فهرست مطالبعنوانصفحهچکيده1فصل اول: مقدمه1-1 پیشگفتار21-2 طرح مسئله، ضرورت و هدف تحقیق31-3 پرسشهای تحقیق61-4 كاربرد نتايج تحقیق61-5 ساختار تحقیق6فصل دوم: مرور ادبیات2-1 مقدمه82-2 رويكردهاي مبتنی بر مقایسه82-2-1 مقايسه از طريق تحليل نظرات كاربران92-2-2 مقايسه از طريق مدلهاي رياضي112-2-3 مقايسه از طريق تحليل ساختار و مراحل روشها122-3 رويكردهاي مبتنی بر انتخاب132-3-1 انتخاب به کمک نمودار درختی132-3-2 انتخاب به کمک یک روش تصمیمگیری چندمعیاره162-3-3 انتخاب به کمک سیستم خبره172-4 جمعبندی21فصل سوم: مفاهیم و روشها3-1 مقدمه233-2 معرفی مسائل تصمیمگیری چندمعیاره233-2-1 تصمیمگیری چندمشخصهای243-2-2 فرآیند تصمیمگیری چندمشخصهای253-3 طبقهبندی روشهای تصمیمگیری چندمعیاره263-3-1 طبقهبندیهای کلان263-3-2 طبقهبندیهای تفصیلی273-4 انتخاب روشهای مورد استفاده در سیستم خبره303-5 معرفی روشهای تصمیمگیری چندمعیاره323-5-1 جمع وزنی ساده323-5-2 ضرب وزنی333-5-3 فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی343-5-4 فرآیند تحلیل شبکه363-5-5 TOPSIS373-5-6 تخصیص خطی383-5-7 ELECTRE403-5-8 PROMETHEE453-6 معرفی سیستم خبره513-6-1 مفهوم سیستم خبره513-6-2 ویژگیهای یک سیستم خبره523-6-3 اجزای یک سیستم خبره533-6-4 روشهای نمایش دانش543-6-5 زنجیرههای استنتاج553-6-6 روشهای استنتاج553-7 جمعبندی57فصل چهارم: طراحی سیستم خبره انتخاب مناسبترین روش تصمیمگیری چندمعیاره4-1 مقدمه584-2 تعيين نيازمندیهاي يك رويكرد انتخاب روش MCDM584-2-1 نيازمنديهاي عمومي604-2-2 نيازمنديهاي مربوط به معيارهاي انتخاب روش614-2-3 نيازمنديهاي ارتباط با کاربر644-2-4 نيازمنديهاي مربوط به فرآیند انتخاب654-2-5 نيازمنديهاي مربوط به خروجیها654-3 طراحی ساختار وظیفه سیستم خبره جهت انتخاب مناسبترین روش MCDM654-3-1 ساختار وظیفه کلان664-3-2 ساختار وظیفه عمومی664-4 اکتساب دانش734-4-1 فرضیات روشها744-4-2 ویژگیهای عملکردی804-4-3 دادههای موردنیاز864-4-4 تبادل موردنیاز با کاربر874-4-5 حساسیت روش به تغییر مقادیر دادههای ورودی874-4-6 خروجی894-4-7 توانایی روش نسبت به ابعاد مسئله904-4-8 آسانی استفاده924-4-9 برگشت رتبه944-4-10............................................................................................................. جمعبندی964-5 طراحی سیستم استنتاج984-5-1 ارزیابی روشها در معیارهای الزامی984-5-2 ارزیابی روشها در معیارهای غیرالزامی1034-5-3 زیرسیستم پیشنهادات1084-5-4 حل یک مثال نمونه1094-6 جمعبندی113فصل پنجم: نتيجهگيری و پیشنهادات5-1 مقدمه1155-2 طراحی رویکرد انتخاب روش با نگاهی جامع1165-3 پیشنهادات118مراجع120 چکيدهامروزه تصمیمگیری چندمعیاره(MCDM) یکی از شاخههای پرکاربرد علم تصمیمگیری محسوب میشود. توجه تصمیمگیرندگان و محققین به این حوزه باعث شده است که روشهای بسیار زیادی در چارچوب آن توسعه یابد. گستردگی