار شد. در این کنفرانس از افرادی که به شکلهای مختلف در جامعه آمریکا دارای نقش برجستهای بودند، دعوت به عمل آمد. همزمان با برگزاری کنفرانس، سخنرانیها، جلسات و کارگاههای مختلف نیز برای سازماندهی برنامه «مشارکت مردم با مردم» به اجرا درآمد. آیزنهاور بر این عقیده بود که ارتباط میان مردم آمریکا با مردم کشورهای دیگر، تصویر ایالات متحده را در خارج از کشور بهبود میبخشد و هنگامی که روابط بینالمللی پرتنش و تیره و تار باشد، زمینه را برای برقراری صلح فراهم میکند. این سخنرانی، پایه و مبنایی را برای برنامه «مشارکت مردم با مردم» پایهریزی کرد و به مردم آمریکا نشان داد که چگونه میتوانند در سیاست خارجی ایالات متحده سهیم باشند.به این ترتیب مفهومی به نام دیپلماسی شهروندی و شهروند دیپلمات وارد عرصه روابط بینالملل شد. در دائرهالمعارف ویکیپدیا نیز در تعریف مفهوم دیپلماسی شهروندی آمده است: دیپلماسی شهروندی (دیپلماسی مردم)، مفهومی سیاسی از شهروندانی معمولی است که به عنوان نماینده یک کشور، چه به صورت ارادی و چه به صورت غیرارادی، ایفای نقش میکنند. دیپلماسی شهروندی زمانی به اجرا درمیآید که کانالهای رسمی قابل اعتماد و یا مطلوب شناخته نشوند؛ به طور مثال، هنگامی که دو کشور، دولتهای یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند، دیپلماسی شهروندی میتواند ابزار مطلوبی برای سیاستمدار باشد. (برگرفته از سایت ویکی پدیا، 2012)دیپلماسی شهروندی، روشی است که در آن افراد به عنوان نماینده غیررسمی کشور خودشان ایفای نقش میکنند. اغلب، خاطره ماندگار دیدارهای چهره به چهره میانفردی با مردمی از کشورهای دیگر، باعث افزایش درک دوجانبه میگردد و مردمی که سوابق متفاوتی دارند، میتوانند ارزشها و منافع مشترکی پیدا کنند و حتی احساسات منفی نسبت به یکدیگر را نیز کاهش دهند. دیپلماسی شهروندی میتواند کاملا مستقل از فعالیتهای دیپلماسی رسمی باشد. (داوسون، 2011)[4]از آنجا که هسته نظریه دیپلماسی عمومی «ارتباطی هدایتشده با افراد خارجی به منظور تاثیر گذاشتن بر افکار آنان و سرانجام، تاثیر گذاشتن بر دولتهای آنهاست»، در همین چهارچوب، دیپلماسی شهروندی، فعالیتهایی در زمینههای تبادل اطلاعات، آموزش و فرهنگ با هدف آشنایی بیشتر ملتها به ویژه، ملتهای درگیر اختلاف و به منظور حسنتفاهم و دستیابی به دیدگاهها و ارزشهای مشترک میان آنان است تا به این وسیله، بتوان علاوه بر ایجاد تصویری مطلوب از کشور متبوع خود در افکار عمومی، در نهایت بتوان بر جهتگیریهای سیاسی سایر کشورها نسبت به یکدیگر تاثیرگذار باشد.شهروندان دیپلمات، کسانی هستند که خود را برای برقراری ارتباط دوجانبه با شهروندان سایر کشورها به منظور ایجاد حسن تفاهم و دستیابی به دیدگاهها و ارزشهای مشترک، مسئول میدانند. آنها با استفاده از رسانههای نوین و یا سایر امکانات و وسایل، به ارائه تصویری مطلوب و مساعد از کشورشان میپردازند؛ در عین حال که به هویت ملی، ارزشها، دیدگاهها، فرهنگ و تاریخ کشورهای دیگر نیز احترام میگذارند.