عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مسألهفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 46شرح مختصر:"زندگی سراسر حل مسأله است". این جمله عنوان کتابی است از یکی از بزرگترین فیلسوفان علم قرن بیستم، کارل پوپر[1]. وی حل مسأله را نه تنها رسالت علم بلکه اجبار زندگی می دانست وآدمی را ناگزیر از رویارویی دائمی با مسائل گوناگون و تلاش برای حل آن ها.حل مسأله به عنوان یک فرایند شناختی- رفتاری در نظر گرفته شده است که میتواند در حکم ابزار مهمی برای مواجهه با بسیاری از مشکلات موقعیتی و حل آن ها مورد استفاده قرار گیرد. حل مسأله 1- باعث می شود پاسخ های بالقوه مؤثر برای موقعیت مشکل زا فراهم شود. 2- احتمال انتخاب مؤثرترین پاسخ را از میان پاسخ های متعدد افزایش می دهد.چنون[2] و معتقدن امروزه در تمامی فعالیت ها، صاحبان امر به سوی مهارتهای تفکر سطح بالا و حل مسأله چه در حیطه عمومی و چه در حیطه فناوری، خواه در فعالیت های سالم و خواه در فعالیت های مسأله دار فرا خوانده می شوند. در اغلب جوامع، همه بر این عقیده اند که باید بر افزایش مهارت های حل مسأله تأکید شود(باباپور خیرالدین،1382).پژوهش ها بر روی حل مسأله سابقه ای طولانی دارد. جستجوی واژه حل مسأله در پایگاه مقالات ساینس دایرکت[3] نشان می دهد که می توان مقالاتی دقیقا با این عنوان را از تاریخ 1931 به این سو جستجو کرد. واژه حل مسأله نخستین بار از سوی آلدریخ [4]و دال[5] در سال 1931مطرح شد. اما این نزو و دزوریلا بودند که در سال 1981 با مقاله دوران ساز خود فرآیند حل مسأله را صورت بندی کردند.مفهوم حل مسأله توسط دزوریلا و نزو(1981؛ نقل از پشتیبان،1386) چنین تعریف شده است: فرایند شناختی- رفتاری خودرهنمون[6] است که فرد با استفاده از آن تلاش می کند راههای مقابله مؤثر یا انطباقی با مشکلات زندگی روزمره را بیابد. بر طبق این دیدگاه، حل مسأله اصولا یک فرایند مقابله هشیار، عقلانی، پرتلاش و هدفمند است که می تواند توان فرد را برای درگیری مؤثر با طیف وسیعی از موقعیت های فشارزا بالا ببرد.نزو و رونان[7]، (1988؛ نقل از پشتیبان،1386) حل مسأله را شامل یک رشته پاسخ های رفتاری و اعمال شناختی و عاطفی می دانند که به منظور سازگاری با درگیری های درونی و یا محیطی، به سمت هدف خاصی جهت یافته اند. ریچارد[8]و داج (1982؛ نقل از نوید،1387) در همان زمان اظهار کردند که علت بسیاری از شکست های تحصیلی، پرخاشگری، آشفتگی های شدید رفتاری یا عاطفی و انزوای اجتماعی نوجوانان از مقابله ناموفق با مسائل و مشکلات روزمره و عدم توفیق در تعامل مثبت با دیگران ناشی می شود. آموزش مهارت حل مسأله برای کمک به کودکان و نوجوانان به منظور مواجهه مؤثرتر با موقعیت های پرتعارض مورد استفاده قرار گرفته است. از شیوه حل مسأله برای درمان بیماران وابسته، افرادی که مشکلاتی در رابطه با سازگاری دارند و افرادی که دست به خودکشی می زنند، افرادی که دارای مشکلات زناشویی هستند و به طور کلی افراد ی که مشکلات ارتباطی و شناختی دارند و بیماران افسرده استفاده شده است که تقریبا همگی موفقیت آمیز بوده است(بل[9] و دزوریلا، 2009).مؤلفه های حل مسأله:از نظر دزوریلا و نزو(1990 ؛ نقل از پشتیبان،1386) حل مسأله از دو مؤلفه تشکیل یافته است: جهت گیری به مسأله و مهارت های حل مسأله.[1]-Karol Popper[2].Channon[3].Sciencedirect[4]. Aldrich[5]. Doll[6]-Self-directed[7].Ronan[8]-Richard[9].Bellفهرست مطالبحل مسألهمؤلفه های حل مسألهسبک های حل مسألهشخصیتنظریههای زیستی شخصیتنظریه خلق و خونظریه صفاتنظریه پنج عامل بزرگ شخصیتمطالعات پيرامون ارتباط سبک حل مسأله و پرخاشگريمطالعات پيرامون ارتباط شخصیت و پرخاشگريمنابع فارسیمنابع لاتین