روشهای MCDM باعث سردرگمی تحلیلگران و تصمیمگیرندگان شده است. آنها نمیدانند که کدام روش تصمیمگیری برای مسئله موردنظرشان مناسبتر است. این امر موجبات تردید را در تصمیمگیرندگان جهت استفاده از روشهای MCDM فراهم آورده است. از اینرو طراحی رویکردهایی به منظور پیشنهاد مناسبترین روش MCDM به تصمیمگیرندگان، متناسب با شرائط مسئله تصمیمگیری، بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور در این تحقیق یک سیستم خبره جهت پیشنهاد مناسبترین روش به تصمیمگیرندگان طراحی گردیده است. فرایند طراحی این سیستم شامل چهار مرحله است: 1-تعیین نیازمندیهای سیستم، 2-طراحی ساختار وظیفهای سیستم، 3- اکتساب دانش، و 4- طراحی سیستم استنتاج. بدین منظور ابتدا نیازمندیهای اساسی یک سیستم خبره شناسایی گردیده و سپس بر این اساس، ساختار وظیفهای یا عملکردی این سیستم بهگونهای طراحی شده است که تامینکننده نیازمندیهای مشخص شده باشد. در ادامه، 11 روش پرکاربرد از حوزه تصمیمگیری چندمشخصهای(MADM) انتخاب شده و دانش موردنیاز از این روشها، بر اساس معیارهای مشخص شده در نیازمندیهای سیستم، از ادبیات موضوع جمعآوری و مستند گردیده است. این امر موجب میشود که دانش موجود در سیستم، قابل دفاع و همچنین قابل ارجاع باشد. پس از اکتساب دانش از ادبیات موضوع، سیستم استنتاج دانش بهگونهای طراحی گردیده است که سیستم خبره از طریق آن بتواند سوالاتی را از کاربر یا تصمیمگیرنده پیرامون شرایط مسئله تصمیمگیری پرسیده و بر اساس پاسخهای دریافتی مناسبترین روش را برای مسئله موردنظر وی، پیشنهاد نماید. اصلیترین تفاوت سیستم خبره طراحی شده در این تحقیق با سیستمهای خبره مشابه پیشین، جامعیت فرایند توسعه آن میباشد. همچنین دانش موجود در این سیستم به صورت مستند از ادبیات موضوع جمعآوری گردیده است و تنها مختص به دانش ضمنی یک فرد خبره نیست.کلمات کليدی: 1- انتخاب مناسبترین روش تصمیمگیری چندمعیاره 2- مقایسه روشهای تصمیمگیری چندمعیاره 3- تصمیمگیری چندمعیاره(MCDM) 4- تصمیمگیری چندمشخصهای(MADM) 5- سیستم خبرهفصل اول: مقدمهتصمیمگیری چندمعیاره[1] یا به اختصار MCDM، يکي از شاخههاي علم تصميمگيري است که امروزه کاربرد بسیار وسیعی پیدا کرده است. انجمن بین المللی تصمیمگیری چندمعیاره[2]، MCDM را اینگونه تعریف میکند[[i]]:" مطالعه روشها و رویههایی که از طریق آن میتوان معیارهای متضاد چندگانه را در فرآیند برنامهریزی مدیریت دخیل نمود."حوزه مسائل تصمیمگیری چندمعیاره بسیار گسترده است، به گونهای که از مسائل زندگی شخصی مانند خرید خودرو یا انتخاب شغل گرفته تا مسائل سازمانی همانند انتخاب استراتژی تا مسائل کلان کشوری همانند سرمایهگذاریهای صنعتی، میتواند در این حوزه مورد بررسی قرار گیرد. در تمامی موارد فوق میتوان گزینههای مختلفی را فرض نمود که میبایست آنها را بر اساس مجموعهای از معیارهای مشخص ارزیابی کرده، در نهایت یک یا چند مورد از آنها را انتخاب نمود.مسایل MCDM در همه زمانها بصورت گسترده وجود داشته است، اما ایجاد یک زمینه جدید در این خصوص نسبتاً عمر کوتاهی داشته و به سه یا چهار دهه اخیر باز میگردد.توسعه و ایجاد این زمینه جدید به میزان زیادی به پیشرفت بدست آمده در فناوری کامپیوتر پیوند خورده است. از یک سو، توسعه این فناوری در سالهای اخیر تجزیه و تحلیل سیستماتیک مسایلMCDM را ممکن کرده است. از سوی دیگر، بکارگیری کامپیوتر و فناوری اطلاعات موجب تولید حجم زیادی از اطلاعات شده است که نیاز به پردازش چنین حجم زیادی از اطلاعات، بدون بکارگیری روشهایی همچون روشهای MCDM تقریباً غیرممکن به نظر میرسد[[ii]].تصمیمگيري چندمعياره، امروزه به عنوان يکي از شاخههاي پر طرفدار علم تصميمگيري به حساب ميآید. بِراگ و همکاران[[iii]] مطالعهای گسترده پیرامون مقالات منتشرشده در پایگاه مجلات علمی ISI در حوزه MCDM انجام دادهاند که نتایج آن در قالب مقالهای در نوزدهمین کنفرانس بین المللی تصمیمگیری چندمعیاره ارائه گردید. در این مطالعه تعداد مقالاتی که در حوزه MCDM در سالهای مختلف در پایگاهISI منتشر گردیده، به صورت شکل 1‑1 نمایش داده شده است:شکل 1‑1.تعداد مقالات منتشر شده در حوزه MCDM در پایگاه ISIهمانگونه که در این شکل مشاهده میشود تعداد مقالات منتشر شده در حوزه MCDM در ده سال اخیر رشد چشمگیری داشته است که این امر بیانگر استقبال فزاینده محققین از این حوزه میباشد.یکی از مهمترین دلایل روآوری گسترده محققین به این حوزه را میتوان پیچیدهتر شدن مسائل تصمیمگیری از یک سو و عدم پاسخگویی مناسب سایر روشهای تصمیمگیری از سوی دیگر دانست. وجود معیارهای متعدد تصمیمگیری از جمله مهمترین پیچیدگیهای مسائل واقعی تصمیمگیری است و روشهای MCDM نیز دقیقاً بر اساس همین نیاز توسعه یافتهاند.جذابیت مسائلMCDM موجب شده است که روشهای متعددی در این حوزه ابداع گردد. رُمان و همکاران[[iv]] در بررسی خود تعداد روشهای موجود در حوزه MCDM را بالغ بر 70 روش برآورد نمودهاند. این در حالی است که این بررسی در سال 2004 انجام گرفته و با توجه به اقبال فزاینده محققین به این حوزه، این روشها به سرعت در حال افزایش است. همچنین باید در نظر گرفت که تعداد مورد اشاره در این بررسی صرفنظر از نسخههای متعددی است که برای برخی از این روشها ارائه گردیده است.تعدد روشهای موجود بهجای اینکه تسهیلکننده امر انتخاب روش باشد، فرآیند انتخاب روش را برای تصمیمگیرندگان مشکل کرده است. این مشکل از آنجا ناشی میشود که تصمیمگیرندگان با لیست بلندی از روشهای مختلف MCDM روبرو هستند که لزوماً این روشها جوابهای یکسانی نخواهند داد. متفاوت بودن نتایج این روشها تصمیمگیرندگان را با تردید مواجه کرده است، چرا که قابل اطمینان بودن نتایج،که مهمترین ویژگی یک روش تصمیمگیری است، با ابهام همراه خواهد بود. واضح است که اگر تصمیمگیرندهای از صحت نتایج حاصل از یک روش اطمینان کافی نداشته باشد، در عمل نیز یا از این نتایج استفاده نخواهد نمود و یا در استفاده از آن ریسک دستیابی به جوابهای نامناسب را خواهد پذیرفت.فراتر از مشکل فوق، مشکل زیر سوال رفتن حوزه MCDM میباشد. چراکه اگر روشهای موجود در حوزه MCDM قابل اعتماد نباشند، پس کل این مجموعه با مشکل عدم اطمینان مواجه خواهد شد. این عدم اطمینان موجب میگردد که تصمیمگیرندگان واقعی جهت حل مسائل خود کمتر به این حوزه رجوع کنند. در منابع [[v]،[vi]] مهمترین دلیل تردید تصمیمگیرندگان- به ویژه تصمیمگیرندگانی که در این حوزه متخصص نیستند- در استفاده از روشهای این حوزه، همین عدم اطمینان ذکر شده است. از این رو جلب اعتماد تصمیمگیرندگان به صحت نتایج روشهای MCDM امری کاملاً ضروری است و لازم است برای آن چاره اندیشی شود.به منظور برطرف کردن عدم اطمینان تصمیمگیرندگان در استفاده از روشهای MCDM، سه راهکار کلی را میتوان متصور شد:به دلیل تنوع مسائل تصمیمگیری و با توجه به این که هر مسئله تصمیمگیری، ویژگیها و مفروضات خاص خود را دارد، ابداع یا انتخاب یک روش که بتواند تمام این فرضیات و ویژگیها را پوشش دهد، عملاً غیرممکن است. حتی در صورت امکانپذیر بودن این کار، روشی بسیار پیچیده پدیدار خواهد شد که استفاده کنندگان از آن را با مشکل مواجه میسازد. وجود روشهای متعدد و مختلف در حوزه MCDM بیانگر آن است که یک روش خاص نمیتواند پاسخگوی تمام مسائل تصمیمگیری باشد. از این رو راهکار اول عملاً امکان پذیر نیست.در خصوص راهکار دوم باید گفت که توسعه یک روش جدید متناسب با شرایط مسئله تصمیمگیری، اولاً بسیار سخت و پیچیده است؛ ثانیاً نیاز به یک زمان نسبتاً طولانی دارد؛ و ثالثاً مستلزم صرف هزینههای سنگین میباشد. این شرایط شاید تنها برای آن دسته از تصمیمگیریهای کلان و حساسی توجیهپذیر باشد که ممکن است عدم تصمیمگیری درست ضررهای فراوانی را به همراه داشته باشد. لذا راهکار دوم نیز در اغلب مواقع غیر منطقی است.هر روش MCDM دارای فرضیات و ویژگیهایی مختص به خود است. چرا که یک فرد طراح بر اساس مجموعهای از فرضیات، یک روش را ابداع میکند. لذا اگر بتوان با تحلیل و ارزیابی هر روش به فرضیات و ویژگیهای آن پی برد، به راحتی میتوان گفت که این روش برای تمامی مسائلی که متناسب با این فرضیات و ویژگیها باشد، قابل استفاده است. به عبارت دیگر اگر فرد تصمیمگیرنده[3](DM) فرضیات و ویژگیهای یک روش را بپذیرد، و آن را با شرایط مسئله خود مطابق ببیند، میتواند از صحت نتایج آن نیز اطمینان حاصل نماید. از آنجا که دستیابی به فرضیات و ویژگیهای روشهای MCDM با استفاده از تکنیکهای مختلفی امکان پذیر است، لذا راهکار سوم منطقی به نظر میرسد. ضمناً این راهکار به مراتب سادهتر از دو راهکار قبلی است.از اینرو هدف تحقیق حاضر، با درنظرگرفتن راهکار سوم به عنوان یک راهکار منطقی، دستیابی به رویکردی مناسب جهت تسهیل فرآیند انتخاب روش میباشد.