مبانی نظری و پیشینه تحقیق ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مسأله
عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مسألهفرمت فایل: wordتعداد صفحات: 46شرح مختصر:"زندگی سراسر حل مسأله است". این جمله عنوان کتابی است از یکی از بزرگترین فیلسوفان علم قرن بیستم، کارل پوپر[1]. وی حل مسأله را نه تنها رسالت علم بلکه اجبار زندگی می دانست وآدمی را ناگزیر از رویارویی دائمی با مسائل گوناگون و تلاش برای حل آن ها.حل مسأله به عنوان یک فرایند شناختی- رفتاری در نظر گرفته شده است که میتواند در حکم ابزار مهمی برای مواجهه با بسیاری از مشکلات موقعیتی و حل آن ها مورد استفاده قرار گیرد. حل مسأله 1- باعث می شود پاسخ های بالقوه مؤثر برای موقعیت مشکل زا فراهم شود. 2- احتمال انتخاب مؤثرترین پاسخ را از میان پاسخ های متعدد افزایش می دهد.چنون[2] و معتقدن امروزه در تمامی فعالیت ها، صاحبان امر به سوی مهارتهای تفکر سطح بالا و حل مسأله چه در حیطه عمومی و چه در حیطه فناوری، خواه در فعالیت های سالم و خواه در فعالیت های مسأله دار فرا خوانده می شوند. در اغلب جوامع، همه بر این عقیده اند که باید بر افزایش مهارت های حل مسأله تأکید شود(باباپور خیرالدین،1382).پژوهش ها بر روی حل مسأله سابقه ای طولانی دارد. جستجوی واژه حل مسأله در پایگاه مقالات ساینس دایرکت[3] نشان می دهد که می توان مقالاتی دقیقا با این عنوان را از تاریخ 1931 به این سو جستجو کرد. واژه حل مسأله نخستین بار از سوی آلدریخ [4]و دال[5] در سال 1931مطرح شد. اما این نزو و دزوریلا بودند که در سال 1981 با مقاله دوران ساز خود فرآیند حل مسأله را صورت بندی کردند.مفهوم حل مسأله توسط دزوریلا و نزو(1981؛ نقل از پشتیبان،1386) چنین تعریف شده است: فرایند شناختی- رفتاری خودرهنمون[6] است که فرد با استفاده از آن تلاش می کند راههای مقابله مؤثر یا انطباقی با مشکلات زندگی روزمره را بیابد. بر طبق این دیدگاه، حل مسأله اصولا یک فرایند مقابله هشیار، عقلانی، پرتلاش و هدفمند است که می تواند توان فرد را برای درگیری مؤثر با طیف وسیعی از موقعیت های فشارزا بالا ببرد.نزو و رونان[7]، (1988؛ نقل از پشتیبان،1386) حل مسأله را شامل یک رشته پاسخ های رفتاری و اعمال شناختی و عاطفی می دانند که به منظور سازگاری با درگیری های درونی و یا محیطی، به سمت هدف خاصی جهت یافته اند. ریچارد[8]و داج (1982؛ نقل از نوید،1387) در همان زمان اظهار کردند که علت بسیاری از شکست های تحصیلی، پرخاشگری، آشفتگی های شدید رفتاری یا عاطفی و انزوای اجتماعی نوجوانان از مقابله ناموفق با مسائل و مشکلات روزمره و عدم توفیق در تعامل مثبت با دیگران ناشی می شود. آموزش مهارت حل مسأله برای کمک به کودکان و نوجوانان به منظور مواجهه مؤثرتر با موقعیت های پرتعارض مورد استفاده قرار گرفته است. از شیوه حل مسأله برای درمان بیماران وابسته، افرادی که مشکلاتی در رابطه با سازگاری دارند و افرادی که دست به خودکشی می زنند، افرادی که دارای مشکلات زناشویی هستند و به طور کلی افراد ی که مشکلات ارتباطی و شناختی دارند و بیماران افسرده استفاده شده است که تقریبا همگی موفقیت آمیز بوده است(بل[9] و دزوریلا، 2009).مؤلفه های حل مسأله:از نظر دزوریلا و نزو(1990 ؛ نقل از پشتیبان،1386) حل مسأله از دو مؤلفه تشکیل یافته است: جهت گیری به مسأله و مهارت های حل مسأله.[1]-Karol Popper[2].Channon[3].Sciencedirect[4]. Aldrich[5]. Doll[6]-Self-directed[7].Ronan[8]-Richard[9].Bellفهرست مطالبحل مسألهمؤلفه های حل مسألهسبک های حل مسألهشخصیتنظریههای زیستی شخصیتنظریه خلق و خونظریه صفاتنظریه پنج عامل بزرگ شخصیتمطالعات پيرامون ارتباط سبک حل مسأله و پرخاشگريمطالعات پيرامون ارتباط شخصیت و پرخاشگريمنابع فارسیمنابع لاتین