طراحی یک سیستم خبره به منظور انتخاب مناسبترین روش تصمیمگیری چندمعیاره با توجه به مسئله تصمیمگیری word
فهرست مطالبعنوانصفحهچکيده1فصل اول: مقدمه1-1 پیشگفتار21-2 طرح مسئله، ضرورت و هدف تحقیق31-3 پرسشهای تحقیق61-4 كاربرد نتايج تحقیق61-5 ساختار تحقیق6فصل دوم: مرور ادبیات2-1 مقدمه82-2 رويكردهاي مبتنی بر مقایسه82-2-1 مقايسه از طريق تحليل نظرات كاربران92-2-2 مقايسه از طريق مدلهاي رياضي112-2-3 مقايسه از طريق تحليل ساختار و مراحل روشها122-3 رويكردهاي مبتنی بر انتخاب132-3-1 انتخاب به کمک نمودار درختی132-3-2 انتخاب به کمک یک روش تصمیمگیری چندمعیاره162-3-3 انتخاب به کمک سیستم خبره172-4 جمعبندی21فصل سوم: مفاهیم و روشها3-1 مقدمه233-2 معرفی مسائل تصمیمگیری چندمعیاره233-2-1 تصمیمگیری چندمشخصهای243-2-2 فرآیند تصمیمگیری چندمشخصهای253-3 طبقهبندی روشهای تصمیمگیری چندمعیاره263-3-1 طبقهبندیهای کلان263-3-2 طبقهبندیهای تفصیلی273-4 انتخاب روشهای مورد استفاده در سیستم خبره303-5 معرفی روشهای تصمیمگیری چندمعیاره323-5-1 جمع وزنی ساده323-5-2 ضرب وزنی333-5-3 فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی343-5-4 فرآیند تحلیل شبکه363-5-5 TOPSIS373-5-6 تخصیص خطی383-5-7 ELECTRE403-5-8 PROMETHEE453-6 معرفی سیستم خبره513-6-1 مفهوم سیستم خبره513-6-2 ویژگیهای یک سیستم خبره523-6-3 اجزای یک سیستم خبره533-6-4 روشهای نمایش دانش543-6-5 زنجیرههای استنتاج553-6-6 روشهای استنتاج553-7 جمعبندی57فصل چهارم: طراحی سیستم خبره انتخاب مناسبترین روش تصمیمگیری چندمعیاره4-1 مقدمه584-2 تعيين نيازمندیهاي يك رويكرد انتخاب روش MCDM584-2-1 نيازمنديهاي عمومي604-2-2 نيازمنديهاي مربوط به معيارهاي انتخاب روش614-2-3 نيازمنديهاي ارتباط با کاربر644-2-4 نيازمنديهاي مربوط به فرآیند انتخاب654-2-5 نيازمنديهاي مربوط به خروجیها654-3 طراحی ساختار وظیفه سیستم خبره جهت انتخاب مناسبترین روش MCDM654-3-1 ساختار وظیفه کلان664-3-2 ساختار وظیفه عمومی664-4 اکتساب دانش734-4-1 فرضیات روشها744-4-2 ویژگیهای عملکردی804-4-3 دادههای موردنیاز864-4-4 تبادل موردنیاز با کاربر874-4-5 حساسیت روش به تغییر مقادیر دادههای ورودی874-4-6 خروجی894-4-7 توانایی روش نسبت به ابعاد مسئله904-4-8 آسانی استفاده924-4-9 برگشت رتبه944-4-10............................................................................................................. جمعبندی964-5 طراحی سیستم استنتاج984-5-1 ارزیابی روشها در معیارهای الزامی984-5-2 ارزیابی روشها در معیارهای غیرالزامی1034-5-3 زیرسیستم پیشنهادات1084-5-4 حل یک مثال نمونه1094-6 جمعبندی113فصل پنجم: نتيجهگيری و پیشنهادات5-1 مقدمه1155-2 طراحی رویکرد انتخاب روش با نگاهی جامع1165-3 پیشنهادات118مراجع120 چکيدهامروزه تصمیمگیری چندمعیاره(MCDM) یکی از شاخههای پرکاربرد علم تصمیمگیری محسوب میشود. توجه تصمیمگیرندگان و محققین به این حوزه باعث شده است که روشهای بسیار زیادی در چارچوب آن توسعه یابد. گستردگی روشهای MCDM باعث سردرگمی تحلیلگران و تصمیمگیرندگان شده است. آنها نمیدانند که کدام روش تصمیمگیری برای مسئله موردنظرشان مناسبتر است. این امر موجبات تردید را در تصمیمگیرندگان جهت استفاده از روشهای MCDM فراهم آورده است. از اینرو طراحی رویکردهایی به منظور پیشنهاد مناسبترین روش MCDM به تصمیمگیرندگان، متناسب با شرائط مسئله تصمیمگیری، بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور در این تحقیق یک سیستم خبره جهت پیشنهاد مناسبترین روش به تصمیمگیرندگان طراحی گردیده است. فرایند طراحی این سیستم شامل چهار مرحله است: 1-تعیین نیازمندیهای سیستم، 2-طراحی ساختار وظیفهای سیستم، 3- اکتساب دانش، و 4- طراحی سیستم استنتاج. بدین منظور ابتدا نیازمندیهای اساسی یک سیستم خبره شناسایی گردیده و سپس بر این اساس، ساختار وظیفهای یا عملکردی این سیستم بهگونهای طراحی شده است که تامینکننده نیازمندیهای مشخص شده باشد. در ادامه، 11 روش پرکاربرد از حوزه تصمیمگیری چندمشخصهای(MADM) انتخاب شده و دانش موردنیاز از این روشها، بر اساس معیارهای مشخص شده در نیازمندیهای سیستم، از ادبیات موضوع جمعآوری و مستند گردیده است. این امر موجب میشود که دانش موجود در سیستم، قابل دفاع و همچنین قابل ارجاع باشد. پس از اکتساب دانش از ادبیات موضوع، سیستم استنتاج دانش بهگونهای طراحی گردیده است که سیستم خبره از طریق آن بتواند سوالاتی را از کاربر یا تصمیمگیرنده پیرامون شرایط مسئله تصمیمگیری پرسیده و بر اساس پاسخهای دریافتی مناسبترین روش را برای مسئله موردنظر وی، پیشنهاد نماید. اصلیترین تفاوت سیستم خبره طراحی شده در این تحقیق با سیستمهای خبره مشابه پیشین، جامعیت فرایند توسعه آن میباشد. همچنین دانش موجود در این سیستم به صورت مستند از ادبیات موضوع جمعآوری گردیده است و تنها مختص به دانش ضمنی یک فرد خبره نیست.کلمات کليدی: 1- انتخاب مناسبترین روش تصمیمگیری چندمعیاره 2- مقایسه روشهای تصمیمگیری چندمعیاره 3- تصمیمگیری چندمعیاره(MCDM) 4- تصمیمگیری چندمشخصهای(MADM) 5- سیستم خبرهفصل اول: مقدمهتصمیمگیری چندمعیاره[1] یا به اختصار MCDM، يکي از شاخههاي علم تصميمگيري است که امروزه کاربرد بسیار وسیعی پیدا کرده است. انجمن بین المللی تصمیمگیری چندمعیاره[2]، MCDM را اینگونه تعریف میکند[[i]]:" مطالعه روشها و رویههایی که از طریق آن میتوان معیارهای متضاد چندگانه را در فرآیند برنامهریزی مدیریت دخیل نمود."حوزه مسائل تصمیمگیری چندمعیاره بسیار گسترده است، به گونهای که از مسائل زندگی شخصی مانند خرید خودرو یا انتخاب شغل گرفته تا مسائل سازمانی همانند انتخاب استراتژی تا مسائل کلان کشوری همانند سرمایهگذاریهای صنعتی، میتواند در این حوزه مورد بررسی قرار گیرد. در تمامی موارد فوق میتوان گزینههای مختلفی را فرض نمود که میبایست آنها را بر اساس مجموعهای از معیارهای مشخص ارزیابی کرده، در نهایت یک یا چند مورد از آنها را انتخاب نمود.مسایل MCDM در همه زمانها بصورت گسترده وجود داشته است، اما ایجاد یک زمینه جدید در این خصوص نسبتاً عمر کوتاهی داشته و به سه یا چهار دهه اخیر باز میگردد.توسعه و ایجاد این زمینه جدید به میزان زیادی به پیشرفت بدست آمده در فناوری کامپیوتر پیوند خورده است. از یک سو، توسعه این فناوری در سالهای اخیر تجزیه و تحلیل سیستماتیک مسایلMCDM را ممکن کرده است. از سوی دیگر، بکارگیری کامپیوتر و فناوری اطلاعات موجب تولید حجم زیادی از اطلاعات شده است که نیاز به پردازش چنین حجم زیادی از اطلاعات، بدون بکارگیری روشهایی همچون روشهای MCDM تقریباً غیرممکن به نظر میرسد[[ii]].تصمیمگيري چندمعياره، امروزه به عنوان يکي از شاخههاي پر طرفدار علم تصميمگيري به حساب ميآید. بِراگ و همکاران[[iii]] مطالعهای گسترده پیرامون مقالات منتشرشده در پایگاه مجلات علمی ISI در حوزه MCDM انجام دادهاند که نتایج آن در قالب مقالهای در نوزدهمین کنفرانس بین المللی تصمیمگیری چندمعیاره ارائه گردید. در این مطالعه تعداد مقالاتی که در حوزه MCDM در سالهای مختلف در پایگاهISI منتشر گردیده، به صورت شکل 1‑1 نمایش داده شده است:شکل 1‑1.تعداد مقالات منتشر شده در حوزه MCDM در پایگاه ISIهمانگونه که در این شکل مشاهده میشود تعداد مقالات منتشر شده در حوزه MCDM در ده سال اخیر رشد چشمگیری داشته است که این امر بیانگر استقبال فزاینده محققین از این حوزه میباشد.یکی از مهمترین دلایل روآوری گسترده محققین به این حوزه را میتوان پیچیدهتر شدن مسائل تصمیمگیری از یک سو و عدم پاسخگویی مناسب سایر روشهای تصمیمگیری از سوی دیگر دانست. وجود معیارهای متعدد تصمیمگیری از جمله مهمترین پیچیدگیهای مسائل واقعی تصمیمگیری است و روشهای MCDM نیز دقیقاً بر اساس همین نیاز توسعه یافتهاند.جذابیت مسائلMCDM موجب شده است که روشهای متعددی در این حوزه ابداع گردد. رُمان و همکاران[[iv]] در بررسی خود تعداد روشهای موجود در حوزه MCDM را بالغ بر 70 روش برآورد نمودهاند. این در حالی است که این بررسی در سال 2004 انجام گرفته و با توجه به اقبال فزاینده محققین به این حوزه، این روشها به سرعت در حال افزایش است. همچنین باید در نظر گرفت که تعداد مورد اشاره در این بررسی صرفنظر از نسخههای متعددی است که برای برخی از این روشها ارائه گردیده است.تعدد روشهای موجود بهجای اینکه تسهیلکننده امر انتخاب روش باشد، فرآیند انتخاب روش را برای تصمیمگیرندگان مشکل کرده است. این مشکل از آنجا ناشی میشود که تصمیمگیرندگان با لیست بلندی از روشهای مختلف MCDM روبرو هستند که لزوماً این روشها جوابهای یکسانی نخواهند داد. متفاوت بودن نتایج این روشها تصمیمگیرندگان را با تردید مواجه کرده است، چرا که قابل اطمینان بودن نتایج،که مهمترین ویژگی یک روش تصمیمگیری است، با ابهام همراه خواهد بود. واضح است که اگر تصمیمگیرندهای از صحت نتایج حاصل از یک روش اطمینان کافی نداشته باشد، در عمل نیز یا از این نتایج استفاده نخواهد نمود و یا در استفاده از آن ریسک دستیابی به جوابهای نامناسب را خواهد پذیرفت.فراتر از مشکل فوق، مشکل زیر سوال رفتن حوزه MCDM میباشد. چراکه اگر روشهای موجود در حوزه MCDM قابل اعتماد نباشند، پس کل این مجموعه با مشکل عدم اطمینان مواجه خواهد شد. این عدم اطمینان موجب میگردد که تصمیمگیرندگان واقعی جهت حل مسائل خود کمتر به این حوزه رجوع کنند. در منابع [[v]،[vi]] مهمترین دلیل تردید تصمیمگیرندگان- به ویژه تصمیمگیرندگانی که در این حوزه متخصص نیستند- در استفاده از روشهای این حوزه، همین عدم اطمینان ذکر شده است. از این رو جلب اعتماد تصمیمگیرندگان به صحت نتایج روشهای MCDM امری کاملاً ضروری است و لازم است برای آن چاره اندیشی شود.به منظور برطرف کردن عدم اطمینان تصمیمگیرندگان در استفاده از روشهای MCDM، سه راهکار کلی را میتوان متصور شد:به دلیل تنوع مسائل تصمیمگیری و با توجه به این که هر مسئله تصمیمگیری، ویژگیها و مفروضات خاص خود را دارد، ابداع یا انتخاب یک روش که بتواند تمام این فرضیات و ویژگیها را پوشش دهد، عملاً غیرممکن است. حتی در صورت امکانپذیر بودن این کار، روشی بسیار پیچیده پدیدار خواهد شد که استفاده کنندگان از آن را با مشکل مواجه میسازد. وجود روشهای متعدد و مختلف در حوزه MCDM بیانگر آن است که یک روش خاص نمیتواند پاسخگوی تمام مسائل تصمیمگیری باشد. از این رو راهکار اول عملاً امکان پذیر نیست.در خصوص راهکار دوم باید گفت که توسعه یک روش جدید متناسب با شرایط مسئله تصمیمگیری، اولاً بسیار سخت و پیچیده است؛ ثانیاً نیاز به یک زمان نسبتاً طولانی دارد؛ و ثالثاً مستلزم صرف هزینههای سنگین میباشد. این شرایط شاید تنها برای آن دسته از تصمیمگیریهای کلان و حساسی توجیهپذیر باشد که ممکن است عدم تصمیمگیری درست ضررهای فراوانی را به همراه داشته باشد. لذا راهکار دوم نیز در اغلب مواقع غیر منطقی است.هر روش MCDM دارای فرضیات و ویژگیهایی مختص به خود است. چرا که یک فرد طراح بر اساس مجموعهای از فرضیات، یک روش را ابداع میکند. لذا اگر بتوان با تحلیل و ارزیابی هر روش به فرضیات و ویژگیهای آن پی برد، به راحتی میتوان گفت که این روش برای تمامی مسائلی که متناسب با این فرضیات و ویژگیها باشد، قابل استفاده است. به عبارت دیگر اگر فرد تصمیمگیرنده[3](DM) فرضیات و ویژگیهای یک روش را بپذیرد، و آن را با شرایط مسئله خود مطابق ببیند، میتواند از صحت نتایج آن نیز اطمینان حاصل نماید. از آنجا که دستیابی به فرضیات و ویژگیهای روشهای MCDM با استفاده از تکنیکهای مختلفی امکان پذیر است، لذا راهکار سوم منطقی به نظر میرسد. ضمناً این راهکار به مراتب سادهتر از دو راهکار قبلی است.از اینرو هدف تحقیق حاضر، با درنظرگرفتن راهکار سوم به عنوان یک راهکار منطقی، دستیابی به رویکردی مناسب جهت تسهیل فرآیند انتخاب روش میباشد